واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حوزه هاي علم، فلسفه، ادبيات، دين و جنبش ها
اثر:دكتر كاوه احمدي عليآبادي
مقدمه:هرمنوتيك از نظريات مطرح سدههاي اخير است كه در حوزههاي علم، ادبيات و هنر، خالق آثار متعددي بوده است. بهخصوص گستره ادبيات و نقد كه متأثر از تكثرات تأويل هاي آن هاست. اما سابقهء باورهاي منتسب به آن را بايد در هرمتيسم جستجو كرد كه به سال ها پيش از ميلاد در مصر باستان بر مي گردد.
آن ها سال ها نه تنها به عنوان آثاري عرفاني، بلكه علاوه بر آن، در قالب حِرَف و همين طور جنبش هايي اجتماعي، فرهنگي، علمي و به خصوص ديني تأثيرگذار نشان دادند.
از سوي ديگر، تأويلگرايي نيز به هرمتيسم و مكتب هرمنوتيك محدود نمي شود و از گذشته تاكنون آراي بسياري را به خود اختصاص داده است. از اين روي ضروري است تا در راه تبيين چارچوب نظري بحث، به هرمنوتيك و تأويل گرايي در هر حوزه و تعاملات متقابل شان پرداخته شود. با اين همه، در حوزهء روششناسي اندك نظريهپردازاني هستند كه موفق به تحقيقاتي با روش هرمنوتيك شده و بر اساس آن نظرياتي ارايه كرده باشند. در اين مقاله درصدديم تا نگاهي گذرا به تأويلگرايان و ارزيابي اي دقيق تر از مكتب هرمنوتيك داشته باشيم كه با گذري بر گذشته شان، علاوه بر حوزه هاي مختلف علم، فلسفه، هنر، ادبيات، حِرَف و جنبش ها، به چارچوب نظري، نظريات و روششناسي شان بپردازيم.
پيشينه هرمنوتيك
تعريف هرمنوتيك
در دايره المعارف كلمبيا [Columbia Encyclopedia] هرمنوتيك [Hermeneutics] نظريه و عملِ تفسير بيان شده است[1]. در برگردان واژه به زبان فارسي، هرمنوتيك به معناي تفسير، برداشت و تأويل [Interpretation] ترجمه شده است كه تأويل، ترجمه دقيق تري است و به معاني نهفته در پسِ هر چيز نظر دارد[2]. واژهء هرمنوتيك در اصل از لغت هرمس [Hermes] مشتق شده است. هرمس شخصيتي اسطوره ای است كه در تاريخ اساطيري ملل مختلف با نام يا روح مشابه اي آمده است.
ريشه هرمس و هرمنوتيك
هرمس در اساطير يوناني، خدايي به شمار مي رود که فرزند زئوس است. او کسي است که پيامهای خداوند را گرفته و به انسان ها مي رساند. هرمس در حقيقت آنچه را که ورای شناخت و انديشه بشر است به حوزه تفکر او منتقل مي سازد و باعث کشف رموز و معنای نهفته در هر چيز مي شود[3]. اما چنان كه سقراط گفت، معناي آن سر راست نبود و به برداشت هاي گوناگون راه ميداد[4]. هرمس جلوه جاودانه دانش است که آن را با انتقال معنا و تاويل تحقق مي بخشد. چنين برداشتي از هرمس در يکی از جملات شيخ الاشراق - سهروردی - به خوبي منعکس است: «هرمس گفت من به ديدار موجودي روحاني نائل شدم و آن علم اشياء را به من آموخت. از او پرسيدم تو كيستي؟ گفت من همان حياتِ باطنِ هر چيزم»[5]. مسكويه رازي در كتاب الحكمة الخالدة، هرمس را واسطهء عالم خلق و حق، هم از بعد وجود شناسي و هم از بعد معرفت شناسي ذكر مي كند[6]، و شهرستاني عقيده دارد، خلق به آن عالم حق دست نمي يابد، مگر به واسطه مقرباني كه در جوهر، فعل و حالت مقدس اند[7]. هرمتيسم در تاريخ به يک نحله دينی، عرفاني و با كمي اغماض فلسفي نيز بدل شد که ريشه های شرقي نيز داشت. اساتيد آن پيشينه ای اسطوره ای - تاريخي داشتند.
پس از هرمس يوناني، دومين شان هرمس مصري بود که او را با شخصيتي انساني، طبيب، فيلسوف و کيمياگر و با هويتي اساطيري از هياكل (كه در بعضي از فرهنگ ها ايشان را با نام فرشتگاني نيز مي خوانند) و خداياني كه دانش را از عوالم اثيري به دنياي زميني منتقل ساخت و همچنان جاودانه حفظ و پاسداري مي نمايد، معرفي مي کردند. او را طاط – منظور همان تُت است، از خدايان اسطوره اي مصر باستان - يا پدر طاط دانسته اند كه به تريس مجيستوس [Trismegistus] مشهور شد. حتي آفرينش اهرام مصري را نيز به او نسبت مي دهند. برخي آن را با هرمس يوناني يكي پنداشته اند[8]. كهن ترين متون معتبر هرمتيكا را نيز بايد در مصر باستان جست كه برخي از آن ها هنوز برايمان باقي مانده اند و رگه هاي عرفاني، مذهبي، ساحري و كيمياگري در آن قابل تشخيص است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]