تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814741308




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: سيد احمد خاتمي نگاهي دوباره به شهادت امام علي (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: سيد احمد خاتمي نگاهي دوباره به شهادت امام علي (ع)
خبرگزاري فارس: امام علي (ع) يك عمر بي‏صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرين رمضان حال و هواي ديگري داشت، هر روزي كه از ماه رمضان مي‏گذشت، زمان وصل حضرت نزديك مي‏شد، او حال ويژه‏اي مي‏يافت.
شهادت در فرهنگ امام علي (ع) باختن نيست، بردن است.

شهادت در فرهنگ امام علي (ع) به آب رسيدن لب تشنه است.

شهادت در فرهنگ امام علي (ع) يافتن گمگشته است.

شهادت در فرهنگ امام علي (ع) اميد زندگي است; آرزو است!

و بالاخره شهادت در فرهنگ مولي همان است كه قرآن فرمود: "فوز عظيم‏" برندگي بزرگ.

پيشگويي پيامبر از شهادت امام علي (ع)

شهادت مولي علي (ع) را پيامبر اكرم (ص) به هنگام نزول آيه 1 و 2 سوره عنكبوت پيشگويي كرده بود، كه سخن از امتحان است.

مولي علي (ع) با يادآوري خاطره‏اي از پيامبر، مسئله شهادت خود را پرسيد.

فرمود آيا پس از اتمام "جنگ احد" كه من سعادت شهادت را نداشتم، و بر من گران آمد، شما نفرموديد بشارت باد بر تو كه شهادت در انتظارت نشسته است؟ !

پيامبر (ص) فرمود: همينطور است! حال بگو "فكيف صبرك اذن‏" در آن هنگام صبرت چگونه است؟

مولي (ع) گفت: شهادت جاي شكيبايي و صبر ندارد، بلكه جاي شكر و سپاس دارد. (1)

دوش وقت‏سحر از غصه نجاتم دادند

واندر آن ظلمت‏شب آب حياتم دادند

چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي

آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند

در روايتي جابر بن عبدالله انصاري آورده است كه پيامبر (ص) به امام علي (ع) فرمود: تو جانشين مني و تو را خواهند كشت و سرانجام اين محاسنت‏به خون سرت خضاب خواهد شد. (2)

در روايتي آمده است عائشه گويد: "رايت النبي التزم عليا و قبله‏" پيامبر را ديدم، علي (ع) را در آغوش گرفته، او را مي‏بوسد و مي‏فرمايد: "بابي الوحيد الشهيد" پدرم فداي شهيد تنها! (3)

در رواياتي پيامبر (ص) قاتل اميرمؤمنان علي (ع) را شقي‏ترين مردم و يا شقي‏ترين اين امت ناميده است. (4)
آگاهي امام علي (ع) از شهادت خود

و شخص اميرمؤمنان علي (ع) نيز بارها شهادت خود را پيشگويي كرده بود و فرموده بود كه محاسنم به خون سرم خضاب خواهد شد و كاملا قاتل خويش را مي‏شناخت!

در آخرين ماه رمضان عمر مباركش، كه در شب بيست و يكم آن به شهادت رسيد فرمود:

"اتاكم شهر رمضان و هو سيد الشهور و اول السنة‏" ماه رمضان فرا رسيد كه بهترين ماهها است و اول سال "سالكان الي الله‏" است "و فيه تدور رمي السلطان‏" آسياب ذات مقدس ربوبي در آن مي‏چرخد، كنايه از آنكه خداوند احسانش را بين بندگان خود به گردش درآورده است. "الا و انكم حاجوا العام صفا واحدا و آية ذلك اني لست فيكم‏" امسال حج انجام مي‏دهيد به آن نشانه كه ديگر علي را در جمع خود نمي‏بينيد. (5)

امام علي (ع) يك عمر بي‏صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرين رمضان حال و هواي ديگري داشت، هر روزي كه از ماه رمضان مي‏گذشت، زمان وصل حضرت نزديك مي‏شد، او حال ويژه‏اي مي‏يافت.

وعده وصل چون شود نزديك

آتش عشق بيشتر گردد

شب نوزدهم ميهمان دخترش "ام كلثوم‏" بود و با ساده‏ترين افطار، روزه‏اش را به اتمام رساند و تا صبح بيدار بود.

دخترش به بابا عرض كرد: "ما هذا الذي قد اسهرك؟" چرا امشب بيداري؟ چه حادثه‏اي بيدارت نگاه داشته است؟

حضرت فرمود: "اني مقتول لو قد اصبحت‏" به هنگام صبح بر من ضربت‏خواهند زد، ضربتي كه به شهادت ختم مي‏گردد. (6)

آن شب جهان هستي نگران علي (ع) بود! مرغابيها به هنگام خروج مولي از خانه ناله زدند، گوئيا به آنان الهام شده بود كه مولي را از دست مي‏دهند.

مولي به نماز صبح ايستاد، سوره حمد را خواند، سپس سوره انبياء را آغاز كرد و يازده آيه خوانده بود كه ناگاه اشقي الاولين والآخرين، ضربت‏بر فرق نازنينش فرود آورد. (7)

به نماز بست قامت كه نهد به عرش پا را

به خدا علي نبيند به نماز جز خدا را

به نماز آخرينش چه گذشت من ندانم

كه نداي دعوت آمد شه ملك لافتي را

همه اهل بيت عصمت زسرا برون دويدند

ابتا و واعليا بنمود پر فضا را

تنها جمله‏اي كه به هنگام فرود آمدن ضربت‏بر فرق نازنين علي (ع) از حضرت شنيده شد، اين بود كه "فزت و رب الكعبة‏" به خداي كعبه رستگار شدم! (8)

"فائز" برنده مرحله پاياني مسابقه است و فرق آن با "فلاح‏" اين است كه فلاح از بند رستن است. چه بسا كساني كه در مراحلي از يك مسابقه برنده باشند، اما سرانجام در مرحله پاياني ببازند، برنده واقعي آن است كه در مرحله پاياني و به اصطلاح "فينال مسابقات‏" مدال پيروزي را نصيب خود سازد، و امام علي (ع) خود را برنده اين مرحله مي‏داند.
رفتار مولي در فاصله ضربت تا شهادت

و اينك فهرستي از رفتار مولي (ع) از زمان ضربت تا شهادت:

1- گفتن جمله "فزت و رب الكعبة‏" به هنگام فرود آمدن ضربت.

2- فرمود: "لايفوتنكم الرجل‏" ابن ملجم را دستگير كنيد. (9)

اين بزرگترين توطئه گر و شقي‏ترين كه انسانيت را به ماتم نشاند، نبايد از معركه بگريزد، بايد دستگير گشته به سزاي جنايت ننگين خود برسد.

3- سفارش به برخورد انساني با قاتل "اطيبوا طعامه و الينوا فراشه‏" (10) غذاهاي خوب و بستر نرم به او دهيد.

بجز از علي كه گويد به پسر كه قاتل من

چو اسير توست اكنون، به اسير كن مدارا

و در روايتي هست فرمود: "اطعموه من طعامي و اسقوه من شرابي‏" (11) از همان غذايي كه به من مي‏دهيد و با همان نوشيدني كه از من پذيرايي مي‏كنيد، از قاتلم پذيرايي كنيد.

4- سفارش فرمود: "اياكم و المثله..." او را شكنجه نكنيد، اعضايش را نبريد، نگوئيد چون علي را كشته بايد او را تكه تكه كنيم كه پيامبر (ص) فرمود: سگ هار را هم مثله نكنيد. (12)

5- فرمود ابن ملجم را نزدم بياوريد، او را نزد مولي آوردند.

حضرت به او فرمود: "اي عدوالله لم احسن اليك‏" هان دشمن خدا آيا به تو احسان نكردم؟

گفت: بله.

سپس فرمود: "فما حملك علي هذا؟" چه چيزي تو را به اين جنايت واداشت؟

اين شقي پست پاسخ داد كه شمشيرم را چهل روز تيز كردم و از خدا خواستم كه بدترين خلق خدا را با آن بكشم!

مولي علي (ع) فرمود: تو خود بدترين خلق خدايي و با همين شمشير كشته خواهي شد. (13)

6- براي مولي طبيب آوردند، طبيب تا زخم مولي را ديد گفت: "وصيتي داريد بفرمائيد" كه ديگر كار تمام است و زخم به مغز رسيده است. (14)

طبيبا وامكن زخم سرم را

مسوزان قلب زينب دخترم را

ببند آنگونه زخمم را كه در قبر

نبيند فاطمه زخم سرم را

در و ديوار مسجد هست‏شاهد

كه من گفتم اذان آخرم را

وداع زندگي را گفتم آنروز

كه زد در كوچه قنفذ همسرم را

7- برخي از سفارشها و وصايايي كه در اين مدت فرموده است عبارتند از:

1- سفارش به تقوي و پرهيز از دلبستگي به دنيا و زهد در آن.

2- كار براي خدا.

3- يار مظلوم و دشمن ظالم بودن.

4- دعوت به نظم و برنامه ريزي در زندگي.

5- تلاش براي ايجاد آشتي و صفا در جامعه.

6- سفارش به زندگي و تامين نياز يتيمان.

7- سفارش به همسايه شايسته بودن.

8- سفارش به انس و عمل به قرآن.

9- سفارش به نماز.

10- سفارش به خانه خدا و حج.

11- سفارش به جهاد با مال و جان و زبان در راه خدا.

12- سفارش به صميميت و دوستي و پرهيز از قهر و كينه توزي.

13- سفارش به اينكه در قصاص ابن ملجم زياده روي نشده، او را به يك ضربت‏بكشيد كه او بيش از يك ضربت نزده است.

14- سفارش به زكوة.

15- سفارش به رسيدگي به مشكل فقرا و محرومان.

16- سفارش به حمايت از ذريه پيامبر و دفاع از آنها.

17- سفارش به تكريم اصحاب شايسته پيامبر اكرم (ص) .

18- سفارش به برخورد شايسته با زنان.

19- سفارش به انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر و اينكه پيامدترك آن بسيار وخيم است.

20- سفارش به توحيد و دوري از شرك به هر نوع آن.

21- سفارش به برپايي سنت پيامبر (ص) .

22- سفارش به حريم نگهداري براي ذات تقدس ربوبي در آشكار و نهان.

23- سفارش به روزه كه زكات بدن است.

24- سفارش به شركت در مجالس ذكر و ياد خدا.

25- سفارش به گذشت.

26- سفارش به زندگي انساني با مردم. (15)

اينها برخي از وصاياي مولي علي (ع) چه به صورت جمعي و يا به صورت فردي در اين مدت بوده است.

8- اندكي قبل از شهادت فرمود: مرگ براي من ميهمان ناخوانده و ناشناس نيست، مثل من و مرگ، مثل لب تشنه‏اي است كه بعد مدتها به آب برسد و همانند كسي است كه گمشده ارزشمندي داشته باشد و بعد مدتها آن را بيابد. (16)

9- و سرانجام آخرين جمله‏اي را كه فرمود و به ديدار خدا رفت اين بود كه: "اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله‏" اين جملات را گفت و در شب جمعه 21 رمضان سال چهل هجرت جهان انسانيت را به داغ نشاند و به فراق ابدي خود مبتلا ساخت. (17)

گفتني‏ها در اين زمينه بسيار است و علي (ع) درياست و ما قطره‏اي ناچيز!

قلم در برابر كوه فضائل و شخصي كه بر شاخسار فضائل نشسته، اظهار عجز مي‏كند و زبان حالش اين است كه:

كتاب فضل تو را آب بحر كافي نيست

كه تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم

پس همان به، كه قلم را واگذاريم و از روح بلند مولي (ع) استمداد كنيم كه همه ما را پيرو شايسته‏اش قرار بدهد. آمين رب العالمين.

پي‏نوشت‏ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 156; بحارالانوار، ج‏41، ص‏7.
2. المعجم الكبير، ج‏2، ص‏247.
3. تاريخ دمشق، ج‏42، ص‏549.
4. اسد الغابة، ج‏4، ص‏110; تاريخ دمشق، ج‏42، ص‏550; السيرة‏النبوية ابن هشام، ج‏2، ص‏249.
5. الارشاد، ج‏1، ص‏320; المناقب ابن شهر آشوب، ج‏2، ص‏271.
6. الارشاد، ج‏1، ص‏16; اعلام الوري، ج‏1، ص‏310.
7. موسوعة الامام علي بن ابي طالب، ج‏7، ص‏239.
8. بحارالانوار، ج‏42، ص‏288.
9. الامامة والسياسة ج‏1، ص‏180.
10. انساب الاشراف، ج‏3، ص‏256; الامامة والسياسة، ج‏1، ص‏181.
11. كشف الغمة، ج‏2، ص‏59.
12. نهج البلاغه، نامه‏47; الكامل في التاريخ، ج‏2، ص‏435.
13. تاريخ طبري، ج‏5، ص‏145; الكامل في التاريخ، ج‏2، ص‏435.
14. مقاتل الطالبيين، ص‏51; الاستيعاب، ج‏2، ص‏221.
15. موسوعة الامام علي بن ابي‏طالب، ج‏7، از صفحه 254 تا صفحه‏263.
16. نهج البلاغه، نامه 23; بحارالانوار، ج‏42، ص‏254.
17. بحارالانوار، ج‏42، ص‏290.
در تدوين اين مقاله، از كتاب ارزشمند موسوعة الامام علي بن ابي‏طالب (ع) ج‏7، بهره فراوان بردم.
..........................................................................................
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 240
 دوشنبه 1 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن