واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مي دانيم كه يكي از سرمايه هاي فطري و ذخائر طبيعي انسان (محبت ) و دوست داشتن همديگر است كه خداوند آن را در وجود انسانها قرار داده است و هر انساني مي خواهد دوست بدارد و او را هم دوست داشته باشند، اين است كه مي گويند: اساس زندگي انسانها بر پايه محبت بنا نهاده شده و هر كس محبتش بيشتر باشد زندگي او شيرين تر و لذتبخش تر مي شود.
اين است كه بعضي از بزرگان ما محبت را دين ، و دين را همان محبت معرفي كرده اند و فرموده اند:
((الدين هو الحب و الحب هو الدين)).
يعني : دين همان محبت است و محبت همان دين است.
يا اينكه فرموده اندهل الدين الا الحب )).
يعني : دين جز محبت چيز ديگري است ؟!؟
اديبان و شاعران هم محبت را معجون و خميره هر خوبي دانسته و اشعاري در اين باره سروده اند:
(شعر شعراء درباره محبت )
اديبي گويد:
از محبت تلخها شيرين شود
وز محبت مسها زرين شود
از محبت دردها صافي شود
وز محبت دردها شافي شود
از محبت خارها گل شود
وز محبت سركه ها مل مي شود
از محبت سجن گلشن مي شود
بي محبت روضه گلخن مي شود
از محبت نار نوري مي شود
وز محبت ديو حوري مي شود
از محبت حزن شادي مي شود
وز محبت غول هادي مي شود
از محبت نيش نوش مي شود
وز محبت شير موشي مي شود
از محبت سقم صحت مي شود
وز محبت قهر رحمت مي شود
از محبت مرده زنده مي شود
وز محبت شاه بنده مي شود
(محبت در دل پاك )
شعر از بهارستان بنيسي :
محبت چيست گويم نيك داني
به حرفم گوش كن با مهرباني
محبت ميوه قلب سليم است
اگر از لفظ بدست آري معاني
بدست آوردن معني ز الفاظ
تدبر خواهد و هم كارداني
بود علم محبت علم ذاتي
كه بايد ظبط گردد در نهاني
نهانت را نگهدار ز هر عيب
به هر وقت به هر دور و زماني
بكن وصلت به روح معنويت
ز جانت بگذر، يابي تو جاني
روانت را بكن پاك از پليدي
ز بدها دور باش تا مي تواني
اگر گشتي چنان مهر و محبت
بدل آيد كني روشن رواني
همين اشعار را هر وقت خواني
بخوان حمدي بياد ((داستاني ))
پس محبت خميره هر خوبي است ، بوسيله آن تلخيها شيرين و مسها زرين مي شود، و دردها بوسيله آن شفا پيدا مي كند و ناري ، نوري مي شود و ديو حوري ، پس چه بهتر كه اين سرمايه فطري و وديعه خدادادي را بيشتر از هر چيز و هر كس در خانواده خود به فعليت در آوريم و بيشتر از همه به همسر خود محبت ورزيم و به اين وسيله به زندگي خود صفا بخشيده و پايه هاي زندگي خود را با خشت هاي محبت بچينيم كه خداي مهربان اين مهر و مودت و الفت را به دل همسرها نسبت به يكديگر قرار داده چنانكه در سوره (روم ) آيه 21 مي فرمايد:
((يكي از آيات و نشانه هاي بزرگ خداوند تبارك و تعالي اين است كه همسران شما را از جنس خود شما آفريد تا با آنها انس گرفته و در كنار هم با آرامش و خوبي زندگي كنيد و براي يك زندگي مشترك خداوند مهر و محبت نسبت به همديگر در دلهاي شما قرار داد.))
با اينكه در سوره (آل عمران ) آيه 14 چنين مي فرمايد:
((محبت شهوات از قبيل دوستي زنان و فرزندان و... در نظر شما مردمان آراسته و زينت داده شد.))
و روايات زيادي هم در اين مضمون از ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين در اين باره وارد شده است :
از رسول خدا صلي الله عليه و آله ، آن حضرت فرمود:
((من از دنياي شما جز زن و عطر خوشبو چيزي دوست ندارم ، يا اينكه فرمود: نرسيد بر من از دنياي شما جز زن و عطر)).
از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ، آن حضرت فرمود:
((من از دنياي شما جز زن و عطر چيز ديگري دوست ندارم و روشني چشمم نماز است )).
از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ، آن حضرت فرمود:
((لذت من در دنيا زنان است و روشني چشمم نماز است و ريحانتين من حسن و حسين عليهماالسلام )).
از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ، آن حضرت فرمود:
((هر كس زنش را دوست دارد و اين دوستي را بر او اعلام نمايد و بگويد: من تو را دوست دارم ، اين گفته او هرگز از قلب زنش بيرون نمي رود، (در نتيجه اين كار سبب مي شود كه زنش هم او را دوست داشته و زندگي خوبي داشته باشند)).
از امام صادق عليه السلام ، آن حضرت فرمود:
((دوست داشتن زنان از اخلاق پيامبران است )).
از امام صادق عليه السلام ، آن حضرت فرمود:
((هر چه محبت همسر در قلب بنده زياد باشد فضيلت و ايمانش زيادتر مي شود)).
از امام صادق عليه السلام ، آن حضرت فرمود:
((خير زيادي (در دوستي زنهاست )).
از امام صادق عليه السلام ، آن حضرت فرمود:
((هر كس محبتش بر ما زياد باشد، زن و حلوا را هم زياد دوست مي دارد)).
از امام صادق عليه السلام ، آن حضرت فرمود:
((لذتي براي مردم در دنيا و آخرت بيشتر از لذت زنها نيست سپس آيه ((زين للناس )) را خواند)).
به كلامي از امام صادق عليه السلام ، (خوب توجه كنيد):
از امام عليه السلام سئوال شد چه چيز لذت دارد؟
فرمود: فلان و و و
سئوال شد ديگر چه ؟
فرمود: دوست داشتن و مباضعه زنان.
(توضيحي كه عمل بر آن لازم است )
توضيح : توضيحي كه در اين باره به خوانندگان داده مي شود، اين است كه (محبت ) كردن هم مثل چيزهاي ديگر معيار و اندازه معيني دارد كه اگر افراط و تفريط در آن شود نه تنها نتيجه خوبي گرفته نمي شود بلكه خود همان محبت كردن عامل خطرناكي است كه انسان را تهديد به خطر مي كند و اثرات سوئي در زندگي انسان مي گذارد، رواياتي كه در محبت كردن نسبت به زن نقل گرديد، گوياي اين است كه بايد به اندازه معين مهر و محبت در مابين زن و شوهر باشد تا زندگانيشان از صفا و صميميت برخوردار شده و رشته مقدس زندگي از هم نگسلد.
نه اينكه مرد چنان شيفته و دلباخته زن باشد كه دربست در اختيار او قرار گيرد، بنده وار تسليم فرمانش باشد، اختيار خود و فرزندانش را بدست او بسپارد اين نه تنها محبت كردن و مهر ورزيدن نيست بلكه يكنوع خودباختگي در مقابل زن و امور زمام را بدست او دادن است و آن هم از طرف شرع مقدس اسلام نكوهيده و اكيدا از اين كار ممنوع شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]