واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: جزييات قتل دلخراش كودك 4 ساله به دست پدرش
وقتي پدر ليوان آب را به دست پسرش داد، علي اكبر 4 ساله نمي دانست فقط تا زمان نوشيدن اين آب زنده مي ماند وپدر گلوي نازك او را خواهد بريد تا تلخ ترين جنايت امسال پايتخت را ثبت كند
اعتماد: وقتي پدر ليوان آب را به دست پسرش داد، علي اكبر 4 ساله نمي دانست فقط تا زمان نوشيدن اين آب زنده مي ماند وپدر گلوي نازك او را خواهد بريد تا تلخ ترين جنايت امسال پايتخت را ثبت كند.
ساعت شش بعد از ظهر روز دوشنبه زني جوان وحشت زده و هراسان به خياباني در كيانشهر دويد و با شيون و زاري از همسايه ها كمك خواست. اين زن كه از شدت دلهره و اضطراب زبانش بند آمده بود با اشاره از همسايه ها خواست وارد خانه او شوند و پس از حضور همسايه ها در خانه اولين تماس با پليس گرفته و گزارش قتل پسري چهار ساله به نام علي اكبر به ماموران داده شد. اين در حالي بود كه جسم غرق در خون اسماعيل پدر اين كودك نيز كمي آن طرف تر ديده مي شد، همسايه ها همچنين براي نجات اسماعيل از اورژانس تهران درخواست كمك كردند. دقايقي بعد تكنسين هاي اورژانس و ماموران پليس در محل حاضر شدند و همزمان با آغاز تحقيقات پليسي اسماعيل به بيمارستان برده شد.
قتل فرزند
تماس تلفني ماموران كلانتري باعث شد محمدحسين شهرياري بازپرس ويژه قتل نيز در محل حادثه حاضر شود. سر از تن جدا شده علي اكبر چهار ساله آشفتگي خانه و خون هاي پاشيده شده روي ديوارها و فرش نشان مي داد اين كودك در برابر قاتلش مقاومت زيادي كرده اما سرانجام مغلوب او شده است. از آنجايي كه اسماعيل پدر علي اكبر تنها كسي بود كه از چگونگي وقوع حادثه خبر داشت بازپرس شهرياري در بيمارستان حاضر شد تا وي را مورد بازجويي قرار دهد، اما اين مرد تازه مورد عمل جراحي قرار گرفته بود و پزشك معالجش اجازه بازجويي از وي را نداد. به همين خاطر اين بار مادر علي اكبر مورد پرس وجو قرار گرفت.
وي گفت؛ من سركار بودم، در يك مغازه كار مي كنم، حدود ساعت شش بود كه به خانه آمدم،صداي پسرم علي اكبر نمي آمد، او پسر بازيگوش و هميشه در حال شيطنت بود، وقتي هم من از سركار به خانه مي آمدم دوان دوان به طرفم مي آمد و خودش را در آغوش من مي انداخت. آن روز هيچ صدايي در خانه نبود و به همين دليل فهميدم اتفاقي افتاده است.
مادر داغدار در حالي كه اشك مي ريخت ادامه داد؛ خانه غرق در خون بود. سر پسرم از تنش جدا شده و روي يك بالش بود و تنش چند متري آن طرف تر كنار شوهرم اسماعيل قرار داشت. به طرف همسرم رفتم، داشت بيهوش مي شد، اما هنوز مي توانست چند كلمه يي حرف بزند، پرسيدم چه اتفاقي افتاده است. او جواب داد؛ «از خانواده ما بايد يك نفر قرباني مي شد تا همه چيز درست شود، نگران نباش قبل از كشتن علي اكبر به او يك ليوان آب دادم.» بعد از اين جمله از حال رفت، دنيا روي سرم آوار شد. قدرت حرف زدن نداشتم و فقط فرياد مي كشيدم، همسايه ها كه وارد خانه شدند، موضوع را به پليس اطلاع دادند.
مادر كودك كشته شده در ادامه گفت؛ من دو فرزند ديگر هم دارم كه زمان حادثه در مدرسه بودند. نمي خواستم آنها شاهد اين صحنه باشند، به همين خاطر از همسايه ها خواستم با خواهر اسماعيل تماس بگيرند تا بچه ها را به خانه خودش ببرد.
فقر و اعتياد
مادر علي اكبر وقتي در برابر اين سوال قرار گرفت كه اسماعيل با چه انگيزه يي مرتكب قتل شده است، گفت؛ شوهرم معتاد بود. او مدتي قبل مصرف مواد را ترك كرد از همان زمان خيلي عصبي و پرخاشگر شده بود. دنبال كار هم مي گشت، اما هيچ شغلي پيدا نكرده بود و من هزينه زندگي مان را تامين مي كردم. فكر مي كنم فقر و اعتياد باعث شد اسماعيل دست به چنين كاري بزند.
وي ادامه داد؛ در تمام اين سال ها با اعتياد شوهرم سوختم و ساختم. خودم كار كردم تا بچه هايم را بزرگ كنم. هر جور سختي را به جان مي خريدم تا مبادا فرزندانم سختي بكشند آخر سر هم اسماعيل اين گونه داغ بر دلم گذاشت.
لزوم تغيير در قانون
بازپرس شهرياري پس از انجام تحقيقات اوليه و با توجه به اينكه امكان بازجويي از متهم فعلاً وجود ندارد، دستور بازداشت اسماعيل را صادر كرد تا وقتي در شرايط جسمي بهتر قرار گرفت از وي بازجويي شود.
رئيس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران با اشاره به اين جنايت و لزوم تغيير در قانون گفت؛ با توجه به ماده 220 قانون مجازات اسلامي پدر يا جد پدري در صورت قتل فرزند مستوجب قصاص نيستند و به جزاي نقدي و تعزير محكوم مي شوند. در حالي كه لازم است با توجه به موارد متعدد فرزندكشي كه در سال هاي اخير به وقوع پيوسته در اين زمينه بازنگري هاي لازم از سوي قانونگذار صورت گيرد و لااقل مجازات موجود در قانون افزايش يابد
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]