واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نه جورج، خطرناکه جورج! نامه های سرگردان آقای جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا راستش قصد نداشتم تا با نوشتن نامه برای شما، وقت عزیز خودم که صرف امور گرانبهایی نظیر روزنامه خواندن، انتظار در صف اتوبوس، چک و چانه برای گرفتن حق التحریر، تماشای تصاویر مسئولان عزیز و شنیدن خبرهای افتخارآمیز از برخورد با اراذل و اوباش و بدحجاب ها و معتادان می شود را بگیرم. به خصوص آنکه قبل از این، رئیس جمهور محترم ایران برای شما نامه بلندبالایی نوشته بودند و تمام حرف های زدنی را زده بودند که عمل به آنها برای دین و دنیای شما، مردم آمریکا و حتی تمام انسان های روی کره خاکی در تمام زمان ها کفایت می کرد، به قول معروف در خانه (white house) اگر کس است یک حرف بس است! با این حال، این روزها خبرهایی به گوش می رسد مبنی بر آنکه عده ای جنگ طلب در کاخ سفید می خواهند شما را تحریک کنند که به ایران حمله کنید. البته اگر این تحریک ها برای شخص شما بود مشکل خاصی به وجود نمی آورد چراکه شما پیش از این هم دائما به ایران حمله های لفظی و حرفی داشته اید. اما گویا این بار می خواهند پای ارتش آمریکا هم به میان کشیده شود که این یک مقداری موضوع را جدی می کند (لااقل برای ما!) من واقعا نمی دانم این کاخ سفید چه جور جایی است که هر کس به آنجا می رود، تحریک می شود کار احمقانه ای بکند. یکی تحریک می شود به ویتنام حمله کند، یکی تحریک می شود در ایران کودتا راه بیندازد، یکی تحریک می شود کاسترو را سرنگون کند، یکی تحریک می شود جنگ ستارگان به پا کند.... مظلوم ترین ساکن این خانه هم که با کارمندش تحریک می شود و "مونیکا گیت" راه می اندازد! با این حال، چه تقصیر آن خانه سفید باشد ، چه تقصیر محرک ها و چه تقصیر ساکنان تحریک پذیر، موضوع حمله به ایران، احتمالاً به آن سادگی که شما فکر کرده اید، نیست و باید یک نفر عواقب این کار را به شما گوشزد کند. این یک نفر هم فعلا من هستم، چون پرداختن به چنین مسائل پیش پا افتاده ای، در شان بعضی از نامه نویس های والامقام نیست و آنها ترجیح می دهند به جای معضلات ایران به معضلات جهان و بشریت در نامه هایشان به شما بپردازند! آقای بوش بیائید فرض کنیم تمام فرض های شما و مشاوران جنگ طلبتان درست باشد، یعنی واقعاً نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده بتواند با کمترین مانعی، بخش های زیادی از ایران را بمباران کند. فکر می کنید چه می شود؟ نه! اشتباه نکنید، نمی خواهم برای شما جملات احساسی در دفاع از حقوق بشر بگویم، چون می دانم شما هم مثل بسیاری دیگر از سیاستمداران به اندازه پشه ای برای این مفاهیم ارزش قائل نیستید. سوال من از شما اصلا درباره اینطور چیزها نیست و من خیلی عینی و از بعد نظامی و امنیتی از شما این سوال را می پرسم. همانطور که می دانید "بمباران" فقط از جنبه های آسیب رسانی "روانی" و "زیرساخت های توسعه" است که می تواند بر یک کشور و مردمانش اثر بگذارد. خوب حالا فرض کنیم که شما نقاط مختلفی از نیروگاه ها، پل های ارتباطی، کارخانه ها و حتی شهرها را بمباران کردید، فکر می کنید اینها بر روی مردمی که هر بار با عوض شدن دولت، کلیه زیرساخت های توسعه شان ویران و بازسازی می شود چقدر تاثیر دارد؟ اصلا چرا شما زحمتش را بکشید، وقتی که بسیاری از مدیران ما مشغول ویران سازی اقتصاد و مدیریت ایران هستند؟ از سوی دیگر بحث انسانی ماجراست که آن بر مردم ایران تاثیری نخواهد گذاشت. فقط یک نمونه را بگویم تا خیالتان راحت شود. سال ها پیش، در اوایل دهه 1980 ، مسعود رجوی (شما به او Dear Masood می گوئید) که اتفاقا علم مبارزه با امپریالیسم آمریکا (الان او به شما "مهد دموکراسی" می گوید) و حمایت از "خلق" را داشت رودرروی همین مردم ایستاد و چند برابر بیشتر از آنکه ارتش شما بتواند در ایران آدم بکشد، آدم کشت. آدم هایی از سطح رئیس جمهور و وزیر و وکیل تا بقال و قصاب و راننده. در عرض چند ماه، ما با چند صد هزار میلیشیای آدمکش مواجه شدیم که هر کدامشان چند برابر یک سرباز آمریکایی در امور شریف بمب گذاری و تیراندازی و آدمکشی تبحر داشتند و تازه در همان زمان با دشمن خارجی هم می جنگیدیم. حالا شما فکر می کنید برای چنین مردمی، انفجار بمبی در فلان محله، چقدر می تواند وحشت انگیز باشد؟ تازه اینها همه در موردی است که بمب های شما، قوی تر از بمب هایی باشد که جوانان ما می سازند و در جشن های چهارشنبه سوری سلامتی و جان خودشان و ما را به خطر می اندازند! البته ممکن است شما استدلال های من را قبول نداشته باشید یا قبول داشته باشید اما بگوئید "بالاخره چند هزار تن بمب و چند هزار تن آدم هم غنیمته!"، ولی این فقط یک روی سکه است. روی دیگر سکه آن است که به ازای هر چند بمبی که در شهرهای ایران منفجر شود، بمبی هم در شهرهای آمریکا منفجر شود! تعجب نکنید، این درست است که ما ناوهواپیمابر نداریم و اگر هم داشتیم جهان متمدن اجازه نمی داد که مثل ناوهای شما به نزدیکی سواحل کشورهای دیگر حرکت کنند! ولی همه بمب ها که قرار نیست از آسمان به زمین برسند، بعضی بمب ها هم از زیرزمین به روی زمین می آیند! (متوجه منظورم که می شوید؟ هان! ... نه؟ ... ای بابا جورج، یک کم مغزتو به کار بنداز... فهمیدی؟ ... بازم نه؟! ... ok، برو از محسن سازگارا بپرس) بله آقای بوش، برای یک بار هم که شده فکر کنید که به ازای هر صد بمبی که شما می خواهید در تهران منفجر کنید، یک بمب هم در واشنگتن و نیویورک منفجر شود! می دانم که آدم ها برایتان مهم نیستند ولی لااقل به بورس فکر کنید. ما که بورسمان مدت هاست در حالت نیمه تعطیل به سر می برد و با تصمیم های اقتصادی مسئولانمان، الحمدالله! دیگر جای ترس از حمله و جنگ برایمان نمانده است، اما شما آیا فکرش را کرده اید که با اولین انفجار در وال استریت ژورنال، چه بر سر اقتصادتان می آید؟ قیمت نفت را در نظر گرفته اید؟ لشکر تاجران ورشکسته و کارگران بیکار شده، نمی ترساندتان؟ اصلا فکرش را کرده اید که اگر سرمایه داران بزرگ و به خصوص صهیونیست آمریکایی ورشکسته شوند، چه کسی هزینه های انتخاباتی جمهوری خواهان و نئوکان ها را خواهد داد؟ سلطنت طلب ها؟ مجاهدین؟ رجوی؟ سازگارا؟ فخرآور؟ افشاری؟ نوری زاده؟ بهارلو؟ کی؟ این است که من اولا به تبعیت از رئیس جمهور با تدبیر کشورمان، شما را به تقوای الهی و پیروی از پیامبر الهی و رسیدگی به حال فقرای آمریکایی دعوت می کنم اما ثانیا چون می دانم گوش سرکار و خیلی از سیاستمدارهای مزور دنیا به این حرف ها بدهکار نیست، خیلی دوستانه از شما می خواهم که اگر به فکر این چیزها و ما نیستید، به فکر خودتان و جمهوری خواهان آمریکا باشید. بیش از این وقت شما و خودم را نمی گیرم. مخلص کلام: آقا یک وقت خر نشی دستور حمله بدی ها! قربان هرچی آدم چیز فهم فارو
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]