واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به موسيقي تيتراژ سريالهاي ماه رمضان ترانه تيتراژ، مد روزيا ضرورت؟
جام جم آنلاين: رسانهها علاوه بر داشتن كاركردهاي آموزشي و انتقال ميراث فرهنگي يك جامعه به مردم و تنوير افكار عمومي، خود نيز توليدكننده فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي هستند و به تقدير تاريخي و رشد و صيرورت يك پديده يا كنش بشري تاثير ميگذارند به عبارتي ديگر، رسانه در جهان مدرن هم ابزار فرهنگ است و هم مولد و موسس آن.
البته رسانه در بستر فرهنگ و مناسبات اجتماعي و انساني جامعهاي كه در آن قرار دارد و در يك ديالكتيك فعال و پويا با آن به خلق معاني رسانهاي دست ميزند و درون گفتمان حاكم به بازنمايي يا بازسازي واقعيت ميپردازد.
درواقع، رسانهها اگرچه مواد و عناصر محتوايي خود را از فرهنگ و نظام اجتماعي دريافت ميكنند، اما گاهي همين مفاهيم و عناصر در پروسه تكنيك رسانهاي به توليد و خلق معاني تازه و گفتمان خاص رسانهاي بدل ميشوند كه ساختار فرهنگ موجود را تحت تاثير خود قرار ميدهد و به چالش ميگيرند.
آيين و شرايع مذهبي همواره در اين كشور وجود داشته و براساس مناسبات ساماندهي ميشد. اما امروز شاهد هستيم كه رسانهها با بهرهگيري از ظرفيتها و توانمنديهاي خود اين آيين و رسوم را در اختيار گرفته و با پردازش رسانهاي آن، بر مناسبتهاي مذهبي مردم، تاثير ژرفي گذاشتهاند؛ مثلا همين سريالهاي ويژه ماه رمضان در دهه اخير، چنان در فرهنگ عمومي و مذهبي مردم نفوذ كرده و آن را تحت تاثير قرار داده كه چند سال پيش، مساجد كشور نسبت به كاهش حضور مردم در مراسم مذهبي اين ماه اعتراض كردند و مديريت صدا و سيما براي رفع اين مشكل، زمانبندي پخش اين سريالها را به گونهاي تنظيم كرد كه به حضور مردم در مساجد لطمهاي وارد نشود.
قدرت واقعي رسانهها بويژه تلويزيون را ميتوان در جايي سنجيد كه فرهنگ و رفتارهاي عمومي جامعه را تحت تاثير قرار ميدهد.
يكي از خردهفرهنگهاي رسانهاي كه در برنامههاي مناسبتي بخصوص در ماه رمضان به وجود آمد و به يك مد يا هنجار رسانهاي و برنامهسازي تبديل شد، ساخت موسيقي تيتراژ سريالهاي ماه رمضان است كه سابقه چنداني در تاريخ تلويزيون و سريالسازيها نداشته اما در حال حاضر به دليل استقبال مخاطبان از آنها به ژانري جديد در نظام موسيقايي كشور بدل شده است.
نگارنده قصد دارد در اين گزارش، پيرامون موسيقي ويژه سريالهاي ماه رمضان سخن بگويد و به تحليل ديدگاههاي مختلف در اين زمينه بپردازد:
تيتراژ سريالهاي ماه رمضان دستكم از دو ويژگي يا كاركرد برخورد دارند؛ يكي اين كه متناسب با مضامين و داستان سريال ساخته ميشوند و مفاهيم و ارزشهاي اخلاقي نهفته در فرآيند قصه در ترانههاي آن بازتاب مييابد.
ديگري اين كه در فضاي معنوي ماه رمضان و به قصد تعميق پيام سريال و تاثيرگذاري بيشتر روي مخاطب ساخته ميشود به طوري كه آن موسيقي به شناسنامه اثر بدل ميشود و مخاطب هر زماني كه آن را ميشنود به ياد آن مجموعه ميافتد.
در واقع اين نوع از موسيقي به عنوان حاشيه و هاله اثر هنري با متن آن پيوند تاريخي و ساختارگرايانه برقرار ميكند و به عنوان ابزاري موثر در خدمت كارگردان براي بيان مقصودش قرار ميگيرد. البته اين كاركردي است كه قرار است موسيقي تيتراژي براي كليت مجموعه به ارمغان بياورد. موفقيت يا شكست اين تكنيك نيازمند بررسي و نقد كارشناسانه است.
موسيقي تيتراژ سريالهاي ماه رمضان از دو منظر قابل نقد و بررسي است؛ يكي به لحاظ سينمايي و نسبت آن با اصول و مباني فيلمسازي و دوم به لحاظ موسيقايي و از منظر ترانهسرايي و تكنيكهاي موسيقي و شعر. در هر دو رويكرد نيز موسيقي تيتراژي داراي مخالفان و موافقان خود است.
از منظر سينمايي برخي بر اين باورند كه موسيقي تيتراژ به تعميق حس قصه و روايت داستاني سريال كمك ميكند و مخاطب را براي دريافت متن اصلي به واسطه اين حاشيه و مقدمه اثرگذار آماده ميسازد.
در مقابل گروه ديگر دامنه اثرگذاري و تعميق موسيقي تيتراژي را در درك مخاطب از اثر محدود دانسته و بيشتر آن را به يك عنصر سانتيمانتالي و احساسي نسبت ميدهند كه اتفاقا با خلق فضاي رمانتيك و حسي تصنعي، صرفا براي پر كردن خلاهاي ساختاري و سينمايي داستان به كار ميرود.
اهالي موسيقي و شعر و ترانه نيز همين دو نگرش متضاد را در حوزه تخصصي خود نسبت به موسيقي تيتراژي دارند.
عبدالجبار كاكايي ، شاعر ترانه سريال «يك وجب خاك» معتقد است در برخي ترانه هاي تيتراژ سريال هاي ماه رمضان نبود توازن ، فقدان رعايت قافيه، نداشتن تازگي و بيان حرف هاي تكراري از سوي شاعر به چشم ميخورد.
وي معتقد است مشكل اين ترانهها به طور عام ، دايره محدود واژگان است به اعتقاد كاكايي، ترانه بايد شخصيتي مستقل داشته باشد و نبايد به فيلم متكي باشد.
ترانههاي خوب خودشان را از فيلم جدا كردهاند و با وجود فراموش شدن فيلم در حافظه جامعه ميمانند.
اهورا ايمان ، شاعر ترانه سريال شكرانه ميگويد: در اين ترانهها ضعف هايي از نظر تاليف ، كژتابي زباني ، تعقيب هاي معنوي ، تكراري و كليشهاي بودن ديده ميشوند. او معتقد است در ترانههاي اين سريال ها اغلب موضوعات ماورالطبيعه ، عبادي و مذهبي مورد توجه قرار ميگيرند كه اين نوع نگاه به سريال هاي ماه مبارك رمضان بسيار نخنما شده است و بايد راه گريزي براي توجه به موضوعات ديگر يافت.
بهروز ياسمي، شاعر و پژوهشگر در اين باره گفت: ترانههاي سريالهاي ماه رمضان هنوز در حد انتظار نيستند و اين ترانهها به لحاظ كاركرد عاطفي و تركيب و تطابق با موسيقي چندان مطلوب نبودند.
او با بيان اينكه اين ترانهها كاركردي فصلي، مقطعي و تاريخ مصرف دارند، عنوان كرد: اين ترانهها در سطح حركت كردند و بيشتر به شكل و نه عمق و بافت يك سريال اجتماعي پرداختند همچنين عمق رواني مخاطب را هدف قرار ندادند و به همين دليل بسيار سطحي عمل كردند.
وي بر اينكه ترانه بايد وجوه مورد غفلت قرارگرفته در سريال را هدف قرار دهد، تاكيد و اظهار كرد: بخشي كه تصوير از بيان آن ناتوان است بايد در ترانه تلفيق شود، اما در اين ترانهها غالبا اين تلفيق به صورت تكرار مضامين تصويري به زبان كلام بود.
خليل جوادي، شاعر و ترانهسرا معتقد است ترانهسرا نبايد همان چيزي را كه در سريال به تصوير كشيده ميشود تكرار كند، بلكه بايد تعبير شاعرانهاي به كار برده شود كه تداعيكننده فضاي كلي داستان باشد.
دكتر افشين يداللهي كه نامي آشنا براي مخاطبان سريال هاي مناسبتي است و اكثر ترانههاي اين سريال ها ساخته اوست ، درباره اين ترانهها ميگويد: كيفيت ترانههاي سريالهاي ماه رمضان به لحاظ اجرا و كيفيت كلام نسبت به ترانههاي سريالهاي گذشته بسيار بهبود يافته است.
وي افزود: مسير ترانههاي راديو و تلويزيون رو به بهبود است و در مجموع، كلام اين ترانهها از كيفيت رو به رشدي برخوردار است.
او در عين حال يادآور شد كه ترانه بايد هم ارتباط خود را با سريال حفظ كند و هم بتواند مستقل از سريال، و دلپذير و داراي معنا باشد.
آنچه مسلم است و بايد مورد توجه تهيهكنندگان و سازندگان برنامهها و سريالهاي مناسبتي قرار گيرد، اين است كه اكنون پس از تجربه يك دهه از سريالسازي و ترانهسرايي براي آنها بايد طي نشستهاي مشتركي با اهالي سينما و منتقدان و اصحاب موسيقي و ترانه به آسيبشناسي اين موضوع پرداخت.
آنچه از برآورد نظرات و ديدگاه ترانهسرايان و منتقدان سينما ميتوان فهميد اين است كه عوامزدگي، تاريخ مصرفدار بودن و سفارشي و شتابزدگي اين ترانهها ميتواند به ساختار سينمايي و داستاني اثر لطمه بزند و سطح ترانهسرايي را نيز تنزل دهد.
بديهي است فرصتي كه سريالهاي مناسبتي براي ترانهسرايي ايجاد كردهاند، به رشد و توسعه آن نسبت به گذشته كمك فراواني كرده است.
اما اين موج ايجاد شده از دو آسيب مهم رنج ميبرد، يكي محدود شدن ترانهسراها و خوانندگان به عدهاي خاص است كه نوعي انحصارگرايي در اين حرفه ايجاد كرده و ديگري مدزدگي و تكراري شدن آنهاست. گويا امروز سريالهاي تلويزيوني حتما و بدون هيچ منطق ساختاري بايد ترانه تيتراژي داشته باشند.
چه بسا ترانههايي كه نه به تعميق احساسي و ادراكي سريال كمكي ميكنند و نه ضرورت ترانهسرايي و آهنگسازي براي آن مجموعه دارند.
اقناع مخاطب و رضايت بصري حسي وي پيش از هر چيز بايد در ابتدا وابسته به ساختار داستاني سريال باشد و ضعفهاي خود را با تكيه بر موسيقي و تيتراژ جبران كند.
فيلم يا سريالي كه نتواند به واسطه داستانپردازي و روايت بصري خود با مخاطبانش ارتباط برقرار كند، با تكنيكهاي شنيداري و موسيقايي نيز نميتواند اين خلا را پر كند. اساسا سينما و تلويزيون به دليل بهرهگيري از هنرهاي ديگر بيشتر در معرض تهديد آسيب هاي ناشي از آن است.
شعر و موسيقي به عنوان هنرهاي مستقل وقتي وارد دنياي تصوير ميشود، ساحتي محدودتر مييابد و مجبور است به مقتضيات آن تن بدهد.
شتابزدگي و كليشهاي شدن سريالهاي ماه رمضان نيز مضاف بر علت شده است تا ترانه سرايي هاي سفارشي در فضاي محدودتري قرار بگيرد و نتواند از ظرفيتهاي واقعي خود استفاده كند.
مديريت رسانهاي كشور بايد با تحقيق و پژوهش اين زمينه را ساماندهي كند تا نه ترانهسرايي آسيبي ببيند و نه سريالسازي با كليشهاي تكراري رو به افول بيفتد.
سيدرضا صائمي
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]