تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 24 اسفند 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت كند خداوند به ازاى هر حرفِ آن چهار هزار...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865155597




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پايان 30 سال دوري و انتظار


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: پايان 30 سال دوري و انتظار

پايان 30 سال دوري و انتظار

به گزارش فارس، چند روز پيش متوجه شديم كه پسري بعد از 30 سال دوري از مادر واقعيش، نشانه هايي از او يافته و بدون وقفه به دنبال مادرش رفته است. زن ميانسال بعد از گذشت 30 سال ديروز مي خواست كه به اين انتظار مرگبار، با در آغوش كشيدن فرزندش پايان دهد. اين مادر زجر كشيده كه فقط به فكر ديدن پسرش و پايان اين انتظار بود از احساساتش مي گفت، از اينكه در پوست خود نمي گنجد و مي خواهد فرياد بزند:«محسن پسرم» شرمنده ام كه قبل از تو پيدايت نكردم. زن كه اشك چشمانش طاقت صحبت را به او نمي داد با اصرار ما شروع به درد دل كرد و مدعي شد: شوهرم وضع مالي خوبي داشت و مادر شوهرم از ابتدا با ازدواج ما مخالف بود ولي به اصرار شوهرم و پدر شوهرم، ما با يكديگر ازدواج كرديم. وي با بيان اينكه مادر شوهرم سرانجام زهر خود را ريخت، افزود: مادر شوهرم به هر كاري دست زد و در نهايت شوهرم را به جدايي واداشت؛ من در آن زمان باردار بودم كه از شوهرم جدا شدم؛ وقتي فرزندم «محسن» چشم به جهان گشود، ديگر نتوانستم طاقت بياورم و به دنبال شوهرم گشتم و در نهايت فرزندم را به آنها دادم تا از او نگهداري كنند. فرزندم را از امام رضا (ع) خواستم زن بار ديگر لب به سخن گشود و همچنان كه گونه هايش با اشك خيس مي شد، گفت: بعد از مدتي متوجه شدم كه مادر شوهرم، فرزندم را براي اينكه من ادعايي نداشته باشم و پسرشان نيز فرزندي نداشته باشد، به خانواده اي ثروتمند در يكي از شهرستان ها فروخته است. وي بيان كرد: بعد از اطلاع از اين موضوع، روز و شب نداشتم و فقط به دنبال فرزندم بودم؛ اين انتظار و سرگرداني 30 سال به طول انجاميد و امروز در انتظار اتمام اين سختي ها هستم و مي خواهم فرزندم را كه او نيز از طريق مدارك و شناسنامه و تعهد خانواده جديدش به دنبال من مي گشت، ببينم و حالا منتظر اين لحظه هستم. زن گفت: بعد از اين موضوع و براي به دست آوردن روحيه ام، بار ديگر ازدواج كردم و بعد از ازدواج با دخترانم به دنبال پسرم گشتم ولي هيچ نشانه اي از او نيافتم و اين موضوع را به امام رضا (ع) واگذار كردم. حاصل ازدواج دومم 2 دختر و يك پسر است و با گذشت 10 سال از زندگي مان، شوهر دومم فوت كرد و من همچنان فرزندم را نيافتم.اگر فرزندم را ببينم، ساعت ها او را در آغوشم مي فشارم و حس مادري را در خود تداعي مي كنم. زمان ايستاد و مادر، فرزندش را در آغوش كشيد ساعت 3 بعد از ظهر ديروز، مادر پسر جوان در اتاقكي بر روي صندلي، ثانيه ها را براي ديدن پسرش مي شمارد ؛ گويي ضربان قلبش با تيك تاك ثانيه ها هم صدا بود و دائم دست خود را به سمت آسمان دراز مي كرد و از خداوند متعال مي خواست كه اين انتظار هر چه زودتر تمام شود. مادر، دائم كاغذ هاي دستش كه نشانه هايي از شناسنامه جعلي و اصلي پسرش بود را به ما نشان مي داد و دست در كيف خود مي كرد و عكس شوهرش را نشان مي داد و مدعي بود كه پسرش بايد شبيه پدرش باشد چرا كه او از دوران نوزادي شباهت بسياري به پدرش داشته است كه اين موضوع با ديدن پسر جوان مشخص شد. زن ميانسالي كه بعد از 30 سال دوري از پسرش، تحمل ثانيه هاي باقي مانده را نداشت و بارها و بارها صحنه در آغوش كشيدن فرزندش را در ذهنش تداعي مي كرد و نمي دانست كه زمان ديدار با پسرش بايد چه كار كند؟ نفس در سينه مادر نگران حبس شده بود و سكوت، اتاق كوچك انتظار را فرا گرفته بود كه ناگهان با شنيده شدن صداي قدم هايي آشنا، زن از جا برخاست... در اتاق باز شد و همه نگاه ها به سوي پسر جوان كه در يك نگاه گويي عكس پدرش را مي ديديم، جلب شد؛ مادر در اين زمان نبود و فقط به پسرش مي انديشيد گويي تنها زن و فرزند در اتاق حضور داشتند... مادر با پاهايي سست به سمت پسر جوان رفت و آنها يكديگر را در آغوش كشيدند؛ با ديدن اين صحنه تصور كرديم كه نوزادي شيرخواره در سن 30 سالگي تازه توانسته حس مادري را درك كند و او را در آغوش بكشد. براي شادي فرزندم هر گذشتي مي كنم زن كه حاضر نبود براي ثانيه اي دست پسرش را رها كند، گفت: شوهرم 3 سال به من وعده داده بود كه پسرم را پيدا مي كند و به من بازمي گرداند ولي كاري نكرد؛ حاضرم بار ديگر براي شادي پسرم با شوهرم زندگي كنم. وي با چشماني اشك آلود كه حس مادرانه در آن نهفته بود، افزود: شوهرم نيز از فرزندم بي خبر بود ولي هيچ كاري نكرد و دست روي دست گذاشت تا اين جدايي به 30 سال رسيد؛ ديگر نمي خواهم گريه كنم چرا كه به آرزويم رسيدم و تنها مي خواهم به زندگي لبخند بزنم و اين دوران را جبران كنم چرا كه اين هديه و لطف الهي بود كه اين انتظار به پايان رسيد. زن كه با دستاني لرزان، اشك چشمان پر از شوق خود را با گوشه چادرش پاك مي كرد و گاهي اشك را از گونه پسر برمي داشت، گفت: حاضرم براي خوشحالي پسرم، دست به هر گذشتي زده و براي او جان فشاني كنم چرا كه عزيز و پاره تنم را به دست آوردم؛ شوهرم نيز بارها براي رجوع به من پيشنهاد داده ولي من تا به حال ثانيه اي به اين موضوع فكر نكردم ولي در حال حاضر به خاطر پسرم اين كار را خواهم كرد. شكرگزاري تنها واژه بر زبان پسر جوان پسر كه حاضر نبود به جز شكرگزاري، واژه اي بر زبان بياورد با اصرار در خصوص احساسش بعد از در آغوش كشيدن مادرش، گفت: فقط خداوند متعال را شكرگزارم كه مادرم را به من بازگرداند؛ السلام عليك يا علي بن موسي الرضا ؛ امام رضا (ع) نعمتي بزرگ است و كسي را بي جواب نمي گذارد و امروز به لطف اين امام بزرگوار پس از 30 سال به آغوش مادرم بازگشتم.ديگر حاضر نيستم از مادرم جدا شوم و مي خواهم تا آخر عمر در كنارش بمانم و طعم تلخ اين 30 سال جدايي را به شيريني تبديل كنم. پسر در پاسخ به سؤال ما كه اگر پدرتان اينجا بود، چه كار مي كرديد، افزود: هنوز به اين موضوع فكر نكردم و تنها مي خواهم در كنار مادرم از زندگي لذت ببرم... زن در آخر با چهر ه اي زجركشيده از اين همه سال دوري از جگرگوشه اش، گفت: از شوهر سابقم خواستم وقتي تصاوير پخش شده از پايان انتظار من و پسرم را از تلويزيون مي نگرد، مادرش در كنار او باشد البته چه طور مي توان به او گفت مادر! در حالي كه حس مادري را 30 سال در من به حسرت گذاشت...





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن