واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مرد جوانی که متهم است در پی اختلاف با همسرش او را با روسری خفه کرده روز گذشته در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. اولین فردی که در جلسه محاکمه این متهم در جایگاه حاضر شد صفر خاکی نماینده دادستان تهران بود که بعد از تقدیم کیفرخواست به دادگاه گفت؛ ۲۹ بهمن ماه سال ۸۳ مسوولان حراست بیمارستانی در شهر قدس شهریار خبر دادند جسد بی جان زنی به نام حاجیه را به بیمارستان انتقال دادند. از آنجایی که آثار پیچیده شدن جسم نرم و قابل انعطاف دور گردن زن جوان وجود داشت و کبودی در مچ دستان او هم مشاهده می شد، پزشکی قانونی اعلام کرد حاجیه به قتل رسیده است و احتمال خودکشی وی وجود ندارد. خاکی ادامه داد؛ با آغاز تحقیقات ماموران پلیس متوجه شدند شوهر حاجیه به نام مجتبی به موادمخدر اعتیاد دارد و بر سر این ماده همیشه با همسرش درگیری داشته است. پس از بازداشت مجتبی و بازجویی از وی، مرد جوان اتهام قتل را قبول کرد و گفت؛ روز حادثه با همسرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است. مجتبی در بخشی از اعترافاتش گفته است؛ همسرم به من اعتراض کرد که چرا موادمخدر مصرف می کنم، به او گفتم اگر ناراحتی می توانی طلاق بگیری، اما حاجیه جواب داد از آبرویش می ترسد و من هم گفتم که می کشمش و بعد بین ما درگیری به وجود آمد، روسری که روی سرش بود برداشتم و دور گردنش پیچیدم. او ابتدا بی حال و بعد کم کم بدنش سرد شد و متوجه شدم که فوت شده است. نماینده دادستان استان تهران ادامه داد؛ از آنجایی که خودکشی با روسری و اشیایی مثل آن خصوصاً در مورد زنان غیرممکن است و پزشکی قانونی نیز قتل را تایید کرده، تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. بعد از اینکه اولیای دم حاجیه نیز در جایگاه قرار گرفتند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند، مجتبی متهم پرونده برای دفاع از خود در برابر قضات ایستاد. وی گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول ندارم و من همسرم را نکشتم. من به مواد اعتیاد هم ندارم و شب قبل از حادثه به صورت تفریحی تریاک استفاده کردم، البته سیگار می کشیدم و همسرم هم بابت این مساله با من مشکلی نداشت. وی افزود؛ شب قبل از حادثه در خانه مادربزرگ من میهمان بودیم، صبح که به منزل بازگشتیم چون خسته بودم سرکار نرفتم و تا بعدازظهر خوابیدم، بعد با همسرم ناهار خوردیم و من برای رفتن به سرکار از خانه خارج شدم، شب که برگشتم جسد همسرم را در اتاق خواب پیدا کردم. اول متوجه نشدم که او فوت شده و فکر کردم خوابیده، وقتی صدایش کردم و جواب نداد، نزدیک شدم و چهره کبودش را دیدم، زن صاحبخانه را برای کمک صدا کردم، روسری را از دور گردن همسرم باز کردم و به بیمارستان رساندیمش اما فایده یی نداشت. متهم در ادامه گفت؛ اعترافات اولیه من به خاطر فشارهایی بود که در اداره آگاهی بر من وارد می شد و هیچ کدام حقیقت ندارد. من حاجیه را دوست داشتم و دلیلی برای قتل او وجود نداشت. بنابر این گزارش، بعد از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش پنج قاضی شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران(کوه کمره یی، تردست، باقری، معتمدی و سالاری) برای صدور رای پرونده وارد شور شدند. روزنامه اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]