واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: اخبار كوتاه جهان
شاگرد ناخلف با همدستي مامورنماها
بيش از 4 كيلو شمش طلا دزديد
اعتماد ملي: شاگرد يك طلاسازي با همدستي دو مامورنما راه را بر صاحبكارش بسته و بيش از 4 كيلو شمش طلا را دزديد.
با دستگيري طراح اين نقشه، ماموران پليس توانستند بيش از دو كيلو از طلاهاي سرقت شده را به صاحبش برگردانند.
سرهنگ صالحيآرا، فرمانده انتظامي شهرستان رباط كريم در اين باره گفت: بيستوسوم شهريورماه امسال مردي كه خود را طلاساز معرفي ميكرد به پليس آگاهي اين شهرستان رفت و پس از وارد شدن به اتاق افسر تحقيق، ماجراي سرقت چند كيلو طلا را برملا كرد.
او نحوه سرقت را اينگونه تشريح كرد: دو روز قبل براي انتقال 4 كيلو و 500 گرم شمش طلا از آژانس، يك خودرو، كرايه كردم. خودرو به سمت آدرس مورد نظر حركت كرد، در حال تردد در جاده آدران شهريار ورودي اتوبان تهران- ساوه، بوديم كه ناگهان خودرويي كه دو سرنشين با لباس نيروي انتظامي در آن قرار گرفته بودند، راه را بر ما بست. خودرو متوقف شد و دو مرد به ظاهر مامور، به بهانه بازرسي خودرو من و راننده را پياده كردند. اين در حالي بود كه بهمحض ديدن طلاها كه در بستهاي قرار داشت، آن را دزديده و هنگام فرار به چشم ما گاز اشك آور زدند. وضعيت بدي پيش آمده بود. براي لحظاتي قادر به ديدن نبودم اما وقتي به سمت خودرو رفتم متوجه شدم آن دو نفر مامورنما بوده و 4 كيلو طلا را به سرقت بردهاند.
با اعلام اين شكايت در اداره مبارزه با سرقت و مامورنمايي پليس آگاهي، پرونده اوليهاي تشكيل شد و كارآگاهان براي شناسايي و دستگيري دو متهم فراري وارد عمل شدند.
در اين ميان بهعنوان اولين مرحله از تحقيقات تصوير دو متهم از سوي راننده و مالباخته چهرهنگاري شد. اين در حالي بود كه بررسيهاي بيشتر از مالباخته با توجه به تصوير تهيهشده از متهمان مشخص كرد كه يكي از آنها شباهت فراواني به شاگرد او دارد. بر اين اساس تحقيقات بيشتر آغاز شد و در ادامه ماموران پي بردند يكي از متهمان، همان كارگر مرد طلاساز است كه نام دارد.
بدينترتيب كارآگاهان بهسرعت وارد عمل شدند و قبل از هرگونه اقدام، موفق شدند اين متهم را دستگير كنند. بازجويي از اين متهم در حالي بود كه او بهشدت ارتكاب سرقت را منكر ميشد و از موضوع اظهار بياطلاعي ميكرد اما در بازجوييهاي فني با جمعآوري مداركي عليه او، وي سرانجام قفل سكوت را شكست و اعتراف كرد.
او گفت: وقتي متوجه شدم قرار است صاحبكارم بيش از 4 كيلو طلا را به محلي ببرد، با دو نفر از دوستانم كه و نام دارند تماس گرفته و از آنجا كه از قبل براي اين كار برنامهريزي كرده بوديم مشخصات خودروي آژانس را به آنها اعلام كردم. آنها نيز لباسهاي نيروي انتظامي را كه قبلا تهيه كرده بودند، به تن كرده و مقابل خودرو صاحبكارم را گرفتند. بر اين اساس با توجه به اعترافات اين متهم، مخفيگاه شمشهاي سرقتشده در رباط كريم شناسايي شد. از اين رو ماموران به محل رفته و 2 كيلو و 770 گرم از طلاهاي سرقتشده را همانجا به دست آوردند. با كشف اين طلاها تحقيقات پليس براي دستگيري دو متهم فراري كه به احتمال فراوان مابقي طلاها همراهشان است ادامه دارد.
متهم به قتل مادر زن باز هم منكر جنايت شد
ايسكانيوز: مردي كه به كشتن مادر زنش متهم شده است، بار ديگر در دادگاه كيفري پايتخت منكر جنايت شد.
در نشست پيشين رسيدگي به اين پرونده كه در شعبه 74 دادگاه كيفري تهران به رياست قاضي كوهكمرهاي و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت.
اعلام كرد: 41 ساله متهم است 19 اسفند 85 به دنبال درگيري خانوادگي، به خانه برادر زنش به نام رفت و مادر 66 ساله او (پري) را كه مانع ورودش شده بود با شيشه نوشابه كشت. با توجه به اعتراف و شهادت شاهدان، برايش اشد مجازات خواهانم.
سپس دو پسر و يك دختر قرباني در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براي دامادشان حكم مرگ خواستند.
قاضي كوهكمرهاي گفت: با توجه به اعلام رضايت دو دختر ديگر آيا حاضر به پرداخت تفاضل ديه هستيد؟ پسر بزرگ قرباني پاسخ داد: بله حاضرم ديه بدهم تا خانلر اعدام شود.
وقتي نوبت متهم رسيد منكرجنايت شد: چند ماهي بود كه دخترم به عقد پسر دايياش درآمده بود اما با هم اختلاف داشتند و ناچار به گرفتن طلاق شديم. پسر علي اما مدام به كنار مدرسه دخترم ميرفت و مزاحم ميشد. آن روز وقتي از سر كار به خانه آمدم، متوجه شدم بار ديگر پسر علي تلفن زده و زنم را تهديد كرده است. عصباني شدم و گوشي تلفن را برداشتم تا با علي صحبت كنم كه پسرش فحاشي كرد. همان موقع به همراه سه برادرم به خانه علي رفتيم. يك شيشه نوشابه از مغازه ساندويچي سركوچه برداشته بودم كه همسايهها دستم را گرفتند و مرا به آن طرف خيابان بردند.
وي ادامه داد: حتي دست من به مادر زنم نخورد و نميدانم چه شد كه روي زمين افتاد. تازه صبح روز بعد بود كه فهميدم به خاطر ضربه مغزي مرده است.
قاضي: در بازجويي مقدماتي، به جنايت اعتراف كرده و به بازسازي صحنه پرداختهاي. در اين باره چه ميگويي؟
خانلر: باور كنيد تحت فشار اعتراف كردم. من مادر زنم را نكشتم.
قاضي از شاهدان خواست تا يكبهيك به تشريح آنچه ديدهاند بپردازند. امير 35 ساله گفت: من در خياطي سرخيابان كار ميكردم كه داد و فرياد شنيدم. وقتي جلو رفتم خانلر را ديدم كه با شيشه نوشابه به سر پيرزن كوبيد.
منوچهر و قاسم اما گفتند:
قاضي كوهكمرهاي از پسر قرباني خواست آنچه را ديده بيان كند. علي اظهار داشت: دختر خانلر را براي پسرم عقد كرده بوديم اما مدتي بعد براي او يك خواستگار پولدار پيدا شد و از پسرم طلاق گرفت. آن روز سرگرم پختن غذاي نذري بوديم كه خانلر و برادرانش به خانهمان حمله كردند و مادرم جلو رفت تا آنها را آرام كند اما قرباني شد.
با پايان حرفهاي علي، قاضي ادامه رسيدگي را به روزهاي بعد موكول كرد.
روز گذشته خانلر در تازه ترين محاكمه، بار ديگر منكر كشتن مادرزن خود شد و همان دفاع گذشته را تكرار كرد:
قاضي: در بازجوييها گفتهاي حالا انكار ميكني؟
متهم: باور كنيد تحت فشار اعتراف كردم.
قاضي: مادر زنت با شخص ديگري هم درگير بود؟
متهم: نميدانم، من چيزي نديدم.
مرتضي 36 ساله نيز به عنوان شاهد گفت: ظهر بود و خوابيده بودم كه داد و فرياد شنيدم. وقتي بيرون رفتم خانلر را ديدم كه ناسزا ميگفت. علي هم جلوي در خانهاش ايستاده بود اما آنها با هم درگير نشدند.
قاضي: در بازجويي مقدماتي گفتهاي در دست خانلر، شيشه بود، قبول داري؟
مرتضي: بله او شيشه نوشابه در دست داشت اما فاصلهاش تا خانه علي زياد بود. در پايان اين نشست هيات قضايي وارد شور شد تا به انشاي راي بپردازد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 27 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]