تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837172541
آموزش Pascal
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اجزاء تشکيل دهنده کامپيوتر عبارتند از :
1.سخت افزار
2.نرم افزار
• سخت افزار
خروجی کوچکتر
کوچکتر مساوی
نامساوی
= مساوی
نکته: دو عملوند یا داده ای که با هم مقایسه می شوند اغلب یا دو متغیر هستند یا یک متغیر و یک ثابت هستند. نوع داده ی عملوند های یک عملگر رابطه ای باید یکسان باشد.
عملگرهای منطقی:
با استفاده از عملگر های منطقی not , or , and می توان عبارات منطقی پیچیده تری ایجاد نمود .
مثال :
(x 5)
متغیر های منطقی در واقع عبارات منطقی هستند . بنابر این از آنها می توان به عنوان عملگر های منطقی استفاده نمود .
مثال
:(X and (not y
جداول درستی :
عملگر Andو OR:
عملوند2 OR عملوند 1 عملوند2 and عملوند 1
عملوند2
عملوند 1
True True
True
true
True false
False
True
False True
true
false
False False
False
False
عملگر Not:
عملوند 1 not
عملوند 1
false
true
True
false
تقدم عملگرها ترتیب ارزیابی را مشخص می کند.جدول تقدم عملگرها عبارتند از :
عملگر
Not
* / div mod and
+ - or
>= >
دستورات کنترلی:
1.دستور IF:
در پاسکال یک ساختار انتخابی ابتدایی شامل دستور IF است که در دستور همراه یک عبارت منطقی قرار می گیرد .دستور IF مشخص می کند که در یک حالت خاص ، کدام مجموعه از دستورات باید اجرا شوند.
دستور if یک انتخابی:
If condition then
Statement-
دستور if دو انتخابی:
If condition then
Statement1
Else Statement2
مثال: برنامه ای بنویسید که تعداد فرزندان و حقوق پایه و رتبه یک کارگر را از ورودی دریافت کرده و حقوق کلی او را بر اساس فرمول زیر حساب کند؟
کسریها - مزایا + بیمه = حقوق کل
5*رتبه+1000* تعداد فرزندان =مزایا
مالیات+بیمه=کسریها
بیشتر
کمتر یا مساوی 2
تعداد فرزند
تعداد فرزندان
1000
بیمه
هر چیزی دیگر
0تا 20
رتبه
حقوق پایه
حقوق پایه*100/10
مالیات
Program salary_kol;
uses wincrt;
Var
Salary:longint;
kasry,bimeh,mazaya,kol,net:real;
Num,grade:integer;
Begin
Writeln("Enter salary and grade and number of child");
Readln(salary,grade,num);
If num0) and (grade20)then
begin
Net:=20/100*salary;
Mazaya:=num*1000+grade*50 ;
Kasry:=bimeh+net;
Kol:= salary+mazaya-kasry;
End;
Writeln("salary kol is:",kol);
Readln;
End.
دستور case:
برای انتخاب یک حالت از چندین گزینه ، در پاسکال علاوه بر دستور if ،دستور دیگری به نام case وجود دارد. Case میتواند تعدادی شرط را بگیرد و انتخاب کند.
مقادیری را که دستور case می پذیردORDINAL است .مقادیری که دارای ORDINAL هستند دارای ترکیب نیستند و همچنین قابل شمارش هستند مثل :integer,character,byte,boolean,longint,…پسstr ing,real,… نمی توانند ORDINAL باشند.دستور case دارای begin نمی باشد.
Case selector of
Label : statement ;
Label : statement ;
.
.
.
.
.
label : statement
end [case]
مثال:
case N of
1,2 : begin
write (‘1,2,’) ;
writeln( ‘buckle my shoe’)
end ; {1,2}
3 , 4 :writeln (‘ 3,4 , shut the door ‘) ;
5 , 6 :writeln (‘ 5 , 6 , oick up sticks’)
end {case}
عبارت otherwise یا else برای دستور :case
چنانچه انتخاب کننده case یک مقدار غیر قابل انتظار داشته باشد می توان از این عبارت برای نمایش پیغام خطا یا عمل تصحیح استفاده نمود.در دستور case بعد، در صورتی که مقدار غیر منتظره ای در DayNumber ذخیره شود، عبارت otherwise پیغام خطای invalid day number را نمایش می دهد.
{compute gross pay for a particular day }
case DayNumber of
1, 7 : Gross := Hours * 1.5 * dailyRate ;
2, 3 , 4 , 5 , 6 : Gross := Hours * DailyRate ;
otherwise
writeln (‘ invalid day number . ‘)
end {case}
مثال:برنامه ای بنویسید که دو عدد را از ورودی دریافت کرده وچنانچه عدد اول در بازه 0 تا 5 بود توان دوم عدد دوم را چاپ کند اگر 68 بود ضرب آن دو عدد را نمایش دهد در غیر اینصورت مقادیر مجاز را چاپ کند؟
Program case_of;
Uses wincrt;
Var a,b:integer;
Begin
Writeln("enter tow number");
Readln(a,b);
Case a of
0..5:Writeln("sqrt(b):",b*b);
68:writeln("a*b:",a*b)
Else
writeln("Enter 0..5 or 68");
End;{case}
Readln;
End.
حلقه ها:
1.حلقه FOR:
حلقه for برای تعداد تکرار 0 یا بیشتر و در ضمن برای تعداد تکرار معین به کار می رود .
شکل کلی دستور for به صورت زیر است:
Do مقدار نهایی To} مقدار شروع =: متغیرfor
Downto
To زمانی به کار میرود که مقدار اولیه از مقدار نهایی کمتر باشد.
downTo زمانی به کار میرود که مقدار اولیه از مقدار نهایی بیشتر باشد.
مثال:برنامه ای بنویسید که مجموع مضارب 5 بین 0 تا 100 را حساب کند؟
Program zarb;
Uses wincrt;
Var I,sum:integer;
Begin
Sum:=0;
For i:=1 to 20 do
Begin
Sum:=sum+i*5;
End;
Writeln("sum is:",sum);
End.
مثال:برنامه ای بنویسید که تعداد مضارب 5و7 را در بازه [231,846] چاپ کند؟
Program number;
Uses wincrt;
Var I,s,k:integer;
Begin
S:=0;
K:=0;
For i:=846 downto 231 do
Begin
If I mod 7=0 then
S:=s+1;
If I mod 5=0 then
K:=k+1;
End;
Writeln("7=",s);
Writeln("5=",k);
End.
حلقه های for می توانند علاوه بر نوع integer ، از انواع دیگر ترتیبی نیز استفاده کنند . در مثال زیر ، از متغییر char استفاده شده است.
مثال :
For nextch := ‘ A’ to ‘Z’ do Write (nextch );
2.حلقه while:
ساده ترین دستور کنترل حلقه دستور While می باشند. دستوراتی که تکرار می شوند بدنه حلقه نام دارند و بعد از کلمهdo قرار می گیرند. بدنه حلقه یک دستور مرکب است که بین begin و end محصور شده است.
حلقه While یک حلقه با تکرار 0 یا بیشتر و تعداد تکرار در آن نامعین است.
شکل آن بصورت زیر است:
Do شرطWhile
begin
دستورات
End;
مثال:برنامه ای بنویسید که تعدادی از اسامی را از ورودی دریافت کند و سپس بگوید اسم "ali" چند بار تکرار شده است؟(آخرین اسم end باشد)
Program repeat_ali;
Uses wincrt;
Var s:integer;
Name:string;
Begin
S:=0;
Writeln("Enter names ");
Readln(name);
While name"end" do
Begin
Readln(name);
If name="ali" then
S:=s+1;
End;
Writeln("ali repeat:",s);
End.
3.حلقه Repeat:
دستور repeat یک حلقه شرطی را مشخص می کند که تا وقتی که شرط آن درست بشود ، حلقه تکرار می گردد (یعنی این حلقه تا زمانی اجرا می شود که شرط آن نا درست باشد و به محض درست بودن شرط حلقه دیگر اجرا نمی شود ).
Repeat
loop-body
Until termination-condition
حلقه شرطی دستور repeat ، یک حلقه repeat – until نامیده می شود. توجه داشته باشید که چون کلمات repeat و until بدنه حلقه را محصور می کنند نیازی به کلمات begin و end نیست . این نوع حلقه حداقل یکبار تکرار می شود.
مثال:
Repeat
write (‘Enter a digit >’);
read (ch)
Until (‘0’ 20 then
P:= rectangle(x,y,p )* 2+6 ;
همه عبارات بالا دارای خطای کامپایلری است.
اعلان forward:
در حالت معمولی قبل از صدا زدن یک زیر برنام،آن روال باید در قسمت بالاتر تعریف شود.اگر در یک برنامه یک زیر برنامه قبل از تعریف شدنش صدا زده شود می بایست از کلمه کلیدی forwad استفاده شود تا خطا گرفته نشود.
Procedure add1( i:integer );forward ;
Procedure add2( m:integer ) ;
Begin
Add1( m ) ;
End ;
Procedure add1 ;
Begin
Writeln( i+10 ) ;
End ;
Begin
Add2( 7 ) ;
End.
2.تابع((Function :
توابع مانند رویه ها ، پیمانه های مستقلی هستند . با این تفاوت که رویه ها می توانند هر تعداد خروجی داشته باشند در حالی که توابع فقط یک خروجی دارد. با نوشتن اسم تابع در یک عبارت می توان یک تابع از پیش تعریف شده را فراخوانی کرد.
توابع استاندارد:
نوع داده خروجی آرگومان تابع
با نوع آرگومان یکسان است real یا integer Abs (x)
Real real یا integer Arctan(x)
Real real یا integer Cos(x)
Real real یا integer Exp(x)
Real real یا integer Ln(x)
integer real Round(x)
با نوع آرگومان یکسان است real یا integer Sin(x)
Real real یا integer Sqr(x)
Real real یا integer Sqrt(x)
integer real Trunc(x)
توابع تعریف شده توسط کاربر:
برای تعریف توابع خاص خودمان ، تعریف تابع را بنویسید و آن را در قسمت تعریف برنامه فراخوان قرار دهید. تابع، خروجی خود را توسط پارامترهایش ارائه نمی کند.
1) عنوان تابع با کلمه رزرو شده Function بجای Procedure شروع می شود:
;نوع خروجی:(پارامتر های ورودی)نام تابعFunction
2) تمام پارامترهای تابع باید از نوع پارامتر مقدار باشند.
3) نوع داده نتیجه تابع در انتهای عنوان تابع و بعد از لیست پارامترهای صوری قرار می گیرد.
4) در بدنه تابع، خروجی تابع با نسبت دادن مقدار به نام تابع مشخص می شود.
آخرین داده ای که به نام تابع نسبت داده می شود به عنوان نتیجه تابع
بر می گردد.
نحوه نوشتن تابع:
;نوع خروجی تابع: (پارامتر های تابع)نام تابع function
[ type
Const
Var
Label ]
Begin
دستورات تابع
End ;
فراخوانی تابع:
;(Z : = Exponent ( X , Y
توابع بازگشتی:
توابع بازگشتی دارای دو ویژگی اصلی می باشند:
1.خودش را صدا می زند.
2.یک شر برای اتمام فراخوانی ها وجود دارد.
نکته: در پاسکال هم توابع و هم رویه ها را می توان بصورت بازگشتی تعریف نمود.
مثال:برنامه ای بنویسد که یک عدد را از ورودی دریافت کرده و به کمک تابع بازگشتی و غیر بازگشتی فاکتوریل آن را حساب کند؟
Program factorial ;
Uses wincrt ;
Var x:integer ;
Function fact1 ( n:integer ):integer ;
Var I,f:integer ;
Begin
F:=1 ;
For i:=1 to n do
F:=f*I ;
Fact1:=f ;
End;
Function fact2( n:integer ):integer ;
Begin
If n1
a if b=1
Function multiply( a,b:integer ):integer ;
Begin
If b=1 then
Multiply:=a
Else
Multiply:=a+multiply( a,(b-1) ) ;
End ;
مثال:در برنامه زیر خروجی f(3,6) چند است؟
Function f( m,n:integer ):integer ;
Begin
If (m=1) or(n=0) or(m=n) then
F:=1
Else
F:=f(m-1,n)+f( m-1,n-1 )
End;
خروجی این تابع برابر 4 است.
این هم یک مثال جالب:
برنامه ای بنویسید که رشته ای را به یک تابع فرستاده و معکوس رشته را توسط نام تابع برگرداند.همچنین به کمک پرامتر مرجع حروف کوچک رشته ورودی را تبدیل به حروف بزرگ کرده و رشته معادل را برگرداند؟
Program reverse ;
Uses wincrt ;
Var s,p,t:string ;
Function fstr( s:string;var p:string ):string ;
Var I,len:byte; c:char; t:string ;
Begin
Len:=ord( s[0] ) ;
For i:=1 to len do
Begin
If (s>="a")and(s:=char(ord( s)-32 ) )
Else
P:=s ;
T:=s[len-i+1] ;
End;{if}
T[0]:=s[0] ;
P[0]:=s[0] ;
Fstr:=t ;
End ;
Begin
Readln(s) ;
T:=fstr( s,p ) ;
Writeln( s," ",p," ",t ) ;
End.
زیر برنامه های استاندارد رشته ای:
1.تابع concat:
این تابع برای الحاق رشته ها استفاده می شود.
خروجی Concat( "ali","reza" ) ; ---àalireza
2.پردازه str:
با این پردازه می توان عددی(صحیح یا اعشاری )را به رشته معادل تبدیل کرد. Str( n:integer;var s:string ) ;
Str( n:real;var s:string ) ;
مثال:
Begin
R:=13 ;
Str(r,a) ;
A:=a+"ali" ;
خروجی Writeln(a ) ; -à 13ali
End.
3.پردازه val:
با این پردازه برعکس str ارزش عددی یک رشته حاوی ارقام بدست می آید.
Val( s:string;var x:integer ) ;
Val( s:string;var x:real ) ;
4.تابع pos:
با این تابع می توان دریافت یک حرف یا یک رشته در چه مکانی از رشته دیگر است.
Poc( sub,s:string ):byte ;
3 ) ;
مثال:برنامه جدولی از تفاضل ها
Program table;
Uses wincrt;
Const
MaxItems = 8 ; { number of data items }
Type
IndexRange = 1 . . MaxItems ;
RwalArray = array [IndexRange] of Real ;
Var
X : RealArray ; { array of data }
I : IndexRange ; { loop-control variable }
Average , { average value of data }
Sum : Real ; { sum of the data }
Begin { ShowDiff }
{ Enter the data . }
Write ( ‘Enter’ , MaxItems : 1, ‘ numbers> ‘ ) ;
For I : =1 to MaxItems do
Read ( X ) ;
{ Compute the average value . }
Sum : = 0.0 ;
For I := 1 to MaxItems do
Sum := Sum + X[1]; { Add each element to sum. }
Average := Sum / MaxItems ; { Get average value . }
Writeln ( ‘The average value is ‘ , Average : 3 : 1 ) ; Writeln ;
{ Display the difference between each item and the average . }
WriteLn ( ‘ Table of difference between X and average’ ) ;
WriteLn ( ‘I’ :4 , ‘X’ :8 , ‘Difference’ : 14 ) ;
For I := 1 to MaxItems do
WritLn ( I :4, X
1, X _ Average
1 )
End . { ShowDiff }
اجرای برنامه جدولی از تفاضل ها:
Enter 8 numbers > 16.0 12.0 6.0 8.0 2.5 12.0 14.0 -54.5
The average value is 2.0
Table
I X Difference
1 16.0 14.0
2 12.0 10.0
3 6.0 4.0
4 8.0 6.0
5 2.5 0.5
6 12.0 10.0
7 14.0 12.0
8 -54.5 -56.5
پارامترهای آرایه مقدار یا متغیر:
وقتی آرایه ای بصورت یک پارامتر متغیر به رویه ارسال می شود، پاسگال آدرس اولین عنصر آرایه واقعی را به ناحیه داده های رویه ارسال می کند. از آنجا که عناصر آرایه در سلول های مجاور هم از حافظه ذخیره می شوند، می توان به کل داده های آرایه دستیابی داشت.
رویه مستقیما با آرایه واقعی کار می کند.وقتی آرایه ای بصورت یک پارامتر مقدار به رویه ارسال می شود، هنگام فراخوانی رویه، یک نسخه محلی از آرایه ایجاد می شود. بنابراین آرایه محلی طوری مقدار می گیرد که حاوی همان مقادیری باشد که در ارایه واقعی وجود دارند. رویه با آرایه محلی کار می کند و تغییراتی که در محتویات آرایه محلی اعمال می شود، روی آرایه واقعی تاثیر نمی گذارد.
مقایسه دو آرایه:
Function SameArray (A , B : TestArray ) : Boolean ;
Var
I : Integer ; { array subscript }
Begin
I := 1 ; { Start with first pair . }
{ Test corresponding elements of arrays A and B . }
while (I = B) do
{ invariant :
1 = B for all prior values of I
}
I := I + 1 ; { Advance to next pair . }
SamArray := (A) = B) { Define result . }
End ; { SameArray }
رویه برای مرتب کردن عناصر آرایه:
Procedure SelectSort (var Scores {input / output} : ScoreArray ;
ClassLength { input } : Integer) ;
Ver
Fill , { index of element to contaion next smallest score }
IndexofMin: Integer ;
Begin {SelectSort}
For fill := 1 to ClassLength-1 do
Begin
IndexOfMin := FindMin( Scores, Fill, ClassLength ) ;
{ Exchange elements at Fill and IndexofMin . }
if IndexOfMin Fill then
Switch ( Scores[IndexOfMin], Scores[Fill] )
End { for Fill }
End ; { SelectSort }
آرایه فشرده:
استفاده از یک آرایه فشرده شده برای یک رشته به پاسکال این امکان را می دهد که در هر سلول حافظه کامپیوتر بیش از یک کاراکتر ذخیره شود. علاوه بر این استفاده از آرایه های فشرده شده باعث می شود که اعمال روی آرایه های فشرده شده برای پردازش رشته به سادگی انجام شود.
تعریف آرایه های فشرده:
شکل استفاده :
type string type = packed array [1 . . size] of char ;
مثال:
type string10 = packed array [1 . . 10] of char ;
تذکر :
نوع اندیس برای string type باید از1 شروع شود.
تذکر:
هنگام نمایش یک متغیر رشته ای ، می توان از یک قالب مشخص استفاده کرد.
دستورات :
Write ( ‘Hello’ , FirstName :4 ) ;
writeLn ( ‘ ! Good to see you .’ )
Hello A.C. ! Good to see you .
کاراکتر های یک رشته درست مثل هر متغیر از نوع char می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
مثال 1 :
در صورتی که FirstName حاوی رشته ‘A.C. Jones’ باشد،
دستورات
FirstName [1] := ‘D’ ;
FirstName [6] := ‘B ;’
محتویاتFirstName را به ‘D.C. Bones’ تغییر می دهند.
تذکر:
یک عنصر رشته ای برای یک پارامتر متغیر از نوع Char نمی تواند ارسال شود. ولی یک کاراکتر مستقیما می تواند به عنوان عنصری ازیک متغیر رشته ای خوانده شود.
دستور :
Read ( FirstName [1] )
اولین کاراکتر موجود در رشته FirstName را با کاراکتر داده خوانده شده جایگزین می کند.
مثال :
برنامه نوشتن نامه فرم :
Const
StringLength = 40
Type
StringType = packed array [1 . . StringLength] of Char ;
Var
BodyFile , { input – body of letter }
Letter : Text ; { output – completed letter file }
begin { FormLetter }
Reset ( BodyFile ) ;
Rewrite ( Letter ) ;
WriteLn (Output , ‘writing job application letter .’ ) ;
Preamble ( Letter ) ;
WriteBody ( BodyFile, Letter ) ;
WriteLn ( Output, ‘Letter copied to output file .’ )
End . { FormLetter }
آرایه های دو بعدی:
آرایه های دو بعدی متداول ترین آرایه های چند بعدی هستند که معمولا اطلاعات را به شکل جدول ذخیره می کنند. مثلا نقشه صندلی های یک کلاس، آرایه دو بعدی است که در هر محل ان ردیف و شماره صندلی یک دانشجو قرار می گیرد.
آرایه های چند بعدی:
شکل استفاده :
Type
Multidim = array [ subscript1 , subscript2 , . . . , subscriptn ]
Of element type ;
Type
Multidim = array [subscrip1] of array [ subscript2 ] . . .
Of array [subscript n] of element type ;
پردازش آرایه ها:
دو روش برای دستیابی به عناصر یک آرایه یک بعدی داریم:
1.دستیابی تصادفی
2.دستیابی ترتیبی
برای هر یک از آرایه دو بعدی یا یک جدول، سه روش دستیابی داریم:
1.دستیابی تصادفی
2.دستیابی سطر یه سطر
3.دستیابی ستون به ستون
روش دستیابی سطر به سطر یک آرایه:
For row_subscript . . . do . } { Specify the row
For column_subscript . } . . . do { Access each column of row
Process Table { row_subscript , column_subscript }
روش دستیابی ستون به ستون یک آرایه:
For column_subscript . . . do [Specify the column]
.] For row_subscript . . . Do [Access each row of column
Process Table [ row_subscript , column_subscrip]
مقدار اولیه دادن به یک آرایه:
رویه، Initialize به هر عضو از پارامتر آرایه خود یعنی Sales مقدار اولیه Invalue را می دهد. این رویه به عناصر آرایه به روش سطر به سطر دستیابی می کند.
Procedure Initialize (var Sales { output } : SalesArray ;
InValue { input } : Real ; )
var
NextPerson : Pepole ; { Row subscript }
NextQuarter : Quarter ; { Column subscript }
Begin { Initialize }
For NextPerson : = 1 to NumberSalesPeopel do
For NextQuarter := Fall to Summer do
Sales[NextPerson, NextQuarter] := InValue
End ; { Initialize }
آرایه سه بعدی:
پاسکال تعداد ابعاد ممکن برای یک آرایه را محدود نمی کند، ولی بیشتر آرایه های با ابعاد دو و سه متداولتر هستند.
حال چند مثال جالب را حل می کنیم:
مثال1:
برنامه ای بنویسید که نمره ریاضی تعدادی از دانشجو را در آرایه ای ذخیره کند.سپس بیشترین و کمترین نمره و محل آن را در آرایه چاپ کند؟
Progam min_max ;
Uses wincrt ;
Var a:array [1..100] of real ;
Max,min:real ;
I, locmax,locmin,n:integer ;
Begin
Write ( "please enter number of students:" ) ;
Readln ( n ) ;
For i:= 1 to n do
Readln ( a ) ;
Max:= a[0] ; min:= a[0] ;
Locmax:=1 ; locmin:=1 ;
For i:=2 to n do
Begin
If ( a>max ) then
Begin
Max:=a ; locmax:=I ;
End ;
If a
Begin
Min:=a ; locmin:=I ;
End ;
End ;
Writeln ( "max=",max,"position=" , locmax ) ;
Writeln ( "min=",min,"position=" , locmin ) ;
End .
مثال2: هشت عدد را خوانده و در آرایه ای ذخیره کنید.سپس به روش حبابی آن را به صورت صعودی مرتب کرده و چاپ کنید؟
Program bubble_sort ;
Uses wincrt ;
Const n:=8 ;
Var
A:array [1..n] of integer ;
I,j,temp:integer ;
Begin
Write ( "please enter 8 integer numbers:" ) ;
For i:=1 to n do
Readln ( a ) ;
For j:=1 to n-1 do
For i:=1 to n-j do
If a>a[i+1] then
Begin
Temp:=a ;
A:=a[i+1] ;
A[i+1]:=temp ;
End ;
Writeln ( "sorted numbers:" ) ;
For i:= 1 to n do
Writeln ( "a[",I,"]=",a ) ;
End .
مثال3: هشت عدد را خوانده و در آرایه ای ذخیره کنید.سپس به روش انتخابی آن را به صورت صعودی مرتب کرده و چاپ کنید؟
Program selection_sort ;
Uses wincrt ;
Const n:=8 ;
Var
x:array [1..n] of integer ;
I,j,min,index :integer ;
Begin
Write ( "please enter 8 integer numbers:" ) ;
For i:=1 to n do
Readln ( a ) ;
For j:=1 to n-1 do
Begin
Min:=x ; index:=I ;
For j:=i+1 to n do
If x[j]
Begin
Min:=x[j] ;
Index:=j ;
End ;
X[index]:=x ;
X:=min ;
End;
Writeln ( "sorted numbers:" ) ;
For i:= 1 to n do
Writeln ( "a[",I,"]=",a ) ;
End .
مثال 4 :فرض کنید آرایه x با n خانه از قبل مرتب باشد. متغیر k حاوی کلیدی است که می خواهیم دنبال آن بگردیم. متغیر های low,high,mid از نوع صحیح می باشند. تکه برنامه زیر آرایه x را جهت یافتن k جستجو می کند . (جستجوی دودویی)
Low:=1 ; high:=n ;
While lowx[mid] then
Low:=mid+1
Else
Begin
Write( "the number",k,"exist in array " ) ;
Halt ;
End ;
End ;
Write( "the number",k,"not exist in array " ) ;
نکته:در روش ججستجوی دودویی ، در بدترین حالت با [ logn ]+1عمل مقایسه می توانیم کلید را پیدا کنیم.
فایل های متن ، فایل های داده و فایل های خروجی:
یک فایل متن مجموعه ای از کاراکتر ها است که تحت یک نام روی دیسک ذخیره می شود . می توانید کلیه داده هایی که توسط برنامه مورد پردازش قرار می گیرند را قبل از اجرای برنامه ، در یک فایل متن ذخیره کنید . سپس به برنامه دستور خواندن داده ها را از فایل متن به جای صفحه کلید بدهید .
فایل داده:
یک فایل داده (یا فایل ورودی ) فایلی است که شامل اطلاعات ورودی برنامه است یک فایل داده می تواند از نوع متن دودویی باشد .
مزایای فایل داده ها :
یکی از مزایای فایل های داده این است که می توان آن ها را با استفاده از ویراستار برنامه(یا واژه پرداز)بازیابی کرد و قبل از اینکه فایل ، توسط برنامه پردازش شود خطاهای آن را اصلاح کرد . مزیت دیگر آنها این است که می توانند چندین بار توسط برنامه خوانده شوند .این خاصیت ،اشکال زدایی را آسان می کند. همچنین می توان نتایج برنامه را به جای صفحه کلید در یک متن ،نوشت .
ساختار اطلاعات در یک فایل متن:
یک فایل متن می تواند توسط یک ویراستار ،ایجاد و ذخیره شود هر کاراکتری که تایپ می شود به طور موقت در حافظه اصلی قرار می گیرد و روی صفحه ، نمایش داده می شود . وقتی فایلی ذخیره می کنید ، اطلاعات روی صفحه نمایش ، به صورت رشته ای از کاراکتر ها روی دیسک ذخیره می شوند .
ساختار منطقی یک فایل متن:
از نظر منطقی فایل متن شامل خطوطی از کاراکتر ها است که این خطوط توسط کاراکتر از یکدیگر جدا می شوند . با استفاده از یک ویراستار یا یک فرمان سیستم عامل (نظیر فرمان زیر ) می توان یک فایل متن را روی صفحه نمایش مشاهده کرد.
> type filename
خواندن اطلاعات از فایل متن:
می توان از رویه readln برای خواندن داده از یک فایل متن استفاده کرد. برنامه ای در نظر بگیرید که شامل تعریف متغیرهای زیر است :
Var
Salary : real ; { input – a salary }
First . last ; char; { input – initials }
Separator : char ; { input – blank between salary and first }
Mydata :Text ; { a text file used as data file }
عبارت :
Readln ( mydata, Salary, Separator, First, last )
رویه :read
رویه ورودی دیگر ، رویه read است که کار آن نیز خواندن اطلاعات از صفحه کلید یا فایل است . بر خلاف readln ، رویه read تنها کاراکتر های داده ای که در لیست ورودی اش مشخص شده را می خواند.
مثال :
دستورات :
Read ( mydata , salary ); { read salary from mydata. }
Read ( mydata , separator ) { read the balank character }
Read ( mydata , first , last ) { read initials from mydata }
Readln ( mydata ) { skip past character in mydata. }
نتیجه یکسانی با دستور زیر دارند.
Readln ( mydata , salary , separator , first , last )
نوشتن نتایج در فایل متن :
برای نوشتن نتایج در فایل های متن از رویه های write و writeln استفاده می کنیم .این رویه ها درست مانند همان رویه های چاپ نتایج روی صفحه نمایش هستند اگر اولین پارامتر در فراخوانی write یا writeln ، متغیری از نوع text باشد خروجی به جای صفحه نمایش به فایل فرستاده می شود .
رويه هاي write , writeln:
شكل استفاده :
Write ( outfile , output list )
Writeln ( outfile , output list )
مثال :
Write ( myresult , salary )
Writeln ( myresult , hours : 3 :1 , ‘ s’ , salary :4 :2 )
نامهاي داخلي و خارجي فايل:
براي اینکه پاسكال قادر به بازيابي يك فايل ذخيره شده روي ديسك باشد ، بايد نام دايركتوري ديسك كه فايل در آنجا قرار مي گيرد را داشته باشيد.
رويه Reset:
شكل استفاده :
Reset ( infile )
مثال :
Reset ( mydata )
فايل mydata را به عنوان ورودي برنامه آماده مي كندو نشانگر موقعيت فايل نيز به ابتداي فايل منتقل مي شود. نشانگر موقعيت فايل همواره به كاراكتر بعدي كه قرار است پردازش شود ، اشاره مي كند.بعد از عمل reset ، كاراكتري كه خوانده مي شود ، اولين كاراكتر فايل است.
نکته :
عمل reset قبل از اينكه كاراكتري از فايل mydataخوانده شود ، انجام مي گيرد و اگر فايل mydata قبلاروي ديسك ذخيره نشده باشد ، اين عمل ناموفق است ، براي خواندن و پردازش فايل در بار دوم و در همان برنامه ، عمل reset بايد انجام شود.
رويه rewrite:
شكل استفاده :
Rewrite ( outfile )
مثال :
Rewrite( outdata )
فايل outdata را براي خروجي آماده مي كند .اين فايل در ابتدا خالي است.كليه داده هايي كه قبلا در فايل outdata ذخيره شده اند، از بين مي روند.
تست انتهاي فايل : تابع EOF:
شكل استفاده :
EOF( filename )
مثال :
EOF( infile )
تمام فايل ها به طور اتوماتيك با كاراكتر خاتمه مي يابند.و تابع از پیش ساخته شده EOF در پاسكال (مخفف ENDOF FILE ׂ( تست مي كند كه آيا كاراكتر بعدي فايل eof است يا خير؟
نکته :
در صورتي كه كليه كاراكتر هاي فايل infile پردازش شده باشند (يعني كاراكتر بعدي ، كاراكتر باشد)، true را بر مي گرداند و اگر هنوز کاراکتر هایی برای خواندن وجود داشته باشند false را بر می گرداند .
تست انتهای خط : تابع EOLN :
شكل استفاده :
EOLN( filename )
مثال :
EOLN ( infile )
پاسکال تابعی به نام EOLN ( END OF LINE )دارد که قادر به تشخیص کاراکتر است. در صورتی که کاراکتر بعدی باشد , تابع EOLN مقدار true و در غیر این صورت false را بر می گرداند.
نکته :
1.اگر کاراکتر بعدی فایل , باشد ,نتیجه تابع true و در غیر این صورت false خواهد بود .
2.اگر file name حذف شود ,فایل سیستم input (صفحه کلید ) ، فایل ورودی است. در پاسکال استاندارد , فراخوانی تابع EOLN در صورتی که EOF( filename ) ، True باشد ،خطا است.
استفاده از فایل های متن:
اگر برنامه خروجی خود را به جای صفحه نمایش روی دیسک بنویسد ، برنامه دیگری می تواند از این خروجی به عنوان یک فایل داده استفاده کند . در حقیقت دو برنامه از طریق یک فایل دیسک با یک دیگر ارتباط برقرار می کنند.
Assign( ):
این تابع شناسه فایل را به فایل خارجی منسوب می کند در اگر فایل وجود نداشته باشد آن را می سازد.
نحوه کاربرد:
Assign( my_file,external_name ) ;
بستن فایل=close ( )
این تابع برای بستن فایل می باشد.
نکته:
1.اگر قبل از خاتمه برنامه تمامی فایل ها را نبندید ،هیچ کدام از اعمالی که بر فایل اعمال نموده اید ،اجرا نخواهد شد.
2.قبل از این که بتوانید بین عملیات ها سوئیچ کنید، باید فایل را ببندید، به عنوان نمونه ،بعد از نوشتن اقلامی در فایل، باید آن را ببندید و مجددا قبل
ازخواندن اقلام دوباره آن را باز کنید.
نحوه کاربرد:
Close( file_name ) ;
دستیابی تصادفی به فایل ها-seek( ):
پاسکال روشی را برای دستیابی به فایل ها ارائه می کند که به آن دستیابی تصادفی می گویند. دستیابی تصادفی اجازه می دهد تا قلم داده خاصی از فایل را که می خواهید پردازش کنید، با مشخص کردن موقعیت آن، انتخاب کنید.
نحوه کاربرد:
Seek( file_name,position_number ) ;
حال چند مثال جالب از فایل ها را حل میکنیم:
مثال1.برنامه ای بنویسید که نام،تاریخ تولد، شماره تلفن فردی را گرفته و در فایلی ذخیره کند؟
Program file_ex ;
Uses wincrt ;
Type rec_type=record
Name:string ;
Date_of_brith:string ;
Telephone_number:string ;
End ;
Var
My_file:file of rec_type ;
Rec_var: rec_type ;
Ch:char ;
Begin
Clrscr ;
Assign( my_file,"file_1.dat" ) ;
Rewrite ( my_file ) ;
Repeat
Write( "enter a name:" ) ;
Readln( rec_var.name ) ;
Write( "enter a date of brith:" );
Readln( rec_var.date_of_brith ) ;
Write( "enter a telephone number:" ) ;
Readln( rec_var.telephone_number ) ;
Write( my_file,rec_var ) ;
Write( "continue? Reply y/n: " ) ;
Readln( ch ) ;
Until ( ch="n") or(ch="N") ;
Close( my_file ) ;
End .
مثال 2. برنامه بالا را برای افزودن رکورد جدید تغییر دهید؟
Program file_ex ;
Uses wincrt ;
Type rec_type=record
Name:string ;
Date_of_brith:string ;
Telephone_number:string ;
End ;
Var
My_file:file of rec_type ;
Rec_var: rec_type ;
Ch:char ;
Begin
Clrscr ;
Assign( my_file,"file_1.dat" ) ;
Reset ( my_file ) ;
Seek( my_file,filesize( my_file) ) ;
Write( "enter a name:" ) ;
Readln( rec_var.name ) ;
Write( "enter a date of brith:" );
Readln( rec_var.date_of_brith ) ;
Write( "enter a telephone number:" ) ;
Readln( rec_var.telephone_number ) ;
Write( my_file,rec_var ) ;
Close( my_file ) ;
End .
مثال3. برنامه ای کامل برای جستجوی قلم داده ای خاص در درون فایل بنویسید؟
Program file_ex ;
Uses wincrt ;
Type rec_type=record
Name:string ;
Date_of_brith:string ;
Telephone_number:string ;
End ;
Var
My_file:file of rec_type ;
Rec_var: rec_type ;
Sought_name: string ;
Found:Boolean ;
Found_ind, counter:integer ;
Begin
Clrscr ;
Assign( my_file,"file_1.dat" ) ;
Reset ( my_file ) ;
Counter:=0 ;
Write( "enter a name to be Found :" ) ;
Readln (Sought_name ) ;
Repeat
Seek( my_file,counter) ;
Read(my_file,rec_var ) ;
Found:=rec_var.name= Sought_name ;
If Found then
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]
-
گوناگون
پربازدیدترینها