تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر اعضاى بدنش هم با آن سا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816224223




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با همسر مردی که بعد از ۹ سال از کما خارج شد+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: گفت‌وگو با همسر مردی که بعد از ۹ سال از کما خارج شد+عکس

خانواده محمدرضا پیکانی که 9 سال پیش به دنبال ابتلا به یک بیماری نادر دچار فلج مغزی شده بود، تلاش خود را برای نجات او از این بیماری مهلک آغاز کردند تا سرانجام با فداکاری آنها، روزنه‌های امید برای بهبودی این پدر گشوده شد. او هر چند به طور کامل سلامتش را باز نیافته، اما همین لبخند کوتاه و قدرت حرکت ناچیز در دست و پایش اعضای خانواده‌اش را امیدوارتر کرده است.  
گفت‌وگو با همسر مردی که بعد از ۹ سال از کما خارج شد+عکس
سال 71 ازدواج کردیم. ثمره این زندگی یک دختر و پسر است که به ترتیب در مقطع پیش دانشگاهی و اول دبیرستان درس می‌خوانند.چطور همسرتان به این بیماری نادر مبتلا شد؟اوایل دی سال 82 بود. صبح هر چه همسرم را صدا زدم تا بیدار شود، پاسخی نداد. با ترس و وحشت بچه‌هایم را صدا زدم.بعد چه شد؟به کمک همسایه‌ها شوهرم را به بیمارستان امدادی در ابهر منتقل کردیم. پزشکان تلاش برای نجات او را شروع کردند، اما شوهرم روی تخت افتاده بود و حرکتی از خود نشان نمی‌داد. پزشکان در مورد بیماری‌اش چه گفتند؟پزشکان پس از بررسی و معاینات کامل گفتند او به یک بیماری نادر مبتلا و دچار فلج مغزی شده است و امکان درمانش وجود ندارد.با شنیدن این حرف، گویی زندگی بر سرم آوار شد. باور این بیماری برای من و فرزندانم سخت بود. شوهرم را به بیمارستان بانک ملی و چند بیمارستان دیگر در تهران منتقل کردیم، اما همه پزشکان گفتند نمی‌توانند این بیماری را درمان کنند و فقط یک معجزه می‌تواند او را نجات دهد.با اطلاع از این موضوع چه‌کار کردید؟همسرم را از بیمارستان به خانه اجاره‌ای‌مان منتقل و خودمان از او مراقبت کردیم و در این راه فقط از خدا کمک خواستیم.در این مدت هزینه زندگی‌تان چگونه تامین می‌شد؟شوهرم در شرکتی کار می‌کرد و وقتی از کار افتاده شد ماهانه مبلغی به حسابش واریز می‌شد و با آن هزینه زندگی و درمان شوهرم را تامین می‌کردم. با توجه به هزینه بالای درمان، چگونه آن را تامین می‌کردید؟چون همسرم تحت پوشش تامین اجتماعی بود، مقداری از هزینه درمانی‌اش از طریق این سازمان تامین می‌شد، البته خانواده و اقواممان نیز تا حد توان خود به ما کمک می‌کردند.مسوولان شهرستان ابهر در این زمینه چه کمک‌هایی به خانواده شما کردند؟اوایل که متوجه وضعیت خانواده‌ام شدند، پس از بررسی مدارک پزشکی شوهرم، کمک‌هایی کردند؛ اما کمک‌های آنها ادامه نیافت.چرا دوباره به آنها مراجعه نکردید؟چون تعدادی از مسوولان به جاهای دیگر منتقل می‌شدند، مجبور بودم دوباره مراحل اداری را طی و اثبات کنم که شوهرم بیمار است و نیازمند حمایت آنها هستیم.بعد چکار کردید؟دیگر خود و فرزندانم تصمیم گرفتیم تلاش‌هایمان را برای بهبود شوهرم به کار بندیم. خانواده و اقواممان نیز ما را حمایت می‌کردند و امید ما برای بهبود شوهرم بیشتر می‌شد. شما یک زن فداکار هستید اگر این مشکل برای من هم ایجاد می‌شد، شوهرم با از خودگذشتگی از من نگهداری می‌کرد. دختر و پسرم نیز در این سال‌های پر از درد و غم یار و کمک حال من بودند. شاید اگر فرزندانم و عشق آنها به پدرشان نبود، من به تنهایی نمی‌توانستم کاری از پیش ببرم. از چه زمانی نشانه‌های بهبود را در شوهرتان دیدید؟تلاش‌های شبانه روزی‌مان نتیجه داد و شوهرم واکنش‌هایی مانند لبخند زدن و گریستن را از خود نشان داد. امیدوارتر شده بودیم. عشق و علاقه خانواده 4 نفره‌مان نیز بیشتر شده بود. تلاش‌هایمان برای درمان او ادامه داشت تا این که از 3 ماه پیش کم کم شروع به حرکت دادن دست‌ها و پاهایش کرد. در این موقع چه احساسی داشتید؟خیلی خوشحال بودیم و خدا را شکر می‌کردیم. از 10 روز پیش هم او غذا خوردن را شروع کرده است و امیدواریم روز به روز وضعیتش بهتر شود. در این سال‌ها همیشه با توکل به خداوند بر مشکلات غلبه می‌کردم. از 4 سال پیش دهه اول محرم در خانه‌مان مراسم عزاداری برگزار می‌کردیم تا با دعای خیر عزاداران، شوهرم بهبود یابد. فرزندانتان چه احساسی داشتند؟آنها از این که دوباره نگاه پر مهر پدرشان را می‌بینند و دست نوازشگر او بر سرشان است خیلی خوشحالند. چه درخواستی از مسوولان دارید؟ابتدا از مردم می‌خواهم برای سلامت کامل شوهرم دعا کنند. از مسوولان به ویژه مسوولان سازمان بهداشت و درمان نیز می‌خواهم ما را تنها نگذارند و کمکمان کنند. آرزویتان پس از بهبود کامل شوهرتان چیست؟می‌خواهم پس از بهبود کامل او همراه شوهرم و فرزندانم برای زیارت به مشهد، سپس کربلا و مکه برویم.   با اطلاع از وضعیت این پدر ابهری، در پی هماهنگی یکی از همکاران واحد مرکزی خبر زنجان، موفق شدیم با خانم عباسی، همسر فداکار این بیمار گفت‌و‌گو کنیم.از خودتان بگویید ؟





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن