واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: هشتم مهر؛ سالروز شهادت فاتحان عمليات شكست حصر آبادان
گروه سياسي: هشتم مهرماه سال 1360 هواپيمايي كه حامل جمعي از سرداران فاتح عمليات شكست حصر آبادان و تعدادي از رزمندگان و مجروحين اين عمليات بود، در حوالي تهران دچار سانحه شد.
در چنين روزي در سال 1360 ه ش سرتيپ موسي نامجو (وزير دفاع)، سرلشكر وليالله فلاحي (فرمانده نيروي زميني ارتش)، يوسف كلاهدوز (قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي)، سرتيپ فكوري (فرمانده نيروي هوايي ارتش) و محمد جهانآرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر)، بر اثر سقوط هواپيماي سي 130 نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به درجه رفيع شهادت نايل آمدند.
بعد از پايان موفقيتآميز عمليات ثامنالائمه، ده تن از فرماندهان رده بالاي ارتش و سپاه جهت تقديم گزارش به امام خميني عازم تهران ميشوند و به اين منظور يك فروند هواپيماي سي-130 با 40 نفر سرنشين و 27 مجروح و 32 نفر شهداي عمليات ثامنالائمه از فرودگاه اهواز به قصد تهران به پرواز در ميآيد.
هواپيما در 17 مايلي فرودگاه مهرآباد تهران در ناحيه كهريزك دچار سانحه ميشود و به علتي نامشخص هر چهار موتور هواپيما همزمان خاموش ميشوند و خلبان چرخهاي هواپيما را به وسيله دستگيره دستي باز ميكند و هواپيما در زمين ناهموار فرود ميآيد كه پس از طي مسافتي قريب به 270 متر در نقطهاي متوقف و بال چپ به زمين اصابت ميكند. هواپيما متلاشي و آتش ميگيرد كه در نتيجه 49 نفر از سرنشينان هواپيما از جمله اين 5 شخصيت نظامي شهيد شدند.
با عزل رئيس جمهور وقت از رياست جمهوري و فرماندهي كل قوا، اولين عمليات گسترده رزمندگان تحت عنوان عمليات ثامنالائمه (ع ) با فرماندهي مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام گرفت و شهر آبادان از محاصره آزاد شد.
با پيروزي اين عمليات براي همگان روشن شد كه عامل نفاق و دو دستگي در رزمندگان اسلام شخص بنيصدر بود والا همه ارتشيان و سپاهيان با هدفي مشترك پا به جبهه دفاع نهادند و هدفي جز آبادي و آزادي ايران اسلامي از يوق بعثيان نداشتند.
دقيقا سه روز پس از شكست حصر آبادان فرماندهان رشيد ارتش و سپاه، كه نقش مهمي در پيروزي اين عمليات و سازماندهي نيروهاي ارتش و سپاه داشتند در حالي كه پس از بازديد از منطقه آبادان و مواضع آزاد شده توسط رزمندگان شورآفرين اسلام جهت ارائه گزارش كار به محضر حضرت امام خميني (ره )عازم تهران بودند به شهادت رسيدند.
اگرچه شهادت اين بزرگواران و فرماندهان قدر ارتش و سپاه براي مردم ما پس از آن پيروزي دلنشين بسيار تلخ و ناگوار بود، ولي اين واقعه سبب شد كه همه جهانخواران و استعمارگراني كه حامي تمام عيار صدام بودند بدانند ارتش و سپاه در كنار همند و هيچ نيرويي نميتواند عامل تفرقه و جدايي ميان اين دو عنصر عظيم هدايتكننده جنگ شود.
امام خميني (ره ) در پيامي كه بمناسبت شهادت اين شهيدان بزرگوار صادر كردند. چه زيبا فرمودند كه: چه سعادتمند بودند اين شهيدان كه دين خود را به اسلام و ملت شريف ايران ادا نمودند و به جايگاه مجاهدين و شهداي اسلام شتافتند.
چه شيوا اديبان در سوگشان سرودند كه: در سوگتان اي سرو و صنوبران جاودانه سبز، پرچم گلها نيمه افراشته شد و باغبان به تعزيت آمد و وام اشك از جويبار گرفت و پرندگان آشيانههاي خويش را از ياد بردند و به حافظه باد سپردند. بغض در گلوي كوهها تركيد و دل سخت صخرهها لرزيد.
در بزرگداشت اين سرداران رشيد نگاهي به زندگاني سراسر مبارزه و تلاش آنان ميافكنيم و اين باب را با فرموده امام (ره) ميگشاييم، كه فرمودند:
«ما اگر چه عزيزان ارزشمندي را از دست داديم. لكن هدف به قوت خود باقي است.»
شهيد امير سرلشكر ولي فلاحي
امير سرلشكر ولي فلاحي در سال 1310 شمسي، در طالقان به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در طالقان و تهران گذراند و پس از اخذ ديپلم از دبيرستان نظام، وارد دانشكده افسري شد و با درجه ي ستوان دومي فارغالتحصيل و خدمت خود را در نيروي زميني از فرماندهي دسته شروع كرد.
او به علت شايستگيهايي كه مرتب از خود نشان ميداد تا درجه سرتيپي پيش رفت. با اين وصف از سال 1330 تا 1352، به علت فعاليت عليه رژيم، چهار بار به زندان افتاد.
شهيد سرلشكر فلاحي از آغاز جنگ تحميلي در جبهههاي نبرد حضور داشت و همواره بين برادران ارتشي، سپاهي، بسيجي و گروههاي نامنظم ديده ميشد. او افسري فعال و زحمتكش و عاشق خدمت به ميهن اسلامي بود و تا آن جايي كه در توان داشت سعي ميكرد هماهنگي لازم را بين ارتش و ساير نيروهاي مسلح از جمله سپاه پاسداران و ديگر نيروهاي مردمي به وجود آورد.
شهيد امير سرلشكر سيد موسي نامجو
شهيد نامجو در سال 1317، در بندرانزلي به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه به دانشكده افسري راه يافت و اين دوره را با موفقيت به پايان رساند. سپس وارد دانشكده نقشهبرداري شد و با مدرك ليسانس نقشهبرداري فارغالتحصيل شد.
وي به زبانهاي فرانسه و انگليسي آشنايي داشت. در زمان پيروزي انقلاب، عضو هيأت علمي دانشكده افسري بود و به سمت فرماندهي دانشكده منصوب شد و پس از شهادت دكتر چمران به عنوان نماينده امام (ره) در شوراي عالي دفاع انتصاب و سپس به عنوان وزير دفاع به كابينه شهيد باهنر راه يافت.
وي يك سرباز برجسته اسلام و سراپاي وجودش اعتقاد به قرآن، اسلام و خط رهبري بود و مخلصانه و صادقانه و بدون تظاهر كار ميكرد. زماني كه فرمانده دانشكده افسري بود هيچ گونه تغيير منفي در روحيهاش پيدا نشد و همواره همان نامجو مخلص بود.
وي آنچنان محبوب دانشجويان بود كه يكايك آنان در شهادت و از دست دادن وي كه استادي توانا، مؤمن و مدير بود، اشك ريختند.
شهيد سردار سرلشكر يوسف كلاهدوز
شهيد كلاهدوز در سال 1325، در قوچان به دنيا آمد. دوره دبستان و دبيرستان را در همان جا به اتمام رسانيد و پس از اخذ ديپلم به دانشكده افسري رفته و سپس به مدت هفت سال در شيراز مشغول خدمت بود، او به همراه شهيد نامجو در گروهي كه داخل ارتش عليه شاه معدوم و دستگاه او سازمان يافته بود، فعاليت داشت. وي جلسات مستمر و مخفي با روحانيون و مبارزين داشت.
يكي از اقدامات متهورانه شهيد كلاهدوز خلع سلاح 200 تانك در 21 بهمن 57 بود كه رژيم آنها را براي قتلعام مردم بيدفاع تهران آماده كرده بود.
كلاهدوز، پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزء بنيانگذاران سپاه پاسداران بود و تا قبل از شهادت در ردههاي مختلف اين نيرو، مسئوليت داشت كه آخرين سمت وي قائم مقام سپاه پاسداران بود. كلاهدوز فردي معتقد و مؤثر در نزديكي و به همپيوستگي ارتش و سپاه بود. صفا و صميميت وي قابل توجه همكاران، دوستان و آشنايانش بود.
شهيد امير سرلشكر جواد فكوري
شهيد فكوري در سال 1317 شمسي، در تبريز به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه، وارد دانشكده خلباني شد و اين دوره را با موفقيت به پايان رساند. او هم چنين دورههاي تكميلي خلباني، مديريت خلباني (اف 4)، فرماندهي گردان هوايي و فرماندهي ستاد را با موفقيت طي كرد.
شهيد در تمام دوران خدمتش در ارتش، به عنوان فردي مذهبي و قاطع شناخته ميشد و به همين علت پس از پيروزي انقلاب اسلامي مسئوليت پستهاي فرماندهي پشتيباني پايگاه دوم شكاري، سپس فرماندهي پايگاه و فرماندهي پايگاه يكم شكاري، معاون عملياتي نيروي هوايي و فرماندهي نيروي هوايي را به ترتيب بر عهده داشت. همچنين پس از تشكيل كابينه شهيد رجايي با حفظ سمت فرماندهي نيروي هوايي، به عنوان وزير دفاع برگزيده شد و پس از چندي به سمت جانشيني رئيس ستاد مشترك انتخاب شد.
سردار سرلشكر شهيد محمد علي جهانآرا
محمدعلي جهان آرا در سال 1333، در خانوادهاي تهيدست در خرمشهر به دنيا آمد. وي در دوران كودكي از نزديك با محروميتهاي جامعه آشنا شد و از ايام نوجواني مبارزه خود را آغاز كرد. او عليرغم سن كم، عضو گروهي به نام حزبالله در خرمشهر بود كه در سال 1351، از سوي رژيم منحط پهلوي شناسايي و اعضاي آن دستگير شدند.
او را به علت سن كم به يك سال زندان محكوم كردند، پس از آزادي از زندان فعاليتهاي خود را با شدت و آگاهي بيشتر دنبال كرد و پر تلاشتر از گذشته قدم به ميدان مبارزه با رژيم ستمشاهي گذاشت.
با پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد جهانآرا تلاش پيگير و كوشش پر ثمر خود را، همپاي مردم دلير و مسلمان ايران در راه حفظ و پاسداري از دستاوردهاي انقلاب آغاز كرد. هنگامي كه سپاه پاسداران خرمشهر تشكيل شد، جهانآرا در شكلگيري آن نقش فعال و اساسي داشت. مسئوليت واحد عمليات را به عهده گرفت و سپس به فرماندهي سپاه خرمشهر منصوب شد.
با يورش وحشيانه ارتش صدام به ميهن اسلامي، شهيد جهانآرا با هماهنگي پاسداران و جوانان مؤمن خرمشهري به دفاع از شهر پرداخت. او مدت 45 روز در خرمشهر كه همه جاي آن را آتش و خون گرفته بود به مقاومت پرداخت. خرمشهر با اين نبردهاي شورانگيز او بود كه به خونين شهر مبدل شد. پس از سقوط خرمشهر، وي اقدام به سازماندهي مجدد و انسجام نيروهاي موجود كرد و پس از مدتي به فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اهواز و سرپرستي ستاد منطقه 8 منصوب شد.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]