واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي سير تمدن غرب
در حالي كه همه مردم داراي حقوق مدني بودند، تنها شهروندان فعال (مرداني كه سن آنها بالاتر از 25 سال و به اندازه دستمزد سه روز يك كارگر غيرماهر ماليات ميپرداختند) حق رأي داشتند.
در سال 1970، اين شهروندان فعال حدود چهار ميليون و سيصد هزار نفر بودند. اين شهروندان اعضاي شوراي قانونگذاري را مستقيماً انتخاب نميكردند، اما به منتخبان (مرداني كه مالياتي به اندازه دستمزد سه كارگر ميپرداختند) رأي ميدادند. اين گروه نسبتاً كوچك 50 هزار نفري منتخبان نمايندگان شوراي ملي را انتخاب ميكردند.
يك نماينده، براي كسب صلاحيت ميبايست دستكم يك مارك نقره يا معادل دستمزد 44 كارگر ماليات ميپرداخت.
شوراي ملي همچنين اقدام به تغيير ساختار نظام اداري فرانسه كرد. در سال 1789، همه تقسيمبنديهاي محلي و استاني كشور را تغيير داد و فرانسه را به 83 قسمت كه تقريباً از لحاظ جمعيت و مساحت يك اندازه بودند، تقسيم كرد.
هريك از قسمتها نيز به نوبه خود به مناطق و بخشهايي تقسيم ميشدند كه همگي توسط شوراهاي انتخابي و مأموراني اداره ميشدند كه بر نهادهاي مالي، اداري، قضايي و روحاني محل خود نظارت داشتند.
هرچند بورژواها و اشراف هر دو از نظر صلاحيت بر مبناي دارايي واجد شرايط انتخاب شدن بودند، اشراف كمي انتخاب شدند و دولتهاي محلي و استاني به دست بورژواها و خصوصاً وكلاي مختلف افتاد.
تا سال 1791، فرانسه با اجماع انقلابي و بيشتر در نتيجه فعاليت بورژواهاي ثروتمندتر شروع به اصلاح رژيم قديمي كرد. تا اواسط سال 1791، اين اجماع با مخالفت رو به افزايشي از سوي روحانيت خشمگين از قانون مدني روحانيون، طبقات پايينتر كه از افزايش هزينه زندگي و تورم صدمه ديده بودند، كشاورزاني كه مخالف پرداخت بدهيهاي خود كه هنوز ملغي نشده بود، و انجمنهاي سياسي روبرو شد كه راهحلهاي حادتري براي حل مسائل كشور داشتند.
مشهورترين آنها ژاكوبنها1 بودند كه اول بار به عنوان يك گروه از نمايندگان تندرو در شروع انقلاب و خصوصاً در طول وقايع شب چهارم اوت سال 1789 ظاهر شدند.
بعد از اكتبر سال 1789، آنها صومعه ژاكوب را در پاريس تصرف كردند.
انجمن ژاكوبي ها همچنين در استانهاي محل خدمت خود، گروههاي مباحثه تشكيل دادند.
عاقبت، آنها از طريق يك شبكه ارتباطاتي گسترده به همديگر پيوستند و تا بهار سال 1789 خواستار الحاق به انجمن پاريسيها شدند.
يكسال بعد، نهصد انجمن ژاكوبنها در فرانسه وجود داشت كه به مركز پاريسيها وابسته بود. اعضاي آن نيز معمولاً نخبگان جوامع محلي بودند، اما صنعتگران و كسبه هم در آن عضويت داشتند.
به علاوه تا اواسط سال 1791، دولت هنوز به علت كاهش مالياتها با مشكلات مالي شديد روبرو بود.
به رغم وجود همه اين مسائل، سياستمداران بورژواي مسئول براساس اعتماد خود به شاه نسبتاً متحد باقي ماندند. اما لوئي شانزدهم به طور مفتضحانهاي آنها را فروخت. او كه از جريان وقايع انقلابي كاملاً آشفته بود، در ژوئن سال 1791 اقدام به فرار كرد و تقريباً در اين كار موفق شده بود كه شناخته شد و در وارن2 دستگير و به پاريس بازگردانده شد.
در حالي كه تندروها نظر به خلع شاه داشتند، اعضاي شوراي ملي، كه نگران نيروهاي مردمي بودند، فرار شاه را ناديده گرفته و وانمود كردند كه او دزديده شده است. در اين شرايط آشفته، با يك شاه بيآبرو و بيوفا شوراي قانونگذاري جديد، اولين جلسه خود را در اكتبر سال 1791 تشكيل داد.
از آنجا كه شوراي ملي يك قانون محدودكننده كه انتخاب مجدد اعضاي خود را ممنوع ميكرد، تصويب كرده بود، تركيب شوراي قانونگذاري كاملاً با تركيب شوراي ملي متفاوت بود.
روحانيون و اشراف تقريباً در شوراي قانونگذاري عضويت نداشتند. بيشتر نمايندگان داراي املاك، و بسياري هم وكيل بودند. هرچند آنها آوازه ملي نداشتند، ولي اغلب آنها در سياست انقلابي جديد تجربه آموخته بودند و در مناطق محلي خود از طريق گارد ملي، انجمنهاي ژاكوبن، و بسياري از دفاتر دولتي كه براي اصلاح اداري مجدد فرانسه ايجاد شده بود، افراد شناخته شدهاي به حساب ميآمدند.
شاه حداكثر سعي خود را براي همكاري با شوراي قانونگذاري جديد به كار برد، ولي روابط فرانسه با بقيه به زودي به سقوط لوئي منجر شد.
***
پس از مدتي، بعضي از كشورهاي اروپايي نسبت به اوضاع فرانسه نگران شدند و از اين هراس پيدا كردند كه اين نمونه به ساير كشورها هم سرايت كند.
پينويس ها:
1. Jacobins
2. Varennes
سه شنبه 9 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]