تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827307579




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لبخند به زندگی پس از اعدام


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مرد ۳۲ ساله كه پس از اجرای حكم اعدام، مرگ را با چشمان خود دیده بود، دقایقی پس از بالا كشیدن طناب دار با رضایت اولیای دم از چوبه دار پائین كشیده شد.سحرگاه دوشنبه ۵ آبان، مأموران زندان كازرون وارد اندرزگاه محكو مان شدند. دو مأمور لحظاتی بعد در برابر سلول مرد اعدامی توقف كردند. در آن ساعت همه زندانیان در خواب بودند، اما محكوم در شب اعدام، ساعت های هولناكی را پشت سر گذاشته بود.حالا هم او به خاطر یك اشتباه و غفلت باید اعدام شود. یك تصمیم عجولانه او را پشت میله های سرد زندان كشانده بود. مرد با دیدن مأموران به عقربه های ساعت نگاهی انداخت، فهمید كه موقع وداع با زندگی نزدیك است. او باید با دوستان و هم سلولی هایش و همه تعلقات زندگی اش خداحافظی كند. فضای دم كرده راهروی زندان همه را كلافه كرده بود، اما مرد با چشم های بی فروغش نگاهی به مأموران انداخت و به آرامی پرسید: بالاخره موقعش رسید. او با گام های آهسته به سوی مأموران آمد. دو مأمور دستنبد آهنی به دست هایش زده و با گرفتن بازوان او به طرف اتاق افسر نگهبان زندان حركت كردند. با هر قدم آنها عقربه های ساعت نیز به زمان اجرای حكم نزدیك می شدند. زندانیان با قدم مأموران از خواب بیدار شدند و با دست های خود مرد اعدامی را بدرقه كردند. دقایقی بعد مرد جوان در برابر افسر نگهبان ایستاد و یكی از مأموران كاغذ و قلمی در اختیارش گذاشت تا وصیت كند. محكوم به مرگ در افكارش غرق شده و به یاد روزهای خوش زندگی با همسر و سه دختربچه خردسالش افتاد. در همین هنگام افسر نگهبان از او خواست كه وصیت كند. خودروی مخصوص حمل اعدامی به محل اجرای حكم در یكی از میادین شهر كازرون در برابر اتاق افسر نگهبان متوقف بود. مأموران به صورت محكوم چشم بندی زده و او را سوار خودرو كردند. مرد جوان می داند كه آخرین لحظه های زندگی اش است. خودرو زندان از محوطه زندان خارج می شود و پس از عبور از چندخیابان به محل اجرای حكم اعدام می رسد. جمعیت زیادی از نخستین ساعت های صبح برای تماشای مراسم حكم در اطراف میدان تجمع كرده اند. همین موقع خانواده اولیای دم - شاكی - خواهر و برادر مقتول و چند تن از آشنایان آنان از راه رسیده و در گوشه ای از میدان ایستادند. خودروی زندان كنار جرثقیل مخصوص اجرای حكم توقف می كند. سه دختر كوچولوی مرد اعدامی كه قرآن به دست دارند با مشاهده پدر به سوی خودرو زندان می دوند. با گریه و شیون سعی می كنند او را در آغوش بگیرند. این صحنه اشك چشمان همه را در می آورد.مأموران از نزدیك شدن دختر بچه ها و همسر متهم ممانعت می كنند. سپس زندانی را به سوی جرثقیل مخصوص اعدام هدایت می كنند. پس از انجام تشریفات قانونی او را بالای چهارپایه می برند. طناب دار به گردنش آویخته می شود. مسئول اجرای احكام دادگستری از خانواده اولیای دم اجازه اجرای حكم را می گیرد و خواهر و برادر مقتول موافقت نهایی خود را برای اجرای حكم قصاص اعلام می كنند. همسر و فرزندان و خانواده مرد اعدامی با شیون و فریاد التماس می كنند. اما تلاش های آنها بی نتیجه است. سرانجام حكم اعدام اجرا می شود و جرثقیل زندانی را بالا می كشد اما ناگهان خواهر و برادر مقتول به قاضی اجرای احكام می گویند او را پائین بكشید. ما به خاطر رضای خدا و خانواده اش رضایت می دهیم. با شنیدن این جمله اشك شوق در چشمان همه كه به خاطر گریه های بچه های اعدامی منقلب شده بودند، جاری شد. مأموران بلافاصله اعدامی را از بالای دار پائین آورده و با یك آمبولانس به بیمارستان انتقال دادند. پس از چند ساعت مرد به هوش آمد و خود را در میان بچه ها و همسر و پزشكان و پرستاران دید. نمی دانست چه اتفاقی برایش رخ داده است. باور نمی كرد كه زنده باشد اما دقایقی بعد وقتی بچه ها خود را به آغوش پدر انداختند او دریافت كه خواب نمی بیند. در حالی كه اشك می ریخت با شكرگزاری به خداوند و تشكر از خانواده اولیای دم، با چشمان اشكبار گفت: من مرگ را با چشمان خود دیدم. وقتی طناب را به گردنم انداخته و طناب را بالا كشیدند چشم هایم را بستم و مرگ را دیدم. در حقیقت خداوند به من عمر دوباره داد و احساس می كنم دوباره متولد شدم.گفت وگو با مرد نجات یافته در بیمارستان. ● حالا كه بخشیده شده ای چه احساسی داری ▪ احساس می كنم دوباره متولد شده ام. ● هنگام انتقال به محل اجرای حكم به چه چیزی فكر می كردی، آیا احتمال می دادی كه بخشیده شوی ▪ با خود می گفتم به خاطر گناهی كه انجام داده ام باید مجازات شوم. تا موقعی كه طناب به گردنم افتاده بود فكر بخشش نبودم. پس از این كه طناب دار كشیده شد و بالا رفت دیگر چیزی متوجه نشدم. بعد از انتقال به بیمارستان پی بردم كه بخشیده شده ام. ● قبل از اجرای حكم در زندان از خداوند طلب عفو كردی ▪ در مقابل خداوند احساس شرمندگی می كردم. به همین خاطر همواره طلب عفو می كردم اما به درگاه خدا هم شرمنده بودم. ● نسبت به خانواده مقتول چه احساسی داری ▪ قصاص حق من بود. اما تا زنده ام در مقابل این خانواده اظهار شرمندگی می كنم و تمام عمرم را مدیون لطف آنها هستم. به خاطر این كه فرزند خانواده آنها را گرفته بودم اما آنها با غیرت و جوانمردی مرا عفو كردند. چیز دیگری ندارم بگویم جز این كه شاكر خداوند و دعاگوی خانواده مقتول باشم. باز هم می گویم از عملی كه انجام داده ام بشدت پشیمانم به دیگران هم توصیه می كنم به هنگام عصبانیت، سریع و آنی تصمیم نگیرند. ● انگیزه قتل ▪ گفتنی است این حادثه تلخ ۹ فروردین ۸۳ به خاطر مفقود شدن یك كارد رخ داد كه در جریان آن مرد ۲۹ ساله ای به نام جهانگیر به قتل رسید. متهم نیز پس از دستگیری و در جریان بازجویی ها دریافت كه به دلیل یك تصمیم آنی و عجولانه مرتكب قتل شده است. سرانجام او پس از محاكمه و تأیید حكم تا مرحله اعدام نیز پیش رفت. اما با گذشت اولیای دم از مرگ نجات یافت. ناصر درخشنده مصاحبه: روزنامه ايران




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن