تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نيّت مؤمن بهتر از عمل او و نيت منافق بدتر از عمل اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816671821




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیا فلسفه اسلامی امکان پذیر است


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مقصود از فلسفه اسلامي
28-1- در پاسخ به سؤال فوق، پاسخ هانري كربن را مرور ميكنيم: «بي آنكه بخواهيم دربارهي اعتقادات يا «باور مكتبي» (1) به پيش داوري بپردازيم كه در صفت «اسلامي» برخي از فيلسوفان ترديد ميكند، ما از «فلسفهي اسلامي» به عنوان فلسفهاي سخن خواهيم گفت كه تكوين و صورتهاي متنوع آن، به طور اساسي، با امر ديني و معنوي اسلام پيوند يافته و مؤيد اين نكته است كه اسلام، چنان كه به نادرست گفتهاند، بيان دقيق و اساسي خود را در فقه پيدا نميكند.
مفهوم فلسفهي اسلامي را نميتوان به طرحي سنتي كه مدتها در درسنامههاي تاريخ فلسفه مرسوم بود، محدود كرد كه فقط به ذكر چند نام مشهور بسنده ميكرد، يعني كساني كه آثار آنان از طريق ترجمههاي لاتيني در فلسفهي مدرسي سدههاي ميانه شناخته شده بود. درست است كه ترجمههاي برخي از آثار عربي به زبان لاتيني در طُليطله (2) و صقليه (3) دورهي فرهنگي پر اهميتي بود، اما اين امر، به طور اساسي، براي القاي تصوري از جهتگيري عمومي كه بتواند درك معنا و بسط تأمل فلسفي در اسلام را ممكن سازد، بسنده نيست. به طور اساسي، نادرست است كه تأمل فلسفي در اسلام، با مرگ ابنرشد به پايان ميرسد. آثار فيلسوف قرطبه كه به زبان لاتيني ترجمه شده بود، در مغرب زمين، به مكتب ابنرشد (4) تبديل شد و آنچه را كه مكتب ابنسينايي لاتيني (5) ناميده شده، ناپديد ساخت. در مشرق زمين، به ويژه در ايران، مكتب ابنرشد ناشناخته ماند و نقادي غزالي از فلسفه هرگز همچون امري به نظر نيامد كه پايان بخش سنتي بوده است كه با ابنسينا شروع شد.

يك نكته بسيار مهم!
28-2- معنا و تداوم تأمل فلسفي در اسلام در صورتي به درستي فهميده خواهد شد كه نخواهيم به هر قيمتي در آن، امري معادل آن چيزي بيابيم كه در مغرب زمين از سدهها پيش به معناي دقيق كلمه «فلسفه» خوانده ميشود. حتي اصطلاحات «فلسفه» و «فيلسوف» كه از واژههاي يوناني به عربي انتقال يافته و به فيلسوفان مشائي و اشراقي نخستين سدههاي اسلام اطلاق ميشود، به طور دقيق، با مفاهيم غربي «فلسفه» و «فيلسوف» معادل نيست. در مغرب زمين، تمايز اساسي ميان «فلسفه» و «الهيات» به دورهي مدرسي سدههاي ميانه باز ميگردد. اين تمايز، مبتني بر «عرفي شدني» بود كه در اسلام تصوري از آن وجود ندارد و نخستين دليل، آن بود كه در اسلام پديدار كليسا با الزامات و نتايج آن تصوري از آن وجود نداشته است.
كه اصطلاح حكمت ، معادل واژهي يوناني Sophia است؛ اصطلاح حكمت الهيه از نظر لغوي با واژهي يوناني Theosophia برابر است. برحسب معمول در برابر اصطلاح متافيزيك، علمي قرار داده شده است كه از الهيات بحث ميكند. اصطلاح علم الهي را نه ميتوان و نه بايد به اصطلاح Thةodicةe ترجمه كرد. تصوري كه تاريخنويسان اسلامياز شهرستاني در سدهي ششم ق/ دوازدهم م تا قطبالدين اشكوري در سدهي يازدهم ق/ هفدهم م) از فرزانگان يوناني داشتهاند، اين بود كه حكمت آنان نيز از « مشكات نبوت » ناشي شده است.
به همين دليل، اگر به انتقال مشكل رابطهي ميان فلسفه و ديانت، به گونهاي كه به طور سنتي در مغرب زمين طرح شده، به اسلام بسنده كنيم، مشكل به درستي طرح نخواهد شد، زيرا تنها بخشي از وضعيت بر ما روشن خواهد شد. بديهي است كه فلسفه در اسلام در وضعيتي مشكل قرار داشته است؛ با اين حال مشكلات، همانهايي نبوده كه مسيحيت با آنها روبهرو بوده است. تحقيق فلسفي در اسلام، در آنجايي در محيط مناسب بود كه دربارهي امر بنيادين نبوت و وحي نبوي همراه با مشكلات و وضعيت تأويلي به تأمل ميپرداختند كه اين امر بنيادين متضمن آن بود. بدينسان، فلسفه، صورت « حكمت نبوي » به خود ميگيرد و به همين دليل، ما حكمت نبوي شيعي را در دو صورت اصلي امامي اثني عشري و اسماعيلي در صدر قرار ميدهيم».








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن