واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - جریان چهارده مارس به رهبری سعد حریری هم تاکنون بارها اعلام کرده است که در صورت شکست در این انتخابات با هیچ حزب دیگری وارد ائتلاف نخواهد شد. امروز برابر با هفتم ژوئن لبنانیها پای صندوقهای رأی حاضر میشوند. قرار است نتیجه این انتخابات تکلیف دولت جدید را یکسره کند و 587 کاندیدا برای احراز 128 کرسی با هم رقابت میکنند. این بار در لبنان احزاب فاصله چندانی با هم در نظرسنجیها ندارند. بازی بسیار نزدیک پیش میرود. پیشبینی برنده این رقابت کار بسیار سختی است. جریان چهاردهم مارس غربی است و نزدیک به ایالات متحده. جریان هشت مارس به رهبری سیدحسن نصرالله یکی از برندگان احتمالی است. انتخابات لبنان در منطقه از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. همگان بر این باورند که پیروزی حزبالله در این انتخابات یعنی قدرتمندتر شدن ایران و سوریه. این یعنی شکست برای واشنگتن و متحدانش. اما پیروزی حزبالله در این انتخابات میتواند تأثیر بسیاری هم بر فضای داخلی سیاسی در این کشور داشته باشد. آنچه گذشت تاریخ آخرین انتخابات پارلمانی در لبنان به 2005 بازمیگردد. در این انتخابات بود که جریان چهاردهم مارس 72 کرسی را به خود اختصاص داد. دو علت برای این پیروزی وجود داشت. مهمترین آنها مرگ رفیق حریری نخستوزیری فقید لبنان بود. حضور سعد حریری به عنوان رهبر جریان چهاردهم مارس لبنانیها را به نوعی مدیون او کرده بود. علت دوم این پیروزی اما حضور حزبالله در ائتلاف بزرگ بود. از آن زمان تاکنون ظاهراً چهار سال گذشته است اما لبنانیها ره صد ساله را یک ساله رفتند. اندکی پس از تشکیل دولت بود که رابطه میان حزبالله و جریان چهارده مارس شکرآب شد. نخستین جرقه آغاز این اختلافها هم تشکیل کمیتهای بود برای یافتن قاتلان رفیق حریری نخستوزیری فقید. حزبالله با تشکیل این دادگاه به شدت مخالف بود چرا که دولت لبنان بیدلیل سعی در متهم کردن سوریه در این پرونده داشت. جرقه بعدی هم بحث تسلیحات در اختیار حزبالله لبنان و در حقیقت شاخه نظامی این گروه بود. فوریه 2006 که از راه رسیدحزبالله لبنان با میشل عون رهبر جنبش ملی آزاد عهد اخوت سیاسی بست. بدین ترتیب 56 کرسی در اختیار مخالفان دولت در پارلمان قرار گرفت. اپوزیسیونی که میتوان آن را موفق خواند. در همین سال بود که درگیری نظامی میان حزبالله و اسرائیل راههای مذاکره با جریان چهارده مارس را برای همیشه بست. در میسال 2008 هم شورش طرفداران حزبالله در خیابانهای بیروت دولت را تا سر حد سقوط پیش برد. ابراز مخالفتی که طرفداران دولت از آن با عنوان «کودتا» یاد کردند. حالا با تعمیق شکاف میان دو جریان چهارده و هشت مارس بسیاری از لبنانیها به این انتخابات برای تعیین سرنوشت کشورشان به چشم رفراندومی نگاه میکنند. به نوعی لبنانیها در پای صندوقهای رأی به ایدئولوژیای رأی میدهند که قرار است در این کشور پیاده شود. در لبنان همچنان همان الگوی رأیگیری قدیمی در جریان است. در جنوب به عنوان نمونه جنبش عمل به رهبری نبیه بری پنج ماه گذشته را در تلاش برای تمام کردن پروژههای عمرانی و حفظ آرای سنتی به کار گرفته است. همزمان فواد سینیوره که نخستوزیری فعلی لبنان هم هست در سیدون با مشکلات بسیاری برای جلب آرا روبهرو است. فصل انتخابات در لبنان این بار با حوادث جالب فراوانی همراه است. حوادثی که میتواند بر رأی مسیحیان لبنان تأثیرگذار باشد. در آوریل دولت مصر اعلام کرد که در ماه نوامبر عاملانی از حزبالله را دستگیر کرده که در حال تلاش برای رساندن تسلیحات به حماس بودند. بسیاری از منتقدان حزبالله در قاهره از این موضع شکایت کردند. اندکی پس از این حادثه بود که نخستوزیری یمن علی عبدالله صالح حزبالله را به تربیت مبارزان شیعه در این کشور متهم کرد. در ماه میاما اسرائیلیها بهانه خوبی به دست طرفداران حزبالله دادند. در همین ماه بود که شبکهای از جاسوسهای اسرائیلی پشت سر هم بازداشت شدند. حزبالله هم از این فرصت بهترین استفاده را کرده و اعلام کرد در شرایطی که دولت از پس مقابله با جاسوسها برنمیآید راهی باقی نمیماند جز اتکا به نیروی مسلح در اختیار حزبالله. آزادی چهار ژنرال لبنانی در اواخر ماه آوریل هم کمکی بود به وجهه حزبالله که از ابتدا این دستگیریها را بیارتباط به ترور رفیق حریری خوانده بود. کمیته حقیقت یاب سازمان ملل این ژنرالها را متهم به دخالت در قتل حریری کرده بود و این در حالی بود که در نهایت مظنونان به دلیل عدم وجود مدارک کافی آزاد شدند. از این اتفاق هنوز چند روز نگذشته بود که در بیست و سوم ماه میمجله آلمانی اشپیگل داستانی را سر هم کرد در خصوص دخالت حزبالله لبنان در ترور رفیق حریری. دقایقی پس از انتشار این خبر بود که سیدحسن نصرالله در موضعگیری تند و محکم این ادعاها را بیپایه و اساس خواند. در بیست و هشتم ماه میهم روزنامه الاخبار که مدافع حزبالله لبنان است جریان چهارده مارس را سازنده داستان اشپیگل خواند. در میان همه این حوادث داخلی ناگهان سر و کله جوزف بایدن معاون اول رئیسجمهوری ایالات متحده در بیروت پیدا شد. آن هم درست چند روز پس از حضور هیلاری کلینتون در لبنان. بیست و دوم ماه میبود که بایدن در بیروت خواهان رأی لبنانیها به جریانی معتدل و میانه رو شد. حزبالله هم از این سفرهای بیمورد آمریکاییها به بیروت آن هم در اندک زمان باقیمانده به انتخابات انتقاد کرد. سیدحسن نصرالله در انتقاد از حرکت خزنده آمریکاییها برای دخالت در انتخابات لبنان گفت: پروژه شما در لبنان شکست خورده است. کسانی که شما بر آنها شرط بستهاید در حقیقت بازندگان این انتخابات هستند. در لبنان چه خبر است؟ در واشنگتن نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر احتمال شکست سنگین جریان چهارده مارس. اما نتیجه نظرسنجیها آنچنان هم ناامیدکننده نیست. شاید این جریان در روند انتخابات برگههای بسیاری را واگذار کند اما حقیقت آن است که احتمالا سعد حریری و همراهانش همچنان اکثریت هر چند ناچیز در این انتخابات را حفظ خواهند کرد. اما بهترین سناریو چیده شده برای جریان چهارده مارس هم چندان خوشایند نیست. این جریان هرگز اکثریتی را در اختیار نخواهد داشت تا بتواند با تکیه بر آن باب میل خود کشور را اداره کند. علاوه بر این اگر این اکثریت به معنای در اختیار داشتن یک یا دو کرسی بیشتر باشد دو توطئه ترور میتواند دو طرف را با هم مساوی کند. در فاصله سالهای 2005 تا 2008 بیشتر قربانیان ترورهای انجام گرفته از چهرههای جریان چهارده مارس بودند. حزبالله لبنان اما در صورت پیروزی در این انتخابات با موانع بسیاری در سطح بینالمللی روبه رو است. حزبالله جریانی است که هنوز از سوی بسیاری از کشورهای غربی و ایالات متحده به عنوان یک حزب، مورد قبول واقع نشده است. شاید در پشت پرده جریانهای فراوانی به نمایندگی از دولتهای غربی تاکنون بارها با حزبالله تماس گرفته باشند اما حقیقت این است که هیچ کس هنوز دوست ندارد رودرروی ایالات متحده ایستاده و دست دوستی به سمت نصرالله دراز کند. جریان چهارده مارس به رهبری سعد حریری هم تاکنون بارها اعلام کرده است که در صورت شکست در این انتخابات با هیچ حزب دیگری وارد ائتلاف نخواهد شد. بدین ترتیب بزرگترین جریان سنی در این کشور با منتخبان مردم هم پیاله نخواهد شد. زمانی که از جریان چهارده مارس خبری نباشد عربستان سعوی هم دیگر در لبنان و عرصه سیاسی این کشور نقشی ایفا نخواهد کرد. اما نخستین تبعات پیروزی حزبالله در این انتخابات تغییر رویکرد اسرائیل نسبت به این کشور خواهد بود. در اکتبر سال 2008 میلادی بود که نخستوزیری وقت ایهود اولمرت اعلام کرد که اسرائیل به واسطه حضور دولتی مورد حمایت غرب در لبنان از پاسخ نظامی کامل به حزبالله در تابستان 2006 سرباز زده است. اولمرت در همان زمان هم تأکید کرد که اگر حزبالله عنان دولت رسمی در لبنان را در اختیار داشته باشد اسرائیل به گونه دیگری با این کشور برخورد خواهد کرد. در بیست و هفتم ماه میهم وزیر دفاع ایهود باراک با تأکید بر این سیاست اعلام کرد که پیروزی حزبالله در این انتخابات به معنای باز گذاشتن دستهای ارتش اسرائیل برای هر اقدام نظامی در لبنان است. در واشنگتن اما بیشک ساکنان کاخ سفید این حد از خشونت را به خرج نخواهند داد. اما انتخاب حزبالله یعنی پایان کمکهای بیحد و حصر ایالات متحده به دولت رسمی این کشور. نتیجه این انتخابات هر چه که باشد با توجه به ذات شکنندگی سیاست در لبنان و این حد از تفرقه که میان دو طرف ایجاد شده است نمیتوان از دولت جدید انتظار معجزه چه در حوزه داخلی و چه در دستگاه دیپلماسی را داشت. ریل پالیتیک، ششم ژوئن 2009/ ترجمه: سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]