تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804249117




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مولفه‌هاي قرآني زندگي ايده‌آل/ 14گفت و گو با حبيب مهكام، وكيل دادگستري و پيشكسوت قرآني/ بخش پاياني33 سال وكالت زير سايه قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مولفه‌هاي قرآني زندگي ايده‌آل/ 14گفت و گو با حبيب مهكام، وكيل دادگستري و پيشكسوت قرآني/ بخش پاياني33 سال وكالت زير سايه قرآن
گروه گزارش: در بخش نخست گفت و گو با استاد حبيب مهكام، وكيل پايه يك دادگستري و استاد پيشكسوت قرآني، وي به تشريح بيوگرافي شخصي و كاري خود پرداخت. مهكام همچنين مهمترين شرط در قبولي پرونده‌هاي وكالت را رضاي خدا عنوان كرد و بهترين ارث خانوادگيش را نظم در زندگي مي‌داند. بخش دوم گفت و گو با وي را بخوانيد.
اگر دنبال جاذبه به معناي واقعي كلمه برويم فقط بايد به اسلام توجه كنيم چون اسلام كهنه‌شدن ندارد. دستورات اسلام حيات‌بخش است و مبتني بر فطرت آدمي، دليل آن را هم در آيه 30 سوره مباركه روم بخوانيد: «فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس جميعا».

من معتقدم در اسلام انتخاب همسر دوم هيچ ارتباطي به همسر اول ندارد. البته شنيدن اين مطلب براي بانوان خيلي ثقيل است. در قانون مدني داريم «مرد هر وقت كه مي‌خواهد مي‌تواند زنش را طلاق دهد» اين مطلق است و من هم بررسي كرده‌ام و به اين واقعيت رسيده‌ام البته من طرفدار حقوق خانم‌ها هستم و معتقدم اگر پرونده‌هاي اختلاف خانوادگي را بررسي كنيم 85 درصد بلكه بيشتر مقصر در اين پرونده‌ها مردان هستند كه آقايان هم از اين حرف خوششان نمي‌آيد. اما با اين وجود حق همان است كه اطلاق اختيار و تفويض اين امر از سوي شرع به صلاح جامعه است.

* نمي‌شود اين حق شرعي براي مردان را مشمول قيود زمان و مكان دانست و مصلحت را در آن لحاظ كرد؟

آنچه عرض كردم حقي بود كه فقه به مردان داده است اما معتقدم الان اين موضوع نبايد قانوني باشد، چون در تصويب قانون عامل زمان موثر است، به عنوان مثال در عقد اجاره همين كه مدت تمام شد، عقد اجاره هم منقضي مي‌شود و رابطه استيجاري هم منقطع مي‌گردد، تا سال 1376 در كشور درباره قانون اجاره مماشات شد و عامل زمان را در نظر گرفتند چون آن مقطع اجرايي نبود و مشكلاتي ايجاد مي‌كرد اما از سال 76 به بعد به طور كامل با فقه اسلامي انطباق دارد. برگرديم به مطلب خودمان، الان اگر مردي بخواهد زن دوم بگيرد شروطي قانوني دارد كه مقيد به شرايط زمان و مقتضيات است اما به عنوان يك حقوقدان عرض مي‌كنم كه به مرور زمان و در سال‌هاي آينده اين شرايط بايد حذف شود و به طور كامل با فقه منطبق شود.

*حبيب مهكام را با شخصيت قرآنيش چگونه تعريف مي‌كنيد؟

من اينجا هيچ گونه تعريف ندارم.

* چطور؟

به خاطر اينكه خودم هستم و نمي‌توانم راجع به خودم حرف بزنم. اگر مي‌فرموديد درباره فرد ديگري حرف بزنم بله صحبت مي‌كردم چون اين مي‌شود نشانه خودبيني. دليل قرآني هم آيه 105 سوره مائده كه مي‌فرمايد «يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم» اي مومنين به اصلاح خودتان بپردازيد.

* اگر چند تا ويژگي مثبت از خودتون بخواهيد بگوئيد چه مواردي را مي‌گوئيد؟

ويژگي مثبت نه اينكه از خودم بگويم ولي اينكه خودم هم بايد آن‌ها را رعايت بكنم و جنبه همگاني دارد عرض مي‌كنم. يكي از اين ويژگي‌ها منظم بودن است كه سعي مي‌كنم منظم باشم. بعد سعي مي‌كنم كه قرآن بر زندگي من حاكم باشد كه البته هر فرد مومن و مسلمان بايد اين ايده و هدف را داشته باشد. براي اينكه «گر تو مي‌خواهي مسلمان زيستن/ نيست ممكن جز به قرآن زيستن» كه از جمله اشعار شاعر انقلابي، اقبال لاهوري است.

* شما سال‌ها در عرصه مسابقات ملي و بين‌المللي قرآن به قضاوت پرداخته‌ايد، قضاوت در پرونده‌هاي حقوقي سخت‌تر است يا داوري در مسابقات قرآن؟

داوري در پرونده‌هاي حقوقي براي فصل خصومت است و اجراي عدالت در جهت احقاق حق براي اينكه در تعريف عدل داريم «العدل اعطاء كل ذي حق حقه» وكالت از يك ديدگاه از قضاوت هم از نظر رعايت تقوا سخت‌تر است براي اينكه «وكالت گر دهد تغيير حالت/ عجب چيز بدي باشد وكالت» وكالت در معارف اسلامي تعريفش اين است كه وكيل كسي است كه مصالح طرف را به منافع خودش ترجيح دهد اما داوري در مسابقات قرآن براي فصل خصومت نيست براي تشخيص امتياز و برتري‌ها است. اين است كه در اين مقام داوري هم سخت است و هم دقت بيشتري مي‌خواهد. ولي با آن داوري قياس مع‌الفارق است.

* شروع برنامه‌هاي قرآنيتون از كي بود و اولين جرقه چه زماني به ذهنتون خورد؟

اولين جلسه قرآني كه من به عنوان قرائت قرآن شركت كردم در مراغه بود. در هيئت تبريزي‌ها. اين هيئت يك سرپرست و رئيس داشت به اسم حاج غلامعلي توكلي(ره). يك مغازه‌دار بود و معتمد شهر يعني به اين معنا كه هر كس در شهرباني آن موقع كاري داشت و آقاي توكلي صلاحيت ايشان را تائيد مي‌كرد، شهرباني قبول مي‌كرد. تنها شخصي بود كه مورد اعتماد دستگاه بود . ايشان استاد قرآن بود و تفسير عالي مي‌گفت و مغز سياسي قوي‌اي هم داشت. من يك روز صبح جمعه رفتم جلسه ايشان و گفت قرآن بخوان. ديد نمي‌توانم بخوانم دو سه آيه كوچك را خواند و گفت با من بخوان و من هم دست و پا شكسته خواندم. گفت بارك الله عجب قرآن خوبي با اينكه من با اشتباهات زيادي خواندم.

بعد از جلسه رفتم قنادي پدرم. دو ساعت بعد دو نفر از همين هيئت آمدند مغازه ما و به پدرم گفتند به‌به حاج آقا پسرت چقدر خوب قرآن مي‌خواند و عجب قرآني خواند و ما را تشويق كردند. بناي قرآني من از همانجا گذاشته شد و وقتي در سال 45 آمدم تهران رفتم جلسه قرآن استاد بزرگوار حاج آقا «محمدعلي عزيزي» كه جله خوبي داشتند و ايشان به گردن من حق استادي دارند. ايشان بيشتر ما را جذب كرد و تشويق مي‌كرد و ايرادات ما را مي‌گرفت. همزمان با آن هيئت، هيئت ديگري براي مراغه‌اي‌ها بود كه بنيانگذارش حاج آقا صدر بودند. ايشان مي‌ديد كه من استعداد دارم در كنار قرائت به من گفت: گلم(به تركي گلوم) تو شروع كن به سخنراني. گفتم نمي‌توانم گفت مي‌تواني. مرا تشويق كرد و حوصله به خرج داد و من دست و پا شكسته سخنراني كردم و از سال 1349 تا حالا به طور مستمر و مدام توفيق دارم در تبليغات قرآني باشم و سخنراني مي‌كنم. اين نتيجه بحثمان باشد كه اين صحبت‌ها درس اخلاقي دارد كه اساتيد را فراموش نكنيم.

* به چه سبكي قرائت مي‌كنيد؟

من به سبك خاص تقليدي نمي‌خوانم و از ابتدا سعي كرده‌ام مستقل باشم. منتهي از اساتيد محترم مرحوم منشاوي، مرحوم عبدالباسط و مصطفي اسماعيل الهام مي‌گيرم و خودم هم مايه‌هايي مي‌گذارم.

* داوري مسابقات قرآن را از چه سالي شروع كرديد؟

از سال 1360 توفيق همكاري با سازمان اوقاف را پيدا كردم و تا الان هم همكاري دارم و تجربياتي دارم كه دوست دارم بعضي‌هايش را مطرح كنم. يك قرآني بايد هنر تلاوت داشته باشد. هنر تلاوت لازمه‌اش اين است كه مقامات و نغمات عربي را بداند. كامل خواندن يك مقام امر مسلمي است كه استادان بر آن اصرار دارند. قاري براي اينكه بتواند مقامات و نغمات را به خوبي پياده كند درست است كه ريزه‌كاري‌هاي اين فن لازمه اجراي آن است ولي آشنايي با آهنگ‌هاي ايراني تسلط قاري بر تلاوت را بيشتر مي‌كند. من الحمدلله آهنگ‌ها و موسيقي‌هاي ايراني را در كليت قضيه مي‌دانم و مركب‌خواني آن را هم بلدم. آن قارياني كه مقامات و نغمات عربي را مي‌دانند اگر مي‌خواهند درجه بالايي به دست آورند بايد به آهنگ‌هاي ايراني مسلط شوند تا اگر جايي سبك تلاوت از دستش در رفت تسلط بر آهنگ ايراني باعث مي‌شود تا بتواند آن را جمع كند. اين است كه سفارش مي‌كنم قاريان ما هر دو را بايد ياد بگيرند البته مشروط بر اينكه به غنا كشيده نشود.

* رئوس مورد تاكيد قرآن در امر قضاوت را تا چه حد در قضاوت‌هايتان مي‌گنجانيد؟

سوره مائده چهار تا آيه درباره داوري و قضاوت دارد. قضاوت بايد منطبق باشد بر«ما انزل الله» اگر غير از اين باشد تبعات سوئي دارد و به فسق و ... منجر مي‌شود. البته در داوري مسابقات قرآن هم اين قضيه بايد وجود داشته باشد. صائب تبريزي مي‌گويد: اگر كوه گناه ما به محشر سايه اندازد/ نبيند هيچ مجرم روي خورشيد قيامت را/ عدالت كن كه در عدل آنچه يك ساعت به دست آيد/ ميسر نيست در هفتاد سال اهل عبادت را

من هم سعي مي‌كنم اين مسايل را رعايت كنم.

* جايي در مقام قضاوت و داوري بوده است كه در انتقال كلام خداوند به سختي بيفتيد؟

بله. بعضي مواقع. مثلا در مسابقات قرآن اتفاق افتاده است بخصوص جايي كه آئين‌نامه ساكت است. در بحث وكالت هم دو امر خيلي سرنوشت‌ساز است، يكي ذيحق بودن موكل، دوم حق‌الوكاله كه وكيل را تطميع نكند كه تقوا را ناديده بگيرد. اگر انسان اين كف نفس را داشته باشد وكالت كار بسيار خوبي است.

* شما علاوه بر فعاليت‌هاي گوناگون دو هنر ديگر هم داريد يكي مجري‌گري برنامه‌هاي قرآني و ديني و ديگري هم بهره‌مند بودن از هنر خوشنويسي. در اين موارد هم توضيح مي‌دهيد؟ بله من از سال 1361 كه داور مسابقات بودم و هستم مجري‌گري هم مي‌كنم و تمايل دارم مقداري از تجربياتي را كه در اين زمينه كسب كرده‌ام و محصول فعاليتم از سال 60 تا حالا است را بازگو كنم كه فكر مي‌كنم انشاء الله مفيد باشد.

* بفرمائيد؟

يكي اينكه مجري بايد قاري قرآن باشد و آشنايي نسبي هم با موضوعات تاريخي و ديني بخصوص تاريخ اسلام داشته باشد، علم صرف و نحو قرآن را بداند، برخي از آيات قرآن را به صورت كاربردي در حفظ داشته باشد تا در فواصل بنا به مقتضيات بيان كند و به آن استناد كند، مجري بايد داراي حافظه قوي، نكته‌سنج، تيزبين و حاضر جواب باشد، احاديث و روايات اسلامي را مجري بايد در حفظ داشته باشد و يا در دفتر داشته باشد و از آن‌ها استفاده كند چون در مكتب ما استناد به قرآن بايد در كنار اهل‌بيت(ع) باشد، مثلا در قرآن آيه‌اي داريم درباره روش وضوگرفتن كه اگر فرمايش امام صادق(ع) را كنار اين آيه نگذاريم خود آيه كافي نيست و رفع اشتباه نمي‌شود، مجري بايد اشعار ادبي، تاريخي، سياسي و اجتماعي و ... را يا در حفظ داشته باشد و يا يادداشت كرده باشد تا از آن استفاده كند، مطلب ديگر اين كه مجري بايد قدرت بيان، صبر و حوصله و متانت داشته باشد و براي مخاطب اشباع علمي ايجاد كند و مخاطب را تغذيه علمي كند.

* در مورد خوشنويسي نفرموديد؟

اين يكي از تفضلاتي است كه خداوند به بنده داشته است. من از چهارم ابتدايي علاقه‌مند شدم و الان هم گاهي خودم را با آن مشغول مي‌كنم كه اين بسم الله(اشاره به بسم الله الرحمن الرحيم كه استاد با خط زيبا نوشته و روي ميز كارش قرار داده است) نمونه كار من است.

* سخن پاياني؟

اگر اجازه بدهيد مي‌خواهم سخنم را با توصيه‌اي به جوانان پايان دهم؟

در روايات داريم«اكرموا اولادكم» يا «عليكم بالاحداث» يعني فرزندانتان را تكريم كنيد و جوانان را جدي بگيريد و به آنان توجه كنيد. اين وظيفه والدين است ولي توصيه‌اي هم به جوانان دارم و آن اين است كه آيه 20 سوره زمر مي‌فرمايد: «فاقرءوا ما تيسر منه» قرآن را آنقدر كه برايتان ميسر است بخوانيد. «بخوان قرآن كه دل آرام گيرد/ بخوان تا جان زجانان جان گيرد» توصيه مي‌كنم جوانان و نوجوانان تا مي‌توانند با قرآن انس بگيرند و آن را بخوانند اگر مي‌خواهند به سعادت برسند.

گفت و گو از علي فرج‌زاده
 شنبه 20 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن