واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - دو قدم تاجاودانگي
دانش - دو قدم تاجاودانگي
نيكلاس ويد/ ترجمه كاوه فيضاللهي:ماه گذشته يك روز دكتر ديويد سينكلر (D.Sinclair) از نوك پا تا فرق سر پوشيده در لباس پلاستيكي سفيد، همه جاي موشخانه بدون ميكروباش در دانشكده پزشكي هاروارد را به بازديدكنندهاي نشان داد. اين موشها كه در پژوهشهاي مربوط به تندرستي و طول عمر به كار ميروند، در سبدهاي سيمي تحت مراقبت پرستاري شديد قرار دارند. در سالن تمرين موشها يك ماشين ورزشي مينياتوري قرار دارد كه توانايي اين جوندگان براي حفظ تعادل روي يك ميله چرخنده را ميآزمايد. در ماز آبي مجاور موشها بايد براي شنا كردن و رساندن خود به ساحل امن روي يك سكوي مخفي، سرنخهاي ديداري را به خاطر آورند كه آزموني براي قدرت حافظه آنهاست. دكتر سينكلر به بازديدكننده خود اطمينان ميدهد آنهايي كه درسشان را فراموش كنند به محض آنكه در آب غوطه بخورند نجات داده و از روي شفقت زير يك لامپ حرارتي خشك خواهند شد.
دكتر سينكلر يكي از بنيانگذاران شركتي به نام سيرتريس (Sirtris) است كه ضمن تلاش براي ساخت داروهايي كه ممكن است بر طول عمر انسان بيفزايند، خود در آبهاي ناشناختهاي شنا كرده است. اما ماه گذشته وقتي گلاكسواسميتكلاين، يكي از غولهاي داروسازي دنيا، اين شركت را به مبلغ 720 ميليون دلار خريداري كرد، به نظر رسيد كه سرانجام در اين آبها ساحل امني يافته است. سيرتريس دو دارو را در مرحله آزمايش باليني دارد. يكي از آنها در برابر ديابتهاي نوع دوم آزموده ميشود؛ يكي از بسيار بيماريهاي دوران پيري كه دانشمندان اين شركت اميدوارند با اين داروها بتوانند آن را دفع كنند. دكتر پاتريك والانس (P.Vallance)، رئيس بخش اكتشاف دارو در گلاكسواسميتكلاين ميگويد: «با موفقيت در برابر فقط يكي از چنين بيماريهايي، تاثير اين دارو بر سلامتي احتمالا دگرگونكننده خواهد بود.»
اين داروهاي جديد فعالسازهاي سيرتوئين ناميده ميشوند؛ يعني آنزيمي به نام سيرتوئين را فعال ميكنند. نظريه پايه آن است كه همه يا بيشتر گونهها براي خلاص شدن از شر قحطيها يك استراتژي باستاني دارند و آن جابهجا كردن منابع از توليدمثل به حفظ و نگهداشت بافت است. يك رژيم غذايي سالم اما داراي 30 درصد كالري كمتر نسبت به معمول اين واكنش را در موشها راه مياندازد و يكي از مداخلههايي است كه بهطور قابل اطميناني طول عمر آنها را افزايش ميدهد. ظاهرا علت عمر درازتر اين موشها آن است كه به طريقي از آنها در برابر بيماريهايي كه معمولا باعث مرگشان ميشود، محافظت به عمل ميآيد.
اما بيشتر مردم نميتوانند رژيمي با 30 درصد كاهش در كالري را رعايت كنند، از اين رو دارويي كه بتواند واكنش قحطي را راه بيندازد احتمالا بياندازه پرطرفدار خواهد بود. به عقيده دكتر لئونارد گارنت (L.Guarente)، زيستشناس دانشگاه MIT كه رشته زيستشناسي سيرتوئين را بنيان گذاشته است، آنزيمهاي سيرتوئين ميانجي واكنش قحطي هستند. دكتر سينكلر كه از دانشجويان سابق اوست، كشف كرد كه سيرتوئينها را با دارو ميتوان فعال كرد. قويترين فعالكنندهاي كه در آزمايشهاي او پديدار شده رسوراترول (resveratrol) بود؛ مادهاي طبيعي كه در شراب قرمز يافت ميشود، هرچند مقدار آن در شراب احتمالا خيلي كمتر از آن است كه تاثير معنيداري روي سلامتي داشته باشد. داروي سيرتريس كه اكنون روي بيماران ديابتي آزموده ميشود فرمول خاصي از رسوراترول است كه فقط مقدار اين ماده شيميايي را در جريان خون به پنج برابر ميرساند. اين دارو كه SRT501 ناميده ميشود، آزمونهاي بيخطربودن را با موفقيت پشت سر گذاشته و دستكم در آزمايشهاي كوچكمقياس، سطح گلوكوز خون بيماران را پايين آورده است.
داروي ديگر يك ماده شيميايي ساختگي كوچك است كه در فعال كردن سيرتوئين هزار برابر قويتر از رسوراترول است و ميتواند به مقداري بسيار كمتر تجويز شود. آزمونهاي بيخطر بودن در انسان تازه آغاز شدهاند و تاكنون پيامد جانبي زيانباري در آنها ديده نشده است. دانشمندان اميدوارند فعالكردن سيرتوئينها در انسان، مانند يك رژيم غذايي كمكالري در موش، بلاگردان بيماريهاي وخيمترشونده دوران پيري نظير ديابت، بيماري قلبي، سرطان و آلزايمر شوند. داروهاي طول عمر در اداره غذا و داروي ايالات متحده (FDA) هيچ طبقه ويژهاي ندارند، از اين رو چنانچه اين شركت بخواهد دارويي را براي گرفتن تاييد ارائه كند، لازم است كه آن دارو به خاطر بيماري خاصي باشد. با اين حال آنچه پژوهشگران را برانگيخته و اين داروها را بالقوه تا اين حد جذاب ساخته، طول عمر است.
دكتر كريستوف وستفال (C.Westphal)، مدير عامل شركت سيرتريس، درمورد تاثيرگذاري اين داروها ميگويد: «فكر ميكنم اگر حق با ما باشد، اين دارو ميتواند طول عمر را 5 تا 10 درصد درازتر كند.» وي در ادامه افزود كه هدفاش ساخت داروهايي براي بيماريهاي خاص بوده و طولانيتر كردن عمر «تقريبا ميتوان گفت يكي از آثار جانبي داروي ماست.» شركت سيرتريس در سال 2004 پس از آشنايي دكتر وستفال كه در آن زمان در شركت سرمايهگذاري بوستون كار ميكرد، با دكتر سينكلر تاسيس شد. دكتر وستفال به خاطر علاقه بيحدش به ايده فعالسازي سيرتوئين، مشكل چنداني در تامين پول و استخدام دانشمندان برجسته در هيات مشاوران سيرتريس نداشت. او ميگويد بعدا به اين دليل تصميم گرفت اين شركت را به گلاكسواسميتكلاين بفروشد كه تامين هزينهها روز به روز دشوارتر ميشد و آزمايشهاي كلينيكي با استفاده از منابع اين شركت بزرگتر ميتوانست سريعتر پيش رود. دكتر وستفال ميگويد سيرتريس با 84 درصد سود فروخته شد كه خيلي بيشتر از 50 درصد سودي است كه شركتها با آن خريده ميشوند.
تاثير داروهاي سيرتريس، اگر با موفققيت همراه باشند، ممكن است از حد صنعت داروسازي فراتر روند. دكتر گارنت بر اين باور است كه شايد بسياري از مردم در ميانسالي مصرف آنها را آغاز كنند، هرچند پس از تشكيل خانواده، زيرا ممكن است باروري را سركوب كنند. موشهايي كه از اين داروها استفاده ميكنند درست تا پايان عمرشان سالم و تندرست ميمانند و آنگاه ناگهان ميافتند و ميميرند. دكتر گارنت ميگويد: «اگر در انسان هم همين تاثير را داشته باشند، بايد انتظار افزايش طول دوره سلامتي را داشت كه پيامد جانبي احتمالي آن افزايش طول عمر است. اين ما را وادار ميكند در اينكه افراد چه زماني بايد بازنشسته شوند و پرداخت ماليات به سيستم را متوقف سازند، تجديدنظر كنيم.»
گلاكسواسميتكلاين ميتواند فرمولاسيون رسوراترول خود را با نام SRT501 فورا وارد بازار كند و آن را به عنوان يك تركيب طبيعي و داروي مغذي بفروشد كه نيازي به تاييد FDA ندارد. دكتر والانس ميگويد: «ما هنوز هيچ تصميمي نگرفتهايم اما بدون ترديد اين هم يكي از گزينههاي ماست.» چنانچه گلاكسواسميتكلاين تصميم بگيرد به جاي اين كار در پي گرفتن تاييد از FDA باشد، بايد ثابت كند كه رسوراترول در مقادير زيادي كه براي تاثيرگذارياش لازم است بيخطر است. به نظر ميرسد رسوراترول تاثيرهاي متعددي روي بدن ميگذارد كه بعضي از آنها به سيرتوئين مربوط نيست. دكتر والانس ميگويد: «هيچكدام از ما نبايد آنقدر خام باشد كه گمان كند رسوراتول آثار چندگانهاي ندارد كه بعضي از آنها ناخواسته است.»
خريد سيرتريس توسط گلاكسواسميتكلاين خوشبيني پژوهشگراني كه روي سيرتوئين كار ميكنند را به طور بيسابقهاي افزايش داده است.» دكتر هوبر وارنر (H.Warner)، سردبير ژورنال پيريشناسي (Gerontology)، ميگويد: «ما همه نفسهايمان را حبس كردهايم.» اما هيچ اطميناني از موفقيت اين داروها وجود ندارد. بيشتر داروهاي بالقوه، آزمايشهاي باليني را با موفقيت پشت سر نميگذارند و درمورد داروهاي پيشنهادي سيرتريس هم ممكن است همين طور باشد. ممكن است معلوم شود آن مواد شيميايي فعالكننده سيرتوئين كه اين شركت ساخته سمي است. نكته مبهم ديگر آن است كه علم زيربنايي هنوز خودش در تحول مدام است و درميان پژوهشگران آكادميك بحث بر سر بسياري از جزئيات طرزكار محدودسازي كالري جريان دارد. بعضي زيستشناسان بر اين باورند كه سيرتوئين تنها ميانجي واكنش قحطي نيست و شايد آثار سودمند رسوراترول روي موشها اصلا ربطي به سيرتوئين نداشته باشد. دكتر توماس راندو (T.Rando) كه در دانشگاه استانفورد پيري در سلولهاي بنيادي را بررسي ميكند، ميگويد: «هم به نفع اين فرضيه دادههايي وجود دارد هم به ضرر آن، اما اين مانع از آن نميشود كه كسي در جستوجوي منافع بالقوه پيگير آن باشد.»
رسوراترول در آزمايشهاي ابتدايي كه روي موشها صورت گرفت، استقامت عضلاني را دوبرابر كرد، نوع بد كلسترول را پايين آورد، از آنها در برابر پيامدهاي بد گوناگون يك رژيم غذايي پرچرب محافظت كرد و جلوي سرطان روده بزرگ را گرفت. گزارشهاي جديد بعضي از اين آثار مثبت را تاييد ميكنند، اما گزارشهاي ديگر يا مبهم هستند يا دوپهلو. براساس مقالهاي از دكتر سينكلر و دكتر رافائل دوكابو (R.de Cabo) از انستيتو ملي پيري كه در شماره 3 ژوئيه ژورنال سوختوساز سلولي چاپ شد، رسوراترولي كه به موشها داده شد آبمرواريد چشم را در آنها كاهش داد، استخوانهايشان را تقويت كرد و از چند طريق ديگر موجب بهبود هماهنگي و تقويت سلامتشان شد. اما با وجود سالمتر بودنشان، اين موشها بيشتر از حد معمول عمر نكردند. دكتر رونالد ايونس (R.Evans)، كارشناس برجسته واكنشهاي هورموني در انستيتو سالك، ميگويد: «اين دستكم يكي از اركان سرمايهگذاري گلاكسواسميتكلاين را زير سوال ميبرد.» دكتر ايونس ميگويد نتايج پژوهش روي سيرتوئين اميدواركننده اما اثباتنشده است و او با اين عقيده موافق نيست كه ميانجي احتمالي واكنش قحطي سيرتوئين است و همين نگراني است كه «ركن دوم سرمايهگذاري گلاكسواسميتكلاين را هم زير سوال ميبرد.»
مرزهاي علم اغلب آشفته است و ممكن است سالها طول بكشد تا سرانجام از دل اين آشفتگي تصوير واضحي آشكار شود. دكتر وستفال ميگويد يكي از دو دليل اصلي موفقيت سريع شركت سيرتريس تصميم آن براي ناديده گرفتن بحثهاي آكادميك درباره طرزكار دقيق رسوراترول بود. دليل ديگر اختصاص منابع محدود اين شركت به ساخت فقط دو دارو بود. در سيرتريس پژوهشگران با اين ترديدها ناآشنا نيستند. بيش از 15 سال پيش وقتي دكتر گارنت و دكتر سينكلر براي نخستين بار جستوجو براي يافتن ژنهاي طولعمر را آغاز كردند، همه آنها را مسخره كردند زيرا در آن زمان پيري مسئلهاي رامنشدني به شمار ميآمد. دكتر گارنت ميگويد همكاراناش «فكر ميكردند من خل شدم.» دكتر سينكلر وقتي كه به عنوان يك دانشجوي فوقدكتراي جوان، تازه به آزمايشگاه دكتر گارنت آمده بود تا درباره طولعمر پژوهش كند، با آگاه شدن از ترديدهاي عميق دانشجويان ديگر به شدت افسرده شد. ميگويد: «حتي در آزمايشگاه خود لني هم ديدگاه غالب اين بود كه اين مسئله به هيچ جا نميرسد، خانهاي مقوايي بود كه هر لحظه امكان داشت فروبريزد.» او به ياد ميآورد كه به پدرومادرش در استراليا گفته بود شايد اشتباه بزرگي مرتكب شده باشد. اما اين پژوهش سرانجام به كشف پروتئينهاي سيرتوئين مانند و نقش آنها در طولانيتر كردن عمر مخمر، كرمها و حشرات منجر شد.
او و دكتر گارنت با اميد به افزايش طول عمر رشته سيرتوئين را بنيان گذاشتند. اما از آنجا كه شركت سيرتريس روي ساخت داروهايي تاكيد داشت كه تاييد FDA براي بيماريهاي خاص را داشته باشند، هيچ يك از اين دو نفر در اين مدت اميدهايشان به مهار پيري را با صراحت ابراز نكردند. دكتر سينكلر ميگويد: «براي دارويي كه ميتواند بيماريها را درمان كند، شانس بسيار بيشتري وجود دارد تا براي دارويي كه طول عمر را افزايش ميدهد.» او به نشانه عذرخواهي افزود: «هرچه پيرتر ميشوم، خستهكنندهتر هم ميشوم.» اطلاعيه مطبوعاتي گلاكسواسميتكلاين سيرتوئينها را آنزيمهايي معرفي كرده كه «اين شركت معتقد است فرايند چيزي را كنترل ميكنند.» اما دكتر والانس بيشتر احتياط ميكند و ميگويد پيري دشوارتر از اين است كه به اين راحتي اندازهگيري شود. هدف طولانيتر كردن عمر انسان نيست، بلكه همانطور كه دكتر والانس ميگويد: «هدف طولانيتر كردن عمر سلامتي انسان است.»
New York Times, Jul,22, 2008
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1022]