واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: يکي از ويژگي هاي زندگي سالم رشد مداوم است برخي از خصوصيات دوران کودکي از جمله وابستگي براي رشد و شکوفايي زندگي انسان ضروري . اما وابستگي به دو شکل وابستگي سالم و وابستگي ناسالم ظاهر مي شود .
وابستگي ناسالم
روابط وابسته ناسالم مشخصه اي دارند که برخي از آنها به شرح زير است :
1- ارتباط تنها راه ابراز وجود فرد است .
2- عدم صداقت در ارتباط ديده مي شود .
3- ارتباط ضعيف و شکننده است .
4- فقدان اعتماد به نفس مشاهده مي شود .
5- انحصار گرايي وجود دارد .
6- نقش هاي فردي جاي هويتش را مي گيرد .
7- تحقير کلامي ديده مي شود .
چه افرادي مستعد وابستگي ناسالم هستند ؟
نوع برقراري ارتباط ، ريشه در ويژگي هاي شخصيتي افراد دارد . ويژگي هاي شخصيتي که فرد را مستعد برقراري ارتباط وابسته ناسالم مي کنند ، عبارتند از :
1- اعتماد به نفس پايين
2- تمايل به کنترل ديگران
3- تمايل به متابعت و پيروي از ديگران
4- بيگانگي با احساسات خود
مشکلات ناشي از وابستگي ناسالم
وجود روابط ناسالم در زندگي فرد مشکلاتي را به دنبال دارد . افراد وابسته ناسالم اشخاص مضطرب و نگران هستند و همواره از طرد شدن مي ترسند . زماني که مورد طرد شدگي خيالي يا واقعي قرار مي گيرند افسرده شده و حتي تا مرز افکار يا اقدام به خودکشي پيش مي روند حتي در صورت از هم پاشيده نشدن و تداوم ارتباط وابسته ناسالم ، همواره احساس خلاء دروني و پوچي آنان را آزار مي دهد .
مراحل شکل گيري وابسته ناسالم
1- باور ناتوان بودن :
در اين حالت فرد خود را شخصي ناتوان مي داند که از انجام امور شخصي خويش و به طور کلي زندگي به تنهايي ناتوان است . اين باور در خانواده شکل مي گيرد و والدين ناکارآمد براي اعمال کنترل خود بر فرزندانشان چنين باوري را در ذهن آنان ايجاد و تقويت مي کنند .
2- ميل به حمايت و ترس از طرد شدن :
ذهنيت و باور ناتوان بود سبب مي شود فرد همواره احساس نياز به حمايت ديگران نموده و همواره نگران باشد که همايت مورد نظر خود را از دست بدهد . خانواده ناکارآمد يا از طريق حمايت و مراقبت افراطي و يا به واسطه غفلت و ناديده انگاشتن فرزندان خود ، ميل به حمايت و ترس از طرد شدن را دامن مي زند .
3- رفتار ديگران محور :
باور ناتواني و ميل افراطي به دريافت حمايت ، ترس از طردشدگي را اجاد مي کند اين ميل و ترس رفتاري را باعث مي شود که متمرکز بر ديگران است . فرد براي يافتن حمايت از سوي ديگران تمام انرژي خود را صرف ديگران نموده و به دنبال آن است که ديگران را راضي نگهدارد و به هر قيمتي شده از طرد شدگي رهايي يابد
4 – فاصله گرفتن از خود :
به مرور رفتار ديگران محور ، سبب مي شود فرد از خود فاصله بگيرد و عملا با آنچه مي خواهد و احساس مي کند ، غريبه شود . علت اين است که او بيش از خود به ديگران ، نيازها و خواسته ها و احساسات آنان توجه دارد .
انواع وا بستگي ناسالم
1-وابستگي ناسالم ناتوان :
در اين صورت فرد به ص.رت مبالغه آميز خود را آسيب پذير نشان مي دهد و از اين طريق خود را به ديگران مي چسباند با معرفي خود به عنوان فردي ضعيف و محتاج ، رفتارهاي کودکانه اي را به نمايش مي گذلرد د معمولا مي تواند افرادي را که رفتار هاي حمايت گرانه افراطي و والد گونه دارند ، به دام اندازند .
2- وابستگي ناسالم خصمانه : اين افراد با مرعوب کردن و ترساندن ديگران و با بروز خشم به ديگران وابسته اند و از اين طريق ديگران را کنترل مي کنند . بازي ارتباطي اين افراد با بازي ارتباطي وابستگان ناسالم ((مردم راضي کن )) که تسليم بودن ويژگي ارتباطي آنها است ، جور شده و تداوم مي يابد
3- وابستگي ناسالم پنهان : در اين نوع وابستگي رفتار ظاهري فرد چندان نشاني از وابستگي ناسالم وي ندارد ، اما روند اين ارتباط نشان دهنده ناسالم بودن ارتباط است . وابسته ناسالم پنهان ، از طريق تمارض مي تواند فرد وابسته ناسالمي را که قرباني بودن ، هويت اوست ، به دام اندازد و از طريق تظاهر به بيماري و جلب توجه و ترحم ، ارتباط را حفظ کند . اگر فردي را که دوست دارد از او دور شود ، اعتراض نمي کند ، اما بيمار مي شود ، غذا نمي خورد و آنقدر ادامه مي دهد که احساس گناه را در فرد مقابل ايجاد مي کند .
استقلال ناسالم
افراد مستقل ناسالم از بيان نقاط ضعف خود مي هراسند و درخواست کمک از ديگران برايشان بسيار دشوار است . آنان بر اين باورند که درگران نيازشان را تشخيص دهند و تقاضاي مستقيم آنها دليلي ندارد . مستقلان ناسالم کمک خواستن از ديگران را نشانه ضعف خود مي دانند و با کمک کردن افراطي به ديگران ضعف خيالي خود را مي پوشانند و چنين افرادي آموخته اند که وجود آنها تنها در گرو کمک کردن آنهاست به ديگران و گرنده بودن آنها را نابود مي کند . افراد مستقل ناسالم بر خلاف وابستگان ناسالم که حدو مرزي براي خود ندارند ، به جاي حدو مرز ديوار هاي بتوني بلندي به دور خود مي کشند و نمي گذارند که کسي به آنها نزديک شود .
مراحل شکل گيري استقلال ناسالم
1- نداشتن اعتماد و اطمينان : فرد مستقل ناسالم تجارب و يا باور هايي مبتني بر غير قابل اعتماد بودن ديگران دارد . باور غير قابل اعتماد بودن ديگران مي تواند از طريق والديني که خود مستقل ناسالم هستند به فرزند انتقال يابد .
2- ميل به فاصله گرفتن از ديگران : زماني که فرد ديگران را قابل اعتماد نمي داند ، تمايل دارد از آنا فاصله بگيرد تا به اين ترتيب از احساس تلخ بي اعتمادي و احتمال صدمه از سوي ديگران در امان بماند.
3- حصار کشيدن به دور خود :فرد مستقل ناسالم براي اينکه بتواند به راحتي از ديگران فاطله بگيرد ، به دور خود حصارهاي بلندي مي کشد که نزديک شدن به او را عملا غير ممکن يا دشوار مي سازد .
4- قطع ارتباط با ديگران : داشتن حصار هاي قوي و بلند ، باعث مي شود ارتباط فرد با سايرين قطع شود و به اين ترتيب احساس ناامني فرد ، ظاهرا کاهش يابد .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]