واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گزارش اقتصادي روزنامه اتريشي پرسه درباره پايان عصر قدرت مآبي آمريكا در جهان
تهران / واحد مركزي خبر / اقتصادي 1387/07/08
روزنامه اتريشي "پرسه" در گزارشي به جابجايي قدرت و پايان عصر قدرت مآبي آمريكا پرداخت.
اين روزنامه با اشاره به اينكه گسترش بيش از اندازه امپرياليسم، ظهور و رشد ساير ابرقدرتها و بحران مالي (آمريكا) اين موضوع را در اذهان تداعي مي كند كه (آمريكاي) ابرقدرت در حال اضمحلال و افول است، در عين حال اضافه كرد.. هيچكس نبايد توان بازيابي آمريكا را دستكم بگيرد.
خبرنگار پرسه با طرح اين دو سئوال كه آيا آمريكا دوران اوج خود را پشت سر گذاشته است و آيا ما آغاز يك پايان عصر (ظهور) آمريكايي ها را تجربه مي كنيم؟، اظهار داشت.. عوارض و نشانه هاي وجود بحران در اين كشور رو به فزوني است. ورشكستگي بانكها، سقوط ارزش سهام بورسها، افزايش ديون دولت و ضعيف شدن دلار و حتي تحليل توانايي اعمال نفوذ اين ابر قدرت در عرصه سياست خارجي، همگي نشانه هايي از اين بحران را نشان مي دهند.
وي با اشاره به اينكه در واقع نتايج نظرسنجي هاي سراسري كل ايالتهاي آمريكا از 44 سال پيش تاكنون اينقدر بدبينانه نبوده است، خاطرنشان كرد.. اين شكست و ناكامي آمريكايي ها مدتي است كه شايع شده است و ديگر فرقي نمي كند، چه ليبرال و محافظه كار و چه روشنفكران آمريكايي، همگي به طراحي نوعي نظم نوين جهاني قائلند.
پرسه ضمن بيان اين مطلب كه ديگر زمان تك قطبي شدن آمريكا كه نومحافظه كاران براي تحققش سوگند ياد كرده اند، به سرآمده است، نوشت.. به قول فريد زكريا (نويسنده و روزنامه نگار هندي الاصل آمريكايي تبار) هفته نامه "نيوزويك" و يكي از تحليلگران سياسي خوشفكر آمريكا يك جهان "پست آمريكن" يا همان فرا آمريكايي در حال ظهور و طلوع است. ريچارد هس، رئيس شوراي روابط خارجي (آمريكا) نيز قائل به يك جهان بدون قطب است. اين در حالي است كه رابرت كگان، مشاور جان مك كين، نامزد حزب جمهوريخواه آمريكا هم بازگشت تاريخ به حلقه هايي ميان دموكراتها و نظامهاي استبدادي و خودكامه را برمي تابد.
خبرنگار اين روزنامه چاپ اتريش با اشاره به اينكه اين نخستين باري نيست كه صداي خداحافظي و وداع آمريكايي ها به گوش مي رسد، خاطرنشان كرد.. آمريكا از زمان وقوع جنگ جهاني دوم تاكنون چهار موج ترس و وحشت را تجربه كرده است. نخست پرتاب نخستين ماهواره ساخت بشر كه در سال 1957 ميلادي بدست روسها به فضا پرتاب شد. (اين ماهواره كه "اسپوتنيك" بمعناي همسفر نام داشت و اندازه اي شبيه يك توپ بسكتبال و وزني در حدود 83 كيلوگرم داشت، در دوران جنگ سرد، موجب شگفتي كشورهاي غربي و آمريكا شد.) بطوري كه از اين واقعه به شوك اسپوتنيك نيز تعبير مي كنند. شوك دوم مربوط به (افزايش قيمت) نفت بود كه در سالهاي دهه هفتاد ميلادي شكل گرفت. موج سوم ترس، اواخر دهه هشتاد را نشانه گرفته بود كه در آنزمان آمريكايي ها را از ادغام شركتهاي بزرگ ژاپني با هم به وحشت انداخته بود. و سرانجام موج چهارم كه مربوط به بحران مالي فعلي در آمريكاست كه با ظهور قدرتهاي بزرگ جديدي چون چين همراه است. البته در اينجا بايد گفت كه آمريكا بحرانهاي ديگري را نيز پشت سر گذاشته است. بطور مثال در دهه هفتاد ميلادي، بيكاري در اين كشور به ده درصد و همزمان، نرخ تورم هم بطور دو رقمي افزايش يافت. البته در آنزمان آمريكايي ها در ويتنام هاله شكست ناپذيري و برتري هاي اخلاقي خود را از دست دادند. حتي پس از ماجراي "واتر گيت" و استعفاي ريچارد نيكسون (رئيس جمهور وقت آمريكا) اعتماد به نظام سياسي (در اين كشور) از بين رفت. اما در هر صورت آمريكا بازهم برگشت و به خود آمد، براي كاهش تورم مبارزه كرد و سرانجام در زمان رياست جمهوري رونالد ريگان به اعتماد به نفس جديدي دست يافت.
در اين حال خبرنگار پرسه اين سئوال را مطرح كرد كه براستي آيا آمريكا اين بار نيز (از مهلكه بحران مالي) نجات خواهد يافت؟ وي با تاكيد بر اينكه كشور آمريكا همواره بزرگترين اقتصاد دنيا محسوب مي شود، ابراز داشت.. اين كشور بيش از يك چهارم خروجي (توليد) دنيا را توليد مي كند. حتي چين در سال 2025 ميلادي بواسطه جمعيت ميلياردي كه دارد هم تنها خواهد توانست به نيمي از توليد ناخالص ملي آمريكا دست يابد. امروز آمريكايي ها حتي از تكنولوژيهاي آينده نيز جلوترند. از ده دانشگاه طراز اول دنيا، هفت دانشگاه در آمريكا قرار دارند و در حالي كه چين، ژاپن، روسيه و اروپا از مشكل افزايش جمعيت رنج مي برند، آمريكايي ها در زمينه رشد زاد و ولد هيچ دغدغه خاطري ندارند.
روزنامه پرسه با اشاره به اينكه حتي از لحاظ نظامي نيز آمريكايي ها كلاس خاص خود را دارند، اضافه كرد.. در حال حاضر آنها بيش از هر كشور ديگري براي تجهيز نيروهاي مسلح خود هزينه مي كنند. اما با اين حال آنها در عراق و همچنين در افغانستان، نيرو و توان خود را هدر دادند.
خبرنگار پرسه افزود.. به نظر من بايد دست و پاي اين غول بزرگ (آمريكا) را بست. چرا ممكن است يك قدرت منطقه اي مثل ايران را هم بطور ناگهاني و بدون مجازات تحريك كند.
وي با اشاره به اينكه در اين ميان روسيه نيز به ياد شوروي سابق، دوران اثرگذاري بر تمام دنيا را در سر مي پروراند، اظهار داشت.. اين ذهنيات موجب شده اند اين اعتقاد كه با سقوط كمونيسم تمامي كشورها اجبارا ديگر مردمسالار شدن را دنبال كنند، بشدت تحت تاثير قرار گيرد. به بياني گوياتر روسيه و چين نشان داده اند كه در عين حالي كه مي توانند اقتدارگر و ديكتاتور باشند، مي توانند از لحاظ اقتصادي نيز موفق باشند.
وي با اشاره به اينكه البته اين وضعيت احتمالا تنها يك تصوير كلي (از واقعيت) است، افزود.. با وجود اين امروز حتي طبقات زمين شناختي قدرت در جهان نيز به جنبش درآمده اند. بعنوان مثال از زماني كه جرج بوش به رئيس جمهوري آمريكا رسيد، توان اقتصادي چين به دو برابر افزايش يافت. در واقع اين سريع ترين ظهور اقتصادي بود كه جهان تاكنون به خود ديده بود و از اين رو تنها با تاريخ موفقيت آميز آمريكا قابل مقايسه است. همزمان هندي ها نيز بيدار شدند.
اين روزنامه اتريشي در پايان اين گزارش با اشاره به اينكه هم اكنون چين يك ميليارد و هفتصد ميليون دلار از ذخائر ارزي آمريكا را در اختيار دارد، نوشت.. اين چين كمونيستي علاوه بر اين ضامن بدهي هاي ابرقدرت (جهان يعني آمريكا) نيز هست؛ بطوري كه ظرف چند سال اخير آمريكايي ها را در حجمي تعجب آور بدهكار كرده است. در حال حاضر بدهي هاي آمريكا ( احتمالا به چين) بالغ بر نه ميليارد دلار است و اين يعني وابستگي. با اين حال در اين دنياي مشبك و پيچيده تعامل چيني ها با آمريكايي ها به راحتي ها هم نيست. زيرا اقتصاد شكوفاي چين بدون بازارهاي فروش آمريكا اقتصادي شكننده است. به همين خاطر نبايد مرتكب اشتباه شد و آمريكا را زود خط زد.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]