محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845049106
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - تعامل دولت و مجلس، ریشهیابی برخی رویکردهای رئیسجمهور و رابطه احمدینژاد با مشایی، مهمترین محورهای پرسش های خبرآنلاین از غلامرضا مصباحیمقدم بود. نسرین وزیری: این نماینده تهران که آخرین هفته اردی بهشت ماه مهمان کافه خبر بود، برخی رفتارهای رئیسجمهور را غیرمعقول و تعجب برانگیز خواند و گفت: تصمیمات متغیر دولت در اداره کشو ر دائما تنش را به جامعه پمپاژ میکند. او که معتقد بود احمدینژاد روحیه ناآرامی دارد و میخواهد به تنهایی به مدیریات کشور بپردازد، افزود: احمدینژاد از قلمرو وظایف ریاستجمهوری بسیار فراتر می رود و خودش را محدود به وظایف ریاست جمهوری نمی داند. اگر هم گاهی رئیس جمهور از مواضعش عقب نشسته، برای این بوده که احساس کرده شرایط دیگر به او اجازه نمی دهد که موضعش را ادامه دهد. مصباحی مقدم در بخشی از این مصاحبه گفت که «برای مجلس دشوار نیست که از رئیسجمهور سوال کند اما مصلحت سنجی میکند». به گفته وی، گاهی که طرح سوال از رئیس جمهور، حاد می شود نشان دهنده آن است که شرایط به نقطه جوش رسیده است که اقدامات رئیسجمهور دیگر برای مجلس غیرقابل تحمل شده است. «حمایت اصولگرایان از نامزدی احمدینژاد به منزله اصلح بودن او نیست»، « اینکه رئیسجمهور در دوران دورکاریش گفته است، آرایش به 35 میلیون افزایش یافته، خام اندیشی است»، «احمدینژاد و مشایی یک روح در دو بدن هستند» و «تبعیت احمدینژاد از مشایی به خاطر آن است که مواضع او را میپسندد»، از دیگر تیترهایی بود که میشد برای بخش دوم مصاحبه این عضو جامعه روحانیت مبارز برگزید. بخش نخست این مصاحبه در خصوص فعالیتهای انتخاباتی در آستانه انتخابات مجلس نهم را ایــــنــــجـــا بخوانید. و اکنون ادامه گفتوگوی خبرآنلاین در کافه خبر با این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش روی شماست: تعامل میان دولت و مجلس از جمله مواردی است که بارها مورد تاکید دو قوه قرار گرفته است اما به نظر میرسد که رویکردها به آن متفاوت است. کما اینکه مجلس در موارد زیادی به خاست دولت عمل کرده اما در عوض با واکنش هایی از سوی دولت مواجه شده که چندان منطبق بر مصوبات مجلس نبوده است. به همین دلیل برخی معتقدند که مجلس از برخی حقوق خود در این زمینه گذشته است. نظر شما درباره نحوه تعامل مجلس با دولت چیست؟در دوره مجلس هشتم، تعامل زیادی را مجلس در مقابل دولت داشته است. شواهد آن هم فهرست طولانیای است. از رای اعتماد به وزرای پیشنهادی که اگرچه به نظر میرسید 7-8 نفر از آنها رای نمیآورند تا موارد متعدد دیگر. در مورد وزرای کابینه دهم با اشاره لطیف مقام معظم رهبری نمایندگان به وزرای معرفی شده رای دادند. توصیه رهبری به این بود که اگر ایشان تصمیم گیر بودند، به همه آنها رای میدادند. لحن کلام ایشان یک مطالبه از مجلس نبود چه رسد به امر حکومتی، اما مجلس اطاعت کرد. در مورد استیضاح وزرا هم مجلس رعایت مصالح دولت را کرد. کما اینکه در مورد هدفمند کردن یارانهها هم چند بار روند تصویب قانون را متوقف کردیم تا نظرات دولت را بشنویم و آنچه را منطقی میبینیم بپذیریم. این تعامل اصلا به معنای پیروی مجلس از دولت یا شخص رئیسجمهور نیست. کما اینکه شاید برخی چنین برداشتی بکنند. اما مجلس از موضعی مستقل وارد همکاری شده و هر جا منطق اقتضا کند و در مواضع دولت و شخص رئیسجمهور دلایل روشنی وجود داشته باشد تامل میکند و با دولت همراهی میکند و هر جا منطق اقتضا نکند محکم بر مواضع خود میایستد. این بالاترین همکاری مجلس با دولت است. اما رئیس جمهور اعتقادش بر این نیست که مجلس باید در راس امور و مستقل باشد. حتی نقلی هم کردهاند که «لعنت بر بنیانگذار تفکیک قوا»! البته لابد منظورشان منتسکیو بوده است. این گفتار و رفتار ایشان نشان دهنده یک روحیه و رویهای است که به تصور خودشان شاید با انگیزه خدمت به ملت باشد، اما خود محوراست. آن روحیه این است که ایشان این توانایی را دارد که با سرعت بیشتری کار کند ولی وجود قوه مقننه مانع از این سرعت است. منطق دیکتاتورها هم همین است که میگویند، کافی است کشو را به ما بدهند و از ما بخواند که تمام توانمان را در راه پیشرفت کشور به کار بگیریم. رضا خان هم شاید همین منطق را داشت و در خارج از کشور هم کسانی مشی دیکتاتورماآبانه داشته و دارند البته تصورشان این است که وجودشان را وقف کشورشان میکنند. این را باید بگویم که روش اداره کشور ما نه پارلمانی صد در صد و نه ریاستی صد درصد است. بلکه ترکیبی از این دو است. ولی جایگاه پارلمان، اول است. برای همین است که پارلمان میتواند رئیس جمهور را استیضاح کند ولی رئیسجمهور هرگز نمیتواند مجلس را منحل کند. کشور بدون رئیسجمهور (چه به دلیل استیضاح چه فوت و چه استعفای رئیسجمهور) هم می تواند اداره شود ولی کشور بدون مجلس نمیتواند اداره شود. این نشان دهنده جایگاه معتبر مجلس است. این موارد در دیدگاه امام(ره) و مقام معظم رهبری هم دیده شده است که مجلس را در راس امور میدانند. با این حال چرا رئیسجمهور به جایگاه مجلس بیتوجهی میکنند؟همینطور است. هم امام(ره) مجلس را در راس امور می دانستند و هم رهبری معظم انقلاب تاکید کردهاند که مجلس ریلگذار و دولت لوکوموتیو حرکتکننده در آن است و یا اینکه مجلس نرمافزار کار را تهیه میکند و دولت سخت افزار آن است. جایگاه این مفاهیم خیلی روشن است. اما رئیسجمهور زیر بار چنین جایگاهی نمیرود و میخواهد مجلس لوایح وی را یا صد در صد بپذیرد یا رد کند یا اصلاحات در آن محدود باشد. اما اگر مثلا مجلس لایحه بودجه یا لایحه برنامه را رد کند چه اتفاقی میافتد؟ دولت بدون بودجه یا برنامه میتواند کار کند؟ دولت به مجلس اعتراض میکند که لوایحش را به طرح تبدیل کرده است. به فرض که اینگونه باشد مگر مجلس حق تدوین و تصویب طرح را ندارد؟ این روش در سی سال گذشته وجود داشته است. اما هیچ یک از روسای جمهور گذشته اعتراضی به نحوه رفتار مجلس نداشتند. اما ایشان به مجلسی که خودش برگزار کننده انتخاباتش بوده است و بارها در توصیف این مجلس متواضعانه سخن گفته است، برخی حرفهایی میزنند که... مثل حرفی که اخیرا زدهاند و گفتهاند که رئیسمجلس خودش را عین قانون میداند و ....بله. این مواضع ایشان تعجب آور است که میخواهد همه چیز در اختیار خودش باشد. کما اینکه نحوه رفتارش با وزرا هم همینطور است. رئیسجمهور به گونهای با وزرایش برخورد میکند که گویی مشاوران او هستند. ما در جهان دو نوع ساختار داریم. یکی اینکه در برخی جاها وزرا مشاور رئیسجمهور هستند مثل آمریکا. اما در ایران اینگونه نیست و وزیر minister است و مسئول اول حوزه وزارت، اوست که باید برای انجام امور نظر دهد و حرفش بر کرسی بنشیند و بعد هم در برابر مجلس پاسخگو باشد. اما آقای احمدینژاد چنین رویکردی به وزرایش ندارد. شاید به خاطر این است که آقای احمدی نژاد میخواهد از حداکثر اختیارات قانونی خود استفاده کند. چه در انتخاب معاون اول یا مسئول دفتر و چه در عزل وزیر اطلاعات یا عزل یک روزه سه وزیر. شاید ایشان نمیخواهند به تعبیر آقای خاتمی برسند که گفته بود «دولت تدارکاتچی بین قوا شده» و حتی لایحه تبییت اختیارات ریاست جمهوری را ارائه داد. اصلا مخالف استفاده از حداکثر اختیاراتش نیستیم. اما گاهی نحوه رفتار ایشان معقول نیست و تعجب برانگیز است. ما اینگونه رفتارها را در دولت های گذشته نداشتیم. مثل اینکه وزیر امور خارجه در سفری رسمی مشغول مذاکره است اما رئیسجمهور میزبان وی یکباره به او می گوید که شما از این پس مهمان ما هستید نه وزیر! ما شاهد تصمیمات ایشان در مورد تغییرهای مکرر رئیس کل بانک مرکزی هم بودیم که خوشبختانه الان به سمت ثبات میرود. نظر نهایی مجمع تشخیص مصلحت درباره ترکیب هیات مدیره و انتخاب رئیس کل بانک مرکزی اعلام شد؟نه، ولی تصمیم مجلس در این زمینه بی ثباتی در تغییر پیاپی رئیسکل بانک مرکزی را از میان برد و این نهاد را به سوی ثبات سوق داد. ایراد مجلس به تحولات نسنجیده و تزریق بی ثباتی به کشور است. همین الان اگر قرار باشد سه وزیر تغییر کنند، این وزارتخانه ها بلاتکلیف خواهند شد. این نحوه اداره کشو ر دائما تنش را به جامعه پمپاژ می کند. ما معتقدیم که باید رفتار دولت متعادل باشد. بارها برای ایجاد این تعادل در رفتارهای دولت، به شخص رئیسجمهوراز سوی نمایندگان تذکر داده شده است. حتی شاید در جلسات خصوصی روسای قوا هم به این مساله اشاره شده باشد. واکنش ایشان به این تذکرات و نصایح دلسوزانه چیست؟ایشان غالبا بر مواضع خودش اصرار ورزیده و اگر گاهی عقب نشسته، برای این بوده که احساس کرده شرایط دیگر به او اجازه نمی دهد که موضعش را ادامه دهد. البته شاید گهگاهی به ندرت، این توصیهها به اصلاح امور از سوی دولت منجر شده باشد؛ اما جریان غالب این نیست. مثلا با اینکه شورای نگهبان در همین قضیه ادغام وزارتخانهها تفسیر قانونی ارائه داد که باید مورد تبعیت رئیس جمهور باشد، اما میبینیم که ایشان به دنبال ارائه این تفسیر و جلسه مشترکی که با رئیسمجلس در خدمت مقام معظم رهبری داشته و خبر این است که معظم له هم فرمودهاند مبنای عمل دولت باید تفسیر شورای نگهبان باشد؛ باز هم ایشان با سه وزیر تودیع می کند. این نشان دهنده روحیه خود محوری ایشان است که قانون را هم آنطور که مایل است تفسیر و اجرا می کند، که این دیگر قانون نیست و اراده شخص رئیسجمهور است. حتی فرض بر نیات خیرخواهانه ای پشت این رفتار، باز هم این رفتار به نفع ملت نیست. چون نفع ملت، در حرکت جمعی است نه اقدام فردی. همانطور که ملت، رئیس جمهور را برای اجرا انتخاب کرده است، اما مجلس را هم برای قانون گذاری و نظارت انتخاب کرده است و رئیسجمهور باید به نظارت مجلس تن دهد. در طول دو دولت آقای احمدینژاد چندین بار بحث سوال از رئیسجمهور مطرح شد و حتی در مسائل اخیر، شدت هم یافت. اما متوقف شد که روایات مختلفی از این توقف وجود دارد. چرا طرح سوال از رئیسجمهور به سرانجام نمیرسد؟ چه مصلحت سنجیهایی لحاظ میشود؟ به قول نمایندگان مجلس، چه موضوعی بالاتر از ولایتمداری وجود دارد که طرح سوال از رئیسجمهور حتی برای تاکید بر جایگاه ولی فقیه نیز متوقف شد؟سوال از رئیسجمهور از ملاحظاتی است که مجلس دارد ولی رئیسجمهور ندارد ولی مجلس، مصلحت سنجی میکند. برای مجلس دشوار نیست که از رئیسجمهور سوال کند. کما اینکه بسیاری از نمایندگان هم از رئیسجمهور سوال دارند. رئیسجمهور نقاط رفتاری متعددی دارد که مجلس میتواند به استناد به آنها، دست به سوال بزند. این نوع موارد کم نیست. اما مجلس ملاحظه میکند. ملاحظه مجلس هم از جنس ملاحظه عمومی ملت است. مجلس معتقد است که در شرایط حاضر با توجه به مسائل منطقهای و بینالمللی باید ایجاد آرامش کرد. مردم هم از دولت و مجلس انتظار درگیری ندارند. طرح سوال یک اقدام سیاسی است و تا مدتی فضای تنش را در جامعه پدید می آورد. گاهی که طرح سوال از رئیس جمهور، حاد می شود نشان دهنده آن است که شرایط به نقطه جوش رسیده است که اقدامات رئیسجمهور دیگر برای مجلس غیرقابل تحمل شده است. مثل عدم تمکین رئیسجمهور در مقابل نظر مقام رهبری در خصوص وزیر اطلاعات. این یک نقطه جوش بود که مجلس تحملش به پایان رسید و می خواست دست به اقدام بزند. ولی باز هم مصلحت سنجیها مانع شد و گفته شد که فعلا دست نگه دارید، شاید رئیسجمهور در مقابل دستور مقام معظم رهبری کوتاه بیاید و تمکین کند و با تدبیر رهبری مساله حل شود، که شد. بله، ولی دو هفته بعد، این بحث ادغام وزارتخانهها پیش آمد و با وجود تشکیل جلسه سران دو قوه در محضر رهبری انقلاب، باز هم ایشان بر موضع شخصیشان اصرار ورزیدند.بله. این مساله به همان روحیه رئیسجمهور بر می گردد که روحیه نا آرامی است و میخواهد مدیریت کشور را به تنهایی و شخصا به عهده بگیرد و شاید حرفی نداشته باشد که وظایف قوه قضاییه را به او بدهند تا به خیال خودش، با هزینه کمتری آن را اداره کند! ایشان از قلمرو وظایف ریاستجمهوری بسیار فراتر می رود و از این جهت گاهی سخنانی را مطرح می کند یا دست به اقداماتی می زند که نشان می دهد، ایشان خودش را محدود به وظایف ریاست جمهوری نمی داند. شما به روحیه خود محوری آقای احمدینژاد اشاره کردید اما برخی افراد معتقدند که ایشان تحت تاثیر برخی نزدیکانشان در دولت هستند و به اصطلاح از آنها خط میگیرند. این دو تعبیر با یکدیگر متناقض است. اینطور نیست؟من هم تغییر مواضع جدی در رئیسجمهور را به نسبت دولت قبلی ایشان میبینم. از دوره اول ریاستجمهوری ایشان تا امروز گاهی شاهد گردش 180 درجهای مواضع ایشان هستیم. بسیار بعید است که چنین چرخشی از درون شخصیت رئیسجمهور پدیدار شده باشد. مثلا در خصوص مواضع ایشان در خصوص اسلام، نظام جمهوریاسلامی و مکتب ایرانی و شخص ولی فقیه. ایشان در انتخابات ریاستجمهوری نهم و در دولت نهم بسیار پررنگ و قوی بر مواضع اسلامی و انقلابی تاکید میکردند اما الان مواضعشان کمرنگ شده است. این احتمال هست که ایشان تحت تاثیر کس دیگری باشد که چنین موضعگیریهایی می کند. چون می بینیم ابتدا آقای مشایی بعضی حرفها را می گوید و بعد رئیسجمهور آن را تکرار میکند، و می گوید که موضع او هم هست، بعید نیست که او تحت تاثیر مشایی باشد. اما با روحیه خودمحوریای که از او میشناسم، این خودمحوری با این تبعیت منافات دارد. البته معلوم میشود که اگر این تبعیت هست، پس زمینه مستعد آن هم در شخص وی وجود دارد و خود او هم این حرفها را می پذیرد که می پسندند و اینها را تایید می کند. برخی می گویند که احمدینژاد خلقالساعه برخی مواضع را اتخاذ نمیکند و رگههایی از این تصمیمات در دولت قبل هم دیده میشد. چرا پیش از این اصولگرایان نسبت به این رگههای انحرافی در دولت که اخیرا به خرافهگرایی هم کشیده شده، اعلام خطر نکرده و مانع از رشد آن نشده بودند و باز هم از آقای احمدینژاد حمایت کردند؟اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم، دست به یک انتخاب زدند. این انتخاب به معنی این نبود که بی هیچ مناقشهای او را گزینه اصلح میدانستند. بلکه او را بهتر از دیگران میدانستند. این رویکرد در انتخابات ریاست جمهوری دهم بیشتر هم شد. آن هم به خاطر اقدامات مثبت ایشان در دولت اولشان بود. البته بسیاری از اصولگرایان از همان دولت نهم هم انتقادات جدیای به عملکرد آقای احمدینژاد داشتند. در جلسهای از جامعه روحانیت مبارز که به بحث انتخابات ریاست جمهوری دهم و کاندیداتوری آقای احمدینژاد و موسوی مربوط بود، من مسالهای را مطرح کردم که بد نیست الان آن را رسانهای کنم. آن زمان هنوز حضور آقای موسوی قطعی نبود ولی من معتقد بودم که او چندین نقطه ضعف دارد. از جمله اینکه توتالیتر است و دولتگرا و دولت سالار است و همه اقتصاد کشور را میخواهد در دولت تجمیع کند. این مساله هم منجر به ناسازگاری دولت با دیگر نهادها میشود. کما اینکه در دوره نخست وزیریاش نیز چنین مسالهای را با رئیسجمهور وقت، مقام معظم رهبری داشت. انتقاد دیگر من به نامزدی موسوی در این بود که او طیف وسیعی را پشت سر خود خواهد داشت که انتظارات متنوعی دارند. از نهضت آزادی تا مشارکت و مجاهدین و کسانی در داخل و خارج. انتظارات آنها از رئیس جمهور، اداره کشور بر اساس قانون و زیر چتر رهبری نبود و این به یک چالش میرسد. نقل است که ابومسلم خراسانی پس از فتح بغداد، به امام صادق(ع) نامه نوشت و از ایشان خواست تا رهبری آنها را بر عهده بگیرد. اما امام نامه وی را سوزاندند. یکی از یاران ایشان پرسید: چرا این کار را میکنید؟ و امام صادق پاسخ دادند که او از مردان ما نیست و هیچ ارتباطی میان ما نبوده و او این قیام را برای ما نکرده است. من هم در همان جلسه به اعضای جامعه روحانیت مبارز هر یک سابقه سیاسی 40-50 ساله دارند، گفتم که آیا طی این 20 سال کنارهگیری آقای موسوی، ایشان با شما تماسی داشتهاند یا مشورتی خواستهاند؟ مشخص شد که ارتباطی نبوده و او حتی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مرتب شرکت نمیکرده و هیچ موضع جدیای هم در مورد مسائل این 20 سال نداشت. من به دلیل این رویکرد ایشان معتقد بودم که نباید از ایشان حمایت کنیم و همان تعبیر امام صادق(ع) را هم یادآور شدم. از سوی دیگر آقای محسن رضایی هم رای زیادی نداشت. بنابراین ما فقط یک گزینه داستیم؛ آن هم آقای احمدینژاد بود. فقط بحثمان بر این بود که با توجه به انتقاداتی که نسبت به ایشان داریم، حمایتمان را از او اعلام کنیم یا نکنیم. برای همین هم رای گیری شد. یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز با تعجب از من پرسید که چرا با وجود انتقاداتی که به رویکرد اقتصادی دولت احمدینژاد دارم باز هم معتقد به حمایت از او در انتخابات هستم؟ و من پاسخ دادم که با همه خون دلهایی که از رویکرد اقتصادی دولت میخورم، باز هم معتقدم که نظام ما به مثابه یک هواپیماست که خلبان آن رهبری و رئیسجمهور کمک خلبان اوست. از این رو باید بین خلبان و کمک خلبان یک هماهنگی کامل وجود داشته باشد. چون هر ناسازگاریای در این زمینه منجر به تلاطم در هواپیما میشود. من معتقد بودم که با وجود احمدینژاد -با توجه به کارکردش در دولت نهم- چنین تلاطمی را در کابین خلبان نخواهیم داشت. اما هرگز تصور نمیکردم، که او بگونه دیگری ظاهر شود. اگر ما به او رای دادیم، به این معنی نبود که او نامزد ایدهآلی است. البته ایشان گفتهاند که حتی اگر احزاب و روحانیت هم از من حمایت نمیکردند، من رای میآوردم. اما این یک خواب و خیال است! اگر کسی چنین تحلیلی دارد، معلوم است که نه ملت ایران را میشناسد و نه از کارکرد علما و روحانیت و جمعیتها و گروههای سیاسی با نفوذ در مردم چیزی میداند. اگرچه آقای احمدینژاد گاهی با بیمهری با مراجع تقلید برخورد کردند اما اگر همین مراجع به صورت جدی، مخالفتشان را با دولت اعلام کنند، او خواهد دید که دیگر نمیتواند کشور را اداره کند. تذکرات و ابراز نگرانیهای زیادی از سوی همین مراجع، نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی نسبت به نفوذ جریان انحرافی در دولت و تاثیر پذیری رئیسجمهور از آنها میشود. چرا با این وجود آقای احمدینژاد به حفظ این چهرهها در دولت اصرار دارند و مثلا از معاون اولی، به مسئول دفتری منتقلشان میکنند یا اینکه معاونت اجرایی را به یکی از همین چهرهها میسپارند؟آقای احمدی نژاد صحبتهایی تا کنون داشته است که نشان داده او شخصیتش را نمیتواند از شخصیت مشایی جدا کند. آقای علمالهدی نسبت به آقای مشایی تعبیر به «بیّنالغی» میکند و آیتالله مصباح یزدی هم که از بزرگترین حامیان رئیسجمهور بودند از جریان مشایی تعبیر به «فراماسونهای جدید» میکند. اما رئیسجمهور در گلایههایی که با برخی شخصیتها داشته است، میگوید که تمام حملات متوجه من است! او خودش را جای مشایی می گذارد که گویی یک روح در دو بدن هستند. شاید علت اینکه نمیخواهد از مشایی فاصله بگیرد، همین است. در داستان «ملت اسرائیل» وقتی مشایی بر حرف خود اصرار کرد، آقای رئیسجمهور هم گفت که حرف مشایی، حرف من و دولت است. تا اینکه مقام معظم رهبری در نماز جمعه این حرف را اصلاح کردند و فرمودند که نظام جمهوری اسلامی، چیزی به عنوان «ملت اسرائیل» را به رسمینت نمیشناسد. در تعبیر مکتب ایرانی هم شاهد پیروی رئیس جمهور از اظهارات مشایی هستیم. رئیسجمهور در چند سخنرانی اگرچه کلمه «مکتب ایرانی» را بکار نبرد اما همان مفهوم را بارها در سخنانش آورد. حتی در پنج سخنرانی در کرمانشاه یکبار نام اسلام را نیارود اما بارها از ایران و فرهنگ ایرانی سخن گفت. ما مخالف تاکید درباره ایران و جایگاه ایران نیستیم. اسلام هم در ایران جایگاه اصلی خود را یافت. منکر عجین شدن فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی هم نیستیم. استاد شهید مطهری هم در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران به ارتباط محکم میان این دو اشاراتی داشتهاند. اما تاکید بر ایران و مکتب ایرانی، به نحوی مستقل از اسلام، نشان از یک نقطه عزیمت انحرافی دارد. اما رئیسجمهور حرفهای مشایی را تکرار کرد. من هم معتقدم که احمدینژاد تحت تاثیر مشایی است اما زمینه لازم را برای این اثر پذیری دارد. نفرمودید که چرا رئیسجمهور به حفظ آقای مشایی اصرار دارند. اینکه به نقل از ایشان میفرمایید که معتقدند هدف از حمله به مشایی، خود ایشان است، یعنی رئیسجمهور نگرانند که با حذف مشایی، فردی که مورد آماج انتقادات قرار میگیرد، خود ایشان هستند؟نمیدانم چنین نگرانیای دارند یا نه، ولی ایشان، حمله به مشایی را حمله به خودش تلقی میکند. چون میگوید که افکار او افکار من است. شاید هم میخواهد بگوید که مشایی تحت تاثیر اوست، که البته این با روحیه وی بیشتر میخواند! آنها که میخواهند این دو نفر را از هم جدا کنند، می گویند رئیسجمهور تحت تاثیر مشایی است و اگر آنها را از هم جدا کنیم خود رئیسجمهور فرد قابل قبولی است. البته این افراد به دنبال جلوگیری از ایجاد یک تنش در کشور و آثار نامطلوب آن در منطقه هستند. جریان انحرافی را یک پدیده مستمری می دانید که نتایج آن را در دهههای بعد خواهیم دید یا اینکه یک جریان گذرا و بی تاثیر است؟به نظرم این یک جریان گذراست و ماندگار نیست. چون بی ریشه است و ریشه عمیقی در کشور و نظام ما ندارد. رفتار آنها یک انگیزه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد؛ کدهایی هم میتوان داد. مثلا تحلیل آقای مطهری از اینکه مشایی به دنبال جذب 13 میلیون رای موسوی است، تحلیل درستی است. کما اینکه به نظر میآید بخشی از آن سبد رای هم به سوی آنها متمایل شده است. اینها میخواهند در انتخابابت بعدی، رای خاکستری و رای رقیب را هم برای خودشان برانگیزند. گفتوگوهایی هم که رئیسجمهور در مدت دورکاریش با برخی افراد داشته نیز گفته است که «من الان 35 میلیون رای دارم»! یعنی 10 میلیون از آرای مخالفان هم به آرای ایشان اضافه شده است. اما این یک خام اندیشی است. چون اگر به فرض هم که چنین باشد، آنها به دنبال ابزاری برای مقابله با ارزشها و اصول هستند. نه اینکه بگویم، 13 میلیون نفری که به میرحسین موسوی رای دادند، خدای نکرده به دنبال نفی ارزشها بودند. اما اندک افرادی که قصدشان از حمایت از موسوی، نوعی تغییر در رفتار نظام بود، اگر هم به احمدینژاد روی بیاورند به عنوان یک ابزار به او می نگرند. نه اینکه عمیقا دنبال او باشند و اصولی پیگیر رفتار او باشند و اهل ریسک هم نیستند و اگر نیازی به آمدن به میدان باشد، نخواهند آمد. البته این را هم بگویم، او که به دنبال آرای آن طرف بود، به همین نسبت هم آرای این طرف را از دست داده است. با وجود چنین رویکردهایی در دولت، چرا اصولگرایان هنوز از آقای احمدینژاد حمایت میکنند؟اگر اصولگرایان طی 6 سال گذشته با مشاهده برخی انحرافها در دولت، در مقابلش موضعگیری محکمی نکردند به خاطر این بود که آن را شذوذات رفتاری میدانستند نه یک جریان آفرینی و برای همین هم در مقابلش اغماض کردند. فکر نمیکنید آثار و تبعات این شذوذات رفتاری را 10-15 سال بعد ببینیم؟نه. از دوره خدمت آقای احمدینژاد فقط دو سال باقی مانده که انشالله به سلامتی باید طی شود. به گونهای که او هم رئیس جمهور باقی بماند و هم تنشی بین ایشان و بخشهای نظام بوجود نیاید. /2729
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 557]
صفحات پیشنهادی
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی ... گفته است، آرایش به 35 میلیون افزایش یافته، خام اندیشی است»، «احمدینژاد و ...
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی ... گفته است، آرایش به 35 میلیون افزایش یافته، خام اندیشی است»، «احمدینژاد و ...
اعتراض احمدینژاد به مصوبه مجمع در خصوص تعیین رئیس کل ...
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 ... تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است. ... ما شاهد ...
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 ... تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است. ... ما شاهد ...
خام گویی های یک نماینده مجلس - اضافه به علاقمنديها
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 ... تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است ..... تذکرات و ...
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 ... تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است ..... تذکرات و ...
واکنش نماینده مجلس به موضع رییس جمهور درباره افزایش جمعیت
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است. ... با این حال چرا رئیسجمهور به جایگاه مجلس بیتوجهی میکنند؟ ... به قول ...
تصور افزایش آرای احمدی نژاد به دلیل دورکاری اخیر تا سقف 35 میلیون، خام اندیشی است. ... با این حال چرا رئیسجمهور به جایگاه مجلس بیتوجهی میکنند؟ ... به قول ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها