واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آموزش - حمید رضا حسینی، کارشناس تاریخ میگوید: آنچه مورد اعتراض است، حذف نام شاهان از کتابهای درسی نیست، بلکه غلبه رویکردهای غیر علمی در آموزش و پرورش است. حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش، در گفت و گو با فارس اعلام کرد: شاه را حذف نکردهایم بلکه سلسله شاهنشاهی را از تاریخ کشور حذف کردهایم. او با بیان اینکه رویکرد کتابهای درسی توصیفی است، افزود: در حالحاضر دانشآموزان، تاریخهای مختلف از قبیل تاریخ تولد و مرگ پادشاهان و وقوع یک حادثه تاریخی را به خاطر میسپارند. معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش اضافه کرد: به طور معمول ذهن دانشآموزان انباشته از عدد و رقم است در حالی که معتقدیم در آموزش تاریخ باید به چرایی آن پرداخته شود تا بتواند چراغ راه آینده ما و آینهای از گذشتگان باشد. محمدیان گفت: در تاریخ به عنوان آینه گذشتگان به نام شاهان نیز اشاره میشود ولی در کنار آنها مردم نباید غایب باشند بلکه باید حضور داشته باشند. خسرو معتضد، کارشناس تاریخ، به طرح حذف نام پادشاهان از کتابهای تاریخی انتقاد میکند و معتقد است: این نظر یک نظر ناپخته است که از سوی افراد بیکار و کمسواد داده شده است. مگر میشود طی طرحی نام پادشاهان را از این مملکت حذف کرد که یک سری آدم بیمعلومات برای شیرین زبانی در یک جلسه این نظر ناپخته را میدهند؟ او حذف نام پادشاهان از تاریخ را غیر ممکن میخواند و میافزاید: چندوقت پیش قانونی گذاشتند که عمل جراحی زنان را مردان نمیتوانند انجام دهند. مگر ما چند جراح زن در ایران داریم که مردان را از انجام این کار منع میکنند؟ قانونی که هیچ وقت اجرا نشد همانگونه که حذف نام پادشاهان امکانپذیر نیست و غیرممکن به نظر میرسد. پادشاهان از خود ما بودهاند و در میان مردم ایران قرار داشتند. در تمام دنیا تاریخ ملتها به قرون قدیم، قرون وسطا، عصر جدید، قرون معاصر و عصر اتم و فضا تقسیم شده است و ما نمیتوانیم این بخشها را از تاریخ ایران حذف کنیم. به عنوان مثال حکومت خارجی سولوکوست 80 سال در زمان مابین هخامنشیان و اشکانیان در ایران حکومت کرد. در حالی که یک حکومت خارجی هم بود. اما ما نمیتوانیم بگوییم که این 80 سال خواب بوده است و نمیتوان آن را از تاریخ حذف کرد. این کارشناس تاریخ در ادامه میگوید: با این حرفها و نظریهها فقط وقت مملکت را هدر میدهیم. در حالی که امور مهمتری وجود دارد که میتوان به آنها رسیدگی کرد. جزایر خلیج فارس که غیر از چهار جزیره بقیه به صورت متروکه درآمدهاند، وضعیت مسکن جوانان و وضعیت سیستان و بلوچستان و بسیاری دیگر از مشکلات را کنار گذاشتهایم و از روی بیکاری به تاریخ گیر دادهایم. افرادی که به حذف نام پادشاهان میاندیشند میخواهند به تاریخ این مملکت لطمه بزنند و آینده را خراب کنند و بعد از چند سال عنوان میکنند که ما اشتباه کردیم. من تقاضا دارم برای این آقایان بیکار کار جور کنند تا این قدر به تاریخ گیر ندهند. معتضد با اشاره به اینکه دیگر در ایران استاد بزرگ تاریخ نداریم، خاطرنشان میکند: خدابیامرزد استادان سعید نفیسی، دکتر بهمنش، شیبانی، فلسفی و سایر اساتید تاریخ ایران را. دیگر در ایران کسی جای این افراد را نمیتواند بگیرد و اکنون شاهد این هستیم که در ایران استاد تاریخ وجود ندارد. مگر میشود امثال خواجه نصیرالدین طوسی و سعدی با اینکه افراد خوبی بودند، جای پادشاهان ایران را بگیرند؟ من میگویم که حتی یک ورق از تاریخ ایران هم نباید حذف شود. معتضد در پایان به ضررهایی که این طرح برای دانشآموزان و آیندگان دارد اشاره میکند و میگوید: با این کار دیگر هیچکس درس تاریخ را نمیخواند و من بارها شاهد آن بودهام که معلمان در سمینارهای مختلف میگویند که دانشآموزان از درس تاریخ بدشان میآید. درس تاریخ مردهترین درس ایران شده و علت آن هم نظریاتی است که اینگونه افراد دادهاند. حمید رضا حسینی، کارشناس تاریخ میگوید: آنچه مورد اعتراض است، حذف نام شاهان از کتابهای درسی نیست، زیرا چهرههای تاریخی - خوب یا بد - برای ماندگاری در تاریخ محتاج نظر وزارت آموزش و پرورش نیستند و تاکنون نیز ثبت نامشان در تاریخ، ناشی از درج در کتب درسی نبوده است، بلکه آنچه اسباب نگرانی میشود، غلبه رویکردهای غیر علمی در آموزش و پرورش است. این روزنامهنگار میافزاید: همانگونه که فلسفه، علم و هنر جزئی از تاریخ تمدن هستند، ساختارهای سیاسی، اداری و نظامی نیز جزئی از تمدن هر ملتی به شمار میآیند. فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست مقولههای منفک از هم نیستند که بخواهیم بخشی را به سلیقه خود کنار بگذاریم و بخش دیگر را به شکل مجرد بررسی کنیم. آن هم در سرزمینی مانند ایران که به سبب موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ محل آمد و شد اقوام و ادیان و فرهنگها بوده و بسیاری از این آمد و شدها جز در پرتو منازعات سیاسی و کشاکشهای نظامی میسر نشده است؛ کشاکشهایی که کلیت فرهنگ و تمدن ایران را تحت تأثیر خویش گرفته است. او معتقد است: به فرض آمدیم چنگیزخان را به جرم خونخواری از کتب تاریخ حذف کردیم و فقط از چهرههای علمی و فرهنگی سخن گفتیم، آیا دانش آموز نمیپرسد چرا یکباره فرهنگ ایران در سده هفتم هجری رو به رکود و سستی گذاشت؟ و آیا ناگزیر نیستیم در پاسخ او از یورش خانمانسوز مغول سخن بگوییم و پای چنگیزخان را به میان بکشیم؟ آیا میتوان از تمدن ایران باستان سخن گفت و یادی از کوروش نکرد؟ آیا این سلسله ساسانی نبود که با تأسیس دانشگاه جندی شاپور چراغ علم در جهان باستان را روشن نگه داشت؟ آیا این خاندان حکومتگر سامانی نبودند که رستاخیز زبان و ادب فارسی در دوران پس از اسلام را رقم زدند؟ آیا سلجوقیان مؤسس مدارس نظامیه نبودند که امثال سعدی شیرازی در آن پرورش یافتند؟ آیا بایسنقر میرزا سومین شاه سلسله تیموری بزرگترین خوشنویس زمانه خویش نبود؟ آیا این صفویه نبودند که از پس قرنها پیگرد و آزار شیعیان، به تشیع اثنیعشری رسمیت بخشیدند و به حمایت از بزرگانی چون محقق کرکی، شیخ بهایی و علامه مجلسی برخاستند؟ آیا کمالالدین بهزاد و میرعماد و علیرضا عباسی در دربار صفویه به خود نبالیدند؟ آیا نادرشاه با همه سبعیتی که داشت، دست بیگانگان را از ایران کوتاه نکرد و روس و عثمانی را از شمال و غرب ایران نراند؟ علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، با اشاره به این که تاریخ ایران تاریخ جنگ است میگوید: بسیاری از بزرگان اندیشه ساز تاریخ ما مانند ابوعلی سینا و فردوسی در خدمت پادشاهان بودهاند. او ابوریحان بیرونی را مثال میآورد؛ این چهره برجسته ایران زمین نقشه حمله هولاکوخان به عراق و الموت را طراحی و اجرا کرد. استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی میافزاید: پادشاهان، خوب یا بد، سببساز رشد و بالیدن چهرههای اندیشهساز تمدن ایران زمین بودهاند و حذف آنها نشانه نااگاهی و عدم شناخت از تاریخ است. علیرضا سلیمی، نماینده دلیجان و عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی معتقد است: سه نوع تاریخ - نقلی، تحلیلی و فلسفه تاریخ - داریم. تاریخ نقلی مربوط به گذشته است، یعنی هر آن چه در گذشته روی داده را بیان میکند. تاریخ تحلیلی اولاً مربوط به شدن و ثانیاً مواد خامش تاریخ نقلی است. این نماینده مجلس میافزاید: مسئولان معتقدند تاریخ باید به چراییها پاسخ بدهد اما متوجه نیستند که لوازم و مواد پاسخ به چراییها را تاریخ نقلی فراهم میکند. اگر این تاریخ وجود نداشته باشد نمیتوان به چراییها پاسخ داد. سلیمی خاطر نشان میکند: اگر بناست تاریخ عبرت آموز باشد و دانش آموزان از گذشته چراغی برای آینده بیفروزند نباید سلسله پادشاهان که اکثرشان ظالم و منفور بودند را حذف کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 920]