واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تئاتر - هوشمند هنرکار آن زمان که دریچهها گشودهتر و میدان اندکی بازتر و اراده جمعی، به رغم چارچوبها و محدودههای فراوان چیره میشود، شاید انتظار این باشد که طلیعه امیدی نواخته و بغض و واخوردگی سالیان پس زده شود و با امید افزونتری به راه و مقصد پیش رو که حالا اندکی روشنتر مینماید چشم دوخته شود. پس زمانی که در پی مرارت چند ساله صنوف تئاتری و به رغم مقاومتهای دولتی فرآیند «قرارداد تیپ» برای خانواده تئاتر به سامان و سرانجام میرسد، دستمزدها افزایش مطلوبی مییابد و رفتار کارفرما با تئاتر پیشه آداب دیگری مییابد، انتظار دوری نیست اگر پیامد حاصل از آن گشایشی در احوال و روان جامعه تئاتری ایجاد کند. اما زمانی که سازها و نغمههای سوزناک مخالف، رنج آنها را که این گام مهم را به انجام رساندهاند بیاجر میکند، میاندیشی که، آیا چنین واکنشی برآیند فرهنگ خودزنی سالیان اخیر ما مردم است، یا تضاد منافع گروهی کوچک با جماعت بزرگ تئاتر ایران؟ هنگامی که «قرارداد تیپ» در پی سالها تلاش صنوف غیر وابسته حرفههای تئاتری که در خانه تئاتر متشکل شدهاند تصویب شد، برداشته شدن گامی بلند به سوی تئاتر حرفهای و تأمین معیشت جماعت شاغل در این میدان آشکار به نظر میرسید. هرچند مشکلات و مصیبتهای اهل تئاتر- از اقتصاد دولتی و آموزش نارسا بگیر تا ممیزی و انواع نظارتها و تنگناهای غیرقانونی و سلیقهای - در شرایط و حوادث کنونی بیپایان مینماید، با این همه تأیید «قرارداد تیپ» میتواند به مثابه گذر از دریچهای باشد به سوی عرصهای به واقع گشادهتر. در هنگامهای که نیاز است تا سعی اساسی دلسوختهگان تئاتر، از سویی دستیابی به دستاوردهای واقعی این تفاهم باشد و در سوی دیگر نگهداری و تحکیم و توسعه آن، نیش نقد برخی فعالان عرصه تئاتر به سمت یاران و همراهان خود، به پاس تلاش برای تصویب قرارداد تیپ، نه تنها غریب، بلکه بازدارنده حرکتهای صنفی تئاترپیشگان مینماید. نقدهایی که گاه از دایره خرد و انصاف خارج میشود و بیمحابا به حملاتی سخت و نفی کننده میانجامد. تهاجمی که به نظر میرسد جدا از خودنماییهای رایج، از عدم آگاهی دقیق به عمق دستاوردهای «قرارداد تیپ» و آییننامههای الحاقی آن برمیآید و امکان قیاس بین شرایط پیشرو و دورههای پیشین را زایل میکند. در اینکه هر موضوع و دستاورد تازهای را میتوان و باید نقد کرد حرفی نیست اما زمانی که آن که خود ظاهراً برخوردار از منافع قرارداد تیپ و الحاقات آن است، چنان بر سر شاخ بن میبرد و به نفی این دستاورد میپردازد که فواید آن ناپیدا و زیانهای غریبی در آن یافت میشود، شنونده در سلامت رأی منتقد تردید میکند. ناگفته پیداست که تأیید و تفاهم سریع بر سر قرارداد تیپ از طرف مدیریت دولتی با صنوف تئاتری، در شرایط کنونی اجتماعی، برای نگارنده نیز همچنان پرسش برانگیز است و میتوان تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی متنوعی نیز بر آن داشت، که البته موضوع بحث یادداشت نیست اما هر چه هست آنچه سالها جماعت تئاتر در پی آن بوده، به دست آمده و نفی بهره و فایده آن چندان عاقلانه نیست. حال از خود میپرسیم که آیا نفی منافع قرارداد تیپ، برآمده از آن «فرهنگ خودزنی» صدها ساله این مردم نیست؟ و در شرایط سخت کنونی، که مردم کوچه و خیابان با وجود رنج و اندوه مشترک، یکدل شده، به خودباوری رسیده و از آن «فرهنگ خودزنی» فاصله بعیدی گرفتهاند، تداوم چنان باوری در نگاه برخی تئاتر پیشگان غریب نمینماید؟ آیا برخی دوستان عرصه نمایش که با نفی دستاورد نمایندگان خود در صنوف تئاتری، در واقع به منافع خود و رفقایشان ضربه میزنند، اسیر همان فرهنگ خودزنی ریشهدار این مُلک نیستند؟ به نظر میرسد که در این میانه باشند گروه اندکی نیز که رشد مطلوب حاصل از فرآیند قرارداد تیپ در تقابل با منافع شخصی ایشان قرار میگیرد؛ چراکه شاید تاکنون به مدد آشفته بازار پیشین رانتهای مطلوبی به ایشان تعلق میگرفت که دیگر در مدار قانونی و تعریف شده کنونی محدود شده باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]