واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي عرفانهاي اصيل و كاذب/ 2شاگرد عرفان علامه جعفري:اعمال شريعت بدون روح عرفان، اعمالي است كه ما را به حقيقت نميرساند
گروه انديشه: عرفان روح و حقيقت هر دين است و هر ديني عرفان دارد، همانگونه كه هر ديني شريعت و اخلاق دارد. اعمال شريعت، بدون روح عرفان، اعمالي است كه ما را به حقيقت نميرساند.
«علي رافعي»، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي، در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در مورد جايگاه عرفان اصيل در اسلام، با اشاره به مطلب فوق گفت: در احاديث داريم كه «الصلاة معراج المؤمن»، «الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر»، حال آيا با نمازهايي كه ما به جا ميآوريم، به معراج ميرويم؟! واضح است كه صرف نماز ظاهري مقصود حضرت حق نبوده است، بلكه اين عمل بايد ما را به نتيجهاي برساند و نتيجه نماز عروجي است كه با آن به سوي خداوند داريم و اين نتيجه پاك شدن از زشتيهاست.
اين شاگرد عرفاني علامه جعفري در ادامه افزود: شريعت وسيله است كه ما را به روح و حقيقت يك عمل عبادي ميرساند، لذا همه، نماز ميخوانند، ولي نماز اميرالمؤمنين(ع) آيا قابل مقايسه با نماز ديگران است؟! آنچه باعث تمايز نماز امام علي(ع) با ديگران ميشود، عرفان ايشان است. شناخت واقعي و عشق و محبت به حضرت حق، به اعمال عبادي روح ميدهد كه نهايت شناخت و محبت به حضرت حق به امام علي(ع) صدق ميكند.
مؤلف «تكاپوگر انديشه» اظهار كرد: تمام اديان الهي و غير الهي عرفاني دارند؛ بودايي ،شينتوئيزم، اسلام، مسيحيت و ... داراي عرفان هستند. در اسلام عرفان دقيقا گرفته شده از قرآن و كلام و سيره رسولالله(ص) و ائمه(ع) است. لذا بدين علت است كه مجموعهها و سلسلههاي عرفاني خوشان را منتسب به اميرالمؤمنين(ع) ميدانند؛ اعم از اينكه اين فرقهها سني و يا شيعه باشند، به عنوان مثال «جنيد بغدادي» مي گويد كه: «اگر علي(ع) يك سخن به كرامت نگفتي پيران طريقت چگونه راه رفتندي»؛ يعني جنيد ميگويد ما هر چه داريم از اميرالمؤمنين(ع) است.
مدرس دانشگاه اديان در مورد تأثيرپذيري عرفا از قرآن خاطرنشان كرد: اگر به كتب عرفا رجوع كنيم، تأثيرپذيري ايشان از قرآن كاملا مشهود است، چنانكه به عنوان مثال در«منازلالسائرين»، خواجه عبدالله انصاري 100 مقام را مطرح مي كند كه در اول هر مقام، حتي اسم مقام را از قرآن گرفته است و با اسم مقام كه از آيه است، شروع به تفسير مقام ميكند. در ديگر كتب مانند «احياءالعلوم»، «التعرف لمذهب التصوف» و ... همين رويه رؤيت ميشود.
مدير گروه سابق فلسفه و عرفان دانشگاه مذاهب اسلامي در ادامه سخنانش گفت: كتاب عرفانياي ديده نميشود كه مقام و يا حالي از احوال عرفا را مطرح كند و استناد به قرآن و احاديث نبوي و ائمه طاهرين(ع) نداشته باشد، چون زيربناي تمام حقايق عرفاني در خود قرآن مجيد است و اگر به عمل و گفتار پيامبر اكرم(ص) و ائمه هدي(ع) رجوع كنيم، بدين علت است كه ايشان در عمل و گفتار خويش جز شرح و تفسير قرآن چيز ديگري را طي نكردهاند، لذا همين عرفان كه از قرآن نشأت ميگيرد، در قول و فعل نبوي و ائمه طاهرين(ع) ظهور پيدا كرده است.
مدير گروه سابق اديان و مذاهب دانشگاه مذاهب اسلامي در مورد اتهام تأثيرپذيري عرفان اسلامي از هند گفت: اتهام تأثيرپذيري از هند مخصوصا مباحث وحدت وجود، از سوي كساني مطرح ميشود كه تحقيق در عرفان اسلامي ندارند.
وي در مورد اشتراك ميان مباحث عرفاني تأكيد كرد: اگر موضوعي بين دو دين و يا دو مكتب عرفاني مشترك باشد، دليل اين نيست كه آن مباحث متأثر از مكاتب يكديگر باشند، مثلا موضوع وحدت وجود در عرفان هندي و بوديزم مباني و اصولي دارد و اين غير از مباني اسلامي ماست؛ لذا اگر چه وحدت وجود را ابنعربي و ملاصدرا هم مطرح كردهاند، ولي در تمام موارد به آيات و روايات استناد كردهاند؛ يعني آياتي در قرآن مجيد داريم كه استناد به اين دارند كه هستي ظهور و تجلي باري تعالي است.
رافعي افزود: هستي چيزي جز او نيست؛ «فاينما تولوا فثم وجهالله». اين نمونه از آيات را وقتي يك فكر فلسفي و عرفاني چون ملاصدرا ملاحظه ميكند، چيزي را مييابد كه كه فكر عادي توان كشف آن را ندارد و اين عظمت قرآن است كه تمام علوم را در خودش جا داده است؛ قرآن آيات فقهي دارد، آيات عرفاني دارد، فلسفه و استدلال هم در قرآن يافت ميشود.
مدرس دانشگاه امام صادق(ع) گفت: اين جامعيت و عظمت قرآن است كه حتي مباحث عرفاني را عرفا به قرآن استناد كردهاند، لذا پر واضح است كه هيچگاه عرفاي ما به كلام هندوها و يا ديگر آئينها استناد نكردهاند. بلكه به آيات قرآن استناد كردهاند و اين با يك تحقيق، كاملا بر هر منصفي مشهود و واضح ميشود و لذا هيچگاه عرفا نگفتند: «قال البودا»، بلكه به آيات و روايات استناد كردهاند.
شاگرد علامه جعفري در ادامه با اشاره به اينكه آنان كه عرفان اسلامي را مورد حمله قرار ميدهند و عرفان اسلامي را متأثر از قرآن و دين نميدانند، بلكه منبعث از مكاتب ديگر ميدانند، تصريح كرد: اينان بايد يك تحقيق خيلي ساده در آثار عرفاي مسلمان انجام بدهند تا در مرحله بعد سخن از تأثيرپذيري يا عدم تأثيرپذيري بگويند.
وي در ادامه افزود: دين بر مبناي فطرت است و فطرت همه انسانها هم يكي است؛ «فطرةالله التي فطر الناس عليها»، بيان نشده «فطر المسلمين عليها»؛ يعني انساني كه در هند است و يا انساني كه سرخپوست است و انساني كه مسلمان است. اينان اگر بر مبناي فطرت حركت كنند، به خدا ميرسند، حال فطرت اصول مشتركي دارد كه بين همه انسانها يكي است و مطابق آيات قرآن «اعوذ برب الناس»، «ملك الناس» و نگفت «رب مؤمنين». اينها نشان از اين است كه خدا انسان را در همه جاي اين عالم به يك هويت ديد و وجود آن را با يك هويت خلق كرده است.
مدرس دانشگاه اديان ادامه داد: لذا اگر انسانها از راه فطرت قدم برداشتند، به مباحث مشترك ميرسند. لذا اگر انسان در هر نقطه از عالم بر مبناي فطرت حركت كند، به مباحث مشترك ميرسد و چون عرفان حقيقت و لباللباب درون انسان و نياز روحي و وجودي انسان و برآشفته از فطرت پاك و سليم انسانهاست، لذا اگر همه انسانها پليديها را كنار بگذارند كه البته پليديها هم وجه مشترك بين انسانهاست و همه انسانها هم ميدانند كه زنا، قتل و ... بد است، به صفاي دروني ميرسند، لذا حقايق و گوهرهايي كه در درون خود آدمي يافت ميشود، گوهرهاي مشتركي است.
رافعي خاطرنشان كرد: اگر به حقيقت مشترك رسيديم، چون فطرت واحد و راه مشترك را رفتيم، لذا اينكه گفته شود عرفاي مسلمان سخناني گفتهاند كه با ديگر عرفاي ديگر آئينها يكي است، لذا از آنها متأثرند، سخني غير محققانه و غير علمي است.
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]