تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراكنده در هوا وحركت مورچه برسنگ ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799194256




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نسخ در قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بسیاری کسان از اینکه برخی آیات قرآن در رد برخی دیگر از آن آیات مطالبی دارند ، دستاویزی برای مغلطه و سفسطه کردن در معارف دینی و اسلامی بدست داده و بعضاً اهانتهائی را نیز مرتکب میشوند .مطلب زیر شرحی است در این راستا و بیان حکمت الهی در علل نسخ در قرآن. نسخ در قرآن نسخ و ناسخ و منسوخ در قرآن بدلیل اهمیت موضوع و ورود بحث به بعد تخصصی بحثهای دینی ، لذا احتیاط را در این نوشتار سرلوحه کار قرار داده وتنها به بررسب سیر تکوین این مبحث ( نسخ در قرآن ) بسنده نمودیم تا خدائی ناکرده بی اطلاعی مان از علوم قرآنی بیراهه روی را در پی نداشته باشد لذا با بررسی آثار اساتید فن در زمینه های مرتبط با موضوع مطلبی را گرد آوری کردیم باشد که توانسته باشیم گامی هرچند بسیار ناچیز اما در راهی بس عظیم برداریم. مراتب نزول قرآن طبق برخی از روایات، قرآن کریم دارای سه مرحله نزولی بود: نزول در لوح محفوظ نزول در بیت العزه آسمان دنیا نزول تدریجی آن بوسیله جبرئیل بر پیامبر ولی آنچه مشهور است قرآن دارای دو نوع نزول است یک نزول دفعی یعنی اینکه همه قرآن در شب قدر یکجا بر قلب پیامبر نازل یافته و دوم نزول تدریجی، به این معنی که قرآن در طول مدت بیست و سه سال بر پیامبر اکرم نازل یافته است. مرحوم طبرسی از ابن عباس روایت میکند که خداوند متعال قرآن را در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا، نازل کرد سپس جبرائیل آنرا قسمت قسمت به صورت پنج آیه، ده آیه، کمتر یا بیشتر در طول مدت بیست و سه سال به دستور خداوند متعال بر پیامبر اکرم نازل میکرد. و باز ایشان نقل میکنند که خداوند متعال از لوح محفوظ، قرآن را در شب قدر هر سال بر فرشتگان نویسنده در آسمان دنیا نازل میکرد و همین آیات نازل شده در ماه رمضان، بتدریج در طول سال هماهنگ با پیامدها و مقتضیاتش و حوادث دو باره بر پیامبر اکرم نازل میگردید. عدهای دیگر نیز معتقدند که نزول قرآن در شب قدر، به مفهوم به مفهوم شروع نزول قرآن است یعنی اولین آیات نازل شده بر پیامبر در شب قدر آغاز گردید نه اینکه کل قرآن در این شب نازل شده باشد. و استعمال لفظ قرآن بر آن از بابت تسمیه جز به اسم کل است یعنی میتوان به یک آیه، یا یک سوره و یا همه قرآن، لفظ قرآن را اطلاق نمود. حل یک شبهه شاید این سوال پیش آید که مگر قرآن برای هدایت بشر نازل نشده است، پس زمانی میتواند بشر را هدایت کند که در دسترس بشر باشد اما نزول قرآن از لوح محفوظ به آسمان دنیا که نمیتواند این هدف را تامین کند؟ • سیوطی پاسخ میدهد که رمز نزول قرآن بر آسمان دنیا به دلیل اهمیت دادن به شأن و منزلت و عظمت قرآن و همچنین نشان دادن عظمت پیامبر اکرم است به عنوان کسی که قرآن بر وی نازل گردیده است به این دلیل که به فرشتگان و ساکنان آسمانها اعلام دارد: این آخرین کتاب آسمانی است که به آخرین پیامبر و شریفترین امتها نازل میگردد و ما آنرا که به آاسمان دنیا نازل کردهایم به خاطر آنست که بر آنها نازل کنیم و اگر حکمت الهی نبود که بتدریج نازل گردد، مانند سایر کتابهای آسمانی یکجا نازل میشد؛ ولی خداوند میان این کتاب با سایر کتابهای آسمانی در نوع نزولش فرق گذاشت. پس هر دو جهت را در مورد قرآن قرار داد. هم یکجا نازل کرد و هم متفرق و جدا جدا و آیه آیه، به جهت شرافت بخشیدن به کسی که قرآن بروی نازل گردید. و در روایتی دیگر بیان میکند که خداوند با نزول یکجای قرآن بر آسمان هفتم حضرت محمد را با حضرت موسی از اینکه تورات بر وی یکجا نازل شده بود مساوی نمود و حضرت محمد را مقامش را با تدریجی نازل کردن آن، فزونی بخشید. • وجه دیگری نیز در نزول وفعی قرآن بر پیامبر بیان گردیده که بنظر صحیح میرسد و آن اینکه روح و مقاصد و اهداف قرآن بصورت یکباره و جمعی بر قلب، پیامبر اکرم نازل شد و سپس بر اساس مقتضیات و احوال خاصی به عالم لفظ و عبارت از طریق وحی بر پیامبر اکرم نازل گردید. که آیه 194 سوره شعراء تائید کننده این مطلب میباشد به این مفهوم که جبرئیل قرآن را بر قلب تو نازل نمود؛ یعنی مقاصد و محتوای قرآن، یکجا بر قلب پیامبر افکنده شد. به عبارت سادهتر قرآن تا آنجا که مربوط به شخص پیامبر میشد، یکجا نازل گردیده و قلبش را از نورانیت قرآن، روشن گردیده است. ولی از آنجا که قرآن باید به مردم نیز ابلاغ گردد باید بتندریج نازل گردیده و به ابلاغ مردم بشود که آیه 107 سوره شعرا در این زمینه چنین بیان میدارد که خداوند آنرا جدا جدا بر پیغمبرش نازل کرد تا آنرا با درنگ و تانی بر مردم بخواند، البته شاید اینجا سوالی پیش آید که حکمت نزول تدریجی قرآن چیست؟ حکمت نزول تدریجی همچنانکه گفتیم یکی از امتیازات قرآن به سایر کتب آسمانی به این بود که علاوه بر نزول دفعی آن بر قلب پیامبر، بنا به دلایلی مانند شرافت بخشیدن به عظمت مقام پیامبر و امتش، قسمت به قسمت و به تدریج در طول بیست و سه سال بر پیامبر نازل گردیده و بدین ترتیب روش نزول قرآن کریم بر پیامبر با سایر کتب آسمانی، تغییر یافت، البته دانشمندان علتهایی را برای تغییر روش نزول قرآن (تدریجی) با سایر کتب آسمانی بر شمردهاند که به ترتیب زیر میباشد. الف: نزول بسیاری از آیات در قرآن پیوستگی کاملی با حوادث و جریانات اتفاق افتاده در عصر نزول داشت، یعنی آیات قرآنی بعضا در جواب سوالی نازل میشد و بعضا در حل اختلافی و موارد گیری و طبیعی است که همه اتفاقات در یک لحظه اتفاق نیافتاده تا قرآن نیز یکجا نازل شده باشد بلکه بتدریج این اتفاقات رخ میداد. به بیان ساده، برخی از حوادث در زمان رسول خدا سبب نزول آیه یا آیاتی از قرآن بوده است که از آن نیز به اسباب النزول تعبیر میگردد. ب: نزول تدریجی قرآن به منظور پشتگرمی و آرامش خاطر حضرت محمد صلی الله علیه و آله میباشد که در آیات 32 و 33 سوره فرقان به این عامل اشاره شده است که ما قرآن را بدین صورت بر تو نازل میکنیم تا قلبت استوار گردد. و به این دلیل است که ماموریتهایی که از خداوند متعالی بر پیامبر اکرم نازل میشد باعث خوشحالی آن حضرت میگردید. فلذا جالبترین وحی در ماه رمضان بود که حضرت جبرئیل، فرشته وحی را بسیار میدیدند. چرا که در حقیقت پیوستگی و ادامه تدریجی نزول قرآن یکی از علل ثبات و پایداری پیامبر در مقابل تهدید و آزار منافقان و مشرکان در مساله دعوتش به شمار میرفت. ج: از دلایل دیگر نزول تدریجی، حفظ قرآن بود زیرا پیامبر فردی درس نخوانده و امّی بوده و علاوه بر ایشان، اکثریت مردمی نیز که به ایشان ایمان آورده بودند بیسواد بوده و خواندن و نوشتن را نمیدانستند و نزول تدریجی قرآن این امکان را فراهم میآورد که آنها قرآن را به حافظه خود بسپارند و گرنه نزول یکجای قرآن، با توجه به مردمی که به آنها نازل میگردید نه تنها موثر نبود بلکه احتمال از بین رفتنش نیز وجود داشته موید این مطلب روایتی است بدین مضمون که "پیامبر آیات جدیدی به ما یاد نمیداد مگر اینکه آیات قبلی را یاد گرفته و عمل کرده باشیم". چ: علاوه بر حفظ قرآن، نزول تدریجی قرآن خود فرصتی بود تا کاتبان وحی آن را بنویسند که آیه 106 سوره اسراء به چنین دلیلی اشاره میکند مفهومش این است که قرآن بتدریج و پراکنده نازل گردیده تا پیغمبر با تامل و تانی، آنرا همزمان با نزولش بر مردم بخواند. ح: عمل به احکام قرآن، زیرا در قرآن یک سلسله احکام و قوانینی وجود دارد که اگر یکباره بر تازه مسلمانان عرب نازل میگشت، زیرا بار وظایفی که در قرآن آمده نمیرفتند مانند تورات که یکجا به یهود نازل گردید و آنها از پذیرفتن دستوراتش، دوری کردند و همچنانکه روایتی از عایشه که این مطلب را بیان میکند که بدین جهت اولین سوره از مفصلات از بهشت و دوزخ حرف میزند که اگر اولین آیاتی که بر آنها نازل میگردید حرف از حلال و حرام میزد و میگفت شراب نخورید، زنا نکنید، آنها میگفتند ابدا شرابخواری را ترک نمیکنیم و ابدا زنا را رها نمیکنیم. پس، پذیرفتن احکام و قوانین قرآن مستلزم تدریجی بودن آنهاست یعنی بهترین روش بر قبول احکام و عامل واجبات، این است که تدریجا چیزی واجب گردد تا اساس عمل ما، یا ترک ما گردد چون پذیرفتنش موثرتر است؛ بر خلاف اینکه اگر یکجا نازل میشد بسیاری از مردم به علت واجبات و محرمات آن (حرام هایش) ممکن بود اصلا اظهار تمایلی به اسلام و قرآن نکنند. مانند حرام نمودن شراب که در چهار مرحله طی آیات 62 سوره نحل و 219 سوره بقره و 43 سوره نساء و 90 و 91 سوره مائده به صورت تدریجی، حکم به تحریفش نموده است. ح: از دیگر حکمتهای نزول تدریجی قرآن، اینکه قرآن دارای مفاهیم و مطالب زیادی میباشد و آیات مختلف و متعددی انسانها و مومنین و مشرکین را دعوت به تفکر مینماید که این تدریجی بودن نزولش بهترین فرصت بر تفکر در آیات نازل شده را فراهم میآورد تا مردم با فرصتی که بین یک نزول و نزول دیگر یعنی نزول قبلی و نزول بعدی است از این فرصت پیش آمده در جهت تفکر و بررسی آیات قبلی استفاده نمایند یعنی ایجاد فرصت برای تفکر. خ) و آخر اینکه در قرآن عدهای از آیات هستند که با نزولشان، حکم آیه قبلی را تعطیل نموده و حکم دیگری آورده که باید به این حکم جدید عمل نموده و حکم قبلی را ترک بگوئیم که به اصطلاح، ناسخ و منسوخ میگویند و همچنین پاره ای از آیات نیز در جواب سوالاتی است که از پیامبر اکرم میپرسیدند که اینها نیز یکی از عوامل تدریجی بودن نزول قرآن میباشد. که ترتیب قرآن به همین صورتی که در اختیار ما قرار دارد تائید کننده این دلیل ما میباشد چرا که قرآن بر اساس نزولش، ترتیب نیافته بلکه پس از اینکه آیه یا آیاتی نازل میگردید پیامبر دستور میداد که فلان آیه را در فلان سوره پس از فلان آیه قرار دهید و آیه دیگری را نیز در کنار سوره فلان و آیه فلان قرار دهید. یکی از مسائل مهمی که در مورد قرآن مطرح بوده و از حساسیت بیشتری برخوردار است مسئله تحریف قرآن میباشد که پیوسته در حوزه قرآنی، ذهن هر مسلمانی بویژه دانشمندان این علم را به خود مشغول داشته، البته هر چند که همه آنها اعم از مسلمانان عادی و یا دانشمندانشان با نظر به دلایل عقلی و گواهی تاریخ، یقین و اعتقاد بر عدم تحریف قرآن را دارند و معتقدند که این قرآنی که امروز در دست دارند عین همان قرآنی است که دیروز بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شده و چیزی از آن کم و زیاد نگردیده، اما در این میان عدهای از افراد کوته بین و ظاهر نگر و عدهای نیز بر اساس دشمنیشان به اسلام و قرآن، میگویند همانطور که کتابهای پیشین تحریف شده است این کتاب نیز تحریف شده و در این میان به ظواهر برخی از احادیث و روایتها نیز اشاره میکنند.=- در این نوشتار به بررسی مساله تحریف و دلایل طرفداران تحریف پرداخته، و با نقدهای اصولی، اشتباه بودن نظریاتشان را یادآور گردیده و به اثبات عقلی و روایتی عدم تحریف قرآن میپردازیم لازم است قبل از هر چیز خود کلمه تحریف اشاره کنیم که به شرح زیر است. تحریف تحریف در لغت از ریشه حرف به معنای کناره گرفته شده و تحریف در سخن یعنی کناره زدن از مسیر طبیعی سخن، به عبارت دیگر گوینده یک سخنی را به منظوری بگوید و ما اگر منظوری غیر از آنچه مورد نظر گوینده است به دیگری بگوئیم در واقع تحریف انجام دادهایم. انواع تحریف اما تحریف به چند صورت میتواند در قرآن اتفاق بیفتد که در برخی از موارد در قرآن اصلا واقع نشده و نسبت به برخی موارد احتمال وقوع آن هست که در زیر به بررسی انواع تحریف میپردازیم: تحریف در معنا اگر کلمهای از معنای اصلی خود تغییر داده شده و در غیر معنای واقعیش به کار برده شود این عمل نوعی تحریف است. همچنانکه در سوره نساء آیه 46 به این نوع تعریف اشاره کرده میفرماید:« گروهی از یهودیان گفتار خدا را از معنای حقیقی آن به معناها و مواردی دیگر تغییر داده و تحریف میکنند.» که این نوع تحریف، شایعترین نوع تحریف در بین انواع تحریف میباشد، و از این نوع تحریف نیز قطعا در قرآن واقع شده است. زیرا که تفسیر آیات قرآنی به غیر معناهایی که هدف و مقصود قرآن است چیزی غیر از تحریف نیست. بر این اساس است که ما را از تفسیر به رای ممنوع کردهاند چرا که تفسیر به رای راهی است که ما را به این نوع تحریف نزدیک میکند. چنانکه امام باقر علیه السلام فرمودهاند: « آنان قرآن را پشت سر انداختهاند و حروف و الفاظ آن را حفظ نموده، ولی حقوق و حدود آن را رعایت نمیکنند کوته نظران از قرآن به خواندن ظاهرا آن خوشحالند ولی دانشمندان از اینکه حقوق و احکام قرآن رعایت نمیشود بسیار غمگین و محزونند.» تحریف در حروف و حرکان چنانچه بعضی از حروف یا حرکههای کلمات قرآنی تغییر داده شود اما بطوری که در معنای کلمه، کوچکترین تغییری رخ ندهد این نیز نوعی تحریف میباشد این نوع تحریف نیز در قرآن صورت گرفته است که مهمترین دلیلها اختلاف قرائتهایی است که قاریان دهگانه در برخی موارد دارند چرا که ثابت شده است هیچ یک از این قرائتها به طور متواتر از پیامبر و یا امامان معصوم نقل نگردیده و اجتهادی بیش نیستند و معلوم است که از این ده قرائت یکی از آنها صحیح بوده و بقیه غیر صحیح میباشند. تحریف در کلمات قرآن اگر کلمه یا کلماتی از قرآن برداشته شود و یا بر آن اضافه گردد به طوری که در معنی و حقیقت قرآن کوچکترین اشکالی پیش نیاید و حقیقت قرآن همانگونه که نازل گردیده است محفوظ بماند یک نوع تحریف است که چنین تحریفی در صدر اسلام به وقوع پیوسته اما در زمان عثمان در جریان توحید المصاحف، با سوزاندن همه مصفحهای تحریف شده به این مفهوم، تحریف به این معنا نیز از بین رفت و تنها قرآنی که در زمان رسول الله، رایج بوده و چیزی از آن کم نشده بود و بر عکس اضافه نیز نشده بوده در دست مسلمانان باقی ماند. تحریف در آیات به معنی اینکه آیه یا آیات و سوره یا سورههایی از قرآن کم گردد و یا بر قرآن توسط دیگران اضافه گردد به شرط عدم تغییر در مفهوم کلی و حقیقت قرآنی، که تحریف به این معنی طبق نظر اهل سنت صورت گرفته چرا که آنها «بسم الله الرحمن الرحیم» در اول سورهها به جز توبه را جز قرآن نمیدانند و حتی گروهی از آنها، خواندن آیه ذکر شده را در نمازها قبل از سوره حمد جز در موارد مخصوصی، مکروه میدانند. در حالیکه علما و دانشمندان شیعه همه آنها، این آیه یاد شده را جز در سوره توبه، آیه قرآنی میدانند. و حتی در حدیثی آمده که « خدا لعنت کند به کسانی که بزرگترین آیه قرآنی را حذف میکنند وقتی سوال میکنند کدام آیه است اشاره به بسم الله الرحمن الرحیم میفرمایند.» تحریف با زیاد کردن اگر زیادتی به قرآن وارد شود یعنی اینکه آیات یا سورههای غیر قرآنی، به قرآن از طرف افراد دیگری که درست شده؛ وارد گردد به گونهای که ماهیت و واقعیت قرآن را تغییر دهد و گفته شود که قسمتی از قرآن موجود جزء سخن وحی الهی نیست، اینگونه تحریفی اصلا در قرآن راه نیافته و باطل بودن چنین تحریفی در میان همه فرقههای اسلامی از مسلمات و بدیهات میباشد. تحریف با کم کردن به این معنی که برخی از سورههای قرآن در قرآن نیامده است و قسمتی از سورهها و آیات قرآنی که طی جمع کردن قرآن و یا در طول آن از بین رفته که تحریف به این معنی نیز طی دلایل قوی عقلی و روایتها و شواهد تاریخی قطعا در قرآن رخ نداده است. لازم به توضیح که بیشتر طرفداران تحریف نظریاتشان در مورد تحریف قرآن به این نوع اشاره میکنند و این نوع تحریف را معتقدند که در قرآن به وقوع پیوسته است که همچنانکه گفته شد اکثر علما آن را مردود دانسته، به دور از حقیقت میدانند. نتیجه با توجه به مطالب گفته شده در بالا، تحریف در قرآن به دو صورت متصور است یا تحریف قرآن به توسط اینکه اقزودن سوره یا آیاتی غیر قرآنی صورت گرفته و این آیات و سوره های افزوده شده را ما میشناسیم در این صورت ،چون ما آنها را میشناسیم پس حذف میکنیم پس در این صورت تحریفی از این نوع در قرآن نخواهد بود و یا تحریف در قرآن بصورتی است که ما آن سورههای غیر قرآنی را نمیشناسیم که این نوع تحریف نیز با توجه به اعجاز قرآن، برخلاف عقل است که چنین تحریفی نیز در قران صورت نگرفته چون در غیر اینصورت باید نظیر قرآن در متون عربی نیز وجود داشت که تا به حال چنین چیزی ثابت نشده است. و آخر اینکه اعتقاد بر عدم تحریف قرآن علاوه بر اینکه یک حجت عقلی است طبق آیات مختلف قرآنی، از جمله آیه نهم سوره حجر که میفرماید:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» از هر گونه تحریفی توسط خداوند متعال محافظت شده میباشد. ما انسانها در برخی مواقع تصمیم به کاری میگیریم و میخواهیم آن را انجام دهیم، اما پس از مدتی از انجام دادن آن کار منصرف شده و یا انجام دادنش را به تاخیر میاندازیم که به اینکار در اصطلاح بداء میگویند. حال سوال اینجاست آیا بداء برای خدای متعال نیز اتفاق میافتد یا نه. با نظر بر اینکه انسان به خاطر نداشتن علم کافی و همچنین ندانستن مصلحتها و ضرر و زیانهای یک کاری چنین اتفاقی برایش میافتد، در حالی که خداوند عالم به همه چیزی هست و همه چیزی را میداند و به قول شاعر نامه نانوشته را نیز میخواند، چگونه میتواند این اتفاق بیفتد؟ انواع مقدرات قبل از پرداختن به این موضوع ما نیازمند دانستن انواع مقدرات هستیم، که پس از روشن شدن این مطلب، بداء نیز حل خواهد شد. خداوند دو نوع مقدرات دارد. • مقدرات ثابت بعضی از تقدیرات خداوند متعال به گونهای است که جز خودش هیچ کس حتی فرشتگان و پیامبران از آنها مطلع نیستند و در واقع جزء علوم اختصاصی خداوندی است و این تقدیرات حتما اتفاق خواهد افتاد که بداء نیز جزو همین قسمت است، اما برخی دیگر از تقدیرات الهی را خداوند به فرشتگان و پیامبران اطلاع میدهد و اعلام میکند که انجام این کار حتمی است و غیر قابل تغییر، مانند طوفان نوح که خداوند حتی به پیامبرش دستور میدهد که این طوفان اتفاق خواهد افتاد و نباید در حق کسی شفاعت و دعایی بکند. چنانکه امام رضا علیه السلام فرمودند: علم خدا دو گونه است یک نوع آن همان است که به فرشتگان و پیامبرانش اطلاع داده و در این گونه علوم و تقدیرات تغییراتی رخ نمیدهد، ... و نوع دوم همان علوم و تقدیراتی است که پوشیده نگه داشته و کسی را بر آن مطلع و آگاه نساخته است. در اینگونه علوم است که بداء جریان دارد، خداوند آنچه را که بخواهد مقدم میدارد و آنچه را که بخواهد به تاخیر میاندازد و هر طور که بخواهد آن را تغییر میدهد و یا تثبیت میکند. • مقدرات غیر حتمی و قابل تغییر بعضی از تقدیرات خداوندی نیز وجود دارد که وجودشان مشروط به چیزی میباشد یعنی مقدراتی که خداوند بوقوع پیوستنشان را تابع شرایط و مصلحتی قرار داد است که اگر آن شرایط محقق شد، این مقدرات نیز تحقق خواهد یافت و اگر آن شرایط محقق نشد این مقدرات نیز تحقیق نمییابد. مثلا شخص سالمی که بیمار شود و خداوند مقدر فرموده که اگر به پزشک مراجعه کند او خوب میشود و اگر به پزشک نرود و مثلا دعا کند میمیرد، اگر چنین کسی به پزشک مراجعه کرد صحتش را در مییابد و اگر مراجعه ننمود خواهد مرد. یعنی شرط تحقق سلامتی این بیمار، مراجعه به دکتر بوده که وی مراجعه نکرده است. یا در مورد قوم حضرت یونس خداوند به حضرت یونس وحی نمود که پس از سه روز قومش هلاک میشوند، زمانیکه حضرت یونس قومش را ترک گفت و نشانههای عذاب آشکار گردید قوم وی توبه کردند، خداوند با قبول توبه آنها، عذاب را نیز از آنها دور کرد. در اینجا به اصطلاح بداء حاصل شده و علت آن نیز این است که خداوند این قوم را به خاطر بد دینیشان و عدم ایمان به خدا و پیروی نکردن از پیامبرش میخواست عذاب بکند حال که این قوم تصمیم به اطاعت از خدا و پیامبر نمودند دیگر جایی برای عذاب نیست و این تقدیر خداوندی است. پاسخ به یک شبهه اهل سنت شیعه را به خاطر اعتقاد به بداء محکوم میکنند، چون سینها بداء را فقط به معنی پشیمانی و تغییر اراده خداوندی میدانند و معنای دیگر از این را نمیگویند. در پاسخ ابتدا باید گفت که شیعه نیز همانند اهل سنت منکر بداء به معنی پشیمانی است چرا که معتقد است خداوند عالم هست و به همه چیز علم کافی و لازم را دارد. اما اگر بخواهیم با اعتقاد به بداء، با هر گونه تغبیری حتی در مقدرات غیرحتمی، مقابله بکنیم باید بگوئیم که این کار نه تنها برخلاف روایتهای رسیده توسط خود سنیها میباشد، بلکه در این صورت ما باید از دعا کردن نیز دست بکشیم چراکه دعا رفع بلا میکند و این یک نوع تغییر و بداء میباشد. در حالیکه دعا کردن پس از هر نمازی یک سنت میباشد. آثار عقیده به بداء اعتقاد داشتن به بداء نه تنها نسبت جهل دادن به خداوند متعال نمیباشد بلکه فوایدی نیز دارد که در زیر به چند مورد بسنده میکنیم: • اعتقاد به بداء سبب توجه دادن انسان به قدرت خداوند در تمام مراحل خلقت است یعنی برای انسان آشکار میشود که اگر چیزی به وجود میآید و یا برعکس از بین میرود، و یا تغییری در جهان روی میدهد همگی به سبب قدرت و تقدیر خداوندی است. • و اینکه بداء سبب میشود انسان متوجه خدای خویش باشد، از وی درخواست رفع مشکلات و یا برخورداری از نعمتی را بنماید چون در سایه اعتقاد به خدا میداند که خداوند میتواند سرنوشتش را تغییر دهد و به حالتی بهتر از وضع کنونی تبدیل نماید. با این مقدمات به بحث نسخ میپردازیم : نسخ در لغت • در لغت نسخ به چند معنی استعمال شده است از جمله نوشتن چیزی از روی نوشته دیگر به عنوان مثال ما اگر جزوه درسی دوستمان را از او گرفته و از روی آن برای خودمان بنویسیم در واقع از آن یک نسخه بر ایمان نوشتهایم. • به معنای انتقال و حمل نیز آمده مانند تناسخ المواریث و الدهور که به معنی ثروتها و زمانها تغییر یافته است، میباشد و همچنین به معنای از بین بردن نیز میباشد مانند نسخت الشمس الظلّ که به معنی، خورشید سایه را از بین برد؛ میباشد که نسخ اصطلاحی نیز از این معنی گرفته شده است. نسخ در اصطلاح سنخ در اصطلاح علوم قرآنی عبارت از اینکه حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و دوران آن حکم برداشته شود. البته باید بدانیم که در نسخ حکمی، ثابت بودن آن حکم یک اصل لازم و حتمی است و فقط حکم ثابت نسخ شود و اگر حکمی با از بین رفتن موضوعش، از بین رود و لازم الاجرا نباشد از موضوع نسخ نیست مانند اینکه واجب بودن روزه ماه رمضان که پس از سپری شدن ماه رمضان، واجب نمیباشد. مراحل قانونگذاری یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که هر حکم و قانونی اسلامی که قانونگذاری میشود دارای دو مرحله میباشد مرحله اول، ثبوت حکم در واقع است یعنی اینکه در این مرحله از قانونگذاری حکم به صورت کلی، بدون در نظر گرفتن موضوع آن حکم، تصویب میشود. مانند حرام بودن شراب، که در اینجا قانونگذار کاری ندارد، آیا فعلا شراب وجود دارد یا ندارد بلکه میگوید شراب چه داشته باشیم و چه نداشته باشیم ذاتا و به طور کلی نوشیدنش حرام میباشد. که اگر چنین حکمی برداشته شود میشود منسوخ. مرحله دوم قانونگذاری، ثبوت حکم در ظاهر است به این معنی که این حکم زمانی اجرا میشود که موضوعش در خارج نیز وجود داشته باشد مانند وجود شراب در دسترس ما که حرمتی که در خوردن شراب و معین شده بود با پیدا شدن شراب، جنبه فعلیت پیدا میکند که این از بین رفتن شراب از دست ما که حکمش نیز به تبع آن از بین میرود جز نسخ نمیباشد مثل تبدیل شراب به سرکه. نسخ احکام با روشن شدن مفهوم نسخ، حالا بحث اینجاست که آیا نسخ در احکام الهی نیز میتواند اتفاق بیفتد یا نه، چون میدانیم که نسخ در میان انسانها یک امر عادی است که نمونه روشن آن تغییر پی در پی قوانینی است که انسانها خودشان آنها را تصویب میکنند اما پس از مدتی، با روشن شدن نارسائی آن قانون، قانون دیگری تصویب کرده قانون قبلی را نسخ میکنند که اینهم به خاطر عدم احاطه انسانها به تمام جنبههای یک موضوع است؛ اما آیا در احکام الهی که علم یکی از صفتهای وی میباشد و از همه چیز آگاه است؛ باز نسخ اتفاق میافتد و اگر اتفاق میافتد به چه دلیل؟ یهودیان و مسیحیان با نسخ احکام الهی مخالفند و میگویند محال است که در احکام الهی نسخ اتفاق بیفتد که این نظریه غلطی است و دلیل ما، وجود نسخهای زیاد در تورات و انجیل میباشد. اما دانشمندان اسلامی با نسخ در احکام الهی موافقند و میگویند نسخ در احکام محال نیست بلکه ممکن است حکمی از احکام الهی که در مرحله قانون گذاری تصویب شده بود برداشته شده و حکمی دیگر جایگزین آن گردد. و به بیان علتهای نسخ احکام الهی پرداختهاند که به طور فهرست وار به ترتیب زیر است: دلایل طرفداران نسخ 1) حکمی که از طرف خداوند تشریع میشود گاهی هدف از تشریع آن قانون، اجراء شدن آن حکم قانون نیسیت بلکه منظور دیگری مانند آزمایش و امتحان افراد و یا اتمام حجت در کار است که نسخ در این مورد کوچکترین اشکالی ندارد. 2) گاهی حکمی روی یک مصلحت واقعی، تعیین میشود و پس از مدتی نسخ میشود اما نسخ شدنش نه به دلیل، آگاه نبودن خداوند بر نتیجه آن کار بوده بلکه بدین دلیل آن حکم تغییر مییابد که مدت آن هم از اول، یک مدت موقتی بوده است و پس از سپری شدن آن مدت، آن حکم نیز تمام شده. پس نسخ در احکام شرعی به این معنی است که این حکم از اول موقتی بوده و تمام شدن آن مدت، بوسیله نسخ اعلام میگردد. اقسام نسخ مفسران و دانشمندان اسلامی معتقدند که نسخ در قرآن به سه نوع قابل تصور میباشد که به ترتیب زیر است: • نسخ در تلاوت: یعنی آیاتی از قرآن در قرآن وجود ندارد و خوانده نمیشود اما به دستورات و احکام این آیِات باید عمل نمود که این نوع نسخ در قرآن وجود ندارد چون لازمه چنین نسخی، تائید تحریف قرآن میباشد که آن نیز طبق اجماع مسلمین، صورت نگرفته است. • نسخ در تلاوت و حکم: عدهای میگویند آیاتی در قرآن وجود دارد که هم حکم آنها و هم تلاوت آنها نسخ شده، بر این اساس در قرآن وجود ندارد. که این چنین نسخی نیز در قرآن وجود ندارد چون همانطور که گفتیم لازمه چنینی نسخی، تحریف قرآن است که آن نیز به اجماع مسلمین صورت نگرفته است. • نسخ در حکم نه در تلاوت: یعنی آیهای از آیات قرآن، حکمش توسط آیهای دیگر یا سنت معصوم یا اجماع مسلمین، نسخ میشود و دیگر به انجام دادن آن حکم آن آیه موظف نباشیم ، که این نوع نسنخ در قرآن طبق نظر عده ای صاحبنظر بوقوع پیوسته و منظور در دانمشندان علوم قرآنی و مفسران از نسخ آیات الهی ، این نوع نسخ می باشد نه آن دو نوع دیگر. . شناخت «ناسخ» و «منسوخ» یکى از نیازمندى هاى تفسیر است و مفسّر با شناخت آنها به فوایدى ارزنده دست مى یابد. این مبحث که از دیرباز مورد عنایت و توجه مفسران بوده، راهى شگفت را بین افراط و تفریط پیموده و دانشمندان را براى تبیین بهتر آن، به صحنه آورده است. این قسمت از نوشتار حاضر را، به دلیل تخصصى بودن مباحث ناسخ و منسوخ، به اختصار برگزار کرده و تنها به نکته ها و نتایج مهم و ارائه گزارشى کلى در قالب پرسش و پاسخ بسنده مى کنیم. معناى نسخ * چرا بحث ناسخ و منسوخ پیش آمده است؟ آیا نسخ با حکمت خداوند منافات ندارد؟ ** نسخ، عبارت است از: «صرف نظر کردن از یک حکم شرعى پیشین که به حسب ظاهر اقتضاى دوام دارد، به دلیل یک حکم شرعى پسین به شرطى که از لحاظ معنایى میان این دو حکم، تنافر، ناسازگارى بیّن و آشکار وجود داشته باشد یا بر نسخ آن اجماع یا نص معتبرى، یافت شود.» لزوم نسخ: نیازهاى انسان، گاه با تغییر زمان و شرایط محیط دگرگون مى شود و گاه ثابت و برقرار است. با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ـ به ویژه هنگام شروع انقلاب هاى اجتماعى و عقیدتى ـ گاه برنامه اى مفید و سازنده و گاه ناکارآمد است; بنابراین، لزوم دگرگونى برنامه ها در مقطع هاى مختلف زمانى، روشن به نظر مى رسد. نسخ، هیچ گونه منافاتى با حکمت خداوند ندارد; زیرا: 1. احکام، تابع مصلحت ها و مفسده ها است. همان طور که ممکن است ساعت معین، روز معین و هفته معین، در مصلحت فعل تأثیر داشته باشد، سال و سال ها نیز ممکن است در مصلحت فعل مؤثر باشد; مثل این که مصلحت براى مسلمانان در یک زمان (به علت ضعف نیرو) عفو و گذشت از منافقان و کفار است و در زمان دیگر، مصلحت (به علت داشتن تجهیزات و نیرو) جهاد با آنان مى باشد. 2. درست است که ظاهر حکم وضع شده به وسیله شارع، دوام و استمرار است، ولى در واقع، خود شارع، محدودیت زمانى آن حکم را مى داند و به دلیل مصالحى مثل آماده کردن مردم براى اطاعت و انقیاد و تسهیل و تخفیف در عبادات، زمان پایان یافتن حکم را براى مردم ابلاغ نکرده است; بنابراین، نسخ منافاتى با علم و حکمت خداى متعال ندارد; علاوه بر این که دقت در آیات منسوخ، وجود قراینى را ثابت مى کند که حاکى از موقتى بودن حکم است. 3. در وضع احکام به وسیله آیات قرآن، هدف هاى مختلفى دنبال مى شود که یکى از آنها تشریع حکم است که با نسخ، حکم از بین مى رود; ولى هدف هاى دیگر، مثل اعجاز آیات، تلاوت آیات و در برخى موارد چون سند تاریخى است ـ در موردى که شأن نزول خاصى داشته باشد ـ به حال خود باقى مى ماند. اقسام نسخ * اقسام نسخ را بیان کنید. ** نسخ سه قسم است: 1. نسخ در تلاوت: آیه هایى وجود داشته که اکنون در قرآن نیست و خوانده نمى شود، ولى مسلمانان به حکم آن عمل مى کنند. مانند آیه رجم. 2. نسخ در حکم: آیه هایى در قرآن وجود دارد که عمل به حکم و مفهوم آنها جایز نیست، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده و مانند دیگر آیات تلاوت مى شوند. 3. نسخ در تلاوت و حکم: آیه هایى وجود داشته که هم حکم آن نسخ شده و هم تلاوت آن; یعنى نه مسلمانان به حکم آن عمل مى کنند و نه تلاوت آن را در قرآن ضبط کرده اند. از دیدگاه دانشوران شیعه، قسم اول و سوم نسخ باطل است و واقع نشده است و تنها قسم دوم را پذیرفته اند.[1] * آیا این گونه از نسخ که تلاوت نباشد ولى حکم آن باشد امکان دارد که واقع شود؟ البته شیعه معتقد است که واقع نشده; ولى آیا امکان وقوع دارد یا خیر؟ چرا؟ ** همان گونه که گفته شد نسخ سه گونه است: نسخ تلاوت بدون حکم، نسخ تلاوت و حکم و نسخ حکم بدون تلاوت. این سه گونه همان طور که امکان ذاتى دارند امکان وقوعى هم دارند; همان ادله و جواب هایى که قائلان به امکان نسخ در مقابل قائلان به عدم امکان نسخ بیان مى کنند کافى است. به عقیده شیعه دو قسم اول (نسخ تلاوت بدون حکم و نسخ تلاوت و حکم) در قرآن اتفاق نیفتاده است; چرا که نمونه هایى که براى این نوع نسخ ذکر مى کنند از یک یا دو نمونه بیشتر نیست و این موارد، اخبار آحادى هستند که درباره قرآن ـ که ثبوتش با تواتر و نسخ آن نیز با تواتر باید باشد ـ کاربردى نداشته از اعتبار ساقطند.[2] دیگر این که مدعیان به وقوع این دو قسم نسخ نمونه ها را براى بعد از زمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند، در حالى که به عقیده محققان علوم قرآنى، پس از وفات پیامبر اکرم نسخى واقع نشده است.[3] در پایان شایسته ذکر است که کاربرد مباحث و معانى امکان در حقایق تکوینى و تشریعى با هم دیگر متفاوت است که نباید خلط شود. * آیا احادیث معصومین(علیهم السلام) مى تواند آیه یا حکمى از قرآن را نسخ کند؟ اگر جواب مثبت است، مثال بزنید. ** خیر، گرچه برخى از دانشمندان چنین نسخى را جایز دانسته اند ولى آیه اى که محتواى آن با دلیل اجماع یا سنت قطعى، نسخ شده باشد، وجود ندارد; البته برخى آیه 240 سوره بقره را به روایات، منسوخ مى دانند، ولى آیة اللّه خویى و آیة اللّه معرفت و بسیارى دیگر آن را نپذیرفته، ادعاى نسخ آن را پاسخ گفته اند.[4] * آیا آیه شریف (یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِى...) به وسیله آیه (...اتَّقُوا مَا اسْتَطَعْتُمْ...) نسخ گردیده است؟ ** در آیه مذکور (آل عمران، آیه 102) نخست به تقوا دعوت شده تا مقدمه اى براى دعوت به سوى وحدت باشد، در حقیقت دعوت به اتحاد بدون استمداد از یک ریشه اخلاقى و عقیدتى بى اثر و یا کم اثر است، به همین دلیل در آیه مذکور تلاش شده تا عوامل اختلاف و پراکندگى در پرتو ایمان و تقوا تضعیف شوند، در این که منظور از «حق تقوا» چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است; ولى شکى نیست که حق تقوا آخرین و عالى ترین درجه پرهیزگارى است، که پرهیز از هر گونه گناه و عصیان و تعدى و انحراف از حق را شامل مى گردد، و لذا در تفسیر الدرالمنثور از پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) و در تفسیر عیاشى و معانى الاخبار از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «حق تقوا و پرهیزگارى این است که پیوسته اطاعت فرمان او کنى و هیچ گاه معصیت ننموده و همواره به یاد او باشى و او را فراموش نکنى و در برابر نعمت هاى او شکرگذار باشى و کفران نعمت او را ننمایى.» بدیهى است انجام دستور مذکور، همانند همه دستورهاى خداوند متعال به میزان توانایى و استعداد انسان بستگى دارد. بنابراین، آیه مذکور با آیه 16، سوره تغابن هیچ گونه منافاتى ندارد و گفت و گو درباره تضاد این دو آیه و نسخ یکى به وسیله دیگرى به کلى بى اساس است; البته آیه دوم (تغابن، 16) در حقیقت بیان قید و در اصطلاح تخصیص در آیه اول است و آن را مقید به مقدار توانایى انسان مى کند و از آن جا که ظاهراً در میان قدما گاهى کلمه «نسخ» بر «تخصیص» اطلاق مى شده، ممکن است منظور کسانى که آیه دوم را ناسخ آیه اول دانسته اند همان «تخصیص» باشد.[5] آیات ناسخ و منسوخ * آیات ناسخ و منسوخ کدام اند؟ ** در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود; بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از: 1. آیه نجوا; (یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَیْنَ یَدَىْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً)[6] اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید، پیش از گفت و گوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است. 2. عدد مقاتلین; (إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یَغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیَفْقَهُون)[7] اگر از ]میان[ شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطه آیه بعدش نسخ گردیده است. 3. آیه امتاع;[8] 4. آیه جزاى فحشا;[9] 5. آیه توارث به ایمان;[10] 6. آیات صفح و عفو;[11] که با آیه هاى 39 از سوره حج، 65 از سوره انفال و 15 از سوره توبه نسخ شده است. 7. آیات معاهده;[12] 8. آیات تدریجى بودن تشریع قتال.[13] فواید آیات منسوخ در قرآن * چرا آیات منسوخ با وجود از دست دادن اثر خود، از قرآن حذف نشده اند؟! مثل آیاتى که فقط در مکه کاربرد داشته اند; آیا این آیات در آینده ممکن است مصداقى بیابند؟ یا جهت حفظ کل قرآن حفظ شده اند؟ چه هدف و حکمتى در این است؟ ** آیات قرآن کریم تنها براى یک هدف نازل نشده است که با رسیدن به همان یک هدف، تاریخ مصرف آنها تمام شود; بلکه براى اهداف متنوع و متعددى نازل شده است که یکى از آن اهداف، حکم تشریعى آیات است، که گاهى حکم تشریعى آیه اى طبق مصلحت الهى نسخ مى شود. روشن است که با نسخ شدن یک هدف (حکم تشریعى) اهداف دیگر از بین نمى رود; زیرا اهمیت قرآن، تنها در جنبه تشریعى آن نیست; بلکه جنبه هاى دیگر قرآن چون: اعجاز بیانى و... نیز از اهمیت ویژه اى برخوردار است و باید همیشه ثابت و استوار باقى بماند. افزون بر این، نفس وجود آیات ناسخ و منسوخ در قرآن، سیر تدریجى و مراحل تشریع احکام را نشان مى دهد و این خود، ارزش آموزشى و نیز تاریخى، دینى دارد و مراحل تکامل شریعت را بیان مى کند.[14] ________________________________________ [1]. ابوالقاسم خویى، بیان در علوم و مسائل کلى قرآن، ترجمه محمد صادق نجمى و هاشم زاده هریسى، ج 2، ص 483ـ486. [2]. ر.ک: جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنى، ص 421; ابوالقاسم خویى، همان، ص 18; ج 1، ص 288. [3]. ر.ک: محمد هادى معرفت، علوم قرآنى، ص 188. [4]. براى آگاهى بیشتر ر.ک: همان، ص 259 ـ 261. [5]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج 3، ص 27 و 28. [6]. مجادله، آیه 12. [7]. انفال، آیه 65. [8]. بقره، آیه 240. [9]. نساء، آیه 15و16. [10]. انفال، آیه 72. [11]. جاثیه، آیه 14; بقره، آیه 109. [12]. نساء، آیه 90 و 92; انفال، آیه 72. [13]. ر.ک: محمد هادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ج 2، ص 300ـ316. [14]. ر.ک: همو، علوم قرآنى، ص 269. شبهات منكران نسخ در اين قسمت به برخى از عواملى كه سبب گرديده است برخى وجود نسخ را انكار كنند و يا بر وجود نسخ در شريعت خرده گيرند، اشاره مى‏كنيم. شبهه اول: نسخ در تشريع كه همان پيدايش نظر جديد و آگاهى از مصلحتى است كه در آغاز مخفى بوده، بر خداوند محال است؛ زيرا علم خداوند ازلى است و تبدّل و تجدّد رأى درباره او پذيرفتنى نيست. پاسخ: گويا اين گروه گمان كرده‏اند كه نسخ در تشريع، به معناى حقيقى آن است؛ در حالى كه پيش‏تر توضيح داديم كه نسخ در اين‏جا صرفاً به معناى ظاهرى است. شبهه دوم: وجود آيات منسوخ در قرآن كريم، چه بسا سبب اشتباه مكلّفان گردد؛ چراكه ممكن است در برخورد با آن آيات به گمان آن‏كه آيه‏اى محكم است، به آن عمل نموده يا به مفاد آن ملتزم گردند. اين امر اغرا به جهل، و از خداوند قبيح است. پاسخ: از آن‏جا كه مصلحت‏هايى وجود داشته است كه تشريع سابق با تشريع لاحق، نسخ گردد و مكلّفان خود مى‏دانند كه در قرآن ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقيد و محكم و متشابه وجود دارد، شتاب در اخذ يك آيه و عمل به آن پيش از آن‏كه نوع و حقيقت آن شناخته شود، بر كسى روا نيست. به همين دليل است كه على(ع) در برخورد با آن قاضى از او مى‏پرسد: <آيا تو كه فتوا مى‏دهى، ناسخ قرآن را از منسوخ آن مى‏شناسى؟» شبهه سوم: التزام به وجود آيات ناسخ و منسوخ در قرآن كريم، مستلزم وجود تنافى ميان آيات قرآن كريم است و اين امر با قول خداوند منافات دارد كه مى‏فرمايد: أفلا يتدبَّرون القرآن ولَو كانَ مِنْ عندِ غيرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيه اختلافاً كثيراً؛(1) آيا در جمعانى‏ج قرآن نمى‏انديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسيارى مى‏يافتند. پاسخ: اختلافى كه در اين آيه نفى مى‏گردد، اختلاف حقيقى و واقعى است؛ امّا اختلاف آن‏گونه كه در ناسخ و منسوخ وجود دارد، منافاتى با مفاد آيه ندارد. منطقيان براى تناقض هشت وحدت را شرط دانسته‏اند كه از جمله آنها وحدت زمان، ملاك و شرط است؛ در صورتى كه هريك از اينها تغيير كند، ديگر تنافى و تناقضى وجود نخواهد داشت. در ناسخ و منسوخ، تفاوت زمانى و از همه مهم‏تر تفاوت در ملاك حكم وجود دارد كه با تعمّق در آن روشن خواهد گرديد كه تنافى ميان آنها، ظاهرى است. شبهه چهارم: چه فايده‏اى بر وجود و ثبت آياتى كه نسخ گرديده‏اند، مترتب است؟ آياتى كه ديگر به حكم آنها عمل نمى‏شود، آيا هدف فقط، قراءت آنهاست كه قاريان و مسلمانان در طول زمان آن را قراءت نمايند، بدون آن‏كه به مفاد آن عمل نمايند؟ پاسخ: اگر ثمره نزول آيات قرآن كريم تنها در حكم تشريعى آنها بود، اين اشكال صحيح به نظر مى‏رسيد. امّا بايد دانست كه تشريع يكى از اهدافى است كه در نزول قرآن مدّ نظر بوده است. بسيارى از آيات قرآن، اساساً حكم تشريعى را در بر ندارند. قرآن‏شناسان بر اين باورند كه آيات‏الاحكام از پانصد آيه تجاوز نمى‏كنند. آن‏چه هدف اساسى از نزول آيات بوده هدايتگرى آن است. اگر در مواردى حكم تشريعى آيات برداشته شده است، بُعد اعجاز و تحدّىِ آن، هم‏چنان به قوّت و ثبات اولى خود برقرار است. در فصل نهم به هنگام بيان آيات ناسخ و منسوخ، خواهيم ديد كه وجود آيات منسوخ، بيشترين تأثير را در بهتر فهميدن مفاد آيات ناسخ دارند. در برخى موارد حكم آيه ناسخ دقيقاً ناظر بر حكم آيه منسوخ است؛ بنابراين وجود آيه منسوخ ضرورت دارد، تا فضاى حاكم بر آيه ناسخ به صورت اوليه خود براى ما معلوم گردد. مراجعه به دو آيه جزاى فاحشه و آيه نجوا اين امر را به خوبى اثبات مى‏نمايد. مسأله مهمّ ديگر آن است كه وجود چنين آياتى در قرآن، نشانِ مراحل تحوّل احكام و بيانگر استعدادها و ظرفيت‏هاى متفاوت امت اسلامى در تاريخ تشريع است. از ديگر دلايلى كه مى‏توان براى ثبت آيات منسوخ در قرآن كريم ذكر نمود، حفظ آيات به عنوان يك ميراث فرهنگى است. در زمانى كه ملت‏ها در مورد حفظ ذخاير فرهنگى خود، اهتمامى شگفت نشان مى‏دهند، آيا در مورد آيات قرآن كريم كه وحى آسمانى بوده است و ظاهر و باطن آن نورانيّت دارد، چنين كارى شايسته‏تر نيست؟ شبهات ديگرى درباره امكان يا وقوع نسخ از سوى يهوديان، مسيحيان و ديگران وجود دارد كه به دليل روشن‏بودن بطلان آنها از ذكر آنها خوددارى مى‏كنيم.(2) گزيده مطالب 1. منكران نسخ به امورى استناد نموده‏اند كه مهم‏ترين آنها عبارت است از: الف)نسخ در تشريع، يعنى پيدايش نظر جديد و اين بر خداوند محال است. ب)وجود آيات نسخ‏شده موجب اشتباه مسلمانان مى‏گردد. ج) وجود آيات ناسخ و منسوخ مستلزم تضاد ميان آيات قرآن است. د) وجود آيات نسخ‏شده در قرآن، لغو است. 2. اشكالات فوق ناشى از عدم درك صحيح معناى نسخ و عدم توجه به فلسفه ابقاى آياتى است كه حكم آنها نسخ شده‏است. اقسام نسخ بسيارى از دانشمندان علوم قرآن، نسخ را در قرآن به سه قسم تقسيم نموده‏اند: الف) نسخ تلاوت و حكم همان‏طور كه از معناى آن پيداست، مدعيان وقوع اين قسم از نسخ، معتقدند كه آيه يا آياتى بوده كه تلاوت آنها همراه با حكمشان نسخ گرديده است. مثالى كه معمولاً در اين مورد ذكر كرده‏اند بر اساس روايتى از عايشه است. وى گفته‏است: از جمله آيات نازل شده بر پيامبر اين آيه بود: عَشْرُ رَضَعاتٍ معلوماتٍ يُحَرّمْن (ده مرتبه شيردادن معلوم، باعث حرمت مى‏شود) اين آيه با حكمِ پنج‏بار، نسخ گرديد. رسول‏خدا وفات نمود؛ در حالى كه اين آيه در ميان مردم قراءت مى‏گرديد.(3) جالب اين جاست كه در بيان چگونگى از بين رفتن آيه گفته‏اند: صحيفه‏اى كه آيه بر آن نوشته شده بود، هنگام فوت رسول خدا، زير تخت بود و وقتى آنان مشغول دفن رسول خدا بودند، حيوانى خانگى داخل شده و آن را خورده است! باطل‏بودن اين سخنان و بطلان قول به نسخ در اين قسم به قدرى روشن است كه نيازى به ابطال از سوى شيعه ندارد. آن‏چه نقل شده است، خبر واحدى است كه خواسته‏اند با آن، وجود آيه‏اى را كه كسى از آن خبر نداشته اثبات كنند، آن‏گاه با همان خبر، نسخ آن را نيز ثابت نمايند. محققان اهل سنت خود به انكار اين قسم پرداخته‏اند. قاضى ابوبكر در كتاب انتصار خود ردّ اين قسم را از گروهى نقل نموده‏است.(4) سرخسى در كتاب اصول، جزيرى و حسن عريض، همگى اين قسم را مردود شمرده‏اند.(5) صبحى صالح پذيرش اين قسم را مولودِ عشق و شيفتگى طرفداران كثرت نسخ در قرآن دانسته كه با جرأت شگفتى چنين ادعايى نموده‏اند.(6) اين قسم از نسخ مستلزم وقوع تحريف در قرآن نيز خواهد بود. ب) نسخ تلاوت بدون حكم منظور اين است كه لفظ آيه‏اى، نسخ و از متن قرآن حذف شده است؛ ولى حكمى كه با آن آيه نازل شده است، هم‏چنان ادامه دارد و بدان عمل مى‏شود. كسانى كه چنين نسخى را معتقدند، مى‏گويند: در سوره نور آيه رجم (الشيخ والشيخة اذا زَنيا فارجموهما البتة، نكالاً من اللَّه...) وجود داشته، سپس تلاوت آن نسخ گرديد، ولى حكم رجم پيرمرد و پيرزن زناكار، هم‏چنان باقى است. در نقل ديگرى اين آيه را از آيات سوره احزاب، كه آياتش برابر آيات سوره بقره بوده است، دانسته‏اند!(7) به‏عقيده شيعه، اين‏قسم از نسخ نيز، همانند قسم‏اول، ممنوع و در قرآن اتفاق نيفتاده‏است. آن‏چه در اين باره نقل گرديده است، اولاً، از يك يا دو نمونه بيشتر نيست، و همين موارد نيز اخبار آحادى هستند كه درباره قرآن - كه ثبوتش با تواتر ونسخ آن نيز با تواتر بايد باشد- كاربردى نداشته از اعتبار ساقطند. آيةاللَّه خوئى دراين‏باره مى‏گويد: نسخِ امر مهمى چون آيه قرآن، اگر واقع شده باشد، نقل آن شيوع پيدامى‏نمود و دليل روشن بر كذب راوى همين است كه ديگران آن را نقل نكرده‏اند....(8) التزام به چنين نسخى به معناى التزام به تحريفِ قرآن است كه هيچ مسلمانى آن را قبول ندارد. صبحى صالح - كه هم‏چون شيعه از اساس اين تقسيم را قبول ندارد - در بيانى زيبا و رسا مى‏گويد: تقسيم مسائل به اقسام، زمانى صحيح است كه براى هر قسمى، شواهد فراوان يا حداقل كافى وجود داشته باشد، تا بتوان قاعده‏اى را از آن شواهد، استنباط و استخراج نمود؛ امّا براى عاشقان نسخ در اين دو قسم، جز يك يادو نمونه شاهد وجود ندارد. آن‏چه را هم كه ذكر كرده‏اند، خبرهاى واحدند و مى‏دانيم كه قطع پيدا نمودن در نزول قرآن و نيز نسخ آن با خبرهاى واحدى كه حجّيتى ندارند، جايز نيست.(9) ج) نسخ حكم بدون تلاوت اين قسم، تنها قسمى است كه نسخ در آن واقع شده است. مؤلّفانى كه درباره ناسخ و منسوخ و بررسى آيات آن كتاب نوشته‏اند، همگى در اين قسم كوشيده‏اند.(10) آياتى از �




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن