پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850686251
گزارشي از جلسه مذاكره كميته مفقودين در شلمچه
واضح آرشیو وب فارسی:الف: گزارشي از جلسه مذاكره كميته مفقودين در شلمچه
نخستين سوالي كه رهبري انقلاب از بنده مي كنند اين است كه: شما چه تضميني داريد كه عراق در اقدام متقابل، اسراي ايراني را آزاد كند؟ مگر امير نجفي همين كار را نكرد و تعداد زيادي از اسراي عراقي را آزاد نكرد پس چرا نتيجه اي حاصل نشد؟
به دنبال تقاضاي ملاقات فوري سرلشكر "حسن محمدخضر الدوري" - مسئول كميتي جستجوي مفقودين عراق - با سردار "ميرفيصل باقرزاده" - مسئول كميتي جستجوي مفقودين جمهوري اسلامي ايران - در نقطه مرزي شلمچه، در روز دوشنبه 25 آذر ماه سال 1381، اين ديدار در محل سالن مذاكرات مرزي كميتي جستجوي مفقودين برگزار گرديد.
با وجود گذشت 5 سال از آن روز، نظر به اهميت موضوع، شرح آن ديدار را كه توفيقي بود تا در آن جا حضور داشته باشم، برايتان مي نويسم. البته اين گزارش را همان روزها نوشتم ولي به دلايلي تا امروز آن را منتشر نكردم.
سرلشكر "حسن محمد خضر الدوري" كه به عنوان دبير كميتي امور اسرا و مسئول كميتي قربانيان جنگي عراق (كميته جستجوي مفقودين عراق) فعاليت مي كند، براي نخستين بار در طول سال هاي اخير، با لباس شخصي و تنها (بدون راننده و عناصر حفاظتي) وارد خاك جمهوري اسلامي ايران شد و پس از استقبال اوليه از سوي سردار باقرزاده، درخواست نمود تا ديدارشان به طور كاملاً خصوصي و در حضور مترجم انجام شود.
نامبرده ابتدا گزارشي از اقدامات خود پيرامون درخواست هاي قبلي باقرزاده در نشست بصره را ارائه نمود، سپس وارد بحث اصلي شد و چنين اظهار داشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
نمي دانم چگونه صحبت را با شما شروع كنم. من كه سرلشكر حسن الدوري هستم، والله العظيم والله العظيم والله العظيم، شما را انسان جدي، مخلص، كريم النفس و با امانت مي دانم كه داريد كار مي كنيد. اين هم نظر خود من است و هم نظر مسئولين عراقي. تا امروز كه با شما صحبت مي كنم، به اندازي تار مويي از شما كلك و حقّه نديدم. به همين علت با اعتماد كامل با شما سخن مي گويم. و باز خدا را شاهد مي گيرم كه من نيز با شما با جديت و اخلاص كار كردم و تاكنون هيچ گزارش سوئي از شما براي مسئولين عالي رتبه بيان نكرده ام.
من خيلي از كارهايي را كه فرماندهي نمي داند، دارم براي شما انجام مي دهم. مثل همين كاوُش در "قبرستان حسن البصري" در جنوب الزبير كه با وجود باران شديد، افراد تحت امر من مشغول كار بودند. خيلي از كارها را شخصاً پيگيري مي كنم و ارتباطي به سيستم ندارد؛ چون مي دانم شما با روح و جسم خودتان كارها را پيگيري مي كنيد. اين توجيه و اظهارات من كاملاً غير رسمي است. من به مسئولين عراقي گفتم كه براي نظارت بر كارها مي روم و اين يك پوشش بود تا بتوانم با شما ديداري كنم.
اخيراً در جلسه اي كه با حضور "امير نجفي" (تيمسار نجفي) 3 روز قبل از عيد فطردر "منذريه" داشتم، متوجه شدم كه ايشان در رابطه با امور اسرا جدي نيستند! نمي خواهم غيبت ايشان را بكنم، ايشان هميشه اين سوأل را از من مي كند كه كار شما با كميتي مفقودين ايراني چه گونه است؟
اخيراً از "مجلس وطني عراق" از من سوال كردند چطور شما در رابطه با مفقودين ايراني فعال هستيد، ولي در رابطه با اسرا اين گونه نيستيد؟
جوابي كه من به آنها دادم اين بود كه: از نظر من ابتدا بايد دنبال امور زنده ها رفت و بعد اجساد ولي متأسفانه اين گونه نيست.
وقتي كه برگشتم به مرز، پاسخ مرا مجلس وطني به وزارت خارجه عراق داد. من و آقاي "قاضي عبدالمنعم" (همتاي اميرنجفي)، وزير امور خارجه و مقام امنيتي، با هم نشستيم و صحبت كرديم. وزير امور خارجه در رابطه با امور مربوط به اجساد راضي و خوشحال بود ولي به شدت از كميسيون اسرا ناراضي و ناراحت. البته مدير اطلاعات (مقام امنيتي) نيز از كار كميته اجساد راضي بود. اما سوالي كرد و اين كه مشكل شما با كميسيون اسرا چيست؟
البته من قبل از پرداختن به اين مسئله، اشاره اي به موضوع ضيافت آتي در موصل و بغداد داشتم و گفتم انشاءالله پس از ديداري كه با سيد ميرفيصل خواهم داشت، پاسخ را مي گيرم و به شما مي دهم. اما در كلِ عراق، نظرات در مورد اسرا را من مي دهم. در شرايط كنوني اسراي عراقي موجود در ايران 8950 نفر هستند كه از نظر صليب سرخ قطعي و ثبت شده است. در اين مورد صليب به من نوشته اي داده است. اما آقاي نجفي مي گويند: تعدادي از اينها "رافضين العوده" هستند كه نمي خواهند به كشورشان برگردند. كه آمار آنها 8454 نفر است؛ لذا بقيه يعني 516 نفر اسير هستند.
طبق قراردادي كه در تهران و بغداد داشتيم، قرار بر اين بود كه كل اين افراد برگردند. اما صليب سرخ مي گويد رافضين العوده 7323 نفر هستند؛ لذا اين دو عدد با هم اختلاف اساسي دارد.
متأسفانه پس از گذشت 7 ماه از اين توافق، ما نتوانستيم به جايي برسيم. اما متقابلاً از ايراني ها 365 نفر در نزد سازمان مجاهدين خلق هستند.
در اين جا، سردار باقرزاده بلافاصله گفت: منافقين.
ولي الدوري گفت: نه مجاهدين خلق.
باقرزاده مجددا با تحكم گفت: منافقين.
الدوري مجددا گفت: مجاهدين خلق.
در اين جا باقرزاده گفت: منافقين، كساني كه به درد كشورشان نخورند، مطمئن باشيد هيچگاه بدرد شما هم نمي خورند.
با اظهار اين سخنان، سرلشگر الدوري دست بر درجه هاي نظامي سردار باقرزاده گذاشت و با احساسات عجيبي به او گفت:
"قسم به شرافتِ اين درجه ها، من هم با شما موافقم، من هم آنها را منافق مي دانم و اصلاً از آنها خوشم نمي آيد!!"
سپس ادامه داد: گروه ايراني (تيم امير نجفي) با گروهي از افرادي كه د ر اختيار سازمان منافقين هستند ديدار كردند، اما آنها نخواستند برگردند. به هر حال اين كه چرا تاكنون توافقات اجرا نشده است را بنده هم نمي دانم ما ادعاي خود را در مورد اسراي عراقي گفتيم ولي آنها همچنان 560 نفر را مطرح مي كنند.
اما شما بدانيد كه ما از ايراني ها، هيچ اسيري نداريم. فقط 8 نفر را سند دادند كه در "چومان" اسير شده اند. لذا مابقي مفقود هستند. ما اطلاعات دقيقي داريم كه در "كهريزك" و "پرندك" اسير عراقي هست؛ اگر شما سوار هواپيما شويد، به راحتي از بالا مي توانيد مشاهده كنيد كه حداقل 900 نفر آن جا هستند.
شما دو سال قبل نكته مهمي گفتيد كه من هميشه آن را به خاطر دارم و آن اين كه: من و شما قادريم و بايد سعي كنيم كه مواضع ايران و عراق را به هم نزديك كنيم. اكنون سوال من اين است كه ما بايد براي امور اسرا چكار كنيم؟ طبق قراردادي كه آقاي "طه ياسين رمضان" - معاون رئيس جمهوري عراق - با "سيد خاتمي" - رئيس جمهوري وقت ايران - داشتند بنا بود موضوع اجساد را ما انجام دهيم. لذا طبق آن قرار، ما پيش رفتيم اما تا امروز با اطمينان كامل مي گويم كه در امور اسرا هيچ پيشرفتي نداشتيم.
در مورد 836 نفرعراقي اي كه تيمسار نجفي مدعي است آنها مفقود هستند، اخبار مربوط به اسارت آنها توسط ديگر اسرا بدست ما رسيده است. شما مي دانيد كه ما از شما تعدادي زنداني داريم حدوداً 200 الي 300 نفر. از آن جمله يك نفر سرهنگ (منظورش سرهنگ "آدم نژاد" بود) و يك نفر گروهبان است. ما به تيمسار نجفي گفتيم كه حاضريم همي اين زنداني ها را بدهيم، ولي در عوض اسراي ما را آزاد كنيد. ولي ايشان قبول نكرد. ما نمي خواستيم موضوع اسراي كشته شده را برعهدي شما بگذاريم.
تيمسار نجفي ليست 1216 نفري اسراي عراقي مدفون در ايران را به ما داد و گفت اينها در ايران فوت كرده اند و شما زحمت كشيديد و اجساد آنها را به ما تسليم كرديد . ولي تعداد 50 نفر از اجساد هنوز تحويل ما نشده است. نمي دانم چرا امير نجفي نشاني آنها را نداده است. الان خانواده هاي عراقي فهميده اند و دائماً براي روشن شدن سرنوشت اجساد فرزندان شان به ما فشار مي آورند.
اما در مورد پناهندگان نيز يادآوري كنم كه: ضوابط ما در عراق در مورد پناهندگان ايراني اين گونه است كه آنان مي توانند تمام دارايي و مايملك خود را بفروشند و تبديل به پول كرده با خود به ايران بياورند. علاوه بر آن، دولت عراق به هر كدام از آنها هزار دلار نيز مي دهد. اما متأسفانه در ايران اين كار نمي شود و اخيراً به من گفتند كه ايراني ها در اين كار جدي نيستند و كار را تعطيل كردند.
در اين جا باقرزاده حرف او را قطع كرد و گفت: ولي من در بولتن اخبار خواندم كه عراقي ها كار را تعطيل كرده اند.
حسن الدوري اظهار داشت: بله چون ايراني هاي فعال برخورد نكردند ما كار را تعطيل كرديم. در عراق، عراقيها مي گويند: كار شما با سيد باقرزاده خيلي خوب پيش مي رود. همان طور كه مي دانيد تاكنون ده هزار جسد را با هم مبادله كرده ايم و اين كار بزرگي است. ما از شما مي خواهيم اين موضوع را به سيد خامنه اي گزارش كنيد تا كار امور اسرا را آسان كنند. چون شما در گذشته در يك مرحله اقدام كرديد و به نتيجه رسيديم و تعدادي از اسراي دو كشور آزاد شدند. در مقابل ما هم در جزيره مجنون زمينه كار شما را فراهم مي كنيم. من نمي خواهم كار خودمان را با كار كميسيون اسرا گره بزنم، ولي به شدت نگران تعطيلي كار خودمان (كميته مفقودين) هستم. چون اگر موضوع اسرا حل نشود، كار كميته جستجوي اجساد نيز با مشكل مواجه خواهد شد.
سردار باقرزداه در پاسخ ادعاهاي الدوري گفت: ما، در ماه مبارك رمضان ، دعايي را زمزمه مي كنيم كه در آن مي گوييم "اللهم فكّ كلّ اسير".
الدوري گفت: بله "اللهم فك كلّ اسير المسلم".
باقرزاده گفت: نه. كلِّ اسير.اينجا مطلقِ اسرا مدّ نظر است، اعم از مسلم، كافر و مشرك؛ لذا تعبير چون اطلاق عام دارد، طبعاً اسراي شما را نيز در بر مي گيرد! اما به عنوان يك فرد بي طرف مي خواهم نظر بدهم. حقيقت اين است كه استراتژي ما و شما در رابطه با امور اسرا، چندان خوب نبود كه كار به نتيجه مطلوب نرسيده و به بن بست رسيده است. بر پايه اين استراتژي، اعتماد زائل شده و پل هاي مربوط در اين رابطه، بكلي خراب شده است.
شما چه توقعي از من داريد؟ فرض كنيد من يك بار ديگر اين پيشنهاد را بدهم، اما نخستين سوالي كه رهبري انقلاب از بنده مي كنند اين است كه: شما چه تضميني داريد كه عراق در اقدام متقابل، اسراي ايراني را آزاد كند؟ ايشان از من سوال خواهند كرد: مگر امير نجفي همين كار را نكرد و تعداد زيادي از اسراي عراقي را آزاد نكرد پس چرا نتيجه اي حاصل نشد؟
البته شما متأسفانه در ازاي اقدام من، فقط 64 نفر از اسراي ايراني را آزاد كرديد و ديگر ادامه نداديد. تحليل من اين بود كه پس از آن مرحله، توپ به گردش در خواهد آمد و ما وارد مراحل ديگري خواهيم شد؛ ولي شما ادامه نداديد و همواره گفتيد اسيري نداريم، درحالي كه ما هم اسناد زيادي در مورد وجود اسراي ايراني در عراق داريم. به عنوان نمونه دو نفر كه با هم فاميل هستند، در اردوگاه با هم اسير بودند اما يكي از آنها آمد و ديگري همچنان اسير است. متأسفانه شما شرايط امير نجفي را درك نمي كنيد. ايشان تعداد زيادي از اسراي شما را آزاد كرد ولي شما فقط تعدادي چوپان و قاچاقچي و رهگذر را به ايران برگردانديد. طبيعي است اين كار موجب مي شود تا موضع ايشان در كشور ضعيف شود و از نظر افكار عمومي نتواند پاسخگو باشد. امروز افكار عمومي ملت ايران نمي پذيرد كه ما سرباز اسير عراقي آزاد كنيم ولي ما به ازاي آن، زنداني ساده و مردم بومي مناطق را كه اوايل جنگ به زور برده ايد، تحويل بگيريم.
شما اجساد تعدادي را كه در عراق به شهادت رسيده اند از جمله جسد "رامين جبرائيلي" كه در جريان انتفاضه در عراق، بر اثر اسهال خوني شهيد شد را نداده ايد(كه الدوري نام او را يادداشت كرد) البته در مورد 50 جسدِ شما، بايد بگويم: به دليل برخي از ساخت و سازها در قبرستان هاي ايراني، كار رديابي آنها مشكل شده بود. اما اخيراً تيمسار نجفي توسط كميته اي محل دقيق آنها را معلوم كرد و به ما اعلام نمود و قرار است به زودي آنها را نبش قبر كنيم و تحويل دهيم. من از شما مي خواهم خواسته هاي خود را مكتوب كنيد و به من بدهيد تا آن را به رهبري انقلاب تقديم كنم.
الدوري در پاسخ اظهار داشت: نمي توانم اين كار را بكنم. اين نظر غير رسمي است.
باقرزاده گفت: خب به طور غير رسمي بنويسيد. بدون شرح و امضاء و سربرگ. ولي او در پاسخ گفت: نمي توانم اين كار را بكنم!!
باقرزاده اظهار داشت: در هر حال من فضا را خيلي روشن نمي بينم. در چنين شرايطي كه عراق تهديد مي شود و ما دشمن مشترك داريم، بايد براي تأمين امنيت منطقه همكاري مشترك داشته باشيم. اي كاش شما همانند مرحلي قبل كه در آستاني حمله آمريكا به عراق، تعداد قابل توجهي از اسراي ايراني را آزاد كرده بوديد، اين بار نيز همين كار را بكنيد. اگر كار كميته مفقودين پيش رفته است، به دليل ايجاد اعتماد بوده. لذا شما بايد اين اعتماد را در بخش اسرا نيز به وجود بياوريد. شما فرض كنيد الان بنده بشوم مسئول امور اسرا، طبيعي است تا شما ايجاد اعتماد نكنيد من نمي توانم هيچ كاري براي شما انجام دهم.
همين عدم اعتماد به دولت شما بود كه موجب شد سازمان ملل هيأتي را براي رديابي سلاح شيميائي و هسته اي به آن كشور اعزام كند. خب آمريكائي ها جوسازي كردند ولي خوشبختانه دولت شما پذيرفت و رئيس جمهوري عراق نيز خيلي باز برخورد كرد و گفت بيائيد همي كاخ ها را بازديد كنيد.
لذا معتقدم بايد تيمي از جمهوري اسلامي ايران با عضويت صليب سرخ و با كمك خود عراق، كليه نقاطي را كه ما مدعي هستيم ممكن است در آن جا اسير ايراني باشد، بازديد كند. شما از اين راه مي توانيد تا حدي ايجاد اعتماد كنيد.
حسن الدوري در پاسخ اظهار داشت: من به عنوان يك شخص اين پيشنهاد را قبول دارم.
سپس باقرزاده به او گفت: در هر حال من خواستي شما را منتقل مي كنم ولي چندان اميدوار نباشيد چون فضا اصلاً خوب نيست. نكته ديگري كه در اين جا بايد بگويم، موضوع تعطيلي كار جستجوي اجساد است. شما مطمئن باشيد چنانچه اين كار صورت بگيرد اين موضوع بر روي ساير كميته ها بويژه كميته تجارت و زيارت اثر منفي خواهد گذاشت و ممكن است كليه كارها را به تعطيلي بكشاند.
حسن الدوري پس از پاسخ باقرزاده اظهار داشت: من خدا را شاهد مي گيرم كه اسيري در عراق نيست؛ ولي از شما سوال مي كنم چه دليلي دارد كه ما اسيران شما را نگه داريم؟ من قبل از ماه مبارك رمضان به كليه شهرهاي موصل، بعقوبه، تكريت، صلاح الدين و ... رفتم براي رديابي احتمالي اسرا و اجساد. با خود گفتم: تمام زندان ها را يك بار ديگر بازديد كنم. به نحوي كه وقتي آقاي نجفي فهميد، به من گفت: پس تو كي به زن و بچه ات مي رسي؟! من آن دسته از اسامي را كه او به من داده بود، پيگيري كردم از جمله خلبانان را. آيا شما مي دانيد كه عراق 51319 نفر مفقود دارد؟ ما حداقل مدرك 3300 نفر از آنها را داريم كه در ايران هستند. خواهش مي كنم اين مطلب را براي آقاي خامنه اي بنويسيد.
پس از اين اظهارات، طرفين وارد مباحث فني جاري در خصوص جستجو در منطقه زيد و شلمچه شدند و برخي از اشكالات مطروحه را رفع كردند.
جلسه كه تمام شد و الدوري رفت به كشور خودشان، از سردار باقرزاده پرسيدم كه نظرش درباري اظهارات الدوري چيست؟ كه ايشان گفت:
ترديدي ندارم كه حضور سرلشكر الدوري در مرز، با اجازه مقامات بالاتر و براي رخنه در مواضع جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته است. خصوصاً كه در ديدار اخير كميسيون هاي ايراني و عراقي، طرف عراقي آب پاكي را بر روي دست طرف ايراني ريخت و صراحتاً وجود هرگونه اسير ايراني در خاك عراق را رد كرده است.
اميد بستن عراقي ها به بنده هم، جهت گشايش در اين امر - صرف نظر از برخي عبارات اغواء كننده و طمع ورزي ها از جمله ايجاد اختلاف بين بنده و امير نجفي و همچنين سابقي موثري كه در موضوع آزاد سازي اسراي انتفاضه داشتم -حاكي از ميزان تأثير كار كميته جستجوي مفقودين در خاك عراق و مالاً آثار و تبعات مثبت آن در نزد مردم و مسئولين نظام جمهوري اسلامي است. به عبارت ديگر عراقي ها كار ما را قوي و تأثير گذار ارزيابي كرده و مي كنند.
تهديد تلويحي به انسداد در فعاليت برون مرزي كميته مفقودين هم، اگرچه با پاسخ اجمالي بنده روبرو شد، ولي حكايت از اين دارد كه عراقي ها مي دانند كه موضوع اجساد براي ما مهم است. لذا بعيد نيست كه بخواهند براي اخذ امتياز، طمع بورزند و حتي در برهه اي از زمان كار را به تعطيلي بكشانند. كما اين كه در گذشته نيز قريب به 9 ماه كار را تعطيل كرده بودند.
ناگفته نماند در صورتي كه عراقي ها بخواهند به اين سمت بروند، بايد مسئلي تعطيلي كميتي تجارت و زيارت و ديگر مناسبات نيز به طور رسمي به آنان گوشزد شود.
البته تجربه نشان داده كه عراقي ها حتي در شرايط سخت نيز به سختي امتياز مي دهند؛ لذا چاره جويي براي رخنه در مواضع سرسخت عراق در موضوع اسرا، بايد خارج از قواره هاي موجود كميسيون امور اسرا پيگيري و رديابي شود. به اعتقاد بنده، اين موضوع بايد از كشمكش هاي دو سويي امير نجفي و آقاي قاضي عبدالمنعمِ لجوج و يكدنده، خارج شود. به نحوي كه يا در سطوح عالي تر بحث و بررسي شود، يا اين كه ما مكانيزمي طراحي كنيم كه منجر به دخالت عوامل خارجي نظير سازمان ملل، صليب سرخ و يا ديگر كميته هاي به اصطلاح حقوق بشري بشود. به نظر مي رسد يارگيري در اين رابطه بي مناسبت نباشد. خصوصاً اين كه در شرايط كنوني، عراقي ها با جامعه بين المللي از نظر مسائل حقوق بشري و امثال آن مشكل دارند و كشوري نظير كويت نيز مشكل مشابه اي با عراق دارد. از اين رو فكر مي كنم اگر اين موضوع توسط شوراي عالي امنيت ملي مورد بازنگري قرار گيرد و راه كارهاي ممكن مرور شود، مثمر ثمر خواهد بود.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-