واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: توطئه زن برای راننده دلسوز بنز این زن با تهدید، 150 هزار تومان از من پول گرفت. ترسیده بودم هرچه به او گفتم از خودرویم پیاده شود، تهدید به آبروریزی میکرد. پول بیشتری از من میخواست تا اینکه در یک لحظه پلیس را دیدم. دل به دریا زدم و به سرعت از خودرو پیاده شدم و به سمت پلیس رفتم و... . قدس: مدیرعامل یک شرکت وقتی سوار بر بنز میلیونی خود شد نمیدانست در دام یک زن توطئهگر گرفتار خواهد شد. زن 25 ساله در یکی از خیابانهای شمال پایتخت به شکار راننده خودروی مدل بالا پرداخت تا نقشه اخاذی را به مرحله اجرا بگذارد. وقتی زن جوانی به نام پروانه در خیابان نیاوران منتظر تاکسی ایستاده بود، یک خودروی بنز میلیونی پشت چراغ قرمز ایستاد. زن مرموز با سرعت به سمت راننده بنز رفت و مدعی شد که عجله دارد و قصد دارد به سرعت به سمت خانه برود. وی گفت که هرچه منتظر تاکسی ایستاده کسی او را سوار نکرده است، به همین خاطر با خواهش و تمنا از راننده بنز خواست تا او را به مقصد برساند. راننده بنز وقتی خواهش و التماسهای زن جوان را دید او را سوار بر خودرویش کرد تا به خیابان اصلی برساند. هنوز مسافتی طی نشده بود که زن جوان با تهدید به راننده گفت چنانچه پول در اختیارش قرار ندهد، با جیغ و فریاد آبرویش را میبرد و میگوید که برایش مزاحمت ایجاد کرده است. مرد راننده مات و مبهوت ماند. آرام به زن جوان گفت که مرد آبروداری است و همسر و فرزند دارد، به همین خاطر برای اینکه زن جوان آرام گیرد و آبروریزی راه نیندازد، یک تراول 50 هزار تومانی در اختیارش قرار داد و از او خواست که از خودرویش پیاده شود. زن جوان این بار به مرد راننده اعتراض کرد و گفت کسی که خودروی میلیونی سوار میشود باید 50 هزار تومان پول در جیبش باشد؟! ماجرا به جایی ختم شد که زن جوان با تهدید، 3 تراول 50 هزار تومانی باجگیری کرد و همزمان با این اتفاق، مرد راننده با دیدن مامور گشت پلیس به سرعت از خودرویش پیاده شد و به سمت پلیس رفت. مرد راننده در حالی که بشدت مضطرب بود ماجرای اخاذی زن توطئهگر را افشاکرد و دقایقی بعد دستبند اتهام بر دستان زن باجگیر زده شد و هر 2 به دادسرا انتقال یافتند. توطئه زنانه راننده بنز میلیونی که مدیر عامل یک شرکت خصوصی است وقتی در شعبه سوم دادسرای الهیه حاضر شد پرده از باجگیری زن توطئهگر برداشت. وی گفت: حوالی خیابان نیاوران پشت یک چراغ قرمز بودم که این زن جوان به سمت من آمد و از من خواهش کرد تا او را به خیابان اصلی برسانم. میگفت عجله دارد و باید هرچه سریعتر به خانه برود. مرد مدیر عامل ادامه داد: من هم دلم به حالش سوخت و او را سوار بر خودرویم کرد. در بین راه مدعی شد که نامش پروانه است. رفتارهای عجیبی داشت. به او گفتم که من همسر و فرزند دارم. در همین لحظه او با صدای بلند گفت که اگر پول در اختیارش قرار ندهم، جیغ و فریاد راه میاندازد و از من به اتهام مزاحمت شکایت میکند. میگفت فریاد میزنم و میگویم که تو میخواهی مرا بذزدی و... . به او گفتم آرام باشد و 50 هزار تومان پول در اختیارش قرار دادم اما این کافی نبود، چون این زن میگفت کسی که بنز میلیونی دارد فقط 50 هزار تومان باید پول داشته باشد؟! این زن با تهدید، 150 هزار تومان از من پول گرفت. ترسیده بودم هرچه به او گفتم از خودرویم پیاده شود، تهدید به آبروریزی میکرد. پول بیشتری از من میخواست تا اینکه در یک لحظه پلیس را دیدم. دل به دریا زدم و به سرعت از خودرو پیاده شدم و به سمت پلیس رفتم و... . پس از شکایت مرد مدیر عامل، زن توطئهگر نزد دادیار عبدی خود را بیگناه دانست و مدعی شد که همه حرفهای مرد جوان دروغ است. این زن گفت: این مرد با تهدید مرا سوار خودرویی کرد و میخواست مرا بدزدد اما من با داد و فریاد از دیگران کمک میخواستم که ناگهان دیدم به سمت پلیس رفت. این در حالی است که تراولها در کیف زن جوان کشف شد و مرد مدیر عامل گفت: اگر این زن بیگناه است و من مقصرم چرا باید با پای خود نزد پلیس میرفتم؟! همه شواهد علیه زن توطئهگر بود اما او حاضر نبود به باجگیری اقرار کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]