واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا یه زلزله همه چی رو داغون نمیکنه؟!؛
"تقاطع" از آن دسته فیلمهائی است که فیلمنامه در آن به شدت به چشم میآید. برجستهشدن فیلمنامه این فیلم در وهله اول به کلاسیک نبودن آن برمیگردد. ساختار نامتعارف قصه و تمرکز روی تصادفی که هسته مرکزی فیلمنامه را تشکیل میدهد، از ویژگیهای این روایت خاص از حادثهای واقعی و بهروز است.به گزارش خبرنگار مهر، در این فیلمنامه تصادف منجر به آشنایی اجباری پنج نفر میشود و پیامدهای آن زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد. ساختار متقاطع فیلمنامه "تقاطع" به نویسنده اجازه میدهد هر بار سراغ برشی از زندگی این پنج شخصیت برود که همخوان با روایت و تم اصلی فیلمنامه است. ساختاری که به نوعی وامدار فیلم "برشهای کوتاه" رابرت آلتمن است و فیلمنامهنویس هم آن را تأیید میکند.با توجه به اینکه بیشتر فیلمنامهها در اجرا دچار تغییر و تحولات زیادی میشوند، این مطلب قصد دارد به بررسی تطبیقی فیلمنامه و فیلم "تقاطع" بپردازد. اینکه چقدر از این تغییرات به نفع فیلم بوده و چقدر از آنها به ساختار کلی فیلمنامه لطمه زده، بخصوص در چنین فیلمی که ویژگی اولیه آن فیلمنامه خاص است، موضوع این مطلب است.اگر تم اصلی فیلمنامه "تقاطع" را بیسرانجامی و نافرجامی هر نوع رابطه در جامعه امروز در نظر بگیریم، به نظر میآید نکته ماهیتی که در فیلم نسبت به فیلمنامه تغییر کرده در پایان خط قصه امیر و مادرش است. در فیلمنامه این خط قصه با حضور پدرام در حراست فرودگاه و گیرافتادنش و زندانیشدن امیر در بازداشتگاه رها میشود. اما تغییری که در فیلم دیده میشود به گونهای است که اتفاقاً تنها کورسوی امید در دنیای تیره و تار حاکم بر فیلم است.به این ترتیب که بعد از سکانس دفتر حراست فرودگاه که پدرام در آن حضور ندارد، امیر در سکانس بعد با مادرش در حال رانندگی است و دیالوگهای رد و بدل شده بین آنها نشاندهنده بهبود روابط است. به خصوص که امیر قرار به تعویق افتادهشان را یادآوری میکند که به طور تلویحی رضایت او به رابطه عاطفی مادرش است. در سکانس پایانی هم موبایل مینو، مادر امیر، زنگ میزند و او برخلاف دفعه قبل آن را قطع نمیکند.این پایان برگرفته از تغییری دیگر است که در فیلمنامه ایجاد شده، به این مفهوم که مادر در فیلمنامه رابطه عاطفی با مردی ندارد و مسئلهاش با امیر بر سر درس و خارج رفتن است. حضور این مرد و خردهداستانی که همراه خودش وارد کرده در طول قصه روابط را هر چه بیشتر به سوی روابط دنیای امروز پیش میبرد. به خصوص با طراحی بنبستی که به نوعی مینو در روابطش به آن میرسد. اما نقطه روشنی که با حضور او در پایان به وجود میآید همخوان با فضا و کلیت قصه نیست. درست مانند بهبودی که بیمقدمه در رابطه امیر و مادرش به وجود میآید و در راستای بقیه اتفاقات قرار نمیگیرد.
به جز این شخصیت، با حضور دو شخصیت فرعی دیگر هم در فیلم "تقاطع" مواجه هستیم که هیچکدام در فیلمنامه حضور ندارند و به نظر نمیآید حضورشان کارکردی خاص داشته باشد. پسرک گلفروش هر چند به عنوان ناظر خاموشی مطرح میشود که به تدریج حکم تهدیدگر خاموش را هم پیدا میکند، ولی حضور متناوب او بدون منطق واقعی در هر مکان و زمان مانند رستوران، پاساژ و حتی چهارراهی که امیر و مادرش از آن میگذرند، تأثیر احتمالی این حضور را هم از بین میبرد. در مورد زن گلفروش که به نوعی حامی پسرک است این نداشتن کارکرد بیشتر به چشم میخورد و حتی آن تهدید ذهنی را که پسرک برای امیر و پدرام داشت هم ندارد.به گزارش مهر، در مورد تغییری که در حرفه مهسا و فرهاد اتفاق افتاده بیشتر کارکرد نمایشی و تصویری حرفه مورد نظر بوده تا نکتهای ماهیتی. عروسکگردانی و تهیهکنندگی تلویزیونی نسبت به کارمند شرکت بیمه فضای بیشتری برای خلق موقعیت نمایشی ایجاد میکند. به خصوص که پس از مرگ مهسا در تصادف، اعلام این خبر از تلویزیون جنبه باورپذیری به این بخش میدهد.در فیلمنامه "تقاطع" سکانسها طوری چیده شدهاند که عبور شخصیتها از کنار هم باعث پرش قصه از یک خط فرعی به خط قصه فرعی دیگر میشود. به این ترتیب با تمهیداتی مانند حضور شخصیت اصلی خط قصهای در حال اتمام در کنار شخصیت خط قصه بعد، این برش و جهش در روایت انجام میشود. تنها در سکانس پایانی فرودگاه است که شخصیتهای اصلی خطوط مختلف قصه در یک مکان حضور دارند.ولی در فیلم این ساختار در چند سکانس مختلف اعمال شده و کمک زیادی به فشردگی و تمرکز خطوط فرعی و ایجاد ظرافت در برشهای روایتی کرده است. سکانس پاساژ در ابتدای فیلم از نمونههای این فشردگی است که در فیلمنامه حدود دو سه سکانس مجزا را تشکیل میداد. ناگفته نماند که این ساختار برگرفته از ساختار همان سکانس پایانی فرودگاه است که در بخشهای دیگری از فیلمنامه هم اعمال شده و در واقع برگرفته از ذات فیلمنامه و در راستای ساختار کلی آن است.تغییر ایجادشده در هسته مرکزی فیلمنامه "تقاطع" یعنی تصادف، هر چند تفاوت ماهیتی در کلیت فیلمنامه ایجاد نمیکند، ولی از حیث شیوه اجرا و زاویه دیدی که در اختیار مخاطب قرار میدهد متفاوت است و البته وفاداری به حادثه مستند هم در آن رعایت شده است. در فیلمنامه درگیری و برخورد بین دو خودرو در یک لاین اتوبان رخ میدهد و خودرو دخترها به دلیل شرایطی که ماشین پسرها برایش پیش میآورد با سرعت زیاد از جدول میگذرد و به وسط لاین مقابل میافتد. در همین لحظه هم ماشین حمید که بیخبر از همه جا از لاین مقابل میگذرد با شدت به آن برخورد و واژگونش میکند.این زاویه دید امکانی فراهم میکند که کلیه این اتفاقات در یک لحظه و یک خط ممتد دیده شوند. در شیوه انتخابی در فیلم، خودرو دخترها از خط فرعی اتوبان که در دست تعمیر است به لاین پائین سقوط میکند و لحظاتی پس از سقوط خودرو حمید که در حال عبور از لاین پائین است، به آن برخورد میکند و ... جهشی که به این ترتیب در زاویه دید ایجاد میشود امکان تمرکز را نسبت به موقعیت قبل تا حد زیادی از مخاطب میگیرد.
وقتی از ساختار کلی فیلمنامه "تقاطع" صحبت میکنیم، کار ما بیشباهت به نقشه ساختمانی نیست که با تغییر بخشی هر چند جزئی در آن، تغییری بنیادین در کل کار ایجاد میشود؛ تغییری که کلیت منسجم اثر را دستخوش ناهماهنگی میکند. فیلمنامه هم جزئیاتی حسابشده دارد که با حذف جزء کوچکی از آن طراحی کلیت اثر از دست میرود. مثلاً دو سکانس متقارن در فیلمنامه وجود دارد که با حذف یکی، طراحی ظریف آن از دست رفته: حمید پس از برخورد با خودرو دخترها در بیمارستان با پرستاری مواجه میشود که میگوید: "خوشبختانه تونستیم جنین رو سالم نگه داریم. ولی برای مادر خیلی دیر شده بود."کمی بعدتر در سکانسی که حمید سراغ دخترش در بیمارستان میرود، دکتر به او میگوید: "خوشبختانه تونستیم خودشو نجات بدیم ولی جنین از دست رفت." قرینهسازی این دو سکانس، دیالوگهای رد و بدل شده را وقتی در کنار موقعیت متفاوت حمید در دو سکانس قرار میدهیم، به کشف بازی ظریف با کلام و موقعیت شخصیت میرسیم که متأسفانه با حذف سکانس اول در فیلم همه اینها از دست رفته است. در موقعیت اول حمید هنوز شوکه از حضور ناگهانی خودرو در مقابل خود و برخورد با آن است؛ بدون آنکه از هویت سرنشینان ماشین مقابل خبر داشته باشد. طبعاً جمله پرستار در مورد نجات جان جنین و مرگ مادر برای او چیزی فراتر از شوک واردشده به همراه ندارد و حسی جدید به آن اضافه نمیشود.ولی در سکانس دوم حمید در بیمارستان است تا از حال دخترش که خودکشی کرده باخبر شود. از حال دختری که تازه چند ساعت قبل از اعتیاد او به مواد مخدر باخبر شده است. در چنین موقعیت بحرانی است که جمله دکتر در مورد از دست رفتن جنین چیزی فراتر از شوک به حمید وارد میکند. شکستن حمید در لحظهای که با هجوم واقعیتهای تلخ زندگی دخترش ـ که خودش در پیدایش آنها مقصر بوده ـ مواجه میشود، به راستی جمله مینو را به یاری میطلبد: "چرا یه زلزله همه چی رو داغون نمیکنه؟!"به گزارش مهر، از تغییرات جزئیتری که در فیلم ایجاد شده و کارکردهای خاصی پیدا کرده، به عنوان مثال نوع استفاده از پخش خبر تصادف از تلویزیون است. در فیلمنامه خبر در حالی از تلویزیون پخش میشود که امیر و مادرش ناظر آن هستند. حرفهای مادر درباره اینکه مصدومان تصادف را به بیمارستان آنها بردهاند در کنار واکنشهای امیر، موقعیتی حساس را در این خط قصه برای شخصیتهایش فراهم میکند. در فیلم به این اجرا سکانس دیگری هم اضافه شده، به این ترتیب که خبر تصادف و مرگ مهسا، عروسکگردان و مجری، در حالی از تلویزیون پخش میشود که مادر فرهاد (نامزد فرهاد) ناظر خبر است و صدای آواز سرخوشانه فرهاد از حمام میآید که حساسیت و تلخی غریبی را در موقعیت رقم میزند.تغییر و تحولات انجام شده در فیلمنامه "تقاطع" هنگام ساخت وقتی منجر به ارتقاء فیلمنامه میشوند که زیرساختهای منسجم فیلمنامه را تحت تأثیر قرار ندهند و مطابق طراحیهای نویسنده پیش بروند. آن وقت است که میتوان ادعا کرد فیلم چیزی به فیلمنامه اضافه کرده و دیگر بحث قدیمی میان فیلمنامهنویس و کارگردان برای همیشه از میان خواهد رفت. در مورد این فیملنامه و فیلم هم دیدیم تغییرات اعمالشده در راستای ساختار کلی فیلمنامه توانستهاند یکدستی کار را حفظ کنند و مکمل فیلمنامه هم باشند، ولی تغییرات دیگر از ویژگی مهم همخوانبودن با روح کلی اثر برخوردار نیستند."تقاطع"، تازهترین ساخته ابوالحسن داودی، داستان پزشکی به نام مینو رحمانی است که پس از گذشت سالها از مرگ شوهرش به فکر ازدواج مجدد افتاده است. او نگران اوضاع تنها فرزندش امیر است که بیشتر اوقات خود را با یکی از دوستانش به نام پدرام میگذراند. یک شب امیر و پدرام برای وقتگذرانی و شبنشینی از خانه خارج میشوند، اما بروز سانحهای در یک تقاطع باعث تغییر سرنوشت آنها و آدمهای دیگری میشود.از دیگر عوامل "تقاطع" میتوان به نویسندگان فیلمنامه: فرید مصطفوی، الف. داودی، مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی، تدوین: بهرام دهقانی، موسیقی: محمدرضا علیقلی، صدابردار: محمد مختاری، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، طراح گریم: رضا رادمنش، ترکیب صداها: مسعود بهنام، جلوههای ویژه: محسن روزبهانی و مدیر تولید: بیتا منصوری اشاره کرد.در این فیلم بازیگرانی چون فاطمه معتمد آریا، بهرام رادان، بیژن امکانیان، باران کوثری، السا فیروزآذر، علیرضا حسینی، سروش صحت، خاطره اسدی، آفرین عبیسی، محسن قاضیمرادی، مهوش وقاری، شمسی فضلاللهی، نیره فراهانی و مجید مظفری ایفای نقش کردهاند.لینک : تهیه كننده خارجی نشست فیلم «تقاطع» را به تشنج كشید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]