واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: بحران مالي اولين نشانه هاي سقوط نظام سلطه امريكا را اشكار كرد
تهران/ واحد مركزي خبر/ اقتصادي 87/07/20
خبرگزاري فرانسه امروز شنبه در گزارشي به قلم لوئيس ترورس دلا لوسا از نيويورك نوشت ديدگاه امريكائيها، دشمنان و دوستان انها در قبال بحران مالي وخيم كه در هفته هاي اخير گريبانگير اقتصاد امريكا و بسياري از قدرتهاي اقتصادي بزرگ در اروپا و اسيا شده است، كاملا متفاوت است اما واقعيت اين است كه اين بحران اولين نشانه هاي پايان سلطه گري امريكا را بر جهان نشان مي دهد.
در شرايطي كه ارتش امريكا كه شمار قابل توجهي از نيروهاي خود را در عراق و افغانستان مستقر كرده است در تحقق اهداف و اجراي برنامه هاي خود با مشكلاتي جدي روبرو است اقتصاد امريكا نيز با يكي از وخيم ترين بحرانهايي كه از سال هزار و نهصد و بيست و نه در تاريخ اين كشور سابقه نداشته روبرو شده است و اوضاع نابسامان اقتصاد اين كشور كه پيامدهاي منفي زيادي بر اقتصاد ديگر كشورها گذاشته
موجب شده است كارايي نظام ليبراليسم به طور جدي زير سوال برود.
در اين ميان امريكائيها ضمن كم اهميت شمردن بحران مالي كنوني، همچنان بر قدرت و جايگاه اقتصاد كشورشان در جهان تاكيد مي كنند، اما مخالفان و دشمنان امريكا اين بحران را نشانه پايان سلطه جويي امريكا مي دانند. سومين گروه نيز دوستان و متحدان امريكا هستند كه با مشاهده اوضاع اشفته و نگران كننده كنوني
در جهان، درباره سرنوشت نظام اقتصادي خود و بازار جهاني عميقا به فكر فرو رفته اند.
از كاراكاس گرفته تا تهران، بسياري بر اين عقيده اند كه بحران مالي كنوني به معناي سقوط امپراطوري امريكاست. متحدان كاخ سفيد نيز در اين بحران، نشانه هاي ظهور يك جهان چندقطبي را مي بينند كه با توجه به قدرت روز افزون برخي كشورهاي نوظهور اقتصادي از قبيل چين، برزيل و هند تعادل بيشتري پيدا مي كند.
پيير اشتاينبروك، وزير دارايي المان، دو هفته پيش در اظهاراتي بي سابقه و جسارت اميز اعلام كرد شرايط كنوني در اقتصاد و نظام مالي جهان نشان مي دهد كه امريكا به زودي موقعيت خود را به عنوان يك ابرقدرت در نظام مالي بين المللي از دست خواهد داد و يك نظام چند قطبي در جهان ايجاد خواهد شد. وزير دارايي المان
با بيان اين سخنان يك تابوي چند ساله را شكست.
جان گري سياسمتدار انگليسي با انتشار مقاله اي در روزنامه انگليسي آبزرور نوشت جامعه جهاني در حال حاضر به يك مرحله ژئوپليتيكي تاريخي رسيده است و در اين مرحله تغيير وضعيت قدرت در عرصه بين المللي اجتناب ناپذير به نظر مي رسد. اين سياستمدار انگليسي تاكيد كرد دوره سلطه امريكا بر نظام جهاني كه پس از جنگ جهاني دوم اغاز شده بود به پايان خود نزديك مي شود.
با اين وجود در شرايطي كه گفته مي شود يك نظام جديد در جهان در حال شكل گرفتن است واكنشها به اوضاع اشفته نظام مالي جهان نامشخص و مبهم است. برخي از كارشناسان امور اقتصادي و مالي بر اين عقيده هستند كه امريكا همچنان سلطه خود را بر نظام جهاني حفظ خواهد كرد اما همين كارشناسان هم به اين مسئله اذعان دارند كه امريكا از اين پس نخواهد توانست به تنهايي بر جهان سلطه داشته باشد.
در دوره كنوني، در فهرست ثروتمندان بزرگ جهان شمار امريكائيها نسبت به گذشته كاهش يافته و در عوض تعداد روسها، هنديها يا مكزيكيها افزايش يافته است.
نيكولاس برنز، سخنگوي پيشين وزارت امور خارجه امريكا كه در حال حاضر به عنوان استاد علوم سياسي بين المللي در دانشگاه هاروارد در شمال شرقي امريكا تدريس مي كند مي گويد بدون ترديد امريكا هنوز هم قدرت برتر است. وي مي افزود قدرت نظامي و نفوذ سياسي امريكا در جهان رقيب ندارد و اين كشور همچنان اولين قدرت اقتصادي جهان باقي خواهد ماند و امتيازها و برتريهايي را كه در زمينه هاي مختلف از جمله ظرفيت نواوري، بيوتكنولوژي و نانوتكنولوژي دارد حفظ خواهد كرد.
اين مسئول سابق وزارت امور خارجه امريكا به اين مسئله اعتراف كرد كه باراك اوباما و جان مك كين ، دو نامزد حزب دموكرات و جمهوري خواه امريكا در انتخابات رياست جمهوري اينده اين كشور، در اخرين مرحله از مبارزات تبليغاتي خود، بحران مالي و راههاي مناسب براي مهار ان را به يكي از موضوعات اصلي مبارزات خود تبديل كرده، و اين بحران را به مهمترين نگراني راهبردي امريكا تبديل كرده اند.
نيكولاس برنز كه يك سياستمدار كاركشته به ويژه در امور سياسي مربوط به منطقه امريكاي شمالي به شمار مي رود افزود چالش بزرگ رئيس جمهور اينده امريكا اين است كه چگونه سياست جهاني امريكا را به طور موثرتر به اجرا بگذارد و در عين حال متحدان واشنگتن را در قاره هاي مختلف جهان حفظ كند.
به اين ترتيب بايد گفت امريكا براي اينكه بتواند برتري خود را در جهان حفظ كند بايد بيش از پيش با ديگر قدرتها به ويژه در چارچوب عضو سازمان ملل متحد گفتگو كند.
سخنگوي پيشين وزارت امور خارجه امريكا خاطر نشان كرد ما براي مقابله با مشكلات بزرگ در عرصه اقتصاد جهان، ريشه كني تروريسم و كاهش پيامدهاي ناشي از تغييرات ناگوار اقليمي به يك شبكه چندجانبه بسيار قدرتمند نياز داريم.
بازگشت امريكا به چندجانبه گرايي به معناي پايان "دكترين بوش" است. اين دكترين كه بر اساس ان ابرقدرت جهان يعني امريكا، براي اجراي سياست خارجي خود نيازي به ديگران ندارد دست پخت جرج بوش پسر، رئيس جمهور كنوني امريكا، است.
بحران مالي كنوني در اقتصاد امريكا و تبعات منفي ان اجماع دولتمردان امريكا را درباره نظام ليبراليسم كه امريكا از طريق سازمانهاي مالي و پولي بين المللي به ويژه صندوق بين المللي پول و بانك جهاني از ان حمايت مي كند، بيش از هر زمان تضعيف كرده است.
كشورهايي كه شصت و چهار سال پيش صندوق بين المللي پول را در بريتون وودز راه اندازي كردند پيش از هر چيز قصد داشتند يك چارچوب مشخص و مناسب براي همكاري و مشاركت اقتصادي در جهان ايجاد كنند تا از تكرار بحرانهاي اقتصادي بزرگ از قبيل ركود اقتصادي گسترده و عميق كه در اواخر دهه هزار و نهصد و بيست جلوگيري كنند اما اكنون در مسير خود به يك مشكل بزرگ برخورد كرده اند. كارشناسان مي گويند بحران مالي كنوني فرصت مناسبي را فراهم كرده است تا صندوق بين المللي پول يك بار ديگر موقعيت و كارايي خود و همچنين مشكلات و محدوديتهاي خود را در كانون مباحثات و گفتگوها قرار دهد. اين در شرايطي است كه اين نهاد مالي بين المللي در سالهاي اخير با انتقادهاي شديدي روبرو بوده و برخي از منتقدان انرا به فرسودگي و ناكارامدي متهم كرده اند.
كارشناسان مي گويند بحران نظام مالي جهان به همه نشان داد كه مسئوليتها و اختيارات صندوق بين المللي پول بايد در اينده گسترش يابد تا امكان انرا داشته باشد كه بتواند درباره خطراتي كه نظام مالي جهان را تهديد مي كند به جامعه بين المللي هشدار دهد و تدابير موثري براي جلوگيري از سرايت بحران اتخاذ نمايد. براي اولين بار از سال هزار و نهصد و چهل و چهار مسئولان صندوق بين المللي پول سوالهايي را درباره نقش و عملكرد اين نهاد بين المللي در عرصه جهاني مطرح كرده اند. بسياري از كشورهاي جهان از جمله اعضاي گروه بيست كشور نوظهور اقتصادي بر اين عقيده هستند كه روند انتصاب رئيس بانك جهاني و مدير كل صندوق بين المللي پول بايد در چارچوبهاي قانوني شفاف و باز صورت گيرد و امريكا و كشورهاي اروپايي نبايد انحصار اين انتصابها را در اختيار داشته باشند. بسياري از اعضاي اين دو نهاد مالي بين المللي بر اين عقيده هستند كه اين رسم كهنه و توجيه ناپذير كه دولت امريكا بدون توجه به نظرات ديگر كشورها رئيس بانك جهاني را تعيين ميكند و مدير كل صندوق بين المللي پول را اروپائيها منصوب ميكنند امري نادرست و از لحاظ منطقي بي اساس است. اين رسم از زمان تاسيس اين دو نهاد مالي بين المللي در سال هزار و نهصد و چهل و چهار در بريتون وودز همچنان برقرار است.
اوضاع مالي امريكا به اندازه اي وخيم است كه حتي اقدام دولت جرج بوش در ملي كردن بخشي از نظام مالي اين كشور نتوانست وضع نابسامان وال استريت را بهبود بخشد. در اين اوضاع، برخي كارشناسان و مسئولان برخي كشورها كه به سياستهاي صندوق بين المللي پول اعتماد نمي كردند چندان از شرايط به وجود امده ابراز تعجب نكردند.
حتي برخي از كارشناسان در پاسخ به سوالات و ابهامات موجود در بازار سخنان جسارت اميزي به زبان اوردند. ريموند لوتا سياستمدار ماركيسيت و نويسنده كتاب " امريكا در سراشيبي سقوط" معتقد است بحران كنوني به طور انفجاري و غير قابل پيش بيني به سراسر جهان سرايت خواهد كرد. وي معتقد است ابعاد و دامنه طرح نجات اقتصادي دولت بوش براي كمك به بانكهاي در خطر ورشكستگي نشان مي دهد كه كل نظام سرمايه داري در جهان به خطر افتاده است.
163/106
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]