تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836194138
شهید آیت الله اسد الله مدنی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: تولد
یكی از روزهای سال 1292 شمسی (1323 ق) در خانه باصفای آقا میرعلی از سادات محترم آذر شهر كودكی پا به عرصه زندگی گذاشت كه بعدها خدمات گرانقدری به اسلام و مسلمین كرد. عشق و ارادت پدرش به امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ او را بر آن داشت تا برای فرزندش یكی از القاب آن حضرت یعنی «اسد الله» را نام بگذارد.[1]
اسد الله در چهار سالگی مادر خود را از دست داد و در كنار پدر و در دامان نامادری پرورش یافت. روزهای سخت و حساس كودكیاش را در جوار پدر سپری كرد و با تربیتی اسلامی پا به دنیای نوجوانی گذاشت.
در مسیر دانش
سید اسد الله در اوایل جوانی به سلك طالبان علم و كمال راه یافت و دروس ابتدائی را در حوزه علمیه یزد فرا گرفت. هر چند در روزهای نخستین تحصیل پدر خود را از دست داد اما هم چنان با مشكلات ساخت و راه حوزه علمیه قم را پیش گرفت و مدتها هم نشین رنج و محنت غربت بود. قلب لبریز از عشق و شعف به معارف اسلامی او را واداشت كه سالها در جوار بارگاه فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ ماندگار شود و از محضر بزرگانِ دانش فقه، اصول و فلسفه بهرهمند گردد. وی مدتی را كه در این شهر بود در پای درس آیه الله حجت كوه كمری و آیه الله سید محمد تقی خوانساری و چهار سال در محضر امام خمینی حضور یافت و از دروس فلسفه، عرفان و اخلاق ایشان بهره فراوان برد و همین درس نیز موجب گشت امام را در مقام عمل بالاتر و برتر از مرز علم بیابد و عشقش نسبت به ایشان فزونی یابد.
ماندگار در نجف
آیه الله مدنی در سال 1363 ق (چهل سالگی) به زیارت خانه خدا مشرف شد و پس از اتمام مراسم حج، بیدرنگ به سوی نجف اشرف روانه گشت و از همان اوان ورودش به حوزه علمیه، بساط درس و بحث علمی را گسترد و در اندك زمانی رشد نمود.
نجف در آن دوران پایگاه بزرگ اسلام بود و اساتید بزرگی چون آیه الله سید محسن حكیم در آن حضور داشتند. آیه الله مدنی سالیان درازی در حوزه پر رونق نجف ماندگار شد و همان گونه كه در مقابل بارگاه قدسی امام علی ـ علیه السلام ـ زانوی ادب بر زمین نهاد و روز و شب به پالایش روح و شكستن بت نفس همت گماشت، در فضای آكنده از معنویت حوزه علمیه نیز تلاشگری خستگی ناپذیر بود.
او كه از دانش و معارف بزرگانی چون آیه الله حكیم، آیه الله ابو الحسن اصفهانی و آیه الله سید عبدالهادی شیرازی بهره میبرد و مدارج علمی را به سرعت پشت سر مینهاد، روز به روز بر درخشش شخصیت علمی و معنویش نیز افزوده میشد و سرانجام مقام اجتهاد را همراه با فتح قله رفیع عرفان و معنویت كسب كرد.
آیه الله مدنی چندین سال در حوزه علمیه نجف به تدریس اشتغال داشت و درس ایشان از جمله درسهای زنده توأم با عضویت بود. آیه الله راستی كاشانی كه در آن دوران در محضر ایشان بود میگوید:
از درس ایشان محصلین زیادی استفاده مینمودند ... و شاگردانشان با یك عشق و علاقه خاصّی در درس ایشان شركت میجستند.[2]
مبارزات
مبارزات آیه الله مدنی به دوران پیش از شكل گیری انقلاب اسلامی مربوط میشود. آیه الله مدنی پیش از نهضت سال 1342 در ایران با فرقههای گمراه در ستیز بود.
بذر بد فرجام بهائیت در كشورهای اسلامی كه به وسیله استعمار انگلیس پاشیده شد و نهال آن در دامن كج اندیشان به اصطلاح روشنفكر پرورش یافته بود. در اندك مدتی توسط دستهای پنهان در ممالك اسلامی به ویژه شیعه نشین ترویج یافته با ورود فرهنگ بیگانه و بازگشت روشنفكران غربزده از پرورشگاه خود، این كیش ضد مذهب به اوج خود رسید.
رضا خان و عاملان دیگر غرب در ایران برای كوبیدن اسلام خصوصاً مكتب حیات بخش تشیع به ترویج كنندگان مرام بهائیگری میدان داده بودند و این تفكر ضد دینی در سراسر ایران به ویژه در آذربایجان بدون موانع در حال گسترش بود.[3]
آیه الله مدنی در چنین روزگاری بود كه از حوزه علمیه به زادگاهش بازگشت و مدتی در آن جا ماندگار گردید و از آن روز دوران مبارزات وی نیز شكل گرفت.[4] وی در كنار نواب صفوی در مقابل افكار پوچ كسرویها نیز مقاومت كرد. از همین رو وقتی شهید نواب مصمم به مبارزه شد در تهیه اسلحه وی را یاری كرد. در حوزه نجف در بین دوستان آیه الله مدنی معروف بود كه «اسلحهای كه نواب صفوی تهیه كرد با پول كتابهای آیه الله مدنی بود.»[5]
در كنار امام خمینی
پس از كوچ كردن امام خمینی از تركیه به عراق و اقامت در نجف آیه الله مدنی از جمله كسانی بود كه به موجب عشق و ارادت افزون به امام در سختترین روزها در كنار ایشان بود. آیه الله مدنی چه در نجف و چه در روزهایی كه برای امر تبلیغ به ایران سفر میكرد از امام نیز سخن میگفت و رسالت و وظایف مؤمنین را در مقابل رژیم پهلوی برایشان گوشزد میكرد.
و این بود كه در سالهای 51ـ50 از جانب سازمان امنیت وقت كشور (ساواك) تحت مراقبت قرار گرفت و به جرم اختلال (!) در امنیت منطقه تبعید گردید. مدتی در نور آباد ممسنی (22 ماه)، زمانی در گنبد كاووس (یازده ماه) و سرانجام به بنادر گرم جنوب و كردستان، هم چنان این سید بزرگوار زندگیاش در تبعیدگاهها سپری گشت.[6]
فجر انقلاب
بهمن سال 1357 ش. همزمان با فجر انقلاب اسلامی ـ كه فریادگران دیروز، اكنون پرچم پیروزی را بر دوش میكشیدند ـ آیه الله مدنی نیز در كنار شهید آیه الله بهشتی و صدها مبارز دیگر در صف مقدم مبارزه با ایادی استكبار و عناصر سر سپرده آنان قرار گرفت و تا صبح پیروزی حق بر باطل در پی استقرار حكومت اسلامی تلاشگری خستگی ناپذیر بود.[7]
آیه الله مدنی در اولین انتخابات مجلس خبرگان از طرف مردم همدان به نمایندگی در این مجلس انتخاب گردید و سپس در كوران مشكلات و آشفتگی اوضاع همدان به دستور امام خمینی راهی این شهر شد. نامهای كه امام خمینی به عنوان حكم مأموریت به ایشان تقدیم داشته، تفسیر بسیار زیبایی از مقام و منزلت معنوی و كارایی ایشان به دست میدهد.
بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب سید العلماء الاعلام و حجه الاسلام آقای حاج سید اسد الله مدنی ـ دامت افاضاته ـ.
به قرار گزارشاتی كه از شهرستان همدان میرسد آشفتگیهایی در سطح شهر موجود و بیم آن میرود كه گروههای منحرف اسلامی (ایجاد) اختلافات و انحرافاتی نمایند كه با نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی مخالف باشد، لهذا جناب عالی با آن كه در مجلس خبرگان نماینده هستید، عجالتاً به مدت ده روز تا دو هفته به همدان تشریف ببرید و اوضاع منطقه را بررسی نمایید و احوال و فعالیتهای منحرفین را از نزدیك تحت مراقبت قرار دهید و ان شاء الله تعالی پس از برگزاری مجلس خبرگان مدتی طولانی برای بازرسی اوضاع و سامان دادن به اوضاع آشفته به همدان تشریف برده و به مسائل مربوطه و امور شرعیه و گرفتاری شهر و منطقه مربوطه به آن رسیدگی و اصلاح فرمایید. جنانب عالی كه به شایستگی علمی و عملی موصوف هستید، منصوب به امامت جمعه در شهر همدان میباشید و چون امامت جمعه از مناصب مربوط به ولیّ امر است، كسی بدون نصب نمیتواند تصدی كند.
و نیز جناب عالی مجازید در تعیین قاضی شرع برای دادگاههای شهر و حومه. اهالی محترم و مؤمن به انقلاب موظفاند از معظم له پشتیبانی قاطع نموده و وجود ایشان را غنیمت شمارند.
جناب ایشان وكیل این جانب در اخذ وجوه شرعیه و صرف در موارد مقرّره هستند. اهالی محترم وجوه شرعیّه خود را به ایشان بدهند كه مورد قبول است.
و السلام علی عباد الله الصالحین و رحمه الله و بركاته.
روح الله الموسوی الخمینی
21/7/1358 مطابق با 21 ذیقعده الحرام 99.[8]
انقلاب سوم
آیه الله مدنی هم چنان كه در انقلاب اول (سرنگونی حكومت پهلوی) و دوم (تسخیر لانه جاسوسی) تلاشگر خستگی ناپذیر صحنهها بود در انقلاب سوم (خنثی ساختن توطئه لیبرالها و ملی گراها چون بنی صدر) نیز نقش اساسی خود را ایفا كرد. وی كه از ابتدا خطر این حركت خزنده را دریافته بود با نمایندگان امام در دیگر استانها (آیه الله اشرفی اصفهانی، آیه الله دستغیب و آیه الله صدوقی و سایرین) دست اتحاد داده، در مقابل این توطئه موضع سختی پیش گرفتند.
اطلاعیهای كه این بزرگوار در آن بحران سخت انقلاب صادر كردند برای مردم ایران هشدار بزرگی بود.
سید الاعلام در تبریز
آیه الله مدنی به طور رسمی پس از شهادت آیه الله قاضی طباطبایی از جانب امام به امامت جمعه شهر تبریز منصوب گردید و از طرف ایشان برای رسیدگی به سایر امور شهرها مأموریت یافت.
در آن زمان همه ماجرا سازیهای ضد انقلابی استكبار در آذربایجان به غائله «حزب خلق مسلمان» منتهی گردیده بود و عدهای در مقابل انقلاب موضع گیری كرده، عملاً در خدمت اهداف استكبار و فرامین دیكته شده سازمان جاسوسی سیا به منظور در هم كوبیدن انقلاب اسلامی حركت میكردند. آنها تبریز و شهرهای اطراف آن را ناامن ساخته، بسیاری از مراكز انتظامی و امنیتی را در اختیار خود در آوردند و در دانشگاه با نادیده گرفتن 2/98 درصد رأی مردم به حكومت اسلامی علیه اساس حكومت (ولایت فقیه) جوّ سازی كردند و آن روز این امر روشنترین دلیل بر حضور دستهای استكبار در حادثه سازیهای خلق مسلمان تلقی گردید و همه به آشكارا دیدند كه استكبار و گروهكهای مخالف با به میان آمدن واژه مقدس «ولایت فقیه» و پافشاری امام و یارانش برای تصویب این حق بناحق گرفته شده تشیع در طول تاریخ چگونه اولین صف آرایی خود را در مقابل انقلاب انجام دادند.
آیه الله مدنی در چنین روزهای سخت تنها كسی بود كه پیشاپیش فرزندان انقلاب تلاش خود را برای درهم كوبیدن نقشههای شیطانی به كار میبرد. او در این راه دردها و رنجهای بیشماری را به جان میخرد. عناصر خلق مسلمان روزی به خانهاش میریزند و روزی محراب عبادتش را به آتش میكشند و روز دیگر قصد جان او را میكنند و آب دهان به صورتش میاندازند! اما او در هر حادثه ناگوار با قامتی راست ایستاده، با الهام از كلام خدا (فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ) هم چنان قامت به بینهایت میكشد و میگوید:
«من تا زندهام نماینده امام هستم و نماز جمعه را میخوانم.»[9] و در هنگام درگیری خیابانها، در پاسخ كمترین توقع حزبیها كه گفته بودند اگر نماز جمعه اقامه كنی در آتش ما میسوزی، میبینند این سید بزرگوار هم چنان در خود فرو رفته و در زیر لب این جمله را زمزمه میكند: «اگر من به مسجد نروم تضعیف روحیه مسلمانان كردهام و من پیش خدا جواب ندارم، چه جوابی به خدای خود بدهم كه اگر مسجد نرفتم به خاطر جانم بود. میگوید اسلام و انقلاب از تو عزیزتر بود.»[10] از این رو ایشان به مسجد رفتند و نماز جماعت را اقامه كردند.
شهادت در محراب
جمعه روز 20 شهریور 1360 روز دیگر و تبریز شهر دیگر بود. در این روز در شهر تبریز حادثهای به وقوع پیوست كه همانند آن چهارده قرن پیش و در مسجد شهر كوفه اتفاق افتاده بود. منافقین تیره دل، این فرزندان خوارج سیدی از اولاد علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ را كه چون جد بزرگوارش خود را به خدمت دین خدا و خلق خدا سپری ساخته بود همان پاداشی دادند كه در مسجد كوفه به علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ داده بودند.
در آن جمعه آیه الله مدنی پس از آن كه نماز جمعه را به پایان برده. در بین نماز به عبادت مشغول میشود منافقی از نسل خوارج به سویش هجوم میبرد و پس از لحظهای كوتاه آیه الله مدنی را كه چون كبوتری آزاد در عالم ملكوت اوج گرفته بود، در چنگال كركس گونه خود قرار داده، سپس صدای انفجاری مهیب محراب عبادت را غرق در خون میكند و او در سجاده خونین غلتیده، محاسن سفیدش به خون خضاب میشود.[11]
امام خمینی كه با شهادت آیه الله مدنی یكی از بازوهای انقلاب را از دست داده بود شهادت مظلومانه این انسان وارسته و دلسوز را سند افتخار انقلاب اسلامی و رسوا كننده منافقین تیره دل و دستهای پنهان و آشكار استكبار خواند و فرمود:
«سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات حجه الاسلام و المسلمین شهید عظیم الشأن مرحوم حاج سید اسد الله مدنی ـ رضوان الله علیه ـ هم چون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقی به شهادت رسید. اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان، اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد كرد.»[12]
ویژگیهای روحی و معنوی
آیه الله مدنی در همه حال چشم به درگاه فیض الهی داشت و همواره در قنوت نمازهایش با سوز و گداز با خدا به نجوا میایستاد و از او شهادت در راه اسلام و انقلاب را طلب مینمود. چون در عالم رؤیا جام شهادت از مولایش حسین ـ علیه السلام ـ گرفته بود، بیصبرانه در انتظار آن روز بود.
خود میگفت:
«من در دو موضع نسبت به خودم شك كردم. یكی این كه به من میگویند «سید اسد الله»! آیا واقعاً من از اولاد پیامبر هستم؟ و دیگر این كه آیا من لیاقت آن را دارم كه در راه خدا شهید بشوم یا نه؟
روزی به حرم امام حسین ـ علیه السلام ـ رفتم و در آن جا با ناله و زاری از امام خواستم كه جوابم را بدهد. پس از مدتی یك شب امام حسین ـ علیه السلام ـ را در خواب دیدم كه بالای سرم آمد و دستی به سرم كشید و این جمله را فرمود: «یا بُنیَّ اَنْتَ مَقْتُولٌ» یعنی ای فرزندم كشته میشوی كه جواب دو سؤال من در آن بود، اما فرمود: فرزندم! یعنی من سید هستم، و دیگر «به من بشارت داد كه من شهید میشوم.»[13]
از دیگر ویژگیهای روحی ایشان میتوان به زهد، امانتداری، اخلاص، شجاعت، دینداری و شیفته خدمت بودن ایشان اشاره كرد كه بحق سراسر زندگی پربارش جلوه اخلاص بود. او در زندگی خویش و حتی در دوران تبعید نیز همواره در خدمت مردم بود و در این راه هیچ گاه احساس خستگی نمیكرد به هر شهر یا روستایی كه میرفت برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی مردم تلاش میكرد. مواردی از خدمات ایشان عبارتند از:
1. احداث مهدیّه در همدان
2. احداث درمانگاه مهدیه
3. راه اندازی صندوق قرض الحسنه
4. احداث حسینیه در درّه مراد بیك همدان
5. احداث حمال در دره مراد بیك
6. احداث مدرسه در همین منطقه
7. راه اندازی صندوق قرض الحسنه در قصر شیرین
8. احداث هیجده دستگاه خانه در یكی از روستاهای بوئین زهراء.
و موارد دیگر ...[14]
[1] . شهدای روحانیت در یك صدر سال اخیر، علی ربانی، ج 1.
[2] . شهید مدنی جلوه اخلاص، سعید عباس زاده، ص 25.
[3] . جزئیات ماجرای برخورد ایشان با بهائیان زادگاه خود در كتاب شهید مدنی جلوه اخلاص (از مجموعه دیدار با ابرار) به تفصیل آمده است.
[4] . یادواره شهید محراب آیه الله مدنی، خاطرات آقای بروجردی داماد ایشان.
[5] . مجله عروه الوثقی (نشریه حزب جمهوری اسلامی ایران)، ش 82.
[6] . روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/61؛ یادواره شهید محراب آیه الله مدنی، خاطرات آقای بروجردی.
[7] . روزنامه جمهوری اسلامی، 20/ 6/ 70.
[8] . صحیفه نور، ج 1، ص 4.
[9] . مجله عروه الوثقی، ش 82.
[10] . روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/61.
[11] . شهید مدنی در حرم حضرت معصومه در قم به خاك سپرده شد.
[12] . صحیفه نور، ج 15.
[13] . روزنامه كیهان، 20/6/68؛ مجله عروه الوثقی، ش 82.
[14] . جلوه اخلاص، سعید عباس زاده، ص 59.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]
-
گوناگون
پربازدیدترینها