گفتگوي حيات با نماينده ولي فقيه در سپاه:استراتژي آمريكا بر نابودي انقلاب اسلامي استوار است

واضح آرشیو وب فارسی:حيات: گفتگوي حيات با نماينده ولي فقيه در سپاه:استراتژي آمريكا بر نابودي انقلاب اسلامي استوار است
تهران - حيات

حجت الاسلام علي سعيدي از داشتن آموختگان مدرسه حقاني است كه از اساتيدي صاحب علم و تقوا همچون شهيدان بهشتي و قدوسي و حضرات آيات مصباح يزدي و جنتي بهره برده است، وي پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در سال 1359 به صورت موقت وارد سپاه مي شود و در سال 1360 رسما عضويت اين نهاد انقلابي را مي پذيرد .
سعيدي مدتي در گزينش سپاه مشغول به كار مي شود و در سال 1362 با تاييد حضرت امام خميني(ره) به عنوان اولين رييس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه منصوب مي شود.
سعيدي پس از 9 سال يعني در سال 1371 به سازمان تبليغات اسلامي مي رود و سال 1378 وارد حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه مي شود وي از سال 1384 تاكنون با حكم رهبر معظم انقلاب به عنوان نماينده ايشان در سپاه پاسداران به كار خود ادامه مي دهد.
آنچه در ذيل مي خوانيد گفتگوي مشروح خبرنگار دفاعي حيات با نماينده ولي فقيه در سپاه است:

* حيات: به اعتقاد شما دلايل و ريشه ها بروز جنگ عراق عليه كشورمان چيست؟
معتقدم از جهت ظاهري صدام شروع كننده جنگ و طراح و مباشر جنگ 8 ساله عليه ايران بود اما اين جنگ طلاقي منافع دو جريان بود، يكي منافع استكبار جهاني به ويژه آمريكا و ديگر منافعي كه صدام در ذهن خود مي پروراند در حقيقت شروع جنگ تحميلي طلاقي دو جريان مذكور بود. از طرفي مي توان گفت وجه اشتراك اين جريانات نابودي انقلاب اسلامي ايران بود هم چنان كه نقاط افتراقي هم داشتند اما در مساله حمله صدام به ايران يك نوع همبستگي ميان غرب، شوروي و صدام وجود داشت.

* حيات: اهداف آمريكا از حمايت صدام چه بود؟
اقدامات آمريكا در حمايت از صدام به عنوان اهداف فرامنطقه جنگ 8 ساله اين بود كه آمريكا احساس مي كرد با پيروي انقلاب اسلامي اولا رژيم پهلوي را به عنوان ژاندارم و حافظ منافع خود در منطقه از دست داده است و ازطرفي نقطه اتكاي خود براي مقابله با نفوذ شوروي در منطقه خاورميانه از ميان برداشته شده است.
همچنين رژيم صهيونيستي هم با پيروزي انقلاب اسلامي متزلزل شده بود اين موارد فقط بخشي از اهداف آمريكا براي حمايت از صدام عليه ايران بود.

* حيات :درخصوص انگيزه صدام در حمله به كشورمان هم توضيح دهيد؟
صدام از حمله به ايران چند هدف را دنبال مي كرد: 1- اينكه اساسا حزب بعث به ويژه صدام با ماهيت حكومت ديني جمهوري اسلامي ايران در منطقه سرسازش نداشت 2- روحيه بلندپروازي، تجاوزگري و توسعه به شدت در صدام وجود داشت تا آنجا كه مي بينيم در قبل و بعد از حمله به ايران كشورهاي اردن و كويت را مورد هجوم خود قرار داده بود 3- ادعاي دايه داري رهبري كشورهاي عربي در رقابت با مصر و عربستان 4- ادعاي تسلط كامل بر اروند رود.

* حيات : به اعتقاد جنابعالي نقطه اشتراك صدام و غربي ها درخصوص ايران چه بود؟
نقطه اشتراك اين دو جريان نابودي نظام اسلامي بود از اين رو غربي ها به دنبال مهره اي مي گشتند تا با تحريك وي زمينه را براي حمله و نابودي انقلاب ايجاد كنند براين اساس بهترين مهرهاي براي حمله به ايران صدام بود.

* حيات: اقدامات غربي ها به ويژه آمريكا براي تجهيز صدام در آن مقطع چه بود؟
غربي ها اقدامات زيادي را در راستاي حمايت از صدام عليه كشورمان انجام دادند. اين اقدامات شامل پشتيباني غيرمستقيم، مستقيم به صدام بود. زماني كه احساس كردند زمينه هاي پيروزي صدام ديگر وجود ندارد و پايداري ملت ايران منجر به شكست عراق خواهد شد از پشتيباني غيرمستقيم كه در ابتداي جنگ نسبت به وي داشتند به پشتيباني مستقيم گرايش پيدا كردند كه مي توان به منهدم كردن هواپيماي مسافربري ايرباس اشاره كرد. اين امر حكايت از آن داشت آمريكا به خاطر وعده هايي كه به صدام براي حمله به ايران داده بود نمي خواست تا در برابر ما شكست بخورد.

* حيات: با توجه به نوپايي نظام جمهوري اسلامي ايران نيروهاي مسلح چه وضعيتي داشتند؟
تحليل آن شرايط چند بعدي است، از يكسو انقلاب نوپاي اسلامي تازه به پيروزي رسيده بود و هنوز استقرار كامل پيدا نكرده بود. در داخل كشور آشوب هاي منطقه و محلي همچون استان ها كردستان، خوزستان و برخي از مناطق آذربايجان درگيري بود و از سويي ارتش در وضعيت از هم پاشيده اي قرار داشت بسيج و سپاه هم هنوز به درستي شكل نگرفته بود و خودشان را پيدا نكرده بودند از اين رو كشور در وضعيتي نابسامان قرار داشت در اين شرايط به هم ريخته، درمقابل ارتش صدام يك ارتش مكانيزه مجهز و آماده براي يك اقدام سراسري بود در چنين شرايطي ما هيچ گونه آمادگي براي مقابله نداشتيم اما با عنايات پروردگار و فداكاري، ايثار و گذشت مردم و قداست رهبري مانع از اين مساله شد كه آنها با تمام برتري هاي نظامي كه داشته بتوانند پيروز شوند.

* حيات: امام خميني(ره) چه نقشي در مديريت و هدايت جنگ داشتند؟
اگر بخواهيم نقش امام (ره) را در جنگ سهم بندي كنيم ايشان سهم اول و بالايي را از مديريت جنگ برعهده داشتند و نمي توان براي آن حدي قائل شد چرا كه مجموعه استراتژي ها و تاكتيك هاي امام به نحو مطلوبي در چارچوب دين آرمان هاي ملت ايران بود كه به شايستگي با مدريت موفق باعث پيروزي ملت ايران در جنگ تحميلي شد.
بنابراين امام يك مديري موفق در مديريت بحران بود و نقطه اوج مديريت ايشان زماني بود كه قطعنامه را پذيرفتند.

* حيات: چرا پس از فتح خرمشهر جنگ ادامه پيدا كرد؟
فتح خرمشهر نقطه عطفي در طول تاريخ دفاع مقدس بود . اينكه رزمندگان اسلام توانستند خرمشهر را از دست دشمن بعثي بگيرند باعث شوك عظيمي به ارتش صدام و پشتيبان غربي آن شد چرا كه در آزاد سازي خرمشهر ضربه مهلكي به دشمن وارد شد، كشته ها زياد و 20 هزار اسيري كه گرفته شد گوياي اين مساله است، از اين رو فتح خرمشهر معادلات را تغيير داد اما دشمن را وادار به تسليم نكرد. اگر ما بعد از فتح خرمشهر جنگ را متوقف مي كرديم هيچ اسيري وجود نداشت كه آينده دوباره اشغال نشود چرا كه دشمن با حمايتي كه از ناحيه غرب و شرق مي شد قادر بود حملات خود را ادامه دهد.
اين حرف غلطي است كه گفته مي شود پس از فتح خرمشهر بايد آتش بس برقرار مي كرديم چرا كه اگر در آن روز اين اتفاق مي افتاد، كشور در معرض خطر جدي قرار مي گرفت و روحيه باز پس گيري آن در جبهه ها به سادگي ايجاد نمي شد، بر اين اساس نيروهاي مسلح به محضر امام رسيدند و آمادگي خود را اعلام كردند و امام هم معتقد بودند بايد يك گوشمالي به صدام داده شود. حتي ايده ايشان اين بود كه مي توان فتنه را از سر راه مسلمين برداشت كه اگر اين امر صورت مي گرفت كويت هم در معرض تهاجم در آينده قرار نمي گرفت، اما متاسفانه چون بعضي ها به حرف امام گوش نكردند نهايتا امام در اواخر جنگ قطعنامه 598 را پذيرفتند و جام زهر را نوشيدند. به هر حال اگر هدف نهايي و رفع فتنه حاصل نشد هدف بسيار مهم ديگر كه همان باز پس گيري سرزمين از دشمن بود حاصل گرديد.

* حيات: سخن از پايان جنگ به ميان آمد در خصوص پذيرش قطعنامه 598 و شرايط آن مقطع توضيح دهيد؟
معمولا رهبران ديني از نوع انبيا، امامان و كساني كه در جايگاه نزديك به امام معصوم قرار مي گيرند قدرت فوق العاده اي در تحقق اهداف و رسيدن به آرمان دارند، اما تنها وجود يك رهبري شجاع، قوي، نيرومند، هوشمند و سياست مدار براي همه پيروزي ها كافي نيست بلكه وجود يك ملت همراه و مديران لايق، سه لايه مهم رهبري، خواص و مردم را تشكيل مي دهد كه اگر اين سه لايه هماهنگ عمل كنند پيروزي هاي بزرگي به ارمغان مي آيد كه نمونه اين هماهنگي را در صدر اسلام و دوران دفاع مقدس مي توان ديد و هركجا مسوولان و كارگزاران با رهبري الهي فاصله گرفتند توان وي به حداقل مي رسد، به طور مثال اگر مردم و خواص با امير المومنين علي (ع) همراهي مي كردند خانه نشين نمي شدند . درباره امام حسن (ع) و امام حسين(ع) هم همين اتفاق افتاد.
در عصر ما هم امام همان امامي بود كه از «جنگ – جنگ تا رفع فتنه در عالم» سخن مي گفتند. اما بالاخره ناچار شدند قطعنامه را بپذيرند، پذيرش قطعنامه عامل خارجي نداشت و ايشان جام زهر را براي دشمنان ننوشيد بلكه آنچه اتفاق افتاد در جريان داخل بود كه البته رمزگشايي اين جعبه سياه كار ساده اي هم نيست.
شايد هيچ وقت اين جمله امام كه جام زهر را نوشيدم رمزگشايي نشود، به هر حال شرايطي كه از ناحيه مردم و كارگزاران يا تغيير در وضعيت نيروهاي مسلح به وجود آمد موقعيتي را فراهم كرد كه امام با شجاعت و ايثارگري مجبور به نوشيدن جام زهر شدند و خداوند هم نخواست اين بنده خالص در مقابل ملت شرمنده شود، از اين رو دوباره پيش از پذيرش قطعنامه همه پيروزي به دست ايشان برگشت و براي ملت ايران رغم خورد.

* حيات: نقش معنويت در دوران دفاع مقدس و امروز را در بين نيروهاي مسلح به ويژه سپاه پاسداران چگونه ارزيابي مي كنيد؟
اصولا معنويت يا به تعبير ديگر دين باوري لازمه جهاد اكبر است انسان اگر بخواهد در همه جنبه ها چه در زمان صلح و يا در زمان جنگ در برابر موانع كمال بايستد و راه درست را طي كند نيازمند معنويت ، تقوا و دين باوري است، در نيروهاي مسلح چون همواره براي شرايط سخت آماده اند و در نتيجه نقش معنويت تعيين كننده است. در جنگ هاي صدر اسلام هم معنويت ديده مي شود، معمولا جبهه دشمن قوي تر از جبهه حق بود اما همواره پيروزي با جبهه حق و اسلام بود چرا كه معنويت در بين رزمندگان اسلام بسيار بالا بود.
بنابراين معنويت هم، توان را چند برابر مي كند و هم زمينه نصرت الهي را مي افزايد در دوران دفاع مقدس نيروها سرشار از تقوا و معنويت بودند. اصلا دفاع مقدس محل آدم سازي بود. ما همواره به عامل معنويت نياز داريم چرا كه نبرد تمام شدني است، در جبهه ها نوع ساختار و سامانه دفاع آدم ساز بود. اما بعد از جنگ با توجه تهاجم فرهنگي بايد نقش معنويت پر رنگ تر باشد. در دوران صلح آموزش ها عقيدتي، تعميق باورها و گسترش و فضا سازي محيط با تكيه بر معارف غني، ديني و افزايش بصيرت و قدرت تحليل و هدايت سياسي پاسداران از مجموعه عواملي است كه مي تواند زمينه ساز معنويت شود. بر اين اساس معنويت مثل خون در بدن نياز نيروهاي مسلح مكتبي كشور است كه بايد فرماندهان و مسوولان دستگاه هاي فرهنگي در نيروهاي مسلح به آن توجه كنند.

* حيات : جايگاه دين باوري در طرح تحول و تعالي سپاه چيست؟
حركت سپاه به سمت جلو ايجاد مي كرد چند تغيير دروني داشته باشد به تغيبير مقام معظم رهبري «سپاه كهن مي شود اما كهنه نمي شود» كهن شدن ارزش و كهنه شدن ضد ارزش است. لذا بايد همواره تلاش كرد مرتب نوآوري در ساختار سازمان و منابع انساني داشته باشيم تا بتوانيم از اين نيروها مناسب با زمان تهديدات استفاده كنيم. امروز نبردها نامتقارن و ناهمتراز است يعني تهديد و جنگ اجتماعي عليه ما در آينده از نوع جنگ با عراق نيست. دشمن اصلي ما امروز امريكا است و بايد شرايطمان را در راستاي تقابل با نوع حملات احتمالي امريكا آماده كنيم. بر اين اساس هم در بعد معنويت، يعني تعالي و هم در بعد تحول، مي بايست يك حركت نويي در سپاه ايجاد مي شد كه حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه از ديرباز به اين مساله وقوف پيدا كرده بود و مسايل زيادي پيرامون آن را دنبال مي كرد، اما با تغيير در مديريت سپاه اين اقدام تشديد شد و حوزه نمايندگي هم از آن حركت استقبال كرد، لذا اين طرح داراي دو بعد است يكي حركت تحولي، شامل ساختار، سازمان و نظامات سپاه كه متكي بر اصول و مبناي ديني طراحي مي شود و دوم تعالي يعني باز سازي منابع انساني و ايجاد معنويت و عمق دين باوري در مجموعه منابع انساني كه اين دو حركت هم پيش مي روند از اين رو اين طرح لازمه شادابي، نشاط، بالندگي و تقويت سپاه خواهد بود.

* حيات: ميزان آمادگي سپاه در برابر انواع تهديدات دشمنان را تا چه حد مي بينيد؟
ميزان آمادگي سپاه را مي توان از رزمايش هايي كه برگزار مي كند بدست آورد، معتقدم وضعيت سپاه با توجه به هدايت هاي فرمانده معظم كل قوا كه مرتبا اشراف و نظارت بر سپاه دارند در حد مطلوبي است و آمادگي لازم را براي مقابله با هرگونه تهديدات را دارا است. در رزمايش هاي پيامبراعظم 1، 2 و 3 سپاه نشان داد قدرت ورود به عرصه هاي جنگ و دفاع نوين را دارد و بسيار بازدارنده عمل مي كند و اين آمادگي سپاه، بسياري از تهديدات و بلند پروازي هايي دشمنان را خنثي مي كند.

* حيات: امروز دفاع به چه نحوي است؟
براي مقابله تهديدات بايد در برخي از زمان بايد حالت دفاعي و در پاره اي از زمان حالت تهاجمي گرفت. تهديدات دشمنان تابعي از استراتژي و تاكتيك آن ها است. استراتژي دشمن ثابت است اما تاكتيك هاي آن متغيير است. استراتژي دشمنان بر محو انقلاب اسلامي ايران است .
قرآن در جايي مي فرمايد «تا زماني كه شما پايبند به اعتقادتان هستيد، دشمنان مانع ايجاد مي كنند» گاهي تاكتيك هاي دشمنان سخت افزاري است يعني وارد جنگ نظامي عليه كشور مي شوند كه معمولا كم اتفاق مي افتد. چون جنگ نظامي هزينه بر، پر سرو صدا و توام با تلفات است، لذا دشمن در آخرين مرحله دست به اقدام نظامي مي زند. در مورد كشورمان دشمن احساس مي كرد با اقدام نظامي مي تواند اين نظام را ساقط كند اما اينگونه نشد چون نتوانست توان ما را محاسبه كند. اما تهديدات نيمه سخت كه امنيتي است مانند ايجاد بحران، آشوب محلي، تحريك گسل هاي قومي و قبيله اي همواره جزو تاكتيك هاي دشمنان ما است همچنين تهديدات نرم به تعبير رهبر معظم انقلاب ناتو فرهنگي هم از اقدامات هميشگي دشمنان است چرا كه نبرد نرم بسيار آهسته و غير محسوس است كه براي مقابله با اين نوع از تهديد رهبري هوشيار مي طلبد. بنابراين تا زماني كه بر حقمان پايبنديم دشمن درصدد حذف و ايجاد مانع برايمان است. بنابراين نتيجه مي گيريم تهديدات به سه مشكل سخت، نميه سخت و نرم است. در مورد جنگ نرم نمونه بارز آن فروپاشي شوروي و انقلاب هاي مخملي دربين كشورهاي مشترك المنافع است حتي در دوران اصلاح طلبان، دشمنان از اين تاكتيك در درون كشور استفاده مي كردند اما با افشاگري هاي رهبري انقلاب اين توطئه ها خنثي شد.

* حيات : گسترش فرهنگ ايثار و شهادت چه تاثيري بر امنيت ملي كشور دارد؟
يكي از مولفه هاي معنويت باور، روحيه ايثار و شهادت طلبي است همچنين التزام عملي به احكام شرع و آمادگي تحمل شرايط سخت از مولفه هاي معنويت شمرده مي شود اگر اين مولفه ها در فرد به حد استاندار وجود داشته باشند آن زمان داراي توان بالا است. همان طور كه در حزب الله لبنان اين عنصر توانست آنها را به پيروزي برساند آن هم در برابر يك ارتش قوي و مجهز اگر يك مجموعه كوچك داراي روحيه شهادت طلبي، ايثار ، مقاومت و علاقه مندي به آرمان هاي الهي باشد از اين رو مي تواند در برابر يك ارتش قوي ايستادگي كند.
امروز روحيه شهادت طلبي و ايثار در نبرد نامتقارن و ناهمتراز عاملي است براي برتري ما عليه دشمنان چرا كه از نظر تكنولوژي ما قابل مقايسه با دشمنان نيستيم ولي آنچه در ما وجود دارد همين روحيه شهادت طلبي، ايثار، استقامت و فداكاري نسبت به آرمان هاي ديني و انقلابي است و اين امر از ما قدرتي درست كرده كه بزرگترين قدرت ها از مقابله با ما وحشت و ترس دارند.

* حيات: نقش رسانه ها در ترويج فرهنگ ايثار و شهادت چيست؟
رسانه ها بسيار نقش موثر و تاثير گذاري در ترويج اين فرهنگ دارند. رسانه ها همواره به دو بخش مستقيم با رسانه ها گرم مانند منبر و محراب كه مستقيما با مردم در ارتباط هستند و رسانه هاي غير مستقيم يا سرد شامل رسانه هاي ديداري، نوشتاري و شيشه اي كه نقش فراگيرتري نسبت به ساير رسانه ها دارند تقسيم مي شود.
به طور خاص صدا و سيما در بازسازي و الگوسازي حماسه ها نقش تعيين كننده اي دارد. امروز راه مقابله با رسانه ها و تهاجمات فرهنگي دشمنان تقويت دين باوري و افزايش روحيه ايثار و شهادت طلبي در جامعه است كه رسانه ها بايد در اين امر نقش اول را ايفا كنند.

* حيات: در آخر اگر صحبتي مانده است كه لازم مي دانيد بيان شود بفرماييد؟
با تشكر از شما باز هم در آخر، حرف بنده اين مساله است كه بايد از تجربه گذشته به عنوان چراغ راه آينده استفاده كرد. ما با تكيه بر ايمان و اطاعت كامل از رهبري توانستيم بزرگترين موانع را برداريم و پيروز شويم. امروز حضور اصولگرايان در عرصه هاي حاكميت كشور توانسته است نقش بسيار تعيين كنده اي در مقابله با توطئه ها دشمنان و بازگشت به خط امام (ره) و منويات رهبر معظم انقلاب ايفا كنند، بر اين اساس اين تجربيات را چراغ راه آينده قرار دهيم تا انشا الله وظايف مان را به نحو احسنت در پاسداري از نظام اسلامي انجام داده باشيم.
گفتگو از عباس كلاهدوز
پايان پيام
يکشنبه 21 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات]

[مشاهده در: www.hayat.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]