واضح آرشیو وب فارسی:مهر: صادق زيباكلام:ريشههاي عقبماندگي را بايد در درون خودمان جستجو كنيم
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران گفت: دليل استقبال از كتاب "ما چگونه ما شديم" اين است كه اين كتاب ميگويد ما نميتوانيم علت عقبماندگي خودمان را به استعمار نسبت دهيم و ريشههاي اين امر به خودمان بر ميگردد.
دكتر صادق زيبا كلام كه با خبرنگار مهر گفتگو ميكرد افزود: دليل استقبال از كتاب "ما چگونه ما شديم"اين است كه اين كتاب ميخواهد حرف سادهاي بزند و آن اين است كه ما نميتوانيم عقب ماندگي خودمان را به استعمار به انگلستان به روسيه به فراماسون به حمله اعراب و غيره نسبت دهيم. واقعيت آن است كه ريشههاي عقب ماندگي تاريخي ما ايرانيان كه اوج آن را در قرن نوزدهم و در عصر حاكميت قاجارها ميبينيم نه ارتباطي به حمله اعراب دارد و نه ارتباطي به توسعههاي استعمار و نفوذ انگلستان و امريكا و غيره پيدا ميكند. بلكه ريشههاي عقبماندگي ما، باز ميگردد به عوامل جغرافيايي، تاريخي و فرهنگي خود جامعه ايران.
اين نويسنده و محقق در ادامه تصريح كرد : "ما چگونه ما شديم " در يك كلام ميخواهد بگويد كسي از بيرون نيامد كه ما را عقبمانده كند و جلوي پيشرفت ما ايرانيها را بگيرد بلكه ريشههاي عقب ماندگي را بايد در درون خودمان جستجو كنيم . اين حرف اگر چه ساده و بديهي ولي هنوز هم كه هنوز است و با اينكه بيش از 200سال از آگاهي ما ايرانيان از اينكه عقبمانده هستيم، ميگذرد اما هنوز هم تفكر غالب است. ما ايرانيان عليالدوام براي هوش و ذكاوت و دانايي خود تاج گل ميفرستيم و حتي امروزه كه در نخستين دهه قرن بيست و يكم هستيم هنوز هم حاضر نيستيم بپذيريم كه اولاً كشوري عقبمانده هستيم ثانياً اينكه ريشههاي اين عقب ماندگي در خودمان است و برعكس همواره يقه ديگران را گرفتهايم . از امريكا گرفته تا صهيونيسم بينالملل تا غرب تا اروپا تا شركتهاي چند مليتي تا استكبار جهاني كه همه سعي ميكنند جلوي پيشرفت و ترقي ما ايرانيان را بگيرند.
اين استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در خصوص ديگر كتابش " هاشمي بدون رتوش " گفت: در حال حاضر سرگرم ادامه مصاحبه با آقاي هاشمي رفسنجاني هستم. ادامه كتاب " هاشمي بدون رتوش " مربوط ميشود به بخشهاي ويژهاي از تاريخ سياسي تحولات سياسي و اجتماعي ايران، قبل و بعد از پيروزي انقلاب، بخصوص برخي مسائل كه مربوط به بعد از انقلاب ميشود ، مسائلي نظير مسئله مك فارلين، مسئله چگونگي و چرايي ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر و ساير تحولات مهم بعد از انقلاب.
وي در خصوص توجه و استقبال از اين كتاب خاطر نشان كرد: آثار و كتابهاي زيادي از آقاي هاشمي رفسنجاني در دو دهه گذشته بيرون آمده است. چه در قالب خاطرات ايشان و چه در قالب مصاحبههايي كه خبرنگاران و افراد مختلف با ايشان انجام دادهاند و بعداً به صورت كتاب در آمده است. اما هيچ كدام آنها با استقبال و توجهي كه كتاب "هاشمي بدون رتوش " با آن مواجه شد، مواجه نشدند. به نظر من علتش بر ميگردد به نحوه گفتمان و ديالوگي كه در اين كتاب اتفاق افتاده است. در آثار ديگر آقاي هاشمي بيشتر متكلم وحده هستند در حالي كه در اين كتاب فضاي كتاب در قالب پرسش و پاسخ نيست بلكه فضاي كتاب بيشتر در قالب يك گفتگوي چالشي و بحثبرانگيز است. در عين حال هيچگاه كتاب لحني گزنده و موهن به خود نگرفته، بلكه همواره در نهايت احترام و بزرگواري با آقاي هاشمي صحبت شده است. دليلش هم اين است كه بنده با همه وجود آقاي هاشمي را قبول دارم و احترام فوقالعاده زيادي براي ايشان قائلم. فيالواقع ميخواهم ادعا كنم كه در جريان مجموعه اين صحبتها با آقاي هاشمي كه قريب به 6 سال طول كشيد، من واقعاً ارادتم و احترامم به آقاي هاشمي چند برابر شد.
اين محقق در حوزه سياسي در ادامه تصريح كرد : كتاب ديگري كه روي آن كار ميكنم خاطرات دوران كردستان است. من نماينده نخست وزير ( مرحوم بازرگان ) در آن زمان در كردستان بودم. در ماههاي نخست انقلاب و در جريان يكي از نشستها با رهبران كرد در مهاآباد در مهر ماه 1358 توسط اعضاي كوموله ربوده شدم و مرا به طرف عراق ميبردند كه در راه با يك گشتي سازمان نظامي حزب دموكرات كردستان روبرو شديم، از آنجا كه من به صورت غيرمستقيم داشتم با حزب دموكرات مذاكره ميكردم، رهبري حزب بلافاصله جلوي انتقال مرا به عراق گرفت و آنها بعد از ساعتها مذاكره با كوموله توانستند مرا از دست كوموله خارج بكنند. و بعد از چند روزي مرا برگرداندند به مها آباد. من به بخشهايي از اقداماتم در 6 ماهي كه در كردستان بودم در بعضي از مصاحبهها اشاره كرده بودم. اما بنا بر دلايلي تصميم گرفتم كه همه خاطراتم را به صورت يك كتاب در بياورم و در حال حاضر قريب به يكصد صفحه از خاطرات سال 58 را تنظيم كردهام و مابقياش را هم دارم تنظيم ميكنم .
دكتر صادق زيبا كلام در پايان افزود: كتاب بسيار مهم ديگري كه در دست نگارش دارم كتابي هست باعنوان " تولد اسرائيل". واقع مطلب اين است كه ما در خصوص مسائل خاور ميانه از جمله چگونگي شكلگيري و تولد اسرائيل در يك تاريكي عجيبي به سر ميبريم و اين فقر اطلاعاتي و دانش در مورد تحولات خاورميانه در يكصد سال اخير، از جمله واقعه مهم تولد اسرائيل فقط شامل مردم عادي ايران نميشود، بلكه نخبگان سياسي ما، اساتيد دانشگاهها، بسياري از مورخان و نويسندگان ما اعم از مذهبي يا غيرمذهبي و چپ هم ايضاً در فقر علمي، عدم آگاهي در مورد وقايع و تحولات خاورميانه و چگونگي شكلگيري كشور اسرائيل به سر ميبرند. در ايران همگان براين باورند كه پيدايش اسرائيل در نتيجه طرحها و توسعههاي استعمار انگلستان و يك جرياني مرموز به نام صهيونيسم بوده است. در حالي كه ميان واقعيتهايي كه باعث تشكيل كشور اسرائيل گرديد و باورهاي ما شكاف عميقي وجود دارد. تلاش من در اين كتاب " تولد اسرائيل " آن است كه نشان دهم ريشههاي به وجود آمدن كشور اسرائيل باز ميگردد به 4000 سال تاريخ كهن يهوديها و بالاخص به تحولاتي كه در قرن نوزدهم در اروپا در رابطه با يهوديها اتفاق افتاد. فهم چگونگي شكلگيري كشور اسرائيل باز ميگردد به درك اين تاريخ 4000 ساله از يكسو و وقايع مهم سياسي و اجتماعي كه در اروپا در قرن نوزدهم اتفاق افتاد. بدون درك اين تحولات و آشنايي با 4000 سال تاريخ يهود ، ما در باتلاق تئوريهاي توطئه و فرضيههايي دايي جان ناپلئوني پيرامون نحوه شكلگيري كشور اسرائيل ميافتيم.
يکشنبه 28 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]