واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: معتاد کیست ؟ اعتیاد چیست ؟
معتاد کیست ؟ اعتیاد چیست ؟
گروه استان ها_وقتی فرد معتاد دوباره رجوع می کند به آهستگی و آرام آرام از نوع شروع نمی کند بلکه به همان شدتی آغاز می نماید که آخرین بار ترک کرده در واقع وقتی معتاد پس از یک دوره طولانی پرهیز از مواد دچار رجوع می شود مصرف مواد شدیدتر از آخرین بار مصرف او قبل از ترک است
یکی از پیش زمینه های اصلی بیماری اعتیاد حالت خاصی است که قبل از اعتیاد "Co- dependency " به نام "هم وابستگی " در وجود شخص شکل گرفته بوده است و با علائمی چون اشتغال ذهنی حاد و وابستگی شدید به یک فرد یا گروه به یک عمل رفتار یا ایده و یا ماده اعم از مواد مخدر و یا غیره مخدر قابل تشخیص ورویت است وعمدتاً این وابستگی عاطفی ،اجتماعی وگاه جسمی است؛ فرد وابسته مرتباً سعی می کند با وابستگی نا سالم وچسبندگی مفرط به غیر خود احساس ارزش ،تعلق ورضایت مندی را در خود به وجود آورد .
کسانی که از "هم وابستگی "رنج می برند به مرور گرفتار شیوه خاصی از زندگی می شوند که در آن وابستگی به چیزی خارج از وجود خودشان تعیین کننده هویت وتایید یه موجودیت شان است ؛ از جمله ویژگی های مشترک اکثریت معتادان عدم رشد وبلوغ عاطفی وپیش زمینه بیماری اعتیاد خود گم شدگی یا بیماری وابستگی می باشد که این اختلال موجب احساس ترس وعدم امنیت روانی می گردد. به طور مثال معتادی که سی سال سن دارد از نظر کارکردهای عاطفی همانند نوجوان ده ساله به نظر می رسد زیرا اکثریت معتادان قبل از اینکه کودکی را تجربه نمایند مجبور شده اند یک بزرگسال باشند چراکه جامعه وخانواده فرصت رشد عاطفی را به او نداده اند واو نیز در قلعه ناپختگی عاطفی ،خودش را محصور کرده ونسبت به دنیای بیرون از خود وناشناخته ها احساس ترس وعدم امنیت می کند .
طبیعتاً برای رهایی از این حصار رنج آور ورویارویی با واقعیات دنیای پیرامون خود شخص نیاز به نیروی کمکی برای ابراز وجود وتعامل با محیط خویش دارد ونهایتاً برای تعادل وادامه بقا مجبور است به چیزی دیگری متکی باشد .به اعتقاد ما خیلی از معتادان خود به تنهایی بدون اضافه کردن فشارهای روانی واجتماعی به اندازه کافی زندگی سخت وطاقت فرسا دارند .
احتمالاً ایجاد فشاری که از هر طرف برای ترک اعتیاد به معتاد اعمال می شود به شرطی کردن رفتار معتاد کمک می کند .اما این فشارها مطمئناً نخواهند توانست عطش بی پایان معتاد را به عشق وبلوغ عاطفی منفی کند .فشارهای اجتماعی وتهدیدات با توجه به تجارب به دست آمده در فرد معتاد بیشتر حالت دفاعی ایجاد می کند .خیلی از معتادان خود را برای زندگی در دنیای پر اضطراب وخشن آماده کرده اند .آنچه آنها در برابرش مقاومت ندارندوقادر به دفاع از خود نیستند ملایمت ومحبت است .
فرد معتاد در پویش سلسله مراتب ،نیازهای خود ورسیدن به مراحل معنوی ومتعالی به علت نیازهای شدید اولیه ودغدغه های ناشی از اعتیاد ،تماس وتعامل با زندگی درونی ومعنوی را که عامل دینامیکی برای حرکت وجودی وجهانی وخود انگیختگی است از دست داده وزندگی او فاقد معنا وهدف متعالی وروحانی می باشد.
بر این اساس می توانیم بگوییم که معتاد بطور هوشیار یا ناهوشیار از فقدان معنا در زندگی رنج می برد .ترس وعدم امنیت فرد معتاد را نسبت به روابط اجتماعی و قراردادی آن بدبین و بی اعتماد می کند و کارکرد های شخصیتی و واکنش های عاطفی او را در جهت حفظ تعادل روانی و احساس رضایت از خود به علت عدم مهارت در رفتار های انعطافی و انطباقی و موثر بودن از برچسب های اجتماعی و تضییع حقوق اجتماعی و حفظ کرامت انسانی کژکار می کند .فرد معتاد برخی از هنجارهای جامعه را عمل می کند بدون اینکه هدف های زیر بنایی این هنجارها برای او معنایی حقیقی داشته باشد بنابراین واکنش های عاطفی او خود محورانه و طلبکارانه است و او را ارضاء نمی کند .
علائم و خصوصیات بیماری وابستگی به مواد مخدر :
وابستگی به مواد مخدر الگوی ناسازگاری مصرف مواد مخدر است که مصرف مقدار بیشتر از ماده مورد نظر نسبت به آنچه در ابتدا قصد آن بوده مصرف می شود و یا وجود مشکلات ناشی از مصرف مواد کوشش های ناموفقی برای کنترل کردن مواد یا ترک آن وجود دارد .
وابستگی به مواد مخدر انسان ها را مستقیم یا غیرمستقیم هلاک می کند .وابستگی به مواد مخدر یک بیماری است وابستگی به مواد مخدر سیر پیشرونده داردوابستگی به مواد مخدر در صورت پیشرفت مزمن می شود وابستگی به مواد مخدر مستعد بازگشت است وابستگی به مواد مخدر قابل بهبودی است
سرماخوردگی معمولی مدل خوبی برای توصیف یک بیماری و علائم آن بیماری است . آنچه که مردم آن را سرماخوردگی می نامند در واقع ناخوشی کوتاه مدت است که معمول ویروس های مختلف می باشد .
این ناخوشی می تواند عامل علائم گرفتگی بینی ، گلو درد ، سرفه و سینه درد باشد ، مردم وقتی که اقدامات دارویی علیه سرماخوردگی به عمل می آورند در واقع صرفاً در حال درمان عامل علائم ناخوشی ناشی از ویروس هستند یعنی آنها خود بیماری را درمان نمی کنند . از این روی می توان اقدام به مصرف دارو های بکنند که علائم سرماخوردگی را کاهش داده و یا از بین ببرد . بدون علاج خود سرماخوردگی این بیماری بر خلاف علائم آن می تواند تداوم یافته و پیشرفت بکند
علائم بیماری ناشی از اعتیاد عبارت است از مصرف بی اختیار دارو های روانگردان ، فقدان کنترل و استمرار مصرف این داروها علیرغم پیام های ناگوار آن ، تحریف های مختلف در تفکر،نظیر انکار ( به عبارت دیگر مصرف بی اختیار دارو و مواد مخدر و تحریف در تفکر ) است .
کسانی که دیگر از مواد مخدر استفاده نمی کنند ممکن است ظاهراً فارغ و عاری از اعتیاد به نظر برسند اما نداشتن علائم ظاهری به معنای این نیست که آن شخص از بیماری اعتیاد علاج قطعی یافته است بلکه این بیماری را می توان با خرسی مقایسه کرد که به خواب زمستانی رفته و در انتظار بیدار شدن از خواب زمستانی است به عنوان مثال هنگامی که افراد مصرف مواد مخدر را پس از یک دوره زمانی طولانی دوباره از سر می گیرند عموما شدت مصرف مواد در همان سطح اول به اندازه شدت آخرین موردی است که قبلاً مصرف کرده اند .
به عبارت دیگر وقتی فرد معتاد دوباره رجوع می کند به آهستگی و آرام آرام از نوع شروع نمی کند بلکه به همان شدتی آغاز می نماید که آخرین بار ترک کرده در واقع وقتی معتاد پس از یک دوره طولانی پرهیز از مواد دچار رجوع می شود مصرف مواد شدیدتر از آخرین بار مصرف او قبل از ترک است
این بیماری حتی زمانی که مواد مخدر مصرف نشود می تواند پیشرفت کند بدین خاطر کسانی که مدتی پرهیز کرده اند ممکن است که گمان کنند علاج یافته اند و دیگر معتاد نیستند چنین افرادی ممکن است اوهام و پندار های مربوط به مصرف کنترل شده مواد مخدر را در ذهن خود جای داده و پرورش دهند .
آنها ممکن است باور کنند که می توانند بدون تجربه کردن مصرف مداوم مواد و بی اختیار و فاقد کنترل به مصرف آزمایشی تفننی آن روی آورند .
آخر خط اعتیاد:
سیر طبیعی وابستگی به مواد مخدر تعدادی بیشماری از معتادان را به ورشکستگی کامل جسمانی ،عاطفی ،شناختی وروحانی می کشاند که منجر به از دست دادن پایه های اجتماعی آنان می شود .
تعداد زیادی به علت ارتکاب جرم به زندان،تعدادی هم در فرم معتادان خیابانی در اطراف واکناف شهرها بویژه میادین ،پارک های عمومی ،مکانهای شلوغ وحاشیه شهرها سرگردان می شوند .
عدم احساس امنیت اجتماعی وضعیت نابسامان اجتماعی وبهداشتی این افراد روند بیماری اعتیاد را شتاب بیشتری می دهد که این فرآیند موجب عجز ودرماندگی فرد معتاد دربرابر ادامه زندگی یا مصرف مواد مخدر می گردد.
فرد معتاد در این مرحله حاد از اعتیاد وعدم توانایی در مدیریت زندگی بنا بر وضعیت نابهنجار زیستی ،زمانی واجتماعی ناشی از وابستگی شدید به مواد مخدر فرسوده وناتوان از تحمل شرایط موجود می شود ودر این مرحله فرد معتاد تمایل بیشتری جهت هرگونه مداخلات حمایتی درمانی وبهبودی وخروج از چرخه معیوب اعتیاد را دارد .لیکن وضعیت نامطلوب زیستی وفشارهای روانی ناشی از پیشرفت بیماری اعتیاد فرد را در وضعیت بحرانی ودرماندگی قرار می دهد ،بطوریکه از برآوردن نیازهای اولیه وساده خود عاجز ودرمانده می شود.
در این شرایط مناسب جهت بهبودی وبازپروری متاسفانه شرایط نابهنجار موجود وانواع ترس ها وخطرهای روان شناختی به خصوص ترس از خماری ،ماموران پلیس ،زندان وبی خانمانی ،معتاد را از درک چیستی فلسفه بهبودی واعتماد به واقعی بودن حمایت دیگران بازمی دارد .پس ابتدا باید نگرانی ها ونیازهای اولیه آنان برطرف شده وسپس در برنامه ای که هدف اصلی آن ایجاد زمینه حمایتی وبازپروری است قرار گیرد .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]