واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: به بهانه روز شكفتن شكوفه ها ، روز يادگيري "بابا نان داد"
قزوين- بچه كه بوديم اين روزها حال و هواي ديگري داشتيم، سر درگم بين احساسات ضد و نقيض، از يك طرف كمي دلخور بوديم كه شش سال تعطيلات تمام شده واز طرف ديگرخوشحال بوديم كه سال تحصيلي شروع مي شود.
امروز صبح كه از خانه بيرون مي رفتم باز چهره هاي كوچولوي خواب آلوده اي را مي شد ديد كه پشت سر مادر و پدرها پنهان شده اند، دوباره خودم را ديدم كه دارم ميرم مدرسه و دلم شور مي زنه و خوابم مي آيد، چشمان خوابي كه در قاب مقنعه سفيد تور توري به شيشه ماشين چسبيده است.
اين روز براي هر كسي هزاران معني دارد، اما يك معني مشترك كه براي همه تكرار مي شه اونم اولين روز مدرسه است، اولين روز رفتن به مدرسه براي من مثل خيلي ها هزارتا رنگ و بو و معنا دارد.
مدرسه، يعني بوي دفتر و كتاب هاي نو، يعني پاكن صورتي، مانتوي سورمه اي و مقنعه مشكي، يعني اضطراب، يعني همشاگردي سلام، يعني صبح زود بيدار شدن، يعني مدرسه پاسداران توي خيابان هلال احمر، يعني صداي شكستن ديوار صوتي ، زنگ املا ، ورزش ، يعني رقابت ،نوشتن مشق زير كرسي با نور شمع، يعني بيني يخ زده و پاهاي گرم، يعني كتاب هاي تا نخورده و تميز.
روز شكوفه ها يعني درس آب ، بابا نان داد، من سبد دارم ، من بادام دارم ، آن مرد در باران آمد، سارا انار دارد ،يعني پايان پنج سال آزادي، يعني قد كشيدن، بزرگ شدن، يعني تابستان را چگونه گذرانيدي ؟
مدرسه يعني بازم مدرسه ام دير شد ، يعني مرشد و بچه مرشد، يعني محله برو و بيا، يعني مدرسه موشها، مدرسه يعني لواشك، آلبالو خشكه، يعني نون لواش گرم با پنير مامان، يعني سيب هاي خرد شده و هويج هاي تكه تكه تميزتوي يك ظرف چهارگوش، يعني لب و صورت آلوچه اي، يعني آبنبات چوبي .
مدرسه يعني دويدن تا خيابان مولوي، يعني راهنمايي شيخ طوسي،مدرسه قوام، يعني ترس از ناظم براي دير رسيدن، يعني ديدن دوباره همكلاسي ها، يعني امير، الهام، محمد، ميترا،حسين، نسيم، سعيده، يعني مريم .
و در پايان مدرسه يعني اضطراب پيمودن پله هاي ترقي و ساختن زندگي جديد و صد البته با معنا و مفهوم ، يعني كلاس گل مريم و...
همزمان با سراسركشور امروز 12 هزار نوآموز قزويني اولين روز سال تحصيلي خود را در مدارس استان قزوين جشن گرفتند .
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]