واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تفسير موضوعي قرآن كريم اثري از مفسر بزرگ حضرت آيت الله جوادي آملي مبادي و مراحل اخلاق در قرآن
قسمت هفتم
دو جلد دهم و يازدهم تفسير موضوعي مفسر حكيم آيت الله جوادي آملي به موضوع اساسي « اخلاق » در قرآن اختصاص يافته است ; كه در جلد دهم « مبادي اخلاق » در قرآن مورد تفسير قرار گرفته و در جلد يازدهم « مراحل اخلاق » در قرآن تبيين شده است . با اين توضيح كه بحث هاي مطرح شده حضرت استاد كه با عنوان كلي « اخلاق در قرآن » مطرح شده بود به هنگام تنظيم به دو بخش تقسيم شد; بخشي كه بيشتر صبغه مباحث « فلسفه و اخلاق » و « فلسفه علم اخلاق » را داشت در جلد دهم آورده شد و عنوان « مبادي اخلاق در قرآن » بر آن نهاده شد. و بخش ديگر از بحث هاي استاد كه بيشتر جنبه مباحث اخلاق را داشت با عنوان « مراحل اخلاق در قرآن » در جلد يازدهم گردآوري شده است .
مباحث جلد دهم در چهار بخش تنظيم گرديده و هر بخشي هم در ضمن فصل هايي مورد بررسي و پيگيري قرار گرفت . بخش يكم : جهان بيني و اخلاق ; بخش دوم : انسان و اخلاق ; بخش سوم : اهميت و آثار اخلاق ; بخش چهارم : فرزانگان و اخلاق .
مباحث جلد يازدهم يعني مراحل اخلاق در قرآن هم در سه بخش سامان دهي گرديد : بخش يكم : موانع نظري و عملي سير وسلوك ; بخش دوم : مراحل مانع زدايي از سير و سلوك ; بخش سوم : مقامات عارفان و مراحل سير وسلوك كه مطالب بخش اول در هفت فصل و مباحث بخش دوم در پنج فصل آورده شد و در پي آن بيست و چهار موقف و متزل از مراحل سير و سلوك عارفان در بخش سوم مورد بحث و تبيين قرار گرفته است .
نعمت يادآوري گناه
استاد متخلق آيت الله جوادي آملي درباره فراموشي مثبت و منفي يادآور مي شوند : « مشكل ما در نقض و نريسدن به كمال فراموشي است كه از بدترين مصيبت هاي ماست . كار خوبي را كه انجام مي دهيم فراموش نمي كنيم چون آن را بارها بازگو كرده و به آن علاقمنديم ; ولي چون گناه مرتكب شده را پنهان مي كنيم كم كم از يادمان مي رود و درصد جبران آن هم نيستيم زيرا انسان آنگاه درصدد جبران نقض است كه متذكر آن نقيصه باشد. از اين رو به ما گفته اند : اگر كار خيري كرديد آن را فراموش كنيد و اگر از شما اشتباهي سرزد به ياد آن باشيد; زيرا تذكر خطا وسيله استغفار و سبب انفعال است ولي يادآوري كار خير زمينه غرور را فراهم مي كند. گاهي انسان آن قدر كار خير را بازگو مي كند كه كار خيرش پژمرده مي شود. »
طهارت در اخلاق
استاد پس از آنكه هدف بسياري از احكام را كه در قرآن كريم آمده است تحصيل طهارت روح عنوان مي كنند طهارت فقهي و اخلاق را اينچنين تبيين مي كنند : « طهارت بر سه گونه است ; چنانكه آلودگي هم بر سه قسم است . دو قسم آن در فقه مطرح شده كه عبارت است از طهارت از خبث و طهارت از حدث . غسل يا شستن ظاهر عضو آلوده شده طهارت خبثي و وضو يا غسل طهارت حدثي مي آورد; اما آنچه در اخلاق مطرح است اين است كه آلودگي گناه با وضو و غسل پاك نمي شود بلكه با توبه و كفاره تطهير مي گردد و احكام الهي براي تامين اين طهارتهاست . با اين توضيح معلوم مي شود كه خضوع مستمر انسان در برابر اوامر الهي او را از هر گناهي هم پاك مي كند. يعني اگر گناهي دارد همين خضوع و توبه و انابه او را تطهير مي كند و اگر گناهي ندارد همين خضوع مانع بزهكاري او مي شود; پس تاثير خضوع براي دفع گناه يا رفع آن موثر است .
اهميت و آثار تهذيب روح
درباره اهميت و جايگاه تهذيب نفس و پالايش جان همين بس كه « اگر از مسئله تهذيب روح و تزكيه نفس كه بهترين هدف در فرهنگ قرآن كريم است غفلت نكنيم هرگز جانمان را مسموم نمي كنيم . » و « اولين نقش سازنده تهذيب روح اين است كه توان تشكيل مدينه فاضله را دارد و هر انساني مي كوشد در فضاي مدينه فاضله به سر برد; اما مدينه فاضله نه مانند باراني است كه از بالا ببارد و نه مثل آب چشمه يا چاهي است كه از درون زمين بجوشد بلكه آن را انسان مهذب مي سازد و تهذيب جان انسان هم در پرتو تعاليم اخلاقي انبياست ; از اين رو انبيا (عليهم السلام ) قبل از طرح مسائل سياسي نظامي اقتصادي و ساير شئون زندگي جمعي به تهذيب روح و اخلاق اشاره كرده اند. جامعه اي اهل سعادت است كه از تهذيب روح بهره مند باشد و جامعه يا ملتي سقوط مي كند كه از اين بارقه الهي محروم گردد. »
سير و سلوك در مسير شرع
مفسر وارسته آيت الله جوادي آملي در بخش فرزانگان و اخلاق و در تبيين مقامات عارفان از ديدگاه ابن سينا پس از توجه دادن به اين نكته كه مرحوم بوعلي در نمط نهم اشارات بعد از مسئله زهد و عبادت و عرفان نبوت را مطرح كرده است نتيجه مي گيرند : « اگر تهذيب و تزكيه برخلاف مسير شرع باشد چنين رياضتي باطل است ; يعني سير و سلوك جز با انجام واجبات و مستحبات از يك سو و ترك محرمات و مكروهات از سوي ديگر قابل قبول نيست و بازدهي هم ندارد. ولي مهم ترين عمل آن است كه ايشان به عبادت هاي قلبي بپردازد زيرا عبادت هاي قالبي يعني بدني مانند نماز و روزه در عين لزوم محدود است اما ذكر خدا نامحدود است و خداي سبحان مي فرمايد تا مي توانيد به ياد خدا باشيد. »
ايشان در همين بخش درباره تاثير مباني حكمت متعاليه و فلسفه صدرائي بر علم اخلاق و متحول نمودن آن مي فرمايد : « همان طور كه با اثبات جسمانيه الحدوث و روحانيه البقا » بودن روح و نيز « حركت جوهري » در حكمت متعاليه صدرايي بسياري از مسائل فلسفه نظري دگرگون شده بسياري از مسائل اخلاقي نيز متحول گشته است . روي اين مبنا اخلاق در پيدايش پرورش و ساختار حقيقت انسان نقش دارد; يعني كاري را كه انسان انجام مي دهد در آغاز « حال » است ولي بعد « ملكه » مي شود و سپس به حالت « صورت جوهري » ظهور مي كند و چون به صورت جوهر در مي آيد نفس براي آن به منزله « ماده » و اين صورت براي آن به منزله « صورت » مي شود و جمعا يك واقعيت را تشكيل مي دهند... حكمت متعاليه براساس حركت جوهري تبيين و تثبيت كرده است كه انسان هر كاري كه مي كند در واقع با آن كار حقيقت خود را مي سازد و با همان محشور مي شود. »
مانعي به نام غفلت
آيت الله جوادي آملي در بحث از موانع سير و سلوك نخست بر غفلت انگشت مي گذارد و مي گويد : « در فن اخلاق غفلت به عنوان مانع و بيداري به عنوان شرط لازم تهذيب نفس و سير و سلوك شمرده شده است . مقدمه واجب سير و سلوك آن است كه انسان توجه كند كه ناقص است و بايد كامل شود و مسافر است و به زاد و راحله و راهنما نياز دارد و بديهي است كه اگر كسي غافل باشد و نداند مسافر است در جاي خود مي ماند چنانكه جناب مصلح الدين سعدي گفته است : حرم در پيش است و حرامي در پس اگر رفتي بردي و اگر خفتي مردي . » ... غفلت هايي كه در مورد حفظ مال و مانند آن است ضرر دنيايي دارد; ولي غفلت از تزكيه و نزاهت روح غفلت از جان است و خسارت بزرگي در پي دارد چون سرمايه از دست مي رود. »
درمان غفلت
علامه جوادي آملي درباره درمان درد غفلت مي فرمايد : « راه حلي كه قرآن ارائه مي دهد يكي « مراقبت از خود » و ديگري « ياد خدا » است ... اذكار ديني افزون بر آن كه از انسان غفلت زدايي مي كند معارف الهي را نيز آموزش مي دهد و ره توشه معرفتي مسافران به سوي خدا را فراهم مي كند. » علاوه بر اين « در دستورهاي ديني آمده است كه اگر سيئه اي مرتكب شديد فورا حسنه اي انجام دهيد تا آن سيئه را جبران كند; زيرا اگر سيئه متراكم شود چرك و در جان انسان ايجاد و او را نابينا و ناشنوا مي كند. براي اين كار ذكر دايمي خدا را توصيه كرده اند. »
پيرايش جان
انسان سالك پيش از آنكه نيل به مقامات را آغاز كند و جان خويش را به فضائل بيارايد بايستي نخست جان خويش را جاروب كند و زشتي ها و پلشتي ها را از روح خويش بزدايد و آنگاه تحليه را انجام دهد. با توبه زهد رياضت مراقبت و محاسبه و تقوا از سير وسلوك مانع زدايي انجام مي شود و آنگاه نوبت آراسته شدن به ايمان ثبات صدق اخلاص خوف و رجا صبر شكر معرفت يقين توكل رضا تسليم و توحيد و... فرا مي رسد.
تقواي دل
استاد بزرگوار در بحث از تقوا با تقسيم آن به تقواي تن و تقواي دل مي گويند : « برترين مرحله تقوا تقواي دل و خضوع آن در پيشگاه ذات اقدس خداوند است كه از خضوع دل در برابر اوامر و نواهي الهي شروع مي شود و به آن ختم مي شود كه دل فقط در پيشگاه خدا خاضع باشد. » ايشان مجددا تاكيد مي كنند : « براي پرورش انسان چيزي مهم تر از توجه مستمر به دل يعني معرفت مراقبت و محاسبت نفس نيست . كسي كه حقيقت و ارزش خود را بشناسد مي داند كه ارزش جان آدمي به معارف الهي است . دلي كه معرفت خدا و اولياي او در آن نيست « گل » است نه « دل » و آن كسي كه داراي چنين گوهري نباشد انسان نيست . »
مدينه فاضله نه مانند باراني است كه از بالا ببارد و نه مثل آب چشمه يا چاهي است كه از درون زمين بجوشد بلكه آن را انسان مهذب مي سازد و تهذيب جان انسان هم در پرتو تعاليم اخلاقي انبياست . از همين رو پيامبران الهي قبل از طرح مسائل سياسي نظامي اقتصادي و ساير شئون زندگي جمعي به تهذيب روح و اخلاق تصريح كرده اند
جامعه اي اهل سعادت است كه از تهذيب روح بهره مند باشد و جامعه يا ملتي سقوط مي كند كه از اين بارقه الهي محروم گردد
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]