واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: پيوند كوزوو با اوستيا و آبخازيا
اردشير زارعي قنواتي
موضوع استقلال كوزوو در شرايطي در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به بحث گذاشته شد كه اين مساله به جهت بحران قفقاز و به رسميت شناختن يك طرفه اوستياي جنوبي و آبخازيا از سوي روسيه، حساسيت هاي جديدي را برخلاف ماه فوريه كه پارلمان منطقه جدايي طلب كوزوو استقلال يك جانبه آن را از صربستان اعلام كرد، پيدا كرده است. از همان ابتدا نيز اكثر تحليلگران مستقل و كارشناسان پراگماتيست به اين نكته اذعان مي كردند كه رويه استقلال طلبي كوزوو و به رسميت شناختن آن از سوي بيشتر كشورهاي اروپايي سنگ بناي يك اخلال در نظام حقوق بين الملل تلقي خواهد شد. متاسفانه به جاي گوش شنواي محافل قانوني و حقوقي جهان، وجود منطق در اهداف و سلوك هژمون برتر بين المللي، اهداف كوتاه مدت در قالب جنگ سرد جديدي كه ظاهراً هنوز كسي نمي خواهد به آن اذعان كند و همچنين چينش هاي جديد سياسي در مناطق ژئوپولتيك مبناي كار قرار گرفت. شايد در فوريه كه كوزوو اعلام استقلال كرد نمونه بديل و عيني براي مقايسه در بين اعضاي جامعه جهاني براي درك تاثير اين اخلال حقوقي در معاهدات بين المللي وجود نداشت ولي هم اينك بحران قفقاز اين تصوير خاكستري را در قاب هاي شكسته بالاي سر تمام رهبران جهان به نمايش گذاشته است. تغيير در چينش هاي تثبيت شده بين المللي در كوچك ترين ابعاد انتزاعي آن مي تواند خطرناك باشد چه رسد به اينكه يكي از اضلاع قدرت بين المللي در تقابل با ديگري بخواهد اين رويه را در حوزه ژئوپولتيكي ديگري نيز دنبال كند. هم اكنون جهان تنها با يك كوزووي منحصربه فرد روبه رو نيست بلكه ظهور نمونه مشابه آن در منطقه قفقاز يك انتخاب را در پيش پاي جامعه جهاني قرار داده است كه مي تواند رويه يي براي ديگري و حتي نمونه هاي خاموشي كه در آينده سر بر خواهند آورد، به حساب آيد. شامگاه 7 آگوست زماني كه ارتش گرجستان به تسخينوالي پايتخت جمهوري خودخوانده اوستياي جنوبي حمله كرد و بنا بر شواهد موجود حدود 1500 غيرنظامي را قتل عام كرد، همان موقعيتي براي اوستياي جنوبي ايجاد شد كه قبلاً در مورد كوزوو وجود داشته است. اهميت موضوع به لحاظ حقوقي و مشروعيت ذاتي در اين نيست كه در خصوص كوزوو اكثر كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي به استقلال آن بله گفته اند و در خصوص اوستياي جنوبي و آبخازيا تنها روسيه، نيكاراگوئه و ونزوئلا آن را به رسميت شناخته اند زيرا رويه هاي حقوقي در مناسبات بين المللي پايه و اساس و مهم تر از همه مشروعيت قوانيني است كه در آينده و شرايط ديگري نيز مي تواند به آن استناد شود.
شكايت دولت صربستان و اميدواري آنان به ارجاع اين شكايت به دادگاه بين المللي لاهه در شرايطي روز چهارشنبه در مجمع عمومي سازمان ملل متحد مطرح مي شود كه تبعات بحران قفقاز بسياري از ساختارهاي ملي و منطقه يي را نسبت به تجزيه طلبي و گرايش «گريز از مركز» مناطق اقليت نشين حساس كرده است. اين بار برخلاف ماه فوريه سال جاري كه 47 كشور استقلال كوزوو را به تاسي از واشنگتن به رسميت شناختند، بايد بختك استقلال طلبي را كه تقريباً اكثر اعضاي جامعه جهاني در ساختارهاي ملي خود با آن مواجه هستند بهتر در نظر گيرند. اينكه در جنگ 5 روزه قفقاز، روسيه با قدرت تمام توانست تفليس را به عنوان يك متجاوز به سختي تنبيه كند و با فراغ بال و با پرداخت كمترين هزينه يي استقلال يك جانبه اوستياي جنوبي و آبخازيا را به رسميت بشناسد، هرچند دلايل متفاوت خود را خواهد داشت ولي روندي است كه در فوريه 2008 با اعلام استقلال كوزوو و حمايت غرب از آن، موجوديت حقوقي و مشروعيت اعتباري يافته بود. جامعه جهاني و قدرت هاي بزرگ بين المللي هم اكنون با دو گزينه روبه رو هستند؛ يكي اينكه در مورد كوزوو همچنان بر استقلال آن پافشاري كنند كه در اين صورت اوستيا و آبخازيا نيز مشروعيت استقلال را خواهند يافت و ديگر اينكه با معكوس كردن روند فوريه راه را براي بازگشت به موقعيت ثبات گذشته نظام بين المللي و جلوگيري از اخلال در روندها و مباني حقوق بين المللي باز كنند. به يقين در نشست روز چهارشنبه مجمع عمومي هيچ تصميم قاطع و تعيين كننده يي در خصوص استقلال كوزوو و درخواست صربستان براي محكوم كردن اين موضوع گرفته نخواهد شد ولي فرصتي براي گوشزد كردن خطراتي كه جهان كنوني و ساختارهاي ملي را تهديد مي كند، خواهد بود. همچنين به جهت وضعيت تازه يي كه در منطقه قفقاز ايجاد شده است روند به رسميت شناختن استقلال كوزوو در بين ديگر اعضاي جامعه جهاني تا حدود زيادي كند شده و اين استان جدايي طلب از دستيابي به حمايت اكثريت اعضاي سازمان ملل برخوردار نخواهد شد. نكته مهم در مورد استقلال كوزوو در اين است كه برخلاف دوران جنگ هاي بوسني، ديگر جامعه كشورهاي اسلامي نيز حاضر به حمايت هاي احساسي از موقعيتي كه خط كشي هاي مذهبي در حوزه هاي ژئوپولتيكي را بهانه بازيگري و حمايت قرار مي دهد، نخواهند بود. اين وضعيت بيشتر به دليل تاثير بحران بالكان و قفقاز بر موقعيت بي ثبات خاورميانه و همچنين ساختارهاي متكثر قومي - مذهبي منطقه بوده است كه «نمونه عراق» يك تصوير عيني از آن است. نشست مجمع عمومي و بررسي مورد كوزوو مي تواند از يك طرف سنگ محكي براي سنجش افكار عمومي و نگرش كشورهاي عضو جامعه بين المللي تلقي شده و از طرف ديگر نشان دهنده تاثير قدرت اجماعي اعضاي سازمان ملل در مقايسه با خواست محدودي از ساختارهاي قدرتمند بين المللي نيز باشد. كوزوو قسمت مهمي از تصوير آينده جهان و نقشه هاي ژئوپولتيك خواهد بود همان گونه كه اوستياي جنوبي و آبخازيا قطعه يي از اين پازل هستند، به همين دليل سرنوشت استقلال كوزوو با سرنوشت استقلال اوستيا و آبخازيا پيوند خورده است و در صورتي كه اين وضعيت به شكل كنوني امكان بقاي خود را داشته باشد، در آينده اقليت هاي ديگري كه هم اكنون در صف استقلال طلبي قرار دارند نيز به اين قافله ملحق خواهند شد.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]