واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: تا باشد از اين بي قانوني ها!
ظهر كه مي شد جاي سوزن انداختن نبود. صداي بوق خودروها هر عابري را كلافه مي كرد. رانندگان هم دست كمي از عابران عاصي شده نداشتند. جلوي مدرسه هميشه صبح ها و ظهرها غوغا بود. والدين دانش آموزان سوار بر خودرو در پي يافتن يك جاي پارك موقت بودند، والدين منتظر پياده هم، كم نبودند.
خودروهاي منتظر چنان درهم گره مي خوردند كه اجازه عبور هيچ وسيله ديگري را نمي دادند. والديني كه موفق شده بودند فرزند خود را از بين انبوه تعطيل شدگان بيابند و سوار بر خودرو كنند، در پي يافتن راهي براي عبور بودند اما دريغ از يك راه باريك، هيچ راهي براي عبور نبود!!
صداي بوق ممتد مرتب به گوش مي رسيد و داد و هوار رانندگاني كه سرخود را از خودرو بيرون آورده بودند لحظه اي قطع نمي شد. با چنين ترافيكي، تحمل سرويس هاي مدرسه ديگر غيرممكن بود. عرض خيابان را اشغال كرده بودند.
پيدا كردن دانش آموزان بازيگوش كه بايد سوار سرويس هايشان مي شدند، كار سختي بود و خيلي طول مي كشيد تا رانندگان بتوانند تك تكشان را پيدا و به اصرار سوار خودرو كنند.
صداي والديني كه سعي داشتند جاي پارك براي خودروي خود پيدا كنند اعصاب رانندگان سرويس را به هم ريخته بود... اين وضعيت هرروز بود و هر روز حوالي ظهر اين خيابان فرعي به اين شكل مسدود مي شد. اما يك روز ظهر اين اتفاق نيفتاد.
نه روز جمعه بود و نه روز تعطيل رسمي ديگري. فردا و فرداهايش هم ديگر اين اتفاق تكرار نشد. ظهر بود اما ترافيك خيلي رواني در حوالي مدرسه جريان داشت. پس از گذشت چند روز اين موضوع براي ساكنان يك علامت سئوال ايجاد كرده بود. يك روز ظهر در حين عبور از كنار مدرسه، منظره تعجب آوري را ديدم.
حياط مدرسه بيشتر شبيه يك پاركينگ بود، شايد پاركينگ سازمان تاكسي راني. چون تعداد زيادي تاكسي زرد به همراه چند دستگاه خودروي شخصي داخل حياط به چشم مي خورد. زمان خوبي براي گرفتن عكس بود. دوربين را برداشتم و چند صحنه اي را در حافظه دوربين ثبت كردم. به محض گرفتن عكس يكي از مسئولان مدرسه علت را جويا شد، مي خواست بداند كجاي اين صحنه براي يك خبرنگار جالب توجه بوده است. فرصت خوبي بود تا اصل قضيه را از اين مسئول بپرسم، علت اين كه چطور بار ترافيكي اين قدر كاهش يافته و پيشنهاد هدايت سرويس ها به داخل حياط مدرسه از سوي چه كسي بوده است؟ آن مقام مسئول در مدرسه علاقه اي به دادن اطلاعات دراين باره نداشت، گويا طبق قانون مدارس، سرويس ها نمي توانند داخل محوطه مدرسه پارك كنند و اين مدرسه براي از بين بردن گره ترافيكي ناچار به انجام اين كار به ظاهر غيرقانوني شده است. چه قانوني و چه غيرقانوني، ما كه نفهميديم چرا انجام يك كارخوب و مشكل گشا بايد در دل مسئولان مدرسه دلهره ايجاد كند. دلهره از اين كه انتشار اين مطلب چه تبعاتي مي تواند ايجاد كند. به هر صورت ما به عنوان يك رسانه حمايت خود را از انجام اين كار خوب ولو غيرقانوني اعلام مي كنيم. به قولي تا باشد از اين بي قانوني ها!
يکشنبه 28 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]