واضح آرشیو وب فارسی:فارس: منتظريم غرب برايمان كار كارشناسى بكند!
حميد داود آبادىمتاسفانه هفته دفاع مقدس با هفته جنگ اشتباه گرفته شده است. هفته جنگ براى رژيم بعث صدام افتخارآفرين بود. براى آنها اين هفته احساس غرور به همراه داشت چون هفته آغاز جنگ بود ولى جالب است كه ما اين روزها را تحت عنوان هفته جنگ به همديگر تبريك مى گوييم. كدام ملت سالروز تجاوز به خاكش را جشن مى گيرد در حالى كه هفته دفاع مقدس يادآور مقاومت، ايستادگى و داشتن احساس غرور از اين مقاومت و پايندگى است. متاسفانه برنامه هايى كه در مطبوعات و رسانه ها نيز براى اين هفته به نمايش در مى آيد نمايشگر جنگى است كه از آن هيچ احساس غرورى نمى كنيم. در حالى كه ما به وفور مى توانيم خاطرات جنگ را از زبان عراقى ها و اسناد به جاى مانده از آنها بيابيم. در شناخت و بررسى دفاع مقدس نهايت افتخار ما به خرمشهر گسترده شده است در حالى كه ما شهرهاى بزرگى مانند گيلانغرب را داشتيم كه زنان و مردان اين شهر بدون كمك ارتش و سپاه توانستند از شهر خود دفاع كنند اما بسيار به ندرت از آنها يادى مى شود. درست است كه عراق خوزستان ما را عربستان ناميد و فكر مى كرد كه اگر به خوزستان حمله كند تمام اعراب اين شهرها به عراق خواهند پيوست و در نهايت فهميد كه اين اتفاق نخواهد افتاد و اين قسمت از سرزمين براى ما ارزش بسيارى دارد اما در غرب نيز ما با همين رويه مواجه بوديم. در آنجا نيز عراق فكر مى كرد كه عشاير غرب به استقبال ارتش عراق خواهند آمد ولى اين قسمت از تاريخ جنگ ما گمشده است چون ما هفته دفاع مقدس را فراموش كرده ايم. چون همه برنامه ها دور جنگ مى گردد و نهايتا در اين برنامه ها گزارش تعداد كشته ها، اسرا و مقدار خاك باز پس گيرى شده از عراق گفته مى شود. ريشه هاى هشت سال دفاع مقدس را هيچ كس ارائه نمى دهد. اين جنگ، جنگى نبود كه در دو سال اول انقلاب از سوى عراق براى حمله به ايران طرح ريزى شده باشد. برنامه حمله عراق به ايران ريشه در رژيم گذشته داشته است كه با پيروزى انقلاب به اين دوران منتهى شد. بحث حمله به ايران در زمان قبل انقلاب، گرفتن خاك بود اما حمله بعد از انقلاب چند هدف عمده و مهم را در بر داشت. يكى از اين اهداف ساقط كردن نظام اسلامى بود. هدف ديگر سيطره كشورهاى قدرتمندى مانند آمريكا و شوروى بوده است. اما ما اينها را نشان نداديم و وقتى كه نشان ندهيم چيزى براى باليدن نداريم. بايد به چه چيزى بباليم؟ در همه برنامه هاى رسانه اعم از روزنامه ها و صدا وسيما آمده اند مترسكى مثل بنى صدر درست كرده اند كه همه ناكارآمديها را به گردن او مى اندازند. آيا فقط بنى صدر بود كه تصميم گيرنده بود؟ آيا همه تلخيها و شكستها، توسط بنى صدر در روزهاى اول جنگ گرفته مى شد؟ پس تمام آن پيروزى ها و مقاومتهايى كه در طول هشت سال دفاع مقدس توسط رزمندگان رخ داد چه شده است؟ چرا آنها به نمايش گذاشته نمى شود؟ما داريم كارى مى كنيم كه نسل جوان از جنگ فقط تعداد كشته و زخمى ها و اسيران را بفهمد. ما هنوز نتوانستيم آوازه پيروزى هايمان را در دنيا فرياد بزنيم. ما در مقابل عراق از روز اول هم پيروز بوديم. ما از پيروز شدن كشورهايى كه به پشتيبانى عراق آمده بودند جلوگيرى كرديم. شكستهاى ما در جنگ پيروزى بود اما هيچ گاه نه از پيروزيها به طور كامل صحبت شده و نه يادى از شكستها مى شود. ما دفاع مقدسمان را از آن بعد زيبا و عظيمى كه غربيها از جنگ ايران به آن مى نگرند، نگاه نمى كنيم. مثلا غربيها درباره جنگ ما كتاب مى نويسند؛ كتابى مثل سوداگران مرگ. اما ما منتظر نشسته ايم كه آنها براى ما جنگ را كارشناسى كنند. حدود بيست و چند سال از آغاز اين جنگ مى گذرد. بايد دقت كرد، كار كارشناسى كرد. تا كى مى خواهيم در برابر تهديدهاى مغرضانه و ليبراليسمى ساكت باشيم كه مثلا اگر ما لانه جاسوسى را اشغال نمى كرديم عراق به ما حمله نمى كرد و جنگ شروع نمى شد. اصلا گرفتن لانه جاسوسى ربطى به اين جنگ ندارد. كارشناسان و تحليلگران ايرانى مى آيند چند تا كتاب مى خوانند و از ديد خودشان جنگ را تحليل مى كنند. كارشناسان ما از جنگ تحليل درستى ندارند. من بسيارى از تحليلگران كشورهاى ديگر حتى از كشورهاى عربى مى شناسم كه تحليلهاى جالبى از جنگ ما داشته اند. بياييم تحليلهاى آنها را درست نگاه كنيم، با آنها كليشه اى برخورد نكنيم. دفاع مقدس، اقيانوس عظيمى است كه نهايتا ما پاچه هاى شلوارمان را بالا زده ايم و وارد آن شده ايم، ما از اين امكان استفاده نمى كنيم كه وارد اين اقيانوس شويم تا از درون آن، مرواريدهاى درشت و گنجهاى عظيم و بسيار به دست آوريم. جنگ ما يك گنج بود. اما مهم اين است كه چطور بتوانيم از اين گنج استفاده نماييم. اگر اكنون نتوانيم به تحليل درستى از جنگ برسيم مطمئنا نسلهاى آينده اين كار را خواهند كرد. نسل ما چون با اين مسئله مواجه بوده برايش چندان اهميتى ندارد. اما چند نسل آينده با كاوش به نتايج درخشانترى از ما در خصوص دفاع مقدس خواهند رسيد. اما بهتر است كه اين اتفاق اكنون بيفتد چون آن موقع نه رزمنده اى و نه شاهد جنگى وجود دارد كه بتوان از آن استفاده كرد. من يكى، دو كشور غربى را سراغ دارم كه شديد روى فرهنگ جبهه و جنگ ما كار مى كنند. اگر به همين منوال پيش رويم زمانى خواهد رسيد كه ما مجبوريم براى استفاده از اسناد و مدارك جنگ خودمان به كتابخانه هاى فرانسه و يا ديگر كشورهاى غربى مراجعه كنيم. مانند اين است كه به موزه لوور فرانسه بروى و آنجا قطعاتى از تاريخ ايران و تخت جمشيد را ببينى آن وقت چه احساسى به انسان دست مى دهد. كشورهاى اروپايى آمده اند روى يك كتاب ۱۲۰ صفحه اى زنده باد كميل هزار و دويست صفحه پايان نامه در دانشگاهها مطلب عرضه كرده اند. اين در حالى است كه ما هنوز نتوانستيم فعاليت چشمگيرى در اين باره داشته باشيم. بياييم تا به هشت سال دفاع مقدس با ديد متفاوت ترى نگاه كنيم.
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]