محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845600866
هر جا كه زمين خوردم...
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: آيينها- محمود مولايي: اينجا ديگر شهرت و محبوبيت مطرح نيست؛ نامها و لقبها فراموش ميشوند و براي حداقل چند روز هم كه شده ديگر از هياهوي هميشگي خبري نيست. حاشيهها به حداقل ممكن ميرسد. اين روزها، مجالي است براي صاف شدن، رها شدن و... . اين حرف دل بيشتر آنهاست؛ آنهايي كه هر كدام براي خودشان كلي معروف هستند؛ از بهترين گلزن جهان گرفته تا بهترين تكواندوكار دنيا و محبوبترين مربي قرمزها و.... اين روزها هر كدام براي خودشان، جا و مكان مشخصي دارند؛ علي دايي با اردبيليها در ميدان ارگ است، علي پروين در هيئتي در طرشت و فرهاد كاظمي در جواديه، هيئت عزاداري بزرگي را اداره ميكند. حسين رضازاده به اردبيل ميرود تا تاسوعا و عاشورا را در روستاي آبا و اجدادياش باشد. هادي ساعي به غير از مسجد ساجدين شهرري هيچجا نميرود و هركدام به شيوه خودشان و شهرشان عزاداري ميكنند. دهه محرم براي اينها حال و هواي خاصي دارد؛ ورزشكاران و مربيان محبوبي كه از اين روزها چيزهاي زيادي ديدهاند. هادي ساعي ميگويد: «امام حسين(ع) خيلي بزرگ است؛ من كه هميشه به او متوسل ميشوم. چيزهايي از بركات عاشورا ديدهام كه باوركردني نيست». اينجا ديگر شهرت و محبوبيت مطرح نيست؛ نامها و لقبها فراموش ميشوند و براي حداقل چند روز هم كه شده ديگر از هياهوي هميشگي خبري نيست. حاشيهها به حداقل ممكن ميرسد. اين روزها، مجالي است براي صاف شدن، رها شدن و .... اين حرف دل بيشتر آنهاست؛ آنهايي كه هر كدام براي خودشان كلي معروف هستند؛ از بهترين گلزن جهان گرفته تا بهترين تكواندوكار دنيا و محبوبترين مربي قرمزها و.... اين روزها هر كدام براي خودشان، جا و مكان مشخصي دارند؛ علي دايي با اردبيليها در ميدان ارگ است، علي پروين در هيئتي در طرشت و فرهاد كاظمي در جواديه، هيئت عزاداري بزرگي را اداره ميكند. حسين رضازاده به اردبيل ميرود تا تاسوعا و عاشورا را در روستاي آبا و اجدادياش باشد. هادي ساعي به غير از مسجد ساجدين شهرري هيچجا نميرود و هركدام به شيوه خودشان و شهرشان عزاداري ميكنند. دهه محرم براي اينها حال و هواي خاصي دارد؛ ورزشكاران و مربيان محبوبي كه از اين روزها چيزهاي زيادي ديدهاند. هادي ساعي ميگويد: «امام حسين(ع) خيلي بزرگ است؛ من كه هميشه به او متوسل ميشوم. چيزهايي از بركات عاشورا ديدهام كه باوركردني نيست». هادي ساعي از بچگي با پدرش به همين هيئت ميرفته؛ هيئتي در مسجد ساجدين شهرري؛ «هر سال اينجا هستم؛ البته به مساجد و تكيههاي ديگر دوستان هم سر ميزنم ولي هيچجا، مسجد ساجدين شهرري نميشود»؛ جايي كه با همشهرياناش دور هم جمع ميشوند و از اول دهه تا روز عاشورا عزاداري ميكنند. مرد اخلاق ورزش ايران يكي از حاميان اين هيئت عزاداري هم هست؛ البته اصلا دوست ندارد درباره كارهايي كه تا به حال براي اين هيأتي كه از همهجا بيشتر دوستش دارد كرده، بگويد؛ «اي بابا، كار خاصي نكردهام كه بخواهم بگويم. كار كردن براي امام حسين كه گفتن ندارد. من هم مثل همه. هر سال يك كمك ناچيزي ميكنم». البته بهترين تكواندوكار دنيا، روزهاي عاشورا هم در همين مسجد نذري ميدهد؛ مسجد و هيئت عزادارياي كه تا حالا خيلي چيزها از آن ديده؛ «هر وقت كارم گير كرده و مشكلي داشتهام، نذر اين هيئت كردهام. خدا را شكر، امام حسين(ع) هميشه و هر وقت هر چه خواستهام، به من داده». براي همين هم هست كه عزاداري در مسجد ساجدين شهرري را با هيچجا مقايسه نميكند؛ «عزاداري تركها يكجور خاص است. نميدانم چطور بگويم؛ خيلي ساده و بيريا؛ هيچ علم و چلچراغ و هيچ زرق و برقي نيست. هيچ حاشيهاي در اين هيئت عزاداري نيست. عزاداراناش هم بيشتر آدمهاي مسن هستند. عاشقانه سينه ميزنند و گريه ميكنند. من از بچگي با پدرم به اين هيئت ميرفتم. يكجور مرور خاطرات هم هست ديگر. اصلا عزاداري در جاهاي ديگر به من نميچسبد. شور و حال و صفايي كه اين هيئت عزاداري ما دارد، هيچ هيئتي ندارد. فقط بايد بياييد و ببينيد كه من چه ميگويم. نميدانم، شايد هم به خاطر اينكه از بچگي تاسوعا و عاشوراهاي زيادي را در اين هيئت عزاداري كردهام، اينقدر باتعصب از اينجا تعريف ميكنم ولي نه به خدا، اينجا عزاداري يكجور ديگر است». چند بار حرفهايش را تكرار ميكند ولي باز هم ميرسد سر حرف اولش؛ «آره، باز هم ميگويم، اينجا فرق ميكند». حسين رضازاده؛ عزاداري در زادگاه با اينكه قبل از المپيك سيدني، مدال جوانان جهان را گرفته بود ولي از آنجا بود كه شناخته شد؛ جايي كه وقتي ميخواست وزنه را بلند كند ذكر «يا ابوالفضل»را فراموش نكرد. از همانجا بود كه قويترين مرد جهان شد با يك جمله معروف؛ جملهاي كه به قول خودش از بچگي با آن بزرگ شده بود. بعد از سيدني در تمام مصاحبههايش از عشق و علاقهاش به آقايش گفت: «من عاشق آقايم – ابوالفضل – هستم. وقتي اسم او را صدا ميكنم، حس ميكنم قدرتم بيشتر ميشود». براي همين اسم تنها پسرش را هم ابوالفضل گذاشته تا زير سايه نام او بزرگ شود. قويترين مرد جهان هر جاي دنيا كه باشد، تاسوعا و عاشورا خودش را به يك گوشهاي از خاك اردبيل ميرساند؛ روستايي كوچك در شمال غرب ايران به نام حيدرآباد. هرساله روزهاي تاسوعا و عاشورا مردم اين روستاي كوچك – كه در 40 كيلومتري اردبيل قرار دارد – منتظر پهلوان خود هستند؛ پهلواني كه همراه خانوادهاش در اين روستا مراسم تعزيه و نذري روز تاسوعا و عاشورا را برگزار ميكند. مراسم تعزيه روز عاشورا هرسال در ميدان روبهروي مسجد برگزار ميشود و حاجحسين در دل جماعت با عزاداران اشك ميريزد و بعد از مراسم تعزيه و عزاداري هم همه مردم روستا ناهار ميهمان خانواده رضازاده هستند. خودش همه را به ناهار دعوت كرده و به سوي خانه حركت ميكند. هركول ايران عزاداري در اين گوشه از خاك ايران را با هيچ جاي دنيا عوض نميكند. اصلا نميتواند تاسوعا و عاشورا را در جايي به غير از اينجا بگذراند. پهلوان موفقيتاش را مديون دعاهاي مردم همين روستا ميداند؛ روستايي كه به نام حاجحسين رضازاده افتخار ميكند. البته امسال با اين شرايط آب و هوايي بايد ديد كه آيا پهلوان ميتواند خودش را به روستاي حيدرآباد برساند يا نه؛ شايد هم برف و كولاك او را مجبور كند تاسوعا و عاشورا را در جايي به غير از روستاي آبا و اجدادياش مثلا در تكيه اردبيليهاي تهران در ميدان ارگ و در كنار همشهرياش- علي دايي- بگذراند. علي پروين؛ از لواسان تا طرشت علي پروين از خودش هيئت عزاداري ندارد؛ يعني او مؤسس يا باني هيئتي نيست. با وجود اين پروين در اين ايام خرج زيادي ميدهد. او در عزاي حسيني، هر شب لواسان را به سمت طرشت طي ميکند تا بتواند در هيات محبان مهدي(عج) حاضر شود. هيئت محبان مهدي(عج) زيرنظر مهدي عرب ـ يکي از دوستان نزديک پروين ـ اداره ميشود. ايده تاسيس اين هيات زماني به ذهن او رسيد و هنگاميکه با استقبال پروين روبهرو شد، دست روي دست نگذاشت. حالا پروين با حضور در اين هيات جمع زيادي از طرفداراناش را هم به طرشت ميکشد. هواداران و البته در مواقعي بعضي بازيکنان نزديک به او در هيئت شهداي طرشت عزاداري ميکنند؛ بازيکناني مثل علي انصاريان و بهروز رهبريفرد و البته قديميهاي فوتبال ايران. تا همين پارسال حميد شيرزادگان هم در هيات عزاداري محبان مهدي(عج) شرکت ميکرد؛ کسي که امسال ديگر دربين آنها ديده نميشود. حسين کلاني و همايون بهزادي از ديگر قديميهاي پرسپوليس هستند که در هيئت محبان مهدي(عج) حضور پيدا ميکنند. يکي از برنامههاي بزرگ اين هيئت، دعوت از هياتهاي ديگر تهران است؛ به اين ترتيب که دستهها در هيئت محبان مهدي(عج) حضور پيدا ميکنند و مراسم سينهزني شروع ميشود. بعد از اين مراسم، با کمکهاي مالي پروين شام ميدهند. عرب ميگويد: «اگر علي آقا نباشد، فکر نميکنم بتوانم در ماه محرم تکيه بزنم. خوشبختانه چند سالي است که اين اتفاق افتاده و ما هم به اتفاق عليآقا سهمي در برگزاري مراسم سوگواري امام حسين(ع) داريم. من نوکر امام حسين(ع) هستم». هيئت محبان مهدي(عج) البته 4 ـ 3 روز قبل از شروع ماه محرم تشکيل ميشود و تا روز بعد از عاشورا ادامه دارد. پروين فقط در يک حالت به اين هيئت نميرود و آن زماني است که در خانهاش خرج ميدهد. سرمربي سابق پرسپوليس وقتي به لواسان نقل مکان کرد، در زيرزمين خانهاش حسينيهاي ساخت؛ به همين دليل، گاهي هيات محبان مهدي(عج) به حسينيه لواسان ميرود و پروين در آنجا خرج ميدهد. شخص پروين به مداحيهاي اين روزها علاقه زيادي دارد و مداحيهاي حاج منصور ارضي را ميپسندد؛ همينطور مداحيهاي علي انساني. در حسينيه پروين همه نوارهاي اين دو مداح موجود است و از بلندگوهاي حسينيه پخش ميشود. گفته ميشود پروين در ماه محرم بيشتر از ماه رمضان نذر و نياز ميکند؛ کسي که بسياري از نذرهايش را به خواسته مادرش و وصيت او انجام ميدهد. فرهاد کاظمي؛ اين روزها ماتمزده هستم «هر زمان که کم آوردم/ تو به دادم رسيدي/ چه کمکها که نکردي/ چه بديها که نديدي/ اين زندگيام، آقا/ گر سخت و پر از درد است/ هر جا که زمين خوردم/ زينب(س) کمکم کرده است». اين مصراعها هميشه همراه فرهاد کاظمي سرمربي تيم فوتبال استيل آذين است و هرگاه دلش ميگيرد، آن را زير لب زمزمه ميکند. اين روزها اما هرگاه فرصتي به او دست بدهد، آن را پشت تريبون ميخواند زيرا فرهاد کاظميمتولي بزرگترين هيات عزاداري حسيني در محله جواديه تهران است كه البته قديميترين هيئت اين منطقه هم هست. هيئت حضرت زينب(س) سال 1350 تاسيس شد؛ يعني زماني که کاظمي جوان بود؛ حالا با گذشت 36 سال از آن روزها اين مربي ديگر از جواني فاصله گرفته اما هنوز که هنوز است در ايام سوگواري امام حسين(ع) با همان انرژي روزهاي جواني در اين مراسمها شرکت ميکند؛ البته در سالهاي اول، هيئت حضرت زينب(س) 15 ـ 14 تا عضو بيشتر نداشت؛ همچنين، اين هيئت جاي مشخصي نداشت و هر سال در خانه يکي از اعضاي هيئت شکل ميگرفت اما هر سال که گذشت، تعداد نفرات آن هم افزايش يافت و جالب اينکه بعدها جمعيت آنقدر زياد شد که سال 70 مراسم عزاداري را در حياط يک مدرسه در همان محله برگزار کردند و چند سالي به همين ترتيب گذشت. سه سال پيش فرهاد کاظمي، ملکي در جواديه خريد و يک حسينيه به نام حضرت زينب(س) ساخت. اما چرا حضرت زينب(س)؟ فرهاد کاظمي ميگويد: « اصلاً دوست ندارم بياحتراميکنم. همه ياراني که در روز عاشورا حضور داشتند، برايم عزيز هستند اما چون حضرت زينب(س) يک زن بود و در ايام عاشورا سختيهاي زيادي کشيد، نام هيئت را حضرت زينب(س) گذاشتيم. او يکتنه با حرفهايش جلوي دشمنان ايستاد؛ براي همين ارادت خاصي به او دارم و فکر کردم اينطوري خيلي بهتر است». در حال حاضر، هيئت دو طبقه است که طبقه اول مختص آقايان است و طبقه دوم، حسينيه بانوان به حساب ميآيد. کاظمي هدف از برگزاري هيئت عزاداري امام حسين(ع) را اينگونه بيان ميکند: «هدف اصلي ما جذب مردم و کشاندن آنها به اين مکانهاست. به نظر من، بايد در اين مجالس فرهنگسازي شود و معتقدم فرهنگسازي در عزاداري امام حسين(ع) خيلي مناسب است و جواب ميدهد. دقيقاً يادم است سال 57 تعداد نفراتي كه به اين هيئت ميآمدند، 58 نفر بود اما الان تعداد اعضاي هيئت ديگر قابل شمارش نيست؛ يعني هر ساله به تعداد ما اضافه ميشود و من از اين مسئله بسيار خوشحال هستم. اميدواريم بتوانيم همين روند را ادامه بدهيم». هيئت حضرت زينب(س) يکي از معدود هيئتهايي است که يک شعار مخصوص به خودش دارد. اگر از جلوي اين هيئت واقع در جواديه يک بار رد شويد، حتما متوجه يک پرچم روي سردر هيئت ميشويد؛ روي اين پرچم نوشته شده است: «حامي ما زينبيان، زينب است». کاظمي در اين باره ميگويد: «سعي کرديم شعاري داشته باشيم که در مقام و منزلت حضرت زينب(س) باشد؛ براي همين از اين شعار استفاده کرديم». اين شعار گاهي در دسته سينهزني آنها خوانده ميشود و جمعيت آن را فرياد ميزند. دسته سينهزني هيئت متوسلين به حضرت زينب(س) تا همين چند سال پيش به خيابانها ميرفت. اما با افزايش جمعيت، هيئت ديگر امكان اين را ندارد که بخواهد از حسينيه خارج شود. به همين دليل، مراسم عزاداري در داخل حسينيه برگزار ميشود. در هيئت حضرت زينب(س) از زنجير استفاده نميشود براي همين، فقط مراسم سينهزني برگزار ميشود و البته از طبل و دهل هم خبري نيست. اين هيئت تنها يک پرچم دارد که ساليان سال است همراه آنهاست. اين پرچم، هيات حضرت زينب(س) را از بقيه هياتهاي اين منطقه جدا ميکند؛ البته نه فقط اين مسئله، كه نداشتن طبل و علامت هم باعث شده که اين هيئت متمايز باشد از ديگر دستهجات. هيات حضرت زينب(س) بسيار پرطرفدار است و چهرههاي شناختهشدهاي در آنجا حضور پيدا ميکنند. از بين بازيکنان و مربيان فوتبال حميد استيلي، عباس آقايي، سياوش اکبرپور و مهدي رحمتي در آن حضور دارند. غلامرضا محمدي، عباس جديدي، عليرضا دبير، عليرضا رضايي و... هم کشتيگيراني هستند که به خاطر دوستي با فرهاد کاظمي در هيئت حضرت زينب(س) عزاداري ميکنند و از بين بازيگران نيز بهمن مفيد، پژمان بازغي و... هستند؛ البته در سالهاي گذشته چهرههاي ديگري چون علي دايي در جواديه حضور پيدا کردهاند. در هيئت حضرت زينب(س) که فرهاد کاظمي باني آن است و گاهي هم خودش نوحهخواني ميکند - در حالي که اين هيئت مداحهاي معروف زيادي دارد - کريمي، حلالي و مجيد بنيفاطمه نوحهخواني ميكنند. همچنين، گاهي هم مداحهاي ديگري در اين هيئت برنامه اجرا ميکنند؛ مثل حاج امين مقدم که در واقع مداح هیئت متوسلين به زینب اردبيليهاي مقيم تهران است. به هر حال، فرهاد کاظمي اين روزها ادارهکننده دسته عظيم سينهزني عزاداري امام حسين(ع) است. او ميگويد: «دوست دارم عزاداري امام حسين(ع) هر سال باشکوهتر از سالهاي قبل اداره شود. اگر اينطوري نباشد، خيلي ناراحت ميشوم؛ البته با عاشقان ائمه مطمئن هستم که امسال هم بتوانيم مراسم آبرومندانهاي توي محله جواديه برگزار کنيم». اظمي معتقد است، ظهر عاشورا دگرگونتر از هميشه است؛ مردي که در اين روز يک شال سياه رنگ به گردن دارد و در سوگ امام حسين(ع) اشک ميريزد. کاظمي ميگويد: «در اين روزها يک جور ديگري هستم، ماتمزده هستم». شايد به همين دليل است که سعي ميکند در روز عاشورا آن نوحه را ـ كه از جيبش بيرون ميآورد ـ بخواند: «.... اين زندگيام، آقا/ گر سخت و پر از درد است/ هر جا که زمين خوردم/ زينب(س) کمکم کرده است». هيئت حضرت زينب(س) در جواديه و در انتهاي خيابان 20 متري قرار دارد؛ جايي که معروف است به «ته خط». غلامحسين پيرواني؛ نوحه در تمرين اين احتمال هست که وقتي بازيکنان در زمين و در حال تمرين هستند، غلامحسين پيرواني در کنار زمين زير لب نوحه بخواند و يا در اردوي تيم مقاومت فجر سپاسي يا در رختکن براي بازيکنان مداحي کند. علاقه پيرواني به مداحي به سالها پيش برميگردد؛ به زماني که خيلي کوچک بود. او در يک خانواده مذهبي به دنيا آمده است و همين موضوع باعث شده که پيرواني هم از همان دوران با عزاداري در ايام ماه محرم آشنا شود. خودش ميگويد: « قبل از انقلاب نيز پدرم در ايام محرم و صفر و فاطميه هيئت ميگرفت؛ براي همين، من هم راه پدرم را ادامه دادم.» حالا او مداح هيات امام حسن مجتبي(ع) است. علي ـ پسر پيرواني ـ معتقد است که صداي پدرش خوب است و مناسب نوحهخواني در ايام عزاي حسيني. سرمربي مقاومت سپاسي اما چنين عقيدهاي ندارد. پيرواني ميگويد: «نه زياد خوب است و نه زياد بد. از بچگي به ائمه عشق و علاقه داريم و پدرم وصيت كرده كه اين راه را ادامه دهيم». او البته همهکاره هيئت امام حسن مجتبي(ع) هم به حساب ميآيد؛ يعني جدا از اينکه در ماه محرم براي اين هيئت مداحي ميکند، يکي از بانيان آن هم هست. علي پيرواني در اينباره ميگويد: «پدرم خيلي مذهبي است و هميشه براي حضور در اينجور مراسم بيتابي ميکند. ارادت خاصي هم نسبت به ائمه و امام حسين(ع) دارد.» هيئت امام حسن مجتبي(ع) خيلي سال پيش در شيراز تاسيس شد و شاغلام هم يکي از مؤسسان آن محسوب ميشود. غلام پيرواني سالهاست که در شيراز مربيگري ميکند و در اين سالها هيچوقت به اين نتيجه نرسيده که ميتواند در شهر ديگري مربيگري کند. او البته پيشنهادهايي از ديگر تيمها داشته است اما هر بار با به ياد آوردن روزهايي که در شيراز مداحي و هيئتداري ميکند، منصرف شده است. پيرواني ميگويد دلش براي هيئت امام حسن مجتبي(ع) تنگ ميشود و نميتواند از شيراز دل بکند؛ از هيئتي که در اين ايام برنامههاي زيادي دارد و معمولا دستههاي بسياري را در سطح اين شهر بر پا ميکند. شاهچراغ يکي از مکانهايي است که دسته زنجيرزني هيئت امام حسن مجتبي(ع) در آنجا حضور پيدا ميکند و البته جمعيت زيادي به تماشاي اين دسته مينشينند. نکته قابل توجه اينجاست که اغلب بازيکنان مقاومت سپاسي شيراز هم به تبعيت از مربي تيمشان در مراسمهاي زنجيرزني و سينهزني اين هيئت شرکت ميکنند. غلام پيرواني ميگويد: «اين روزها حس عجيبي دارد؛ بهخصوص 10 روز اول ماه محرم. اميدواريم در اين روزها ائمه هم از ما راضي باشند». يکي از عادتهاي پيرواني در مراسم عزاداري امام حسين(ع) اين است که از دعا دست برنميدارد و سعي ميکند براي همه دعا کند. خيليها بر اين باورند که اعتقاد و تعصب غلامحسين پيرواني به ائمه اطهار و بهخصوص امام حسين(ع) روي بازيکناناش هم هميشه تاثير مثبت گذاشته است. امير قلعهنويي؛ ما بچه پايين شهريم اگر امير قلعهنويي در تهران باشد، هر 10 شب ايام سوگواري امام حسين(ع) را در محله نازيآباد ميگذراند؛ در هيئت سيدالشهدا در ميدان انصاري که سالها پيش توسط او و چند تن از دوستاناش تاسيس شد. در واقع سرمربي تيم ملي در جام ملتهاي آسيا، يکي از بنيانگذاران اين هيئت است؛ البته تاسيس هيئت سيدالشهدا به سالها پيش بازميگردد؛ به زماني که قلعهنويي جوان بود و هنوز در نازيآباد زندگي ميکرد؛ «با چند تا از دوستانام توي محله پايين (نازيآباد) به اين نتيجه رسيديم که بهتر است يک هيئت براي عزاداري امام حسين(ع) برپا کنيم. حالا نميخواهم بگويم که من پيشنهاد اوليه را دادم اما به هر حال، من هم يکي از بانيان هيئت سيدالشهدا بودم». هيئت سيدالشهدا حالا يکي از قديميترين هيئتهاي منطقه نازيآباد به حساب ميآيد و امير قلعهنويي با اينکه سالهاست به شمالشهر نقل مکان کرده، اما هنوز هم در دهه سوگواري اهلبيت امام حسين(ع) در هيئت سيدالشهدا اين ايام را ميگذراند. سرمربي مس کرمان اما امسال مطمئن نيست که در تهران باشد. او به تازگي با اين تيم کرماني قرارداد بسته است. قلعهنويي در اين باره ميگويد: «سعي ميکنم که باز هم بتوانم در محله پايينمان باشم چون نسبت به هيئت سيدالشهدا تعصب دارم و دوست دارم همچنان پابرجا بماند. با همه اينها، سعي ميکنم طوري برنامهريزي کنم که حداقل روزهاي اصلي را در محله پايين باشم». به گفته نزديکان قلعهنويي، اين مربي با کمکهاي مالياش اين هيئت را حمايت ميکند؛ گرچه خودش تمايل چنداني ندارد که در اين باره صحبت کند اما به گفته نزديکاناش او علاقه زيادي به عزاداري امام حسين(ع) دارد. قلعهنويي چند سال پيش که به عنوان سرمربي استقلال به اين باشگاه رفت، همزمان خانهاش را هم عوض کرد. در آن زمان او دنبال خانهاي در جردن بود که زيرزمين بزرگي داشته باشد. سرمربي سابق تيم ملي قرار بود زيرزمين خانهاش را به حسينيه تبديل کند تا در عزاي حسيني از آنجا هم براي برگزاري برخي مراسمها استفاده کند. اين اتفاق افتاد و البته اين مربي که 3 سال بعد با استقلال به قهرماني ليگ دست يافت، به منطقه پاسداران نقل مکان کرد. قلعهنويي ميگويد: «البته من دهه اول ماه محرم معمولاً در محله پايين هستم اما بعضي مراسم را در حسينيه برگزار ميکنم. مثلاً ما در اربعين حسيني برنامه داريم و اتفاقاً جمعيت زيادي هم در اين مراسم شرکت ميکنند». علي دايي؛ اردبيليها در گلوبندك امسال سه سالي ميشود که خبري از سليم موذنزاده نيست؛ بزرگترين مداح شهر اردبيل که تا همين چند سال پيش در ماه محرم به تهران سفر ميکرد تا بتواند يکي دو شبي را در هيئت اردبيليهاي مقيم تهران مداحي کند اما به دليل بيماري، سه سالي هست که سري به چهارراه گلوبندک نميزند؛ جايي که اغلب اردبيليهاي تهران جمع ميشوند تا دهه اول ماه محرم در عزاي امام حسين(ع) شرکت کنند. علي دايي ـاسطوره فوتبال ايران ـ يکي از همين اردبيليهاست. او سالهاست که در اين هيئت، عزاداري ميکند؛ هيات اردبيليها در گلوبندک و درست روبهروي حسينيه کربلاييها. در حال حاضر اين هيئت دو صحن دارد و حدود 600 تا 700 نفر جمعيت را دربرميگيرد؛ البته به نظر ميرسد در سالهاي آينده مؤسسان هيئت اردبيليها گنجايش آن را بالا ببرند. سرمربي سايپا شب هشتم ماه محرم در اين هيئت خرج ميدهد. دايي در مصاحبههاي قبلياش در مورد حضورش در عزاداري امام حسين(ع) گفته است: «ما از بچگي با ائمه بزرگ شديم و همه چيزمان اينها هستند. نميخواهم شعار بدهم. من در خانوادهاي بزرگ شدهام كه بابام عاشق بود و ما هميشه در اردبيل روزهاي عاشورا خرجي ميداديم». او تا چند سال پيش ـ که هنوز يکي از بازيکنان تيم ملي بود ـ سعي ميکرد مليپوشان را به هيئت اردبيليها دعوت کند؛ مثل بازيکناني چون مهدي اميرآبادي. اين هيات البته عزاداري خاص خودش را دارد؛. به اين ترتيب که هيئت اردبيليها علامت، طبل و زنجير ندارد. آنها به صورت دسته از هيئت بيرون نميروند. مراسم عزاداري اين هيئت به سينهزني در حسينيه خلاصه ميشود. علي دايي البته يک روز بعد از حضور در هيئت اردبيليهاي مقيم تهران به اردبيل سفر ميکند تا در روزهاي تاسوعا و عاشوراي حسيني در زادگاهاش باشد. دايي علاقه عجيبي به عزاداريهاي ماه محرم در زادگاهاش دارد، به طوري که هر سال، در روزهاي نهم و دهم محرم به اردبيل ميرود. محمد دادکان؛ فوتباليها، بازاريها حاج مصطفي سالها پيش ـ قبل از انقلاب ـ روزي که از سفر کربلا برگشت، تصميم گرفت يک هيئت عزاداري امام حسين(ع) تاسيس کند. در واقع پدر محمد دادکان موسس هيئت محبان الزهرا است و باني آن به حساب ميآيد. هيئت محبان الزهرا توي محله پامنار است و دسته عزاداري اين هيئت در بازار جزو بزرگترين و معروفترين دستههاي بازار محسوب ميشود؛ البته به همراه هيئت شهيد طيب حاج رضايي، عموي امير حاجرضايي کارشناس فوتبال. حاج مصطفي تا قبل از مرگ، هر ساله در اين ايام هيئت محبان الزهرا را برگزار ميکرد؛ هيئتي که محمد دادکان ـ آخرين رئيس فدراسيون فوتبال ـ هم هميشه در آن حضور پيدا ميکرد؛ البته قبل از انقلاب تعداد شرکتکنندگان خيلي نبود؛ اين موضوع را يکي از دوستان نزديک دادکان يادآور ميشود. اين فرد ميگويد: «يادم است که پدر دادکان حافظه خوبي داشت و قبل از اينکه وارد حسينيه شود، متوجه ميشد که چه کساني در آنجا حضور دارند و چه کساني نيامدهاند. فقط کافي بود حاج مصطفي نگاهي به کفشها بيندازد تا از کفش شرکتکنندهها همه چيز را بفهمد. اما بعدها تعداد جمعيت بيشتر شد و در حال حاضر، جمعيت زيادي در هيات عزاداري ميکنند». اغلب آدمهاي هيئت محبان الزهرا را بازاريها تشکيل ميدهند؛ البته سالهاست که ديگر اين هيئت توسط محمد دادکان و برادراناش اداره ميشود. او حالا يکي از بانيان اين هيئت به حساب ميآيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 628]
صفحات پیشنهادی
هر جا كه زمين خوردم...
هر جا كه زمين خوردم... آيينها- محمود مولايي: اينجا ديگر شهرت و محبوبيت مطرح نيست؛ نامها و لقبها فراموش ميشوند و براي حداقل چند روز هم كه شده ديگر از هياهوي هميشگي ...
هر جا كه زمين خوردم... آيينها- محمود مولايي: اينجا ديگر شهرت و محبوبيت مطرح نيست؛ نامها و لقبها فراموش ميشوند و براي حداقل چند روز هم كه شده ديگر از هياهوي هميشگي ...
sms : اگه تمام خاک زمين باشي
تا پایین کوه دویدم روی تپه خوردم زمین :lol: کورش تو هم خیلی سختی کشیدی ها. ... آراسته بيزيوريمجلس آرايي کني هر جا که باشي زان که تولفظ و خط همچون عوض شد در ...
تا پایین کوه دویدم روی تپه خوردم زمین :lol: کورش تو هم خیلی سختی کشیدی ها. ... آراسته بيزيوريمجلس آرايي کني هر جا که باشي زان که تولفظ و خط همچون عوض شد در ...
افسوس که کلاغ نیستم
دوست داشتم مانند آنها هر زمان که خواستم به پرواز در آیم و هر جا که خواستم بنشینم و مجبور ... بر پایش زانو خواهند زد تا که او بر کرسی جانشینی خدایش در زمین جلوس کند.
دوست داشتم مانند آنها هر زمان که خواستم به پرواز در آیم و هر جا که خواستم بنشینم و مجبور ... بر پایش زانو خواهند زد تا که او بر کرسی جانشینی خدایش در زمین جلوس کند.
انگار بچه اي آن جا خوابيده باشد
انگار بچه اي آن جا خوابيده باشد-انگار بچه اي آن جا خوابيده باشد نويسنده:حامد ... شب را در زير زمين صبح کنيد چطوراو در شيري که هر شب قبل از خواب مي خوردم قرص خوابي ...
انگار بچه اي آن جا خوابيده باشد-انگار بچه اي آن جا خوابيده باشد نويسنده:حامد ... شب را در زير زمين صبح کنيد چطوراو در شيري که هر شب قبل از خواب مي خوردم قرص خوابي ...
جا مانده از قافله (2)
من هم، همون جا ماندم هر چند که دیگه کاری از دستم بر نمیآمد و مثل یک جنازه روی زمین افتاده ... آب بیندازم تا کمی بدنم سبک شود، به درون آب رفتم و یک شکم سیر از آن خوردم.
من هم، همون جا ماندم هر چند که دیگه کاری از دستم بر نمیآمد و مثل یک جنازه روی زمین افتاده ... آب بیندازم تا کمی بدنم سبک شود، به درون آب رفتم و یک شکم سیر از آن خوردم.
زمین ناله میکند
تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. ... بیندازیم ... ای غریبی که با گذر زمان، تنهاییات هر لحظه غلیظتر و سنگینتر میشود. ... نامحسوس و ... همه جا مضطرب میشود، سر انسان، بالا، پایین، آسمانها، زمین، همه گریه میکنند. ... صدای ...
تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. ... بیندازیم ... ای غریبی که با گذر زمان، تنهاییات هر لحظه غلیظتر و سنگینتر میشود. ... نامحسوس و ... همه جا مضطرب میشود، سر انسان، بالا، پایین، آسمانها، زمین، همه گریه میکنند. ... صدای ...
داستانهای کلاسیک ترکی واسه اونایی که دوست دارن ترکی یاد ...
سنگ هر کس که دورتر رفت اون برنده مسابقه است. ... به هر جا سر زدم،تا اینکه پدرم رو کنار دریا پیدا کردم. ..... اما،همين كه به پدرم رسيدم زمين خوردم،مجسمه تيكه تيكه شد.
سنگ هر کس که دورتر رفت اون برنده مسابقه است. ... به هر جا سر زدم،تا اینکه پدرم رو کنار دریا پیدا کردم. ..... اما،همين كه به پدرم رسيدم زمين خوردم،مجسمه تيكه تيكه شد.
دلهره آورترین صحنه ای که تو بازی داشتید.
... که میری تو ایستگاه پلیس و نمسیس یهو از تو پنجره میپره بیرون واقعا جا خوردم تا ... کلآ دلهره آور ترین بازیه که من انجام دادم و زیاد ترسیدم همین بازی بود بعد از این هر ... شدیم و 2-3 متر اونطرف تر اومدیم رو زمین :دی Peyman Derakhshani11-11-2008, ...
... که میری تو ایستگاه پلیس و نمسیس یهو از تو پنجره میپره بیرون واقعا جا خوردم تا ... کلآ دلهره آور ترین بازیه که من انجام دادم و زیاد ترسیدم همین بازی بود بعد از این هر ... شدیم و 2-3 متر اونطرف تر اومدیم رو زمین :دی Peyman Derakhshani11-11-2008, ...
جا مانده از قافله
دعا کنید برای ما جا ماندهها از جنگ که هر چه زودتر از دروازه شهادت گذر کنیم. ... و من به رفتن آنان غبطه میخوردم هر چند که شاید چند ساعتی دیگر من هم به خیل آنان میپیوستم. ... من به ارتفاع یک متر از زمین بلند شدم و روی سیمهای خاردار اطراف معبر افتادم. به هر ...
دعا کنید برای ما جا ماندهها از جنگ که هر چه زودتر از دروازه شهادت گذر کنیم. ... و من به رفتن آنان غبطه میخوردم هر چند که شاید چند ساعتی دیگر من هم به خیل آنان میپیوستم. ... من به ارتفاع یک متر از زمین بلند شدم و روی سیمهای خاردار اطراف معبر افتادم. به هر ...
بازیگر معروف : تصمیم به مجرد ماندن سخترین تصمیم زندگی ام ...
تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر میگردد به 13 ... این همان فرهنگی است که جا نیفتاده است. انگار به خاطر بازیگری باید ... باور داشته باشیم که هر کسی شخصیت مستقلی دارد و حرف زور نزنیم. اگر به این باور ...
تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر میگردد به 13 ... این همان فرهنگی است که جا نیفتاده است. انگار به خاطر بازیگری باید ... باور داشته باشیم که هر کسی شخصیت مستقلی دارد و حرف زور نزنیم. اگر به این باور ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها