پرونده اي براي شواليه تاريكي

واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: پرونده اي براي شواليه تاريكي
كمتر اتفاق مي افتد كه مجموعه اي از حوادث، فيلمي را تا اين قدر مطرح كند و آن را به يك پديده سينمايي تبديل كند و تمامي ركوردها را بشكند. يك سالي هست كه تمامي اتفاقات و اخبار مربوط به اين فيلم جلب توجه كرده و به مهم ترين اخبار سال سينمايي تبديل شده است. چرا كه هيث لجر براي ساختن اين شخصيت جانش را فدا كرده است. بدون شك او مهم ترين دليل اين همه توجه به فيلم است. از اين موقعيت ها كم پيش مي آيد. اين كه فيلم خوبي توسط فيلم سازي صاحب سبك و خوش فكر و با همكاري عواملي حرفه اي و كاركشته ساخته شود و درست از همان لحظه كليد خوردن فيلم، خبرساز و حاشيه ساز باشد و وقتي هم كه موعد اكرانش رسيد با اقبال عمومي و منتقدان، يك جا مواجه بشود. شواليه تاريكي سريع تر از هر فيلم ديگري در تاريخ سينما از مرز فروش 100 و بلافاصله 200 ميليون دلار مي گذرد و ركورد قبلي كه متعلق به نمايش اسپايدرمن 2 در سال 2004 بود را تكان مي دهد. فروش فيلم هم اكنون از مرز 510 ميليون دلار گذشته است شواليه تاريكي در 3 روز اول اكرانش فقط در گيشه سينماهاي آمريكا- بيش از 158 ميليون دلار مي فروشد و به انتخاب كاربران سايت مشهور سينمايي IMDB با كسب امتياز 5/9 از 10، با بيش از 200 هزار رأي در جايگاه اول قرار مي گيرد و شاهكارهايي همچون پدرخوانده ( قسمت اول و دوم ) و پالپ فيكشن را جا مي گذارد. حالا تمام اين اعداد و ارقام خيره كننده را بگذاريد كنار بازي اهريمني هيث لجر در نقش جوكر كه انصافا شواليه تاريكي را از آن خود كرده است، آن وقت نكته اش را خواهيد گرفت كه چرا اين پرونده جمع و جور را به نقل از سينماي ما و همشهري جوان و باني فيلم براي اين پديده تازه سينما در نظر گرفته ايم.

كارگردان: كريستوفر نولان

نويسندگان : جاناتان نولان، كريستوفر نولان، ديويد گوير و باب كين

بازيگران: كريستين بيل، هيث لجر، مايكل كين، گري الدمن، مگي گيلنهال، آرون اكهارت و مورگان فريمن

ژانر: حادثه اي، اكشن

افتتاحيه: 18 جولاي 2008

مدت زمان فيلم: 152 دقيقه

هزينه صرف شده : 185 ميليون دلار

خلاصه داستان: بتمن و جيمز گوردون براي دستگيري يك سارق بانك رواني كه جوكر ناميده مي شود با بازپرس قضايي تازه گاتهام همكاري مي كنند. اين قضيه وقتي پيچيده تر مي شود كه تمامي اتفاقات عليه آن هاست و جنايات جوكر روز به روز ديوانه وارتر مي شود.

دلايل موفقيت :
شيرازه اصلي يك فيلم فيلم نامه آن است و بيشتر ضعف هاي مربوط به يك فيلم را بايد ناشي از فيلم نامه آن دانست. همچنين است نقاط قوت و مي توان مهم ترين عامل موفقيت را در فيلم نامه هاي خوب سراغ گرفت. كريستوفر نولان با همكاري برادرش جاناتان و البته كمك هاي ديويد گوير فيلم نامه چفت و بست داري نوشته و در آن به طور هم زمان (در كل فيلم) چند داستان را با هم پيش مي برد. در اصل يك داستان واحد وجود دارد و شاهد عكس العمل كاركترهاي مختلف به آن هستيم. شخصيت پردازي نولان فوق العاده است. به طوري كه كوچك ترين كاركترها داراي تاريخچه اي هستند كه امكان ارتباط با آن ها را مي دهد.

پختگي كارگردان
نكته مهم درباره كريستوفر نولان، تجربه هايي است كه از كارهاي قبلي كسب كرده و از هر كدام نهايت استفاده را برده است. به همين جهت مي شود ردي از فيلم هاي قبلي اش را نيز مشاهده كرد. چه بي خوابي، چه پرستيژ و چه شاهكار مستقلش ممنتو. هرگز قابل تصور نبود بتواند موفقيت ممنتو را تكرار كند و دوباره به آن سطح بالاي نبوغ حاصل از علاقه و پشتكار برسد، اما با اين فيلم نشان داد ظرفيتش بالاتر از اين هاست

سكانس هاي ماندگار
يكي از عوامل موفقيت در هر چيزي ماندگاري است و در سينما، ماندگاري يك فيلم با صحنه هاي به يادماندني اش اتفاق مي افتد و شواليه سياه مملو از اين صحنه هاست. هر قسمت فيلم در عين ارتباط با قسمت هاي ديگر به تنهايي نيز قابل ديدن و لذت بردن است. از صحنه هاي دزدي بانك در اول فيلم و سپس حضور ژوكر در ميان اعضاي مافيا گرفته، تا صحنه فوق العاده بازجويي و لحظات چشمگير بازي هيث لجر در سرتاسر فيلم كه لحظه لحظه اش به يادماندني است و هر نفسي كه مي كشد تا ابد در ذهن جا خوش مي كند.

صحنه هاي مهيج
انتظار نداريد به تماشاي بتمن برويد و با يك فيلم دادگاهي پر ديالوگ مواجه شويد فيلم صحنه هاي اكشن خيلي خوبي دارد. البته اين گونه نيست كه از ديدن تعقيب و گريز و انفجار و مبارزات شخصيت ها با يكديگر اشباع بشويد و از صداهاي بلند سردرد بگيريد، اما فيلم تهي از اين صحنه ها هم نيست و قسمت هاي بسيار مهيجي هست كه ضربان قلبتان را افزايش مي دهد.

تكنيك قوي
همه عوامل فني فيلم بهترين كار خود را ارائه داده اند و يك هماهنگي خوب مجموعه اي استثنايي از تكنيك، پديد آورده است. تدوينگر كار، با مهارت بالا از پس ارتباط دادن داستان هاي مختلف با يكديگر بر آمده و اوج كارش صحنه تعقيب و گريز ماشين هاست. اين صحنه همچنين صداگذاري استثنايي فيلم را 2برابر نمايان مي كند چرا كه هيچ موسيقي در كل صحنه شنيده نمي شود و فقط صداي اسلحه و موتور ماشين هاست كه به صحنه التهاب مي بخشد. نداشتن موسيقي روي اين صحنه تعقيب و گريز به طور حتم مربوط به علاقه نولان به ماشين بازي است موسيقي نيز يكي ديگر از مهم ترين مواردي است كه فيلم را بيش از پيش زيباتر مي كند . ۳ كاراكتر محوري فيلم ( بتمن - ژوكر و هاروي دنت ) هر ۳ تم مخصوص به خود را دارند. تم ژوكر هر بار با آن صداي گوش خراش و هشدار دهنده مو را به تن سيخ و همانند زنگ خطري عمل مي كند. تم بتمن نيز مشابه فيلم قبلي است و البته خيلي كم استفاده شده تا ابهت شواليه را بيشتر كند. تم مخصوص هاروي دنت كاملا مطابق با شخصيتش ساخته شده و نيمي از آن ملايم و آرام و نيم ديگرش ملتهب و سريع است.

بازيگران
كريستين بيل - هيث لجر - آرون اكارت - مايكل كين - گري اولدمن - مورگان فريمن - مگي گيلنهال و چندين بازيگر ديگر كه هر چند نقش هاي كوچكي در فيلم بر عهده دارند اما آن را به بهترين نحو اجرا كرده اند. حتي بازيگران نقش هاي خيلي كوچك سوابق خوبي در تلويزيون دارند و از تجاربشان به بهترين نحو استفاده كرده اند از كريستين بيل و هيث لجر كه بگذريم ( نيازي به تعريف نيست ) آرون اكارت واقعا زيبا بازي مي كند. كاملا حرفه اي و همخوان با نقشش. مايكل كين و مورگان فريمن مثل هميشه خوبند اما گري اولدمن واقعا گل كاشته. در فيلم قبلي هر چند نقش اولدمن واضح تر بود اما مجال زيادي براي نقش آفريني نداشت. اين جا اما قضيه فرق مي كند و به خصوص در قسمت هاي پاياني فيلم، شاهد بازي خيلي خوبي از او هستيم.

تاثيرات جيمزباندي / كارآگاهي
كارگردان فيلم يك عشق جيمز باند واقعي است و انگليسي الاصل بودنش نيز مي تواند دليل خوبي باشد براي اين كه بيش از پيش به اين كاركتر قديمي و البته داستان هاي معمايي/پليسي (كه بخش مهمي از تاريخ ادبيات داستاني انگلستان را تشكيل مي دهند) علاقه مند باشد. تاثيرات اين علاقه را در بعضي قسمت هاي فيلم به وضوح مي بينيم. وسايل جديدي كه بتمن استفاده مي كند لحظات جالبي را در فيلم رقم مي زند كه تماشاي آن ها جالب است.

حماسه شواليه
شواليه تاريكي يك فيلم حماسي است و تمام فاكتورهاي حماسي بودن را دارد. زمان طولاني فيلم كه مملو از حوادث و اتفاقات گوناگون است، شخصيت هاي متعدد كه هر يك به خوبي پرداخت شده اند، صحنه هاي پرخرج، داستان درام، پيام هاي اخلاقي، بودجه بالا و صد البته كيفيت مناسب از عواملي هستند كه ما را به ديدن يك فيلم حماسي دعوت مي كنند.

توجه به جزئيات
فيلمي با ۱۸5 ميليون دلار ساختن و حداقل ميزان سوتي داشتن يكي از سخت ترين كارهاي ممكن است ! هر چند كريس نولان كارگردان دقيق و منظمي است اما از ايده هاي سر صحنه هم استقبال مي كند و خودش نيز تاكيد كرده چندان به استوري بوردي كار كردن اعتقاد ندارد و حتي در صحنه هاي پرخرج فيلم، به ابتكار سر صحنه علاقه مند است.

زمان فيلم
۱۵۲ دقيقه مدت زمان زيادي براي يك فيلم است. اما وقتي ريتم فيلم سريع باشد و از هر ثانيه اش لذت ببريد، اين زمان هم جوابگو نيست.

چرا بايد شواليه تاريكي را ديد؟
اولين بار در ماه مه 1939 بود كه موجودي به نام بتمن توسط باب كين و بيل فينگر در قالب داستاني مصور به خوانندگان آمريكايي معرفي شد و خيلي زود يعني چهار سال بعد در برابر دوربين توسط لوئيس ويلسون تجسم يافت. بنا به سنت آن دوره اين اقتباس سينمايي شكل سريالي 15 قسمتي را داشت كه در 1946 با سريال 15 قسمتي ديگري دنبال شد. اين بار رابرت لاوري نقش بتمن/مرد خفاش را بازي مي كرد. اولين فيلم سينمايي در 1966 با شركت آدام وست به نمايش درآمد و سپس به توليد انيميشن يا انتشار داستان هاي تازه بسنده شد. در پايان دهه 1980 و آغاز رونق گرفتن انتقال قهرمانان مصور به روي پرده سينما در قالب فيلم هاي پرخرج و پرفروش، تيم برتون نسخه اي تازه و پيچيده با بازي مايكل كيتون ارائه كرد. بازگشت بتمن با ظهور بزرگ ترين دشمنش روي پرده-جوكر- همراه بود كه جك نيكلسون نقش وي را ايفا مي كرد. بازيگري شايسته براي ايفاي نقشي اهريمني كه توانست ادامه حضور قهرمان را روي پرده تضمين كند. 3 سال بعد، تيم برتون يكي از بهترين دنباله سازي هاي تاريخ سينما را با نام بتمن بازمي گردد كارگرداني كرد كه در آن دني دوويتو در نقش پنگوئن شرير به جنگ بتمن مي رفت. استقبال از اين فيلم باعث شد تا 2 انيميشن بلند در سال آتي به نمايش درآيد. اما تيم برتون ديگر حاضر به ساخت قسمت ديگري نبود. سكان به دست جوئل شوماكر داده شد و وال كيلمر جاي مايكل كيتون را در هميشه بتمن گرفت. در 1997 دنباله ديگري با نام بتمن و رابين با شركت جورج كلوني توسط شوماكر عرضه شد و سپس به مدت 8 سال اين پروسه به بايگاني رفت. وقتي در سال 2005 كريستوفر نولان براي زدودن گرد و خاك از لباس هاي سياه بتمن برگزيده شد، به راحتي قابل حدس بود كه انتخاب وي از سر ضرورت تزريق خون تازه اي در رگ هاي اين پروژه پول ساز است. نولان نه فقط بازيگري تازه و مناسب چون كريستين بيل را براي نقش اصلي فيلم برگزيد، بلكه قصه قهرمان تنهايش را از نو تعريف كرد و زواياي تاريك روح او را نيز روي پرده برد. استقبال منتقدان از بازيافت هنرمندانه اين پديده آن قدر مثبت بود كه تهيه كنندگان را براي خرج 185 ميليون دلار به منظور ساخت دنباله اي تازه با حضور بزرگ ترين دشمن وي-جوكر- ترغيب كند.

حاصل اين سرمايه گذاري اينك روي پرده سينماهاي دنياست و تنها در امريكاي شمالي بيش از 510 ميليون دلار در گيشه به چنگ آورده است. برخورد منتقدان نيز همان طور كه تصورش مي رفت، بسيار خوب بوده و مرگ نابهنگام هيث لجر بازيگر نقش جوكر نيز به خودي خود تبديل به تبليغي براي فيلم شده است.

درباره كارگردان:
كريستوفر جاناتان جيمز نولان متولد 1970 لندن از اميدهاي امروز سينما از 7 سالگي با دوربين سوپر هشت پدرش شروع به فيلمسازي كرده، در رشته زبان و ادبيات انگليسي درس خوانده و اولين فيلم كوتاهش به نام سرقت در 1996 ساخته كه به همراه دو فيلم كوتاه و سورئاليستي ديگرش به نام هاي tarantella و doodlebug در جشنواره فيلم كمبريج به نمايش در آمده است. اولين فيلم بلندش تعقيب را در 1998 به طريقه سياه و سفيد ساخت، اما 2 سال بعد با يادگاري بود كه همه دنيا كشفش كردند. فيلمي كه روايتي پر پيچ و خم هم چون ذهن شخصيت اولش داشت كه حافظه كوتاه مدت خود را بر اثر ضربه اي از دست داده و با اين حال در صدد شكار قاتل همسرش بود. بي خوابي در 2002 با شركت آل پاچينو پذيرش همه جانبه او در هاليوود بود كه به ساختن فيلمي استوديوي مانند بتمن آغاز مي كند در 2005 با بودجه اي هنگفت انجاميد.

فيلم بعدي او اعتبار/پرستيژ با حضور 2 هنرپيشه اصلي فيلم بتمنبيل و كيناز ديدگاه سبكي چيزي ميان بتمن و يادگاري بود و مانند بسياري از توليدات هاليوود امروز قصه اي محلي با تم هاي جهاني را روايت مي كرد. اما بازگشت شواليه سياه چيز ديگري است.

فيلمي نه در سبك و سياق بي خوابي و يادگاري است و نه حال و هواي رازآلود تعقيب را دارد. شواليه سياه برگرداني تيره از قصه اي مصور است كه بايد قهرمان آن منجي مردم باشد و به جاي پليس ناتوان از برقراري نظم در برابر جنايتكاران از آنها محافظت كند. اما او خود نيز مشكلات و دلبستگي هايي دارد، حتي اگر يك ميليونرزاده باشد. بروس وين ميليونر و بتمن دو روي يك سكه اند، ولي همين 2گانگي و تضاد چيزي است كه جوكر روي آن انگشت مي گذارد.

حواشي توليد شواليه تاريكي:
- شواليه تاريكي اولين فيلم از مجموعه فيلم هاي اين كاركتر پرطرفدار است كه كلمه بتمن در نام فيلم به كار برده نشده است.

- جري رابينسون كه در سال 1940 در خلق شخصيت جوكر همكاري كرده بود در اين فيلم به عنوان مشاور استخدام شده بود. همكار نويسنده او باب كين پيش از اين در بتمن (1989) به عنوان مشاور پروژه همكاري كرده بود.

- داستان هاي مصور بتمن از جمله هالووين طولاني، شوخي كشنده، مردي كه مي خندد و 2 كتاب نخستين مجموعه كه شخصيت جوكر در آن ها بوده اند به عنوان منبع الهام فيلم نام برده شده اند.

- كريستوفر نولان و نويسنده هايش جاناتان نولان و ديويد اس گوير تصميم گرفتند گذشته جوكر را كنكاش نكنند تا شخصيت كاملي را ساخته باشند.

- كريستوفر نولان پسري به نام روري دارد كه به خاطر او نام فيلم در هنگام كار اولين بوسه روري بود.

- در آوريل سال 2007 كه فيلم در خيابان هاي شيكاگو فيلم برداري مي شد براي پاره اي مسائل امنيتي نام فيلم اولين بوسه روري عنوان شد و حتي يك لوگوي جعلي با عنوان RFK و آدرس هاي جعلي براي دفاتر فيلم ساخته شده بود.

- كريستوفر نولان از فيلم مخمصه (1995) به عنوان بيش ترين تاثير روي اين فيلم عنوان كرد.

ويليام فيچنر در فيلم مخمصه بازي كرد و در صحنه اي از شواليه تاريكي كه به وضوح از آن فيلم تاثير گرفته بود و به نوعي اداي دين به آن فيلم محسوب مي شد نيز نقش كوتاهي داشت.

- كريستوفر نولان درست مثل بتمن مي آغازد تمامي صحنه ها را خودش كارگرداني كرده و واحد دوم و كارگردان دومي كه در چنين فيلم هايي معمول است وجود نداشته است.

- يكي از انفجارهاي فيلم در نيروگاه باترسا در لندن فيلم برداري شد. اين انفجار كه ناظران محلي آن را وحشت آور توصيف كرده اند يادآور يك حمله تروريستي در نيروگاهي خارج از سرويس بوده است.

- پيش از انتخاب شدن هيث لجر براي نقش جوكر، رابين ويليامز، لچي هولم، پل بتاني و آدرين برودي براي اين نقش اعلام آمادگي كرده بودند.

- وقتي از كريستوفر نولان پرسيدند چرا هيث لجر براي نقش جوكر؟ گفت: به خاطر اين كه او سر نترسي دارد.

- هيث لجر براي آمادگي ايفاي نقش جوكر به مدت يك ماه تنها در يك اتاق هتل زندگي كرد. در آن جا روي روان شناسي، حالات ظاهري و صداي جوكر (كه اين آخري سخت ترينش بوده) كار كرد.

او در يك سري روزنوشت ها افكار و احساسات جوكر را مي نوشت تا خودش را در اجرا راهنمايي كند. همچنين كتاب هاي بتمن : شوخي مرگبار و آرخام آسيلوم: يك خانه مهم در يك سياره مهم اثر آلن مور را براي خواندن انتخاب كرد. لجر از پرتقال كوكي (1971) هم الهاماتي گرفت.

- با مرگ ناگهاني هيث لجر در 22 ژانويه 2008 فورا گمانه زني هايي درباره سرنوشت فيلم انجام شد اما همان روز استوديوي وارنر برادرز رسما اعلام كرد كه لجر در تمامي صحنه هايش به شكل كامل بازي كرده و حتي كارهاي پس از فيلمبرداري را هم انجام داده است.

- كريستين بيل در مصاحبه اي گفته بود كه هيث لجر در صحنه بازجويي از او خواسته تا جايي كه مي تواند او را محكم تر بزند تا حس واقعي آن چه در صحنه نياز است را به او بدهد.

- بروس وين براي اين فيلم يك لباس بتمني تازه ساخت و به تن كرد. اين لباس بتمني، بهينه سازي شده همان لباسي بود كه در بتمن مي آغازد (2005) مي پوشيد و لباس تازه به او اجازه مي داد در ايفاي نقشش راحت تر و چابك تر باشد. اين لباس از 200 تكه جدا از هم لاستيك، فايبرگلاس، توري فلزي و نايلون (كه با تكنولوژي پيچيده اي تهيه شده بود) و با بانداژهاي قابل انعطافي كه براي چسباندن اين لباس به بدن كريستين بيل ساخته شده بود تشكيل شده بود.

دستكش هاي آهني شواليه مجهز به تيغه هاي جمع شونده شده بود. كلاهك لباس بر اساس كلاه موتورسواري ساخته شده و از قسمت گردن جداست كه به بيل اجازه مي دهد سرش را بالا و پايين و چپ و راست حركت دهد و براي زماني كه بتمن ردياب هاي صوي خفاشي اش را روشن مي كند به لنز هاي سفيدي مجهز شده بود.

- گريم جوكر شامل 3 قطعه سيليكوني بود كه جازدن آن كمتر از يك ساعت از روز وقت هيث لجر را مي گرفت. لجر آن را تكنولوژي جديدي كه از جراحي هاي زيبايي معمول زودتر اثر مي كند توصيف مي كرد. او اصلا چيزي را روي صورتش احساس نمي كرد.

- كتي هولمز همسر تام كروز كه در فيلم بتمن مي آغازد (2005) در نقش راشل داوز بازي مي كرد به خاطر دستمزد يك تا 2 ميليوني پيشنهادي اين نقش را رد كرد. او در فيلم قبلي تقريبا يك ميليون دلار گرفته بود. در اعلام رسمي تداخل برنامه ها دليل اين اتفاق اعلام شد.

- پيش از مگي گيلنهال شايعاتي مبني بر حضور راشل مك آدامز و اميلي بلونت به عنوان جايگزين كتي هولمز شنيده مي شد.

فروش فيلم ركوردهاي زيادي را شكسته از جمله:
فروش سه روز افتتاحيه با 158 ميليون دلار كه پيش از اين در اختيار مرد عنكبوتي 3 (2007) بود.

بيشترين فروش روز افتتاحيه با 66.4 ميليون دلار كه باز هم پيش از اين در اختيار مرد عنكبوتي 3 بوده است.

فروش آخر هفته در سينماهاي آيمكس با 6.2 ميليون دلار. مرد عنكبوتي 3 باز هم ركورددار قبلي بوده است.

بيش ترين مبلغ حاصل از فروش شبانه با 18.5 ميليون دلار كه قبلا در اختيار قسمت سوم جنگ ستارگان بود.

سريع ترين زمان رسيدن به 200 ميليون دلار در 5 روز.

سريع ترين زمان رسيدن به 300 ميليون دلار در 10 روز كه پيش از اين متعلق به قسمت سوم دزدان دريايي كاراييب (2006) بود.

سريع ترين زمان رسيدن به 400 ميليون دلار در 18 روز كه پيش از اين در اختيار شرك 2 (43 روز) بود.
چهارشنبه 3 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]

[مشاهده در: www.khorasannews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]