كريستين بيل ‌با بازي در شواليه تاريكي دوباره به اصل و ريشه‌ام بازگشتم!

واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: كريستين بيل ‌با بازي در "شواليه تاريكي" دوباره به اصل و ريشه‌ام بازگشتم!
‌ما قدم به قدم پشت سر كريستين بيل آمده‌ايم تا بتوانيم با او صحبت كنيم! بيل ‌بار ديگر در نقش معروفش ظاهر شده است. او كه پيش از اين با عنوان بروس وين در "بتمن مي‌آغازد" ‌بازي كرده بود، بار ديگر در تازه‌ترين اثر كريستوفرنولان تحت عنوان "شواليه تاريكي" به ايفاي نقش ‌پرداخته است. "بتمن مي‌آغازد" فصل جديدي را در مجموعه فيلم‌هاي بتمن ايجاد كرد. اين فيلم درباره ‌شخصيتي افسانه‌اي بود كه سعي داشت با بازگشت به اصل خود به مقابله با جنايت و ظلم برخيزد و او كسي ‌نبود جز پسر ميلياردرگاتهام سيتي به اسم بروس وين. شخصيتي كه در فيلم "شواليه تاريكي" به طور ‌كامل شكل گرفته است. كريستين بيل نقشي ‌ترسناك دارد كه با آن لباس سياه و خفاش مانند از خود نقشي به ياد ماندني به يادگار گذاشته است. با هم ‌گفتگوي شيلا رابرتز با كريستين بيل را مي‌خوانيم : ‌

نظرت در مورد چنين شخصيتي و اين نوع آزادي‌ها چيست؟ در اين رابطه سوال‌هاي متعددي به ذهنم مي‌رسيد. در ابتدا تصور كردم اين همان بازگشت به فيلم "بتمن ‌مي‌آغازد" است. ما سعي كرده‌ايم در فيلم جديدمان، تا حد زيادي به داستان و سبك فيلم قبلي وفادار بمانيم و به ‌جز در يكي يا دو مورد خلاقيت و ابتكار جديدي نداشته باشيم.

در "شواليه تاريكي" به نظر مي‌رسد كه تصميم گرفته‌اي پا را كمي فراتر از دستورات يا خط مستقيم كارقرار داده و كمي متفاوت‌تر از "بتمن مي‌آغازد" شوي. در اين باره توضيح بده ! ‌ بله، دقيقا. من كريس -كارگردان- را ملاقات كردم و درباره فرانك ميلر در "بتمن مي‌آغازد" نيز مطالعه كردم. من حتي در مورد شخصيت بتمن نيز مطالعه كرده و چند رمان مصور خواندم و سپس آنها را ‌براي كريس توضيح دادم. او هم به من مي‌‌گفت كه از اين شخصيت چه توقع و انتظاري دارد. با بازي در ‌‌"شواليه تاريكي" به نظر مي‌‌رسد كه دوباره به اصل و ريشه‌ام بازگشته‌ام.

برخي از صحنه‌ها نشان مي‌دهند كه بتمن و جوكر هر دو تا حدي عصبي بوده و حالتي رواني دارند . دقيقا درست است. ‌

در "شواليه تاريكي" به نظر مي‌رسد كه نظم رواني بيشتري حاكم است و سعي شده تنها در قالب دستور و قانون ‌عمل شود. بله، من فكر مي‌كردم كه در طول فيلم بتمن داراي شخصيتي است كه در نهايت خودش نظم و انضباط را به ‌وجود آورده و حفظ نمايد و به نوعي خودش قانون وضع كند، چرا كه او مجبور است به نوعي با خشونت و ‌قانون‌شكني مقابله كند. او سايه‌اي از مرگ والدينش را بر روي زندگي‌اش احساس مي‌كند و در صدد انتقام ‌است. شخصيت بعدي ‌جوكر است، كسي كه اخلاق و راه و روش خاص خودش را داشته و علاقه فراواني به نقض قانون دارد و در اين راه از هيچ ‌كاري ترس و ابايي به خود راه نمي‌دهد و در نتيجه با "شواليه تاريكي" درگير مي‌شود. ‌

چه ويژگي خاصي در بتمن وجود داشت كه دوباره به سوي او جلب شدي؟ خب، من از كريس -كارگردان- در "بتمن مي‌آغازد" خوشم آمد و عقايد و سلايقش را به طور كامل پذيرفتم. ‌بنابراين براي ايفاي نقش بروس وين در "شواليه تاريكي" آزادتر و راحت‌تر بودم. اين سومين همكاري من و ‌كريس بود. در "شواليه تاريكي" من و او توانستيم تا حد امكان نقاط ضعف كارمان را بر طرف و سطح كار ‌را بهبود بخشيم.

چرا در بسياري از صحنه‌هاي جدال و درگيري ترجيح داده‌اي، صورتت پنهان بماند؟ فكر مي‌كنم در "شواليه تاريكي" عمده‌ كاربرد زبان گفتاري باشد نه بدن. زماني كه لباس مخصوص را ‌مي‌پوشد و نقاب سياه را مي‌زند به يك حالتي از آزادي عمل كامل مي‌رسد. معتقدم كه هر كسي يك سايه و بخش مبهمي در زندگي‌اش دارد كه آن را پوشيده نگه ‌مي‌دارد.‌

آيا خودت براي خشونت، فساد و جنايت در اجتماع راه حلي هم داري؟ خب، اين بستگي به شرايط دارد. همان طور كه در "شواليه تاريكي" مي‌بينيم، اگر افرادي كه از حمايت قانون ‌برخوردارند مثل هاروي دنت كه يك مقام رسمي است و مي‌تواند با اختيارات خود عمل كند، كار براي بتمن ‌راحت‌ترشده و واضح است كه فقط او نيست كه مي‌تواند با اين‌گونه مسائل روبرو شود. اما نكته مهم در اين ‌جاست كه سيستم و دستگاه دولتي در گاتهام سيتي نيز دچار مشكل شده و قانون را نقض مي‌كنند.

آيا در چنين سيستم و محيطي زندگي كرده‌اي؟ خب، هر كسي بنا بر موقعيت خود در يك سيستم يا مجموعه‌اي زندگي مي‌كند و دوست دارد كه بتواند اثر مثبتي در آن جمع داشته باشد و مفيد واقع شود، نه آنكه بي‌استفاده و بيهوده باشد. بدون شك هر فردي به يك ‌سري چيزها علاقه دارد و از آنها نيز دفاع مي‌كند .

گفته بودي كه قهرمان و الگوي تو پدرت بوده است! بالاخره هر كسي در زندگي از كسي خط و الگو مي‌گيرد. من افراد زيادي را در طول زندگي‌ام ديده‌ام كه ‌جالب بوده‌اند، اما شخصيت پدرم نوع خاصي بود. او كسي بود كه يك زندگي واقعي داشت و چه كسي بهتر ‌از او مي‌توانست سرمشق و الگوي من باشد.

كار با هيث لجر چگونه بود؟ دو شخصيت متضاد و مختلف مرد روبروي هم! او واقعا مناسب با سن و سال ‌خود بازي مي‌كرد؟ دقيقا

چطور فيلم تو را تحت تاثير قرار داد؟ جالب است كه مردم اين تشخيص را داده‌اند. من اين حقيقت را دوست دارم. بتمن يك ابر قهرمان است، حال با هر تغيير يا نگرشي كه سعي در نجات مردم دارد. از طرفي هيث وجود دارد كه سعي دارد در ‌كارش اختلال به وجود آورد. جوكر يك تنه اين كار را بر عهده مي‌گيرد. كار با كريس رضايت بخش است. او ‌دقيقا مي‌داند كه چه كاري بايد انجام گيرد. ما با هم قدم مي‌زديم و در ‌مورد صحنه‌هاي فيلم بحث و تبادل نظر مي‌كرديم و فكر مي‌كنم در آينده نيز بتوانم در كارهاي ديگر كريس ‌بازي كنم.

در طــول فيلـم، صحنـه‌هـاي خشـونـت‌آميـز نـه چنـدان خوشايندي در رابطه با جوكر داشتي. چگونه با لجر و نقش ‌او در قالب جوكر كنار آمدي؟ فيلم مملو از صحنه‌هاي رويارويي ماست و براي تمامي اين صحنه‌ها نيز تمامي عوامل زحمت زيادي ‌كشيده‌اند به ويژه صحنه‌اي كه فقط آينه و شيشه اطراف ما دو نفر را گرفته و ما تمامي حركات يكديگر را زير ‌نظر داريم. اين صحنه بسيار جذاب و ديدني از كار در آمده و اينجاست كه قهرمان در مي‌يابد كه اين بار با ‌يك دشمن معمولي سروكار ندارد. هر چقدر كه او جوكر را بيشتر كتك مي‌زند، لبخند روي صورت وي ‌گسترده‌تر مي‌شود و اين بدان معناست كه از اين كار لذت مي‌برد و احساس رضايت مي‌كند.

آيا كار با چنين فردي در رسيدن به هدفت يا در بردن بازي تاثير داشته است؟ كاملا بله. در غير اين صورت كار و زندگي مسخره و بي‌معني خواهد بود. من معتقدم نبايد در يك نقش به ‌حالت اغراق‌آميزي بسيار خوب يا بسيار بد بود، چرا كه حالتي از تناقض را به وجود مي‌آورد. هيث نيز چنين ‌شخصيتي دارد.‌ نشستن مقابل او و خيره شدن در صورتش نوعي احساس رضايت را در هر دوي ما به وجود ‌مي‌آورد.

كريستوفر نولان چه نوع فضايي براي كار انتخاب كرده بود تا بازيگرش در آن بازي كند؟ ما تا به حال در سه فيلم با هم همكاري داشته‌ايم و تا حدود زيادي از نظرات، سليقه و روحيه يكديگر ‌باخبريم. من به استعداد و توانايي او در كارگرداني ايمان كامل دارم.او مي‌داند كه من بازيگري هستم كه ‌در اين فضا احساس راحتي و آزادي عمل مي‌كنم و فضا را مهيا مي‌سازد. چنين فضا و محيطي ديگر نمي‌تواند ‌يك جهنم و محيط ناراحت‌كننده باشد.

فكر مي‌كني در سومين قسمت از اين مجموعه هم حضور داشته باشي؟ اين به خود كريس و وضعيت مالي‌اش بستگي دارد. من خودم بدهي‌هاي زيادي دارم كه بايد بپردازم و اين ‌ربطي به كريس و تمايل او براي شروع كار جديد يا عدم تمايلش ندارد. به هر حال من هم بايد زندگي‌ام را ‌بگذرانم. اما دلايل و انگيزه‌هاي كافي براي ادامه همكاري با نولان در صورت شروع كار بعدي دارم.

آيا شخصا به ابهاماتي كه در اين فيلم همچنان باقي است علاقه‌مندي؟ من هميشه اين ابهام را دوست دارم. دوست دارم وقتي كه صحنه را ترك مي‌كنم تماشاگران همچنان سوالاتي ‌در ذهن داشته باشند. من هر نوع فيلمي كه مرا به پرسش كردن وادارد و مبهم باشد را دوست دارم.

گفتي كه دوست داري دوباره با كريس همكاري داشته باشي اما اين را نگفتي كه حاضري قسمت بعدي بتمن را ‌با كارگردان ديگري كار كني يا نه؟ من تصور نمي‌كنم كه بتوانم اين كار را با شخص ديگري غير از كريس ادامه دهم، چرا كه خود او خالق و ‌به وجود آورنده اثر است. اهميتي ندارد كه بازي بازيگران چگونه بوده يا چه هزينه‌اي صرف شده، همه چيز ‌به شخص كارگردان بر مي‌گردد. اوست كه بازيگر را در جاي درست خود هدايت كرده و قرار مي‌دهد.

اولين فيلم بتمن در دهه هشتاد ساخته شد. نظرت در رابطه با فيلم چيست؟ اولين فيلم بتمن نه در دهه هشتاد بلكه در سال 1939 ساخته شده است. اين فيلم در زمان خود شاهكار و اثر ‌جذابي بوده است و "آدام وست" واقعا كارش را عالي انجام داده است. من معتقدم كه آنچه منظور اصلي باب كين بوده ‌در آن به خوبي انجام گرفته است. تيم برتون هم كه كارگردان خارق‌العاده‌اي مي‌باشد. كوشش وي سبب خلق ‌شخصيتي سياهپوش در قالب خفاش شده است. شخصيتي كه من پيش از اين در هيچ فيلمي نديده بودم. من احساس مي‌كنم در فيلم به حالتي از تجديد ‌حيات يا ابداع مي‌رسيم كه فيلم‌هاي ديگرفاقد آن هستند."شواليه تاريكي" هم تمام اين ويژگي‌ها را حفظ نموده و ‌فيلم بي‌نهايت تاثيرگذاري است.‌

آيا هنوز جنبه‌هاي پنهان ديگري از اين شخصيت باقي مانده كه بخواهي آن را بازي كني؟ به طور حتم. باز هم تكرار مي‌كنم كه اين به تصميم‌گيري نولان بستگي دارد. من بازي در اين فيلم را به پايان ‌رسانده‌ام و منتظر مي‌مانم كه ببينم چه اتفاقي مي‌افتد.

آيا در تقليد صداي بتمن گلويت دچار مشكل نشد؟ نه چندان! من سعي كردم تا حد زيادي با اين روش حرف زدن آشنا شوم. اين كار مثل دوچرخه‌سواري بود ‌كه بايد با تمرين، پيشرفت كرد.

آيا لباس بتمن را هم دوست داشتي؟ نسبت به قبل خيلي راحت‌تر و بهتر بود و احساس راحتي مي‌كردم و هنگامي كه آن را مي‌پوشيدم مثل دفعه اول، ‌حالتي از عصبانيت و خشم به من دست مي‌داد كه نقش را بهتر بازي مي‌كردم. حتي نفس كشيدنم را هم بهتر ‌كرده بود و در صحنه‌هاي مبارزه و زد و خورد هم راحت‌تر عمل مي‌كردم. ‌

احتمالا مربي و تمرين‌دهنده‌هايت روزي 3-2 ساعت با تو تمرين مي‌كردند! ‌‌ كار چندان دشواري نبود، اما به هر حال دشواري خاص خود را داشت. ‌

منظور من تمرين حركات به سبك هنرهاي رزمي بود. ‌‌بله درست است.‌

در جريان تمرين‌ها، دوست نداشتي يا وسوسه نمي‌شدي كه استراحت كني؟ ‌گاهي وسوسه مي‌شدم كه نقشي را داشته باشم كه در جايي بنشينم، نوشيدني، پيتزا و شيريني بخورم و ‌راحت‌تر باشم.من هم اكنون در آستانه 30 سالگي‌ام و بايستي به خاطر شرايط و فيزيك بدني مراقب باشم.

چگونه بر روي لبه برج ‌sears‌ مي‌ايستادي؟ من هيچگاه به كسي توصيه نمي‌كنم كه چنين كاري انجام دهد.

چه ترسناك! آيا دوست داشتي فقط لباس بتمن بپوشي و آنجا بماني؟ از چيزي نمي‌ترسي؟ نه، من از ارتفاع نمي‌ترسم! ايستادن بر لبه برج 110 طبقه ‌sears‌ به عنوان بتمن خيلي جالب و هيجان‌انگيز ‌است.‌

چگونه به چنين احساسي رسيدي؟ من اين لحظات را دقيقا يك تجربه و رخداد جديد در زندگي‌ام مي‌دانم. هيچ راهي غير از ايستادن بر بالاي ‌برج عظيم و غول‌آسا نبود. من به يك رشته سيم وصل بودم كه مي‌توانستم از آن بالا به پايين پرواز كنم و حيرت همه را برانگيزم.

آيا در هنگ‌كنگ هم بودي يا بازسازي شد؟ من اين صحنه را با مورگان فريمن بازي كردم. البته از برج ‌IFC‌ هم بالا رفتم. من همان‌طوركه از بلند‌ترين ‌برج شيكاگو بالا رفتم، از برج عظيم هنگ كنگ هم بالا رفتم و بر لبه آن ايستادم. همه‌اش واقعي بود. من تمام ‌اين صحنه‌ها را هر چند كوتاه انجام دادم. ‌

قصد داري تا ماه آينده در سان ديه‌گو بماني؟نه ، دوست ندارم. ‌

آيا شهرت و محبوبيت زياد باعث شده كه دوست نداري آنجا بماني؟ بله، به خاطر بازي در "شواليه تاريكي" است. ‌

در مورد "كشتن پابلو" توضيح بده. آيا بازي در فيلم "دشمنان جامعه" را به پايان رسانده‌اي؟ ما "كشتن پابلو" را هنوز شروع نكرده‌ايم، اما "دشمنان جامعه" تمام شده است. ‌

تو در حال حاضر مشغول بازي در "رستگاري نابودگر" هستي؟ بله! ‌

چه عاملي باعث شد تا چنين شخصيت مهم و محبوبي مثل ترميناتور را انتخاب كني؟ در واقع من انتخاب شدم. زماني‌كه خوب فكر كردم و به درجه‌اي از اطمينان رسيدم كه مي‌توانم، آن را پذيرفتم. من حس كردم كه ‌مي‌‌توانم به صورت بالقوه در فضاي جديدي كار كنم. ‌

كار در "ترميناتور" چطور پيش مي‌رود؟ خوب ، بسيار خوب. اين از آن كارهايي مي باشد كه فعاليت و زحمت بسيار زيادي مي‌طلبد. من به تازگي كار را ‌شروع كرده‌ام، چرا كه تازه چند هفته است كه كار بر روي "دشمنان جامعه" را به پايان رسانده‌ام.
سه شنبه 9 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]

[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]