واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - حالا دوره دوره هاروکی موراکامی است ، نویسنده 61 ساله ژاپنی که این روزها آثارش در بازار ادبیات ایران حسابی گل کرده است. رضا رستمی: البته موراکامی نه اولین نویسندهای است که آثارش در بازار کتاب ایران گل میکند و نه آخرین نویسنده. پیش از او هم نویسندگان بسیاری بودهاند که آثارشان در بازار کتاب ایران حسابی پرفروش شده و خواندن آثارشان مد شده است، مثل ماکسیم گورکی روس که چند دهه پیش آثارش کلی طرفدار داشت یا رومن گاری فرانسوی که قرار گرفتن نامش روی جلد کتابی خیلی ها را برای خریدن آن وسوسه می کرد. به هر حال چه موافق باشیم و چه نباشیم بازار کتاب هم مثل همه بازارها مدهای خاص خودش را دارد. گاهی آثار یک نویسنده در آن مد می شود و گاهی آثار نویسندهای دیگر. در این بازار هم مثل هر بازار دیگری قواعد خاصی برای مد شدن آثار یک نویسنده وجود دارد، از شهرت جهانی او گرفته تا نوع داستانها و شیوه روایتش که میتواند برای مخاطب ایرانی جذاب باشد. البته برخی از مترجمان و نویسندگان با واژه مد ادبی موافق نیستند و این واژه را به خاطر بار معنایی که دارد، نمیپسندند، مثل اسدالله امرایی مترجم که در گفتوگو با خبرآنلاین دوست ندارد از واژه «مد» استفاده کند، اما این مساله را تایید میکند که هر از گاهی آثار برخی از نویسندهها در بازار کتاب ایران حسابی گل میکند و مخاطبان بسیاری هم پیدا میکند. امرایی که تا به حال آثار نویسندگان بسیاری را به فارسی ترجمه کرده ،در کارنامهاش ترجمه آثار ریموند کارور نویسنده آمریکایی هم به چشم میخورد، نویسندهای که در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 آثارش در بازار ایران حسابی روی بورس بود،اما امروز فروش آثارش در بازار کتاب از آن تب و تاب افتاده است. درست مثل آثار مارگریت دوراس که در دهه 70 حسابی روی بورس بودند، اما حالا دیگر استقبال زیادی از آثار این نویسنده فرانسوی نمیشود. این وضعیت البته مختص ایران نیست و در همه جای جهان وجود دارد و خواندن آثار یک نویسنده به هر دلیلی گاهی در بازار ادبیات مد می شود، مثل اتفاقی که برای خالق مجموعه «هری پاتر» افتاد و آثارش آنقدر مخاطب پیدا کرد که در مدت کوتاهی جی کی رولینگ را وارد فهرست زنان ثروتمند جهان کرد. ژاپنیهای نوگراآشنایی ایرانیها با آثار نویسندهای چون موراکامی به سالهای پایانی دهه 70 باز میگردد؛ زمانی که تعدادی از داستانهای او جسته و گریخته ترجمه و در مجلات ادبی و هنری وقت منتشر شدند. آن موقع البته کسی فکر نمیکرد چند سال بعد و درست در سال پایانی دهه 80 نام موراکامی اینقدر سر زبان ها بیفتد، اما این اتفاق حالا رخ داده است. ماجرا از ترجمه رمان «کافکا در کرانه» در سال 1386شروع شد، رمانی که دو مترجم - مهدی غبرایی و گیتا گرکانی - بلافاصله کمی نسبت به هم آن را به فارسی ترجمه کردند. البته پیش از آن هم مجموعه داستانی از این نویسنده منتشر شده بود، اما بعد از انتشار این رمان بود که یواش یواش موج موراکامیخوانی در ایران راه افتاد وبالاخره امسال همهگیر شد و خیلی از کتابخوانها را وسوسه کرد تا اثری از او را بخرند. «من فکر میکنم یکی از دلایل استقبال ایرانیها از آثار موراکامی به خاطر امروزی بودن مباحثی است که این نویسنده ژاپنی از آنها می نویسد.» اینها را مجتبی ویسی مترجم کتاب «وقتی از دو حرف میزنم، از چه حرف میزنم» هاروکی موراکامی به خبرآنلاین میگوید. این کتاب که تابستان امسال روانه بازار کتاب شد، در عرض چند هفته چاپ اولش تمام شد و چاپ دومش هم که مهر ماه روانه بازار شد، در عرض چند هفته به پایان رسید. جالب اینجاست که این کتاب نه رمان بود و نه داستان بلکه روایت موراکامی از زندگی خودش و علاقهاش به دویدن منظم و روزانه بود. ویسی معتقد است: «مباحثی که در آثار موراکامی مطرح میشود مباحثی است که جوانها با آنها درگیر هستند. مثل زندگی و مرگ و به همین خاطر با شیوه روایی جذابی که دارد به خوبی می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.» به گفته این مترجم «در نگاه اول شاید همین کتابی که من از او ترجمه کردم - «وقتی از دو حرف میزنم، از چه حرف میزنم» - زیاد برای مخاطب جذاب نباشد، چون او در این کتاب از زندگی خودش می نویسد، اما نوع نگاه او به زندگی و محیط پیرامونش به همراه سختکوشی و روش منحصر به فردش در برخورد با مسائل و مشکلات این کتاب را برای مخاطب جذاب کرده است.» مهدی غبرایی یکی دیگر از مترجمانی است که به سراغ ترجمه آثار این نویسنده ژاپنی رفته است. او به خبر آنلاین میگوید: «موراکامی جزو نویسندگان نسل دوم ادبیات ژاپن است که بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدهاند، نویسندگانی مثل اوئه - برنده جایزه ادبی نوبل - یا کوبوآبه. این نویسندگان تاثیر زیادی از ادبیات غرب پذیرفته اند، به این معنی که تکنیک را از آنها گرفتهاند، اما توانستهاند این تکنیکها را در فرهنگ بومی خودشان اجرا و روایتهای نو و جذابی خلق کنند.» او معتقد است جهانی شدن شهرت این نویسندگان هم به خاطر همین مسئله است. البته آشنایی ایرانیها با ادبیات ژاپن به چند دهه پیش باز می گردد، زمانی که هایکوها (شعرهای کوتاه) ژاپنی به فارسی ترجمه شد و تاثیر زیادی روی فضای شعری ایران گذاشتند. بعد از آن مترجمان بسیار به سراغ ادبیات ژاپن رفتند و اثاری از رینوسه آگاتا گاوا، یو کیو میشیما، کازو ایشی گورو و دیگران را به فارسی ترجمه کردند. مد سال در بازار ادبیاتالبته موراکامی تنها نویسندهای نیست که آثارش این روزها حسابی در بازار نشر ایران گل کرده است. ایوان کلیما نویسنده اهل جمهوری چک هم در حال حاضر یکی از نویسندگانی است که مخاطبان ایرانی ازترجمه و چاپ کتاب هایش استقبال میکنند. «روح پراگ»، «در انتظار روشنایی در انتظار تاریکی» و «کار گل» کتابهایی است که از این نویسنده به فارسی ترجمه شده و در بازار کتاب هم با استقبال خوبی مواجه شده است. با این حال اسدالله امرایی مترجم با اشاره به تیراژ دو هزارتایی کتاب در ایران میگوید که «با این تیراژ اصولا صحبت کردن از مد خیلی درست نیست؛ چون عملا یک کتاب به چاپ سوم هم که برسد تازه شش هزار نسخه از آن منتشر شده است.» کم بودن تیراژ کتاب در ایران یک واقعیت است، اما همین که کتاب های یک نویسنده به چاپهای سوم و چهارم میرسد، نشان میدهد آثار او توانسته تحرکی در این بازار راکد و کم تیراز ایجاد کند و برای مدتی نام نویسنده ای را در این بازار سر زبانها بیندازد. در جدول زیر نویسندگانی که زمانی در بازار ادبیات ایران خواندن آثارشان مد بوده معرفی کردهایم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]