واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ما و فرزندان
سازندگىنظارت و هدایتفرصتهاى گذرابرنامه ریزىفرزندان، بخشى از وجود «والدین» به شمار مىآیند. نیك و بد آنان به حساب پدر و مادر گذاشته مىشود و شایستگى یا تباهى آنان در حیثیت و آبرو و شخصیت اجتماعى والدین مؤثر است.از اینرو، داشتن رابطهاى صحیح و سازنده با فرزندان، ضرورى است.اگر «رابطه» نباشد، یا مطلوب نباشد، عوارض سوء آن دامنگیر والدین مىشود. اهتمام به این مسئله، از همین جاست كه حساسیت مىیابد و تكلیف تربیتى بزرگترها را سنگین مىكند.سازندگىتربیت فرزندانى با فرهنگ و ادب، كارى عظیم، پر مسئولیت و در عین حال خدمت به جامعه و آینده میهن اسلامى، حتى جامعه بشرى است.این مسئله، هم دشوار است، هم براى آگاهان و دلسوزان، لذتبخش و گوارا، چرا كه نوعى سهیمشدن در «آینده مملكت» و بالنده ساختن نسل آینده و فرهنگسازى و تمدنآفرینى است.پدران و مادرانِ دلسوز و فرهنگدوست، در كنار دغدغه خاطر و حساسیتى كه نسبت به تأمین و سایر بازى و امكانات آموزشى و تفریحى و شرایط رفاهى و نیازهاى خوراكى و پوشاكى فرزندانِ خود دارند، به تغذیه فكرى و تربیت روحى آنان نیز همّت مىگمارند.رسول خدا صلی الله علیه و آله در اشاره به این رسالت تربیتى و نقش هدایتى پدر نسبت به فرهنگ خانواده مىفرماید:«الرّجل راعٍ عَلى اهلِ بیته و هو مسئولٌ عنهم ...؛(1) مرد، سرپرست و نگهبان خانواده خویش است و نسبت به آنان مسئول است.»گرچه نمرات خوب و امتیازات بالا و كارنامه درخشان و كسب رتبههاى ممتاز، مایه چشمروشنى والدین است، اما كدام پدر و مادرِ آگاهى است كه «اخلاق خوب» و «تربیت شایسته» و تعهد و تدیّن را به حساب نیاورد و براى آن نكوشد؟نظارت و هدایتبراى دست یافتن به هر هدفى، باید تلاش و سرمایهگذارى و برنامهریزى داشت. «تربیت» نیز از این قانون، مستثنا نیست.وقت گذاشتن براى تربیت فرزندانِ متعهد و مؤدب و فهیم، مهم است. پدر و مادرى كه به علت اشتغالات كارى و ادارى و خانگى و گرفتارىهاى روزمره، نمىرسند بخشى از وقت خود را صرف رسیدگى به امور درسى و اخلاقى و معاشرتى و دوستانِ فرزندانشان كنند، نباید انتظارِ وضعیت مطلوب و امیدبخش در جهات درسى و اخلاقى داشته باشند.«نظارت»، «هدایت» و «اعانت»، تكلیف حساس والدین نسبت به فرزندان خویش است و بدون آن، میوه باغ زندگىشان شیرین و مفید و سالم نخواهد بود.باید به دوستان، همدرسان و معاشرانِ فرزندان هم نظارت و نسبت به آنان شناخت داشت، تا خداى نكرده از این رهگذر، گرفتار دوستان ناباب و همصحبتانِ مسئلهدار نشوند و به درس و اخلاق و شخصیت خانوادگى و تربیت روحى آنان ضربه و آسیبى وارد نشود.تنها معلمان و مربیان نیستند كه وظیفه دارند نوجوانان و كودكان را با شخصیت، دیندار، پاك و متعهد بار آورند و استعدادهاى فكرى و هنرى و اجتماعى آنان را بارور سازند، بلكه والدین هم در ایجاد روحیه «خودباورى» و «خداباورى»، «اعتماد به نفس»، تقوا، عفاف، صدق، نوعدوستى و ایثار، مسئول و شریكاند.باید «بذر باور» را در «زمینِ بارور» افشاند.باید «نهالِ ایمان» را در «بوستانِ جان» كاشت.و این، كار خود شما نیز هست و همه بار را نمىتوان بر دوش مربیان و مدرسه و مراكز آموزشى گذاشت و از آنان توقع داشت.میان «خانه و مدرسه» و «اولیاء و مربیان»، به نوعى همكارى، تعامل، مشورت، تبادل اطلاعات و تجارب باید باشد، تا بافتههاى محیط خانه در مدرسه پنبه نشود و آموختههاى محیط درسى، با رفتار نسنجیده درون خانه در تعارض نباشد.این گونه است كه شاهد شكفتن شكوفه صداقت و خلوص و خدمت، بر شاخسار وجود فرزندان خواهیم بود و آنان را بر اساس شاكله الگوهاى تربیتى، بار خواهیم آورد.فرصتهاى گذرافرزندان ما، بیش از آنچه ما تصور كنیم، حساساند و سریعتر از آنچه فكر كنیم رشد مىكنند و دوران كودكى را پشت سر گذاشته، آماده دریافتِ «نقش» بر «لوح دل»اند.فرصتها گذرا و پر شتاب است، هم براى بچهها، هم براى اولیا و مربیان.تا چشم بر هم زنیم، كودك دیروز، نوجوان امروز مىشود و نوجوان دیروز، به جوان برومند امروز و خواستار شغل و همسر و خانه و آینده مىگردد.در این فاصله، ما براى آنان چه كردهایم و كدام علم و ادب و اخلاق را به «میراث» گذاشتهایم؟ امام على علیه السلام تربیت و ادب را به عنوانِ یك «هدیه خوب» از سوى پدر براى فرزند به شمار آورده، مىفرماید:«ما نَحل والِدٌ وَلدا افضَلَ مِن ادبٍ حسنٍ(2) ؛ هیچ پدرى هدیهاى گرانبهاتر از ادبِ نیكو، به فرزندش نبخشیده است.»گرچه از دوران كودكى تا جوانى، فرصت فراوانى در اختیار والدین است كه در شكل دادن به شخصیت فرزندانشان بكوشند، ولى همین زمان طولانى نیز، تا چشم بر هم زنند، گذشته است. كیفیت رفتار و برخوردشان با فرزندان، هر چه صافتر، صمیمىتر و دلسوزانهتر باشد، موجب جلب اعتماد آنان مىشود و توفیق تأثیرگذارى در فكر و روانشان افزوده مىگردد.«اوقات فراغت»، یكى از همین فرصتهاى گذرا در زندگى فرزندان است كه اگر والدین با برنامه و دقت و دلسوزى آن را پر كنند، كمتر دچار حسرتهاى بعدى خواهند شد.چه تعطیلىهاى تابستان و نوروز، چه جمعههاى دوران سال تحصیلى، فرصت مغتنمى است كه مىتواند به سرمایهاى جهت تأمین نیازهاى روحى، علمى و اخلاقى تبدیل شود. براى آن فرصتهاى گذرا، چگونه برنامهریزى مىكنیم و چگونه وقتهاى خالى را پر مىسازیم؟برنامه ریزى«زمان»، یك سرمایه است. توانایىهاى والدین و فرزندان در گام زدن به سوى «هدف مطلوب» نیز یك سرمایه است. تنظیم شایسته زمان بر مدارِ هدف، نوعى «مدیریت زمان» است كه توفیق را به همراه دارد.جلوگیرى از هدر رفتن وقت و استعداد و وقتكُشىهاى تأسفبار و مقابله با بىبرنامگى در زندگى، فاصله ما را تا هدف، كوتاهتر مىسازد. «برنامه»، از عوامل مهم رشد و موفقیت در تحصیل فرزندان ماست.تا چه حد فرزندان را به «برنامهریزى» عادت دادهایم؟ چه براى درس، چه تفریح، مطالعه، ورزش، تماشاى تلویزیون، دید و بازدید، بازى و ارتباطهاى بیرون از خانه، خوابیدن و بیدار شدن؟ اگر ما خودمان در چارچوب برنامه عمل نكنیم، چگونه مىتوانیم فرزندان را منضبط و متعهد بار آوریم؟دوستى و رفاقت هم باید با برنامه باشد. دوستان و رفقا، سهم مهمى در شكلدهى به روحیات و اخلاقیات فرزندان دارند.آنان كه از برخى ناهنجارىهاى رفتارى یا بىتعهدى در تكالیف دینى یا مراعات شئون اخلاقى از طرف فرزندانشان گلهمندند و از بهینهسازى آن ناتوانند، یكى از راههاى اثرگذار بر رفتار فرزندان، دوستان آنان است. فراهمسازى بستر مناسب براى معاشرت و رفاقت با خوبان و پاكان و زمینهسازى و كمك براى «دوستگزینى شایسته»، مىتواند مؤثر باشد.تأثیرگذارى غیر مستقیم بر رفتار فرزندان، از راه دوستانشان عملىتر و سریعتر است، تا تذكرهاى مستقیم و خطابى و عتابى از سوى والدین.بارى ... زمان را از دست ندهیم.كسى كه «سرمایه وقت» را نشناسد و براى بهرهورى از آن نكوشد، گرفتار «حسرت فردا» خواهد شد.مىتوان از همین «امروز»، با تدبیر، فكر، دقت، مشاوره و برنامهریزى، جلوى حسرتهاى «فردا» را گرفت.عمرها، فرصتِ «كاشتن» و «برداشتن» است و دل و جانِ فرزندان، مزرعه كشتِ خوبىها و كمالات، و ما، دهقان و باغبان!آیندهسازان نیز، از رهگذر همین برنامهها و مراقبتها و تربیتها، به رشد و كمال مىرسند.اگر به «آبروى خویش» و «آینده فرزندان» و «اصلاح جامعه» علاقهمندیم، مسئله تربیت آنان را شوخى و ساده نگیریم، و گرنه ... مسئولیم.پىنوشتها:1 ـ مجموعه ورام، ج1، ص6.2 ـ مستدركالوسائل، ج2، ص625.منبع:مجله پیام زن، شماره 137، جواد محدثى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 508]