واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: آوازي نه چندان رسا براي گنجشك ها
«آواز گنجشك ها» در راستاي همان سبك خاص مجيدي است كه عالم به دو بخش خير و شر تقسيم مي شود. فيلم قصه كارگري به نام كريم است كه در يك مزرعه پرورش شتر مرغ كار مي كند. از همان ابتداي فيلم در مي يابيم همان قهرمان هاي آشناي سينماي مجيدي است. كريم؛ قهرمان ساده دلي است كه همچون قهرمان فيلم هاي "بچه هاي آسمان"، "رنگ خدا" و "بيد مجنون" در پي يافتن معنايي تازه از زندگي است.
سرويس هنري برنا/الهام احمد
«آواز گنجشك ها» داستان كريم (رضا ناجي) كارگر يك مركز پرورش شترمرغ است كه با خانواده اش در يكي از روستاهاي اطراف تهران زندگي مي كند. كريم به دليل خراب شدن سمعك دخترش و نزديك بودن امتحان او مجبور مي شود به شهر بيايد اما هزينه تهيه مجدد سمعك از توان او خارج است. او كه به دليل فرار شترمرغي از مركز، كار خود را رها كرده، متوجه مي شود كه از طريق كار با موتورسيكلتش در تهران مي تواند پول خوبي به جيب بزند و هزينه زندگي اش را تامين كند. او با آمدن به دل شهر با آدم هاي گوناگوني روبرو مي شود. در عين حال پسر كريم به همراه دوستانش آرزو دارد تا آب «آب انبار» را از لجن خالي كند و شاه ماهي قرمزي را به درون آن بياورد.
قهرمان داستان فردي ساده دل است كه با شترمرغ ها حرف مي زند، زندگي ساده اي دارد. اما وقتي وارد فضاي شهري مي شود، در معرض تهديدهايي قرار مي گيرد كه كم كم او رامانند برخي آدم هاي خبيث شهري مي كند. آدمي كه ديگر ترديد دارد آيا به دختر فقير كمك كند يا نه؟
داستان فيلم مانند كارهاي قبلي مجيدي بسيار ساده و درباره زندگي روزمره آدم هايي است كه از طبقه پايين جامعه هستند و در گوشه اي از شهر شلوغ و پرجمعيت تهران روزگار مي گذرانند. فضاي كلي "آواز گنجشك ها" نيز مانند كارهاي قبلي اين كارگردان بر مناظر زيبا، دلنواز و حركات دوربين استوار است. به طور مثال صحنه واژگون شدن ظرف بزرگ پر از ماهي هاي قرمز كه دل هر بيننده اي با ديدن اين تصوير به طور يقين به درد خواهد آمد.
در اين فيلم نيز مانند ساير آثار مجيدي، كودكان نقش زيادي دارند و در صحنه هاي مختلف از روحيات آنها، تفكراتشان و معصوميتي كه در نگاه و رفتارشان وجود دارد، استفاده شده است. مجيدي در ايجاد گره افكني استاد است اما در شرايط بغرنج قهرمان داستانش را تنها رها مي كند و نمي تواند در مسير چندان درستي او را هدايت كند. يكي از مسائلي كه در درام وجود دارد، اين است كه در هنگامي كه داستان به اوج خود مي رسد، تماشاگر بتواند با ارتباط منطقي بين گره هاي ايجاد شده، تا انتها سرنوشت قهرمان را دنبال كند و پاپان درستي را براي شخصيت ها حدس بزند ولي در آثار مجيدي اين ويژگي ها چندان وجود ندارد و او به خوبي نمي تواند از گره هايي كه ايجاد كرده، بهره ببرد.
مثلاً در صحنه هاي پاياني فيلم كه دختر كريم به او مي گويد؛ نيازي به سمعك ندارد، اين سوال براي تماشاگر پيش مي آيد پس چرا دختر كريم اين موضوع را زودتر به او نگفت تا پدرش اينقدر دچار دردسر نشود! شايد به اين دليل نگفته كه قرار بوده بيننده تا صحنه هاي پاياني به تماشاي اثر محتاج باشد و به دنبال گمشده اي باشد كه در پاپان مي فهمد بيهوده به دنبال آن مي گشته. پس داستان "آواز گنجشك ها" بر پايه تلاش بيهوده پدر براي خريد سمعك است نه فقر اقشار پايين جامعه!
"آواز گنجشك ها" در ابتدا، داستان فقر قشر مهجوري از جامعه است كه مشكلات زيادي دارند. تا اينجاي كار تماشاگر با يك فيلم اجتماعي مواجه مي شود كه قهرمان هاي آن قرار است با مشكلات عديده اي دست و پنجه نرم كنند. اما نقطه ضعف از آنجايي آغاز مي شود كه تماشاگر مشكلات كمرشكن اقتصادي و اجتماعي و تاثيرات زيادي كه در زندگي قشر پايين جامه مي گذارد را در اين فيلم به خوبي لمس و درك نمي كند و به همين دليل نخواهد توانست با كريم، قهرمان داستان و خانواده او همذات پنداري كند زيرا در انتها متوجه مي شود همه آنها به دنبال هدف بيهوده اي بوده اند.
آخرين ساخته مجيدي دچار كليشه هاي رايج شده و مرز بين خوبي و بدي به صورت شعاري مطرح شده است. در چندين صحنه اين قبيل كليشه ها را مي بينيم. مانند نماز خواندن كريم در مقابل يك خانه مجلل، تلاش بچه ها براي نجات ماهي ها و...
فيلم در لايه هاي به ظاهر غم انگيزش، داراي طنز ظريفي است كه در دل يك داستان ساده روايت مي شود. "آواز گنجشك ها" در لحظاتي موفق مي شود تماشاگر را بخنداند و در لحظاتي هم او را متاثر كند، ولي اين تاثير گذاري كمتر اتفاق مي افتد و محدود به چند پلان و صحنه مي شود.
اما بار طنز فيلم بيشتر است. به طور مثال صحنه فرار شترمرغ و تلاش هاي كريم و ساير كارگران براي گرفتن او، حتي صحنه مربوط به مصدوم شدن كريم، نماهاي درشتي كه از صورت كريم وجود دارد، همه و همه تبديل به صحنه ها و سكانس هايي شده اند كه تماشاگر بجاي همدردي با قهرمان داستان، به حماقت هاي او مي خندد. فضاي كلي داستان هم با وجود اين كه درباره فقر كارگراني است كه در حاشيه كلان شهري مانند تهران زندگي مي كنند، برپايه نوعي طنز و كمدي استوار است كه هدايت كننده آن نيز رضا ناجي با بازي خوب و در خور توجهش است.
"آواز گنجشك ها" بيش از آن كه شخصيت محور و بر اساس زندگي كريم، كارگر مزرعه پرورش شترمرغ بچرخد، بيشتر بر پايه بازي رضا ناجي و هنر او در ايجاد صحنه هاي طنز مي چرخد. البته ناگفته نماند، گريم بسيار خوب سعيد ملكان هم بروي چهره ناجي، در ايجاد اين صحنه هاي طنز تاثير زيادي دارد. ماجراهاي طنز اتفاقاً زماني در اين فيلم رخ مي دهند كه بيننده احساس مي كند بايد با خانواده كريم و خود او همدردي كند و با آنها همراه شود تا به دل مشكلاتشان رسوخ كند ولي در بسياري از صحنه هاي درام مي بينيم، بجاي ناراحتي براي اين كارگر زحمت كش، به او بايد بخندد.
تا اينجاي كار نتيجه مي گيريم كه مجيدي در خلق يك فيلم درام چندان موفق نبوده و حتي در ساخت يك اثري كه در قالب طنز اجتماعي باشد هم موفق عمل نكرده است.
البته نبايد از اين نكته گذشت كه بخش هاي ابتدايي "آواز گنجشك ها" ريتم يكدستي دارد اما پس از شكستن پاي كريم و خانه نشين شدن او، همان ريتم يكدستي را هم كه دارد از دست مي دهد. البته داستان هم چندان منسجم نيست و ماجراها به نوعي بر هم چفت نيستند و چندپارگي را مي توان در آنها مشاهده كرد. در بسياري از صحنه ها تماشاگر فيلم را عملا تمام شده به حساب مي آورد و در چند صحنه با اين موضوع روبرو مي شود كه اينجا پايان فيلم است اما باز هم مشاهده مي كند كه داستان ادامه دارد. در صحنه اي كه كريم در وانت براي بچه هاي دل شكسته آواز مي خواند، صحنه رها شدن ماهي در آب تميز آب انبار، باز كردن پنجره براي گنجشك گرفتار در اتاق، نقاشي دختر كريم روي گچ پاي پدر از اين صحنه هاست.
اما در نهايت فيلم بروي رقص شترمرغ تمام مي شود. شايد مجيدي مي خواسته اين نكته را دوباره گوشزد كند كه اين حيوان بود كه سرنوشت يك خانواده را به كلي دگرگون كرد. اما تماشاگر باز سردرگم مي شود كه فيلم "آواز گنجشك ها" بود يا شترمرغ ها!
اما اگر از تمام عيب و نقص هايي كه در آخرين اثر مجيدي وجود دارد، بگذريم بايد به اين نكته اشاره كرد كه مجيدي در طول 9 فيلم بلند سينمايي كه ساخته، يك روند و سير را در سينما براي خود برگزيده است و در هر داستاني سعي مي كند تفكرات خود را به تماشاگر ارائه كند و مخاطب هم مي داند كه براي چه به سينما آمده و قرار است چه چيزي تماشا كند. نكته بعدي هم در اين است كه رضا ناجي تمام تلاش خود را كرده تا شخصيت كريم را براي تماشاگر جذاب تر و او را براي لحظات زيادي با خود همراه كند.
در هر صورت بايد منتظر ماند و ديد "آواز گنجشك ها" كه از سوي داوران ايراني براي معرفي به مراسم اسكار انتخاب شده، مي تواند نظر هيئت انتخاب اسكار را جلب كند و بعد از سال ها ايران نيز نامزدي در مراسم اسكار داشته باشد؟ زيرا ايران از "بچه هاي آسمان" كه باز هم ساخته مجيدي بود، تاكنون فيلم ديگري در اين رويداد مهم سينمايي نداشته است.
شنبه 13 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]