تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836332375
جامعه - روابط انساني در مدرسه
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جامعه - روابط انساني در مدرسه
جامعه - روابط انساني در مدرسه
اميرعباس ميرزاخاني:در زمينه مناسبات انساني، از برقراري روابط افراد با هم صحبت ميشود. شايد بتوان گفت كه برقراري روابط انساني مطلوب ميان افراد، يكي از مهمترين عواملي است كه آنان را براي حصول به اهداف و مقاصدشان ياري ميدهد. بر اين اساس، همه انسانها براي رسيدن به مقاصدشان به داشتن توانايي برقراري ارتباط با ساير انسانها نياز دارند كه اين توانايي را در مديريت، اصطلاحا مديريت روابط انساني مينامند. با توجه به آنكه مدرسه يك نهاد اجتماعي محسوب ميشود و از ارزشهاي فرهنگي جامعهاي كه در آن فعاليت ميكنند،تاثير ميپذيرد، موضوع روابط انساني مدير مدرسه در قالب روابط اجتماعي و فرهنگي اهميت بيشتري مييابد. توجه كاركنان، بزرگترين و مهمترين پديدهاي است كه در دهه اخير، رشد فراواني داشته است. اين جنبش نيز مانند شماري ديگر از جنبشهاي كارآمد مديريت، سودمندي و كاربرد زيادي دارد و در تمام كشورهاي صنعتي و پيشرفته جهان، به آن بهطور جدي توجه ميشود و چنين رويكردي، مباني و اصول كار با كاركنان را دچار تحولي شگرف ساخته است. انديشههاي نو، دگرگونيهاي ريشهاي كه در قلمرو مديريت منابع انساني پديد آورده، بيآنكه با مقاومتي روبهرو شود، به آرامي و آساني پذيرفته شده و راه را براي بهرهگيري بالاتر از توان تخصصي كاركنان هموار ساخته است. اگر مدير آموزشگاه يا هر سازماني، نتواند رابطهاي ميان خود و طرف مقابل ايجاد كند، هيچ اطلاعتي بهدست نميآورد. ارتباطات انساني، كليد موفقيت يا بهتر بگوييم حلال بخش اعظمي از مشكلات روابط انساني است.
تعريف روابط انساني
فالت كه يك فيلسوف اجتماعي است، روابط انساني در مديريت را اينگونه تعريف كرده است: روابط انساني عبارت است از توان برقراري ارتباط انساني با معلمان، دانشآموزان، اولياي دانشآموزان، مسوولان و. . . از طريق پذيرفتن وجود، شخصيت و ويژگيهاي افراد و همه تفاوتهايي كه احتمالا با شخص مدير دارند.
روابط انساني و اهميت آن براي مديران
روابط انساني از رابطه يا روابط مثبت و هدفداري كه ميان دو يا چند انسان وجود دارد، صحبت ميكند. روابط انساني مظهر وجود و ارزش انسانهاست و پديده رفتاري اجتماعي گروههاي انساني است كه شكل و نوع آن به عنوان وجه تمايز انسان و حيوانات به شمار ميرود. در اين مفهوم، روابط انساني عامل سازنده، تشويق كننده و اميد بخش است. هر انساني ناچار است در محيط زندگي خود به برقراري روابط متنوع دست بزند. هر كس در محيط خانواده، مدرسه، كار، تفريح، عبادت و... به برقراري روابط با ديگران نياز دارد. از ميان همه عوامل شادي و سعادتآفرين، شايد بدون گزافهگويي، برقراري روابط انساني مطلوب، عمدهترين عامل خوشبختي و موفقيت هر كسي در زندگي است. روابطه شوهر با زن و فرزندان خود، رابطه با مشتريان، رابطه راننده با مسافران، رابطه معلم با شاگردان، رابطه فرد با دوستان، رابطه كارمند با ارباب رجوع و رابطه مدير با همكاران يا زيردستان خود در ميزان موفقيت آنان امر سرنوشتسازي است. همه انسانها به داشتن توانايي برقراري ارتباط با ساير انسانها نياز دارند كه اين توانايي را اصطلاحا، مديريت برقراري روابط انساني مينامند. اهميت و حساسيت ايجاد روابط انساني، را به عنوان يك دانش مطرح ميسازند اما در واقع علاوه بر اطلاق دانش و روابط انساني بايد به عنوان يك هنر و مهارت نگريست. ايجاد روابط انساني به ظرافتها و شيوههاي خاصي نياز دارد كه علاوه بر دانش، هنر، مهارتهاي ويژهاي در شرايط زماني و مكاني خاص ميطلبد. با آنكه نياز به مديريت روابط انساني در همه برخوردهاي انساني مشهود است، اما نياز به آن در سازمانهاي اداري، آنگونه كه بايد درك نشده است. روابط انساني آنقدر اهميت دارد كه بسياري از صاحبنظران علم مديريت، مديريت را علم، هنر يا فن برقراري روابط با انسانهاي داخل سازمان تعريف ميكنند. در يكي دو دهه اخير، اصطلاح روابط انساني را برخي انديشمندان علم مديريت با مفهوم ديگري با عنوان «رفتار سازماني» مترادف دانستهاند. اما حقيقت اين است كه رفتار سازماني به مطالعه رفتار در حالت واقعي آن و به همان صورت كه در سازمان رخ ميدهد، ميپردازد و دلايل به وجود آورنده آن را توضيح ميدهد. رفتار سازماني، در حد يك علم، از قضاوتهاي ارزشي ميپرهيزد، ولي روابط انساني از يك بار ارزشي و انساني برخوردار است و درباره درستي يا نادرستي رفتارها و روابط، به ارزشيابي و انتقاد ميپردازد. روابط انساني مفهوم وسيعي دارد هر نوع رابطهاي ميان افراد و در همه محيطها و موفقيتها را در بر ميگيرد. ارتباطات رسمي، غيررسمي، تجارتي، اجتماعي، حكومتي، فرهنگي و آموزشي ميان افراد و گروهها و جوامع، روابط انساني نام دارد. اما رفتار سازماني واژه بسيار محدود و باريكي است كه به عنوان يك رشته علمي در پي درك، توضيح و پيشبيني رفتار در محيط سازمانهاي رسمي است.
نظريههاي مختلف در رابطه با روابط انساني
در رابطه با روابط انساني نظريههاي مختلفي وجود دارد كه به توضيح برخي از آنها ميپردازيم. ديويس ميگويد: «تفاوت رفتار سازماني و روابط انساني مانند تفاوت آسيبشناس و پزشك است، آسيبشناس در پي درك و شناخت برخي بيماريهاي انسان است. ولي پزشك از اين دانش براي نتيجهگيري بهتر و بهبود و بهسازي استفاده ميكند. دانش روابط انساني را بايد به كارگيرنده همه علوم رفتاري دانست كه آن علوم را بهطور علمي و در تعامل افراد با يكديگر به كار ميگيرد. اين علم كاربردي، در راه رسيدن به اهداف خود از روانشناسي، جامعهشناسي، انسانشناسي، علم سازمان و مديريت، علم معاني و بيان، منطق و ارزششناسي بهره ميگيرد. ريس و برندت در كتاب روابط انساني اثربخش گفتهاند: روابط انساني، در مفهوم وسيع آن، همه انواع تعاملات ميان مردم و تعارضات، كوششهاي معاضدتآميز و روابط گروهها را در بر ميگيرد. روابط انساني با اعتقادات، نگرشها و رفتارهايي كه سبب كشمكشهاي ميان فردي ميشود و با زندگي مشخص ما و همه موفقيتهاي كاري، ارتباط دارد. از روابط انساني تعريف نسبتا زيادي شده است كه نكته جالب و تقريبا مشتركي كه فيفتر و شروود، ديويس، مهراسا و پرهيزكار ارائه دادهاند وجود دارد. مسئله پذيرش فرد يعني، پذيرش ارزش، اهميت و حق زيستي او ميباشد. در اين تعاريف سعي شده است از طريق دادن آزاديعمل، شناسايي فرد به عنوان يك شخص با تمام تفاوتها و خصوصيات فردي، درك قابليتها و شركت دادن او در تصميمگيريها، بر ميزان علاقه فردي افزوده گردد و از بيتفاوتيهاي احتمالي جلوگيري شود.
روابط انساني در يك سازمان آموزشي از نظر دكتر سيدمحمد ميركمالي
فرآيند برقراري، حفظ و گسترش رابطه هدفدار، پويا و دوجانبه بين اعضاي يك سيستم اجتماعي ( مدرسه ) است كه با تامين نيازهاي منطقي و اجتماعي و رواني فرد و گروه، سبب تفاهم، احساس رضايت و سودمندي متقابل و به وجود آوردن زمينههاي انگيزش و رشد و تسهيل رسيدن به اهداف سازمان آموزشي ميشود. بنا به تعريف فوق بر مديريت آموزشي فرض است كه اگر در مدير كار ميان او و همكارانش رابطه دوجانبه زنده و با هدف سازندگي وجود ندارد، اين رابطه را به وجود آورد و چنانچه تا حدودي اين رابطه وجود دارد، آن را توسعه دهد. رابطهاي هدفدار، پويا و دوجانبه، رابطهاي است كه بر اساس نيازها و شرايط طرفها و سازمان از كيفيت و قوت لازم برخوردار باشد. در عين حال اين رابطه بايد براي دو طرف قابل استفاده و سودبخش باشد. رابطه انساني ميان دو فرد يا دو گروه، رابطهاي است كه در آن دو طرف احساس كنند كه نيازهاي اجتماعي و رواني آنها تامين ميشود. هر مديري بايد در درجه نخست از خود بپرسد كه آيا توان پذيرفتن ديگران را - آنچنان كه هستند - دارد يا خير؟ آيا براي ديگران حق زيستن و اظهار وجود قائل است؟ آيا ميداند كه هر انساني يك موجود منحصربهفرد است و از تواناييها و استعدادهاي متفاوتي برخوردار است و هيچ دو نفري صد در صد مانند يكديگر نيستند؟ اگر مديري نتواند معلمان، دانشآموزان و كارمندان خود را آنگونه كه هستند، بپذيرد و خود و خواستهها و خصوصيات شخص خود را محور مقايسه و پذيرش آنان قرار دهد، هرگز نميتواند با ديگران رابطه مستمر و سودمندي برقرار كند. زندگي همه انسانها از يك فرآيند كلي و از مراحل كوچكتر تشكيل ميشود. به عنوان مثال، دوره كودكي يك مرحله از مراحل زندگي انسان است كه در آن بازي و رشد جسماني اهميت زيادي دارد. دوره نوجواني و جواني نيز مراحل ديگري از زندگي انسان است كه ويژگيهاي خاص خود را دارد. در عين حال هر كودك، نوجوان يا جوان، علاوه بر نيازهاي مشترك هر مرحله زندگي خود، داراي ويژگيهاي خاص خود نيز هست كه او را از ديگران جدا و متمايز ميسازد. عامل اصلي اين تفاوتها استعدادها يا نيروهاي بالقوه ويژه هر فرد است. هيچ مدير آموزشي نميتواند ادعا كند كه مدير آموزشي خوبي است، مگر آنكه نيازهاي مشترك مراحل مختلف زندگي انسان و مخصوصا مرحله مقطع تحصيلي تحت مديريت خود و استعدادهاي خاص افراد را بشناسد. از طرف ديگر وسايل، امكانات لازم و لوازم تامين، شكلگيري و شكوفايي آنها را فراهم سازد. يكي از صاحبنظران، وظيفه مدير را فراهم ساختن و به وجود آوردن محيط كار سازمانيافته ميداند. در چنين محيطي، نيازهاي همه انسانها شناسايي ميشود و سرانجام به درجه تحقق و تامين ميرسد. وي معتقد است، محيط بايد از جوي آرامشبخش و نسبتا آزاد و قابل آزمايش و استفاده برخوردار باشد تا فرد بتواند بدون احساس موانع سخت و درهم شكننده بهطور طبيعي رشد كند. يك اجتماع سالم به شاعر نياز دارد، به سرباز نياز دارد، به بانكدار نياز دارد، به ورزشكار و معدنچي نياز دارد، يك اجتماع كاملا همگن كه افراد آن واقعا شبيه به يكديگر باشند، جامعهاي نفرتانگيز، بيثبات، كمدوام و وحشتناك خواهد بود. بياييد به خاطر گوناگون بودنمان شكرگزار باشيم. بزرگترين وظيفه مديريت آموزشي، تشخيص اين تفاوتها و احترام به آنها و زمينهسازي براي شكوفايي و رشد آنهاست. رفتار و روابط انساني در مدرسه همين تشخيص، احترام و زمينهسازيهاست. سازمان عبارت است از مجموعه گروههاي انساني كه اهداف مشتركي دارند. با توجه به اينكه موضوع پژوهش روابط انساني است در ميان مهارتهاي سهگانه مديريتي به توضيح مهارت انساني ميپردازيم اين مهارتها عبارتند از: 1 - مهارت فني 2 - مهارت انساني 3- مهارت ادراكي
مهارت انساني
توانايي و قدرت تشخيص در زمينه ايجاد محيط تفاهم و همكاري و اجراي كار توسط ديگران فعاليت موثر به عنوان عضو گروه، درك انگيزههاي افراد و تاثيرگذاري بر رفتار آنان را مهارت انساني گويند. مهارت انساني در نقطه مقابل مهارت فني است. يعني كار كردن با مردم در برابر كار كردن با اشيا و چيزها، داشتن مهارتهاي انساني مستلزم آن است كه شخص پيش از هر چيز خود را بشناسد، به نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشد، عقايد و افكارش برخود او روشن باشد. اعتمادبهنفس داشته باشد، به ديگران اعتماد كند. به عقايد، ارزشها و احساسات آنان احترام بگذارد، آنان را درك كند، از تاثير گفتار و كردار خويش بر ديگران آگاه باشد و بتواند محيط امن و قابل قبولي براي جلب همكاري ديگران فراهم سازد. مهارتهاي انساني به آساني قابل حصول نيستند و فنون و روشهاي مشخصي ندارند، امروزه دانش علمي در قلمرو روانشناسي، روانشناسي اجتماعي، مردمشناسي، تجربه و كارورزي در شرايط گروهي و اجتماعي، بهطور غيرمستقيم زمينه دستيابي به مهارتهاي انساني را فراهم ميسازد.
فرآيند ارتباط
براي آنكه روابط انسانها به نحو مطلوب برقرار شود و افرادي كه در تماس با هم قرار دارند، منظور يكديگر را بفهمند، لازم است اجزايي را، كه در فرآيند ارتباط دخيلاند، مورد توجه قرار دهند. اين اجزا عبارتند از:
1- عقيده يا فكري كه بايد منتقل شود (پيام)
2- وسيله ارتباطي كه از طريق آن عقيده يا فكر (پيام) منتقل ميشود. مانند زبان گفتاري يا نوشتاري، نشانهها، تصاوير، اعداد و ارقام، ايما و اشاره، حركات رفتاري و... كه براي مخاطب قابل تشخيص و درك باشند.
3- انتقال پيام به وسيله گيرنده
4- دريافت پيام به وسيله گيرنده
5- درك پيام به وسيله گيرنده
6- اطلاع از تاثيرگذاري كه پيام در گيرنده داشته است.
شاخصهاي روابط انساني مطلوب
1- درك نيازها و استعدادها و مشكلات ديگران و كوشش براي تامين، شكوفايي و حل آن
همه معلمان، دانشآموزان و حتي اوليا به عنوان انسان داراي نيازهايي هستند كه بهنجاري و سلامت آنها به تامين اين نيازها بستگي دارد. انگيزه و ميل به كار و مسووليتپذيري انسانها، با نيازهاي آنها رابطه مستقيم دارد. هر قدر كه ميان كار و نيازهايش همخواني و سازگاري بيشتري احساس كند، تحرك بيشتري از خود نشان خواهد داد، كوشش براي شناخت نيازها و تامين آنها از وظايف اساسي مديرآموزشي است. از آنجا كه كودكان، نوجوانان و جوانان به نسبت تجربه كمتري دارند و كمتر آيندهنگر هستند، بايد مسائل درسي، امر مدرسه و تكاليف چنان مطرح شود كه در زمان حال نيز فوايد هر موضوع براي آنها قابل درك باشد و بتوانند آن را با نيازهاي خود تطبيق دهند. از سوي ديگر، معلمان و دانشآموزان و حتي اوليا، در زندگي فردي و اجتماعي خود با مسائل و مشكلاتي روبهرو ميشوند كه ممكن است تا حدودي زندگي شغلي و تحصيلي آنها را تحتالشعاع قرار دهد يا آن را مختل سازد. گذر از موانع و مشكلات زندگي، گهگاه به صبر و بردباري و كمك ديگران نياز دارد. گاهي اوقات، با اندكي ملاحظه، توجه وكمك ميتوان مشكل كارمند يا دانشآموزان را حل كرد. يك مدير آموزشي مسوول كسي است كه از طريق معلمان و اوليا يا ساير كاركنان، به نحو مقتضي از مشكلات دانشآموزان آگاه شود و چنانچه علائم يا رفتارهاي ناخواسته يا نابهنجاري از دانشآموزي مشاهد كرد، پيش از هر اقدام يا تصميمي، نسبت به بررسي جوانب امر و دلايل احتمالي مشكل به بررسي و تجزيه و تحليل بپردازد.
2- دوست داشتن ديگران
يكي از موضوعات بسيار حساس در همه مديريتها و به ويژه در مديريت آموزشي كه تا حدودي بحث كمتري در مورد آنها شده و توانسته است توجه و حساسيت مديران را برانگيزد مسئله توان و مهارت دوست داشتن معلامان و دانشآموزان است. اصولا تا كسي نگرش مثبتي نسبت به انسانها در كل و نيروهايي كه با آن كار ميكند نداشته باشد، مدير خوبي نخواهد شد. همانگونه كه رمز موفقيت در مديريت، موفق شدن در كاركردن با انسانها و نيز دوست داشتن همكاران و انسانهايي است كه با آنها كار ميكنيم. مدير بايد نسبت به همكاران خود نوعي علاقه و خيرخواهي داشته باشد و آنها را از صميم دل دوست بدارد. تا زماني كه كسي را به دلايلي دوست نداشته باشيم نميتوانيم با او ارتباط برقرار كنيم. علي (ع) در فرمان بزرگ خود به مالك اشتر، به او توصيه فرمود: اي مالك قلب خود را از مهرباني و گذشت نسبت به زيردستان يا رعايا پركن و به آنها دوستي و محبت كن و به آنها لطف و عنايت داشته باش، معني ديگر اين سخن آن است كه اگر شخصي در موضع موقعيت مديريت قرار گيرد، بايد دوست داشتن مردم را تمرين كند و گرنه لايق مديريت نيست و در كار خود موفق نخواهد شد. دوست داشتن در مديريت آموزشي و آموزش، مفهوم ژرفي دارد. تا، كسي نتواند كودكان يا نوجوانان را دوست داشته باشد، در آنها نفوذ نخواهد كرد. بچهها از افراد بيگانه و غريبه فرار ميكنند و به آنچه خوشايند و خوشمنظر باشد، روي ميآورند. كودكان به كسي ميگرايند كه آنها را دوست داشته باشد. اين دوستي هم جنبه ظاهري و هم جنبه باطني دارد. رسول گرامي اسلام (ص) تاكيد فراواني بر مهر ورزيدن به كودكان و دوست داشتن آنها داشت و ميفرمود: كودكان را دوست بداريد و با آنها رحيم و مهربان باشيد.
3- خوب گوش دادن و پذيرش افراد
خوب گوش دادن و خوب شنيدن از اساسيترين عوامل ارتباط در برقراري روابط انساني است كه بسياري از مشكلات سازماني و عصابنيتها با خوب گوش دادن به درد دلها و مشكلات افراد حل ميشود. مديري كه توانايي تحمل ديگران را نداشته باشد و نتواند با بردباري به حرفهاي همكاران يا دانشآموزان خود گوش دهد، در برقرار كردن ارتباط موفق نخواهد شد. شايد بسياري از عقدههاي حقارت و خودنماييها با خوب گوش دادن، توجه به گفتههاي معلمان و دانشآموزان و شنيدن با گوش دل است. در اين حالت مدير سعي ميكند با تمام وجود به تمام معاني و مفاهيم كه در كلمات و جملات طرف مقابل است توجه كند. در شنيدن از درون، با تمام احساسات، هيجانات و حالات جسمي و رواني فرد توجه ميشود. با گوش دل شنيدن، كوششي براي درك نيازها و خواستههاي افراد براي پيدا كردن راهحل مناسب براي مشكلات مراجع است. خوب گوش دادن آنقدر اهميت دارد كه به عنوان يكي از روشهاي روان درماني مورد استفاده قرار ميگيرد، كارل راجرز به اين روش اعتقاد داشت و از رواندرمانگران و مشاوران ميخواست كه از اين روش استفاده كنند. اگر چه مديران، بهطور معمول رواندرمانگر نيستند، ولي در حقيقت با موارد زيادي از مشكلات عاطفي و رواني كودكان، نوجوانان و جوانان روبهرو ميشوند كه با توجه به عظمت و حساسيت مطلب لازم است كه يك روان درمانگر ماهر باشند. براي رسيدن به نتيجه مطلوب، يعني برقراري ارتباط و حل مشكلات طرف مقابل، از روش غيرمستقيم استفاده ميشود. در اين روش مدير زياد صحبت نميكند بلكه به فرد فرصت ميدهد تا حرفهاي خود را بزند و سرانجام با كمك خود او سعي ميكند راهحلهايي براي مشكلاتش ارائه دهد.
4- برقراري بهداشت رواني در محيط آموزشي
هر محيط آموزشي داراي جوي است كه ممكن است آن محيط را سرد، خشك، غيرقابل اعتماد، ترسآور يا گرم، صميمي، قابل انعطاف و حمايت كننده سازد. هر چه جو سازمان مثبتتر باشد، برقراري ارتباط و روابط انساني آسانتر خواهد بود. بالعكس جوهاي بسته، ترسآور يا منفي سبب بياعتمادي، جدايي و نفرت افراد از هم ميشود. محيط زندگي انسان نقشي اساسي در احساس خوشبختي يا تيرهبختي او دارد. اگر محيطي بتواند به فرد اعتماد به نفس بدهد و بروز استعدادها و احساسات او را ممكن سازد و در نهايت بتواند زمينههاي دستيابي به نيازهاي فرد را امكانپذير سازد، افراد احساس شادي و خوشبختي خواهند كرد. بالعكس اگر محيطي مانع رشد اعتماد به نفس فرد شود و استعدادهاي او را در نطفه خفه كند يا در او موجي از كينه، عداوت و احساس گناه به وجود آورد، در افراد احساس افسردگي، درماندگي و تيرهروزي پديد ميآيد. وجود چنين ويژگيهاي مثبت يا منفي در يك سازمان آموزشي، نشاندهنده وضع بهداشت رواني در آن سازمان است. بهداشت رواني، حالت ويژهاي از روان است كه سبب رشد و كمال شخصيت افراد در سازمان ميشود. در حقيقت، بهداشت رواني حاصل مساعد بودن زمينهها و شرايط براي زيست و رشد فرد در سازمان يا جامعه است.
پنجشنبه 18 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1634]
-
گوناگون
پربازدیدترینها