تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820945349




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - سياست خوب يا سياست زيبا؟


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - سياست خوب يا سياست زيبا؟


انديشه - سياست خوب يا سياست زيبا؟

نادر شهريوري (صدقي): ميل به فريب خوردن در آدمي سركوب‌ناشدني اس (فرد ريش نيچه); مسئله اساسي آن است كه هرگاه انگيزه‌هاي اقتصادي و اخلاقي از سياست‌ كنار گذاشته شوند، آنگاه چه چيزي مي‌تواند الهام‌بخش انسان‌ها براي عمل سياسي باشد؟ هنگامي كه گفته مي‌شود ايده‌هاي اخلاقي، منظور همان آرمان است زيرا كه هر آرماني در عين حال حاوي نكات و پندهاي اخلاقي نيز هست. در اين صورت سياست بدون آرمان چه سياستي خواهد بود؟ در اين شرايط چه انگيزه‌هايي مي‌تواند الهام‌بخش انسان‌ها براي عمل سياسي‌شان بشود؟ مسئله البته كه صرفا محدود به اقتصاد و اخلاق نيست اگر چه اخلاق در وضعيت‌هاي اوليه جنبش‌هاي انقلابي و حتي اصلاحي انگيزه عمده عمل سياسي است. اما همچنين با پيدايش انقلاب علمي و تكنولوژي به ظاهر نيز تفسير جديدي از سياست ارائه مي‌شود كه به لحاظ ماهيت تفاوت چنداني با تفاسير قبلي ندارد. در اينجا مديريت و اداره امور مطرح مي‌شود و همه چيز مطابق معيارهاي «كمي» و «محاسباتي» مورد سنجش قرار مي‌گيرد. به عبارت ديگر سياست تابع علم مي‌شود و يا اصطلاحا سياست «علمي» مي‌شود. در همه اين موارد كنش سياسي چه با انگيزه‌هاي اقتصادي و چه اخلاقي و چه به عنوان علم مديريت و... همواره به چيزي ماوراي (فراسوي) خود ارجاع داده ‌شده و به دنبال هدفي خارج از خود رهسپار مي‌شود. اما مسئله آن است كه هرگاه اقتصاد، علم و مهم‌تر از همه اخلاق از سياست كنار گذاشته شود آنگاه سياست چه بعدي پيدا مي‌كند؟ به بيان دقيق‌تر هرگاه سياست به خاطر مزاياي نهفته در خود سياست مورد توجه قرار گيرد، آنگاه با اين نگاه سياست در كجا! واقع مي‌شود؟

در اينجا ناگزير با نيچه سروكار خواهيم داشت، به عبارت ديگر نيچه جزء آن دسته از انديشمنداني است كه با صراحت تمام اين مسئله را تا نهايت آن «پي» مي‌گيرد و به حيطه مرزهايي وارد مي‌شود كه از آن حيطه مي‌توان با نام حوزه موسوم به زيبايي‌شناسي سياسي نام برد. مقصود از زيبايي در سياست توجه به قابليت‌هاي سياست دقيقا به‌خاطر مزاياي نهفته در خود آن است. از نظر نيچه سياست خواستن امر اخلاقا درست و عادلانه نيست. كنش خلاق و يا همان كنش زيبا مي‌بايستي خود را از هرگونه آرمان و اخلاق توليدكننده آرمان خارج كند و به‌خاطر كنش و مزيت نهفته در آن مورد بررسي و داوري قرار دهد و نه با پيامدهاي آن و يا معيارهاي اخلاقي و قراردادي.
بنابر اين كنش خلاق (كنش زيبا) در اينجا خود را در مقابل كنش متافيزيكي قرار مي‌دهد. متافيزيك به تعبير نيچه يعني تفسير اخلاقي پديده‌ها و كنش متافيزيكي يعني كنشي كه به چيزي ماوراي (فراسوي) خود ارجاع داده مي‌شود و هدفي غير از خود داشته باشد و يا به عبارت ديگر به‌دنبال خوب و بد موضوع كشيده شود.
در صورتي كه كنش غيرمتافيزيكي به‌خاطر مزاياي نهفته در خود سياست مورد توجه قرار مي‌گيرد، اينكه زمينه‌هاي چنين كنشي اكنون و به‌خصوص در دوره جديد امكان‌ناپذيرتر شده در آن ترديدي نيست اما از نظر نيچه لااقل تا قبل از پيدايش سياست مدرن و به‌خصوص تا قبل از توطئه سقراط عليه يونان، اين كنش زمينه‌هاي بروز بيشتري داشته است. اما از زمان سقراط به بعد يعني از موقعي كه سقراط شروع به اختراع استدلال‌هاي متافيزيكي كرد، ارزشگذاري كرد و خوب و بد را آفريد. آنگاه امكان تحقق كنش غيرمتافيزيكي كمرنگ‌تر شد. نيچه حتي سياست مدرن را نيز ادامه انديشه‌هاي سقراط مي‌داند، او در همين‌باره مي‌گويد كه «سياست مدرن بر نوعي ايمان اخلاقي به حقيقت و عقلانيت مبتني است كه از سقراط نشأت گرفته است»(1) اينكه كنش خلاق (غيرمتافيزيكي) امكان بروزش را از دست داده، علاوه بر يك رشته از استدلال‌هاي سقراطي رشد سلسله عوامل غيرطبيعي و انتزاعي نيز در آن موثر بوده، زيرا كنش خلاق در يك بستر «طبيعي» امكان رشد و نمو دارد، به اين علت كه به نظر نيچه انسان در والاترين و شريف‌ترين استعدادهاي خود همان طبيعت است و طبيعت همان خاك حاصلخيزي است كه تمامي احساسات و رفتارها و كردارهاي واقعي انسان تنها در آن مي‌تواند رشد كند و مهم‌تر اينكه مسئله غالب در طبيعت همانا ستيز (agon) است، اين ستيز به‌عنوان امري طبيعي و واقعي و همچنين لازم در عرصه‌هاي مختلف زندگي مانند سياست،‌ هنر، ورزش و... باعث رشد خصلت‌هاي زيباي آدمي شده و آنها را اعتلا مي‌بخشد به اين ترتيب ستيز بعد زيبا و طبيعت سياست تلقي مي‌شود؛ مسئله‌اي كه از آن گريزي نيست و منطق سياست است. ستيز حتي انگيزه‌هاي تجاوزگرانه آدمي را به مجراي واقعي آن هدايت مي‌كند. «به نظر نيچه ستيز (agon) انگيزه‌هاي ترسناك و تجاوزگرايانه‌ سرشت انسان را تعالي مي‌بخشد و به مجراي درست مي‌اندازد و اين اطمينان را به‌دست مي‌دهد كه محرك‌هاي فردي، رفاه‌كل‌ـ رفاه جامعه شهروندان‌ ـ را به‌وجود مي‌آورند (مانند يونانيان).... هر آتني مي‌بايست خود خويشتن را در ستيزه بپروراند، به‌طوري كه بيشترين خدمت را به آتن بكند و كمترين زيان را برساند.»(2). بنابراين افراد عهد باستان (يوناني‌ها) آزادتر از افراد عصر مدرن بودند زيرا ستيزه‌گر بودند و البته هدف‌هايشان نيز ملموس‌تر بوده و درگير تئوري نبوده‌اند. همچنين آنچه سياست را از بستر واقعي‌اش خارج مي‌كند، همانا تئوري‌پردازي در مورد موضوعي است كه اساسش مبتني بر عمل و نه تئوري است و با تئوري‌پردازي تنها بر ابهام موضوع افزوده مي‌شود و البته كنشي هم صورت نمي‌گيرد زيرا به‌طور كلي تئوري‌پردازي مانع عمل است و در واقع تئوري با عمل نسبت عكس دارد. نيچه درهمين باره مي‌نويسد: شناخت (تئوري) است كه عمل را مي‌كشد... اين است آموزه هملت، نه عقل بي‌مقدار، آن خيال‌پردازي كه بيش از حد مي‌انديشد به عبارت ديگر، از زيادي امكانات سراغ عمل نمي‌رود.(3) (گويي كه آدمي گاه از زيادي امكانات ذهني يا داشته‌هاي مالي است كه به سراغ عمل نمي‌رود از اين جهت شايد كه ناداشته‌ها و بي‌چيزان هستند كه همچنين عمل‌كنندگان بزرگ نيز هستند). بنابراين آنچه از نظرات نيچه دراين‌باره استنتاج مي‌شود آن است كه واقعيت زندگي آدمي همچون طبيعت آشتي‌ناپذير (آنتاگونيست) و تنش‌زاست اين تنش پايان ندارد همچنان كه ستيز در طبيعت انتها ندارد. آن سياستي كه تنش را انكار كند و آدميان را به وضعيتي هماهنگ و بدون تنش اميدوار كند سياستي است غيرطبيعي، نازيبا و مبتني بر متافيزيك. پس هنگامي كه واقعيت آنتاگونيست (آشتي‌ناپذير) باشد آنگاه جنگ يا ستيز طبيعت جامعه است. در همين چارچوب هم است كه مقوله «اداره معطوف به قدرت» نيچه جاي مناسب خود را پيدا مي‌كند. اراده معطوف به قدرت از يك نظر به معناي تحميل ذهنيت خود بر واقعيت عيني و البته توأم با اعمال اراده و خواست خود نيز هست. تحقق اين مسئله در واقعيت غيراخلاقي جامعه ناگزير تبديل به نبرد دائمي و سراسري آدميان عليه يكديگر شده كه نهايتا مشابه «جنگ همه عليه همه»‌ هابز خواهد بود. اكنون ممكن است كه مقايسه هابز با نيچه در ارتباط با مفهوم قدرت به روشن شدن اين موضوع كمك‌ كند. به يك معنا نيچه با برداشتي كه هابز از قدرت دارد موافق است زيرا از نظر هابز قدرت وسيله‌اي است كه يك موجود زنده به كمك آن خود را در برابر ديگران حفظ مي‌كند. اما از نظر نگاه «طبيعت‌گونه» نيچه قدرت به فعاليتي گفته مي‌شود كه مسئله مهم آن «تخليه نيرو» است، حال چه به صورت صرف يا اتلاف. اما آنچه نگاه زيبايي‌شناسانه نيچه را از هابز جدا مي‌كند آن است كه انديشه نيچه بر خلاف‌ هابز متكي بر منطقي فايده‌گرايانه (ماوراي سياست) نيست. نيچه با صراحت مطرح مي‌كند كه در انديشه كردن به مسئله قدرت مي‌بايستي از هرگونه اصل غايت‌شناسانه پرهيز كنيم، مسئله قدرت از نظر نيچه آن است كه قدرت صرفا تخليه نيرو است و نه هدفي كه بايد بدان رسيد، در صورتي كه قدرت از نظر هابز به ماوراي خود نظر دارد، زيرا به دنبال نيچه‌اي است كه اين نتيجه در خود قدرت نهفته نمي‌باشد پس منطقي معطوف به فايده در آن وجود دارد كه از حيطه زيبايي‌شناسي‌ عبور مي‌كند و به تبعات و نتايج هر عملي نظر مي‌كند. در همين رابطه هم است كه تعريفي كه نيچه از «آزادي» و يا «آزاد بودن» ارائه مي‌دهد غريب به نظر مي‌آيد. آزاد بودن به نظر نيچه به معني دست شستن از غايت و آرمان است و يا به‌عبارت ديگر آزادي برابر است با پذيرش ضرورت بدون توجه به فراسو و ماوراي آن. به اين ترتيب همه چيز در توجه به خود سياست به مثابه فرم و نه ماهيت و معني اهميت پيدا مي‌كند. توجه به فرم همان جنبه هنري سياست ورزيدن است. با اين نگاه كل تمدن (كه نشأت گرفته از مسيحيت و انديشه مدرن است) كه به پيشرفت و غايت باور دارد از نگاه نيچه يك نوع انحراف از وضع طبيعي قلمداد مي‌شود و بالطبع سياست در اين وضعيت كمتر مي‌تواند كه «زيبا» باشد. به عبارتي ديگر نهادهاي مدرن به عنوان نهادهاي سركوب‌كننده طبيعت انسان كه لاجرم طبيعت انساني را محدود مي‌كنند، امكان هرگونه مانوري را از «فرد» سلب مي‌كنند. اينچنين است وضعيت آدمي در دنياي مدرن كه نه از آرامش و تسلاي باور واقعي به مسيحيت و به‌طور كلي به دين برخوردار است و نه از درك حقيقت هنري و هنري زيستن يونانيان. بدينسان آدمي در يك سرگشتگي و بالطبع بي«عملي» روزگار را سپري مي‌كند. اما انديشمند ديگري نيز وجود دارد كه همچون نيچه اسير سياست متافيزيكي نمي‌شود. كارل اشميت (1986 – 1888) نظريه‌پرداز سياسي معاصر نيز ديدگاه‌هايي مشابه انديشه سياسي نيچه دارد. از نظر اشميت تنها آن تئوري‌پردازي واجد اهميت است كه در وهله اول تكليف عمل سياسي را روشن كند، باقي مسائل از نظرش بيهوده است علاوه بر آن، آنچه انسان را جانوري سياسي مي‌كند همانا كنش جنگيدن است در واقع آدمي به‌عنوان جانور سياسي (پديده طبيعي) به‌دنبال بقاي خود و هستي جامعه است و تنها همين انگيزه هم هست كه منشأ كنش سياسي‌اش مي‌شود. «بقاي هستي ملت يا همان حفظ حاكميت، در نظر اشميت، يگانه انگيزه‌اي است كه باعث مي‌شود آدميان به ميل خويش به كشتن و كشته شدن تن سپارند و البته همين انگيزه است كه در مقام محتواي وجودي (اگزيستانسيال) كنش جنگيدن، آدمي را به جانور سياسي بدل مي‌كند.(4) اهميت ستيز در ديدگاه اشميت نقش اساسي دارد به‌طوري كه جهان بدون ستيز و جنگ، جهاني است عاري از سياست. اشميت در همين‌باره در كتاب مفهوم امر سياسي مي‌نويسد كه «جهاني كه در آن امكان جنگ به كلي حذف شده باشد، جهاني سر به سر در سايه صلح، جهاني فاقد تمايز‌گذاري ميان دوست و دشمن فلذا جهاني عاري از سياست خواهد بود.»(5)
اما با اين‌همه گويي كه آدمي ميل به فريب خوردن دارد و اين موضوع به عنوان غريزه‌اي طبيعي حتي سركوب ناشدني نيز هست. ممكن است كه اين فريب حتي در قالب باورهاي متافيزيكي عمل كند و حتي اين باورها منشأ و لجستيك عظيمي براي كنش سياسي باشد، مسئله‌اي كه ژرژ سورل، به آن اعتقاد داشته و بر آن صحه مي‌گذارد و تحولات و انقلاب‌هاي عظيم تاريخي نيز مويد آن است. از طرف ديگر اين مسئله همچنين پارادوكس مهمي را در ذهن ايجاد مي‌كند كه آيا ديدگاه‌هاي نيچه به‌رغم رگه‌هاي ناتوراليستي قوي با خود ايده‌هاي رمانتيك را به همراه ندارد، موضوعي كه البته خود آن را انكار مي‌كرد؟
پي‌نوشت‌ها:
1 – هيچ انگار تمام عيار كيت انسل ـ پيرسون ترجمه محسن خليلي صفحه 106
2 - همان صفحه 117
3 - همان صفحه 102
4 – قانون و خشونت، پيشگفتار به قلم مراد فرهاد‌پور صفحه 11
5 – قانون و خشونت بخش مفهوم امر سياسي كارل اشميت ترجمه صالح نجفي 103.
 پنجشنبه 25 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن