محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854220013
زنان - حمل مشعل نيمه روشن از توكيو تا پكن
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: زنان - حمل مشعل نيمه روشن از توكيو تا پكن
زنان - حمل مشعل نيمه روشن از توكيو تا پكن
الهه حبيبي:هما حسيني با لباس سبز و سفيد (همانند ساير اعضا) پرچمدار كاروان ورزشي ايران بود. تمام دنيا هماي 19 ساله را ديدند كه پرچم سنگين تيم اعزامي ايران به المپيك پكن را با خود حمل ميكرد و با تمام وجود سعي ميكرد پرچم ايران را در ميان هزاران تيم شركتكننده و دوربينها و خبرنگاران كه همزمان اخبار افتتاحيه را به كشورهايشان ارسال ميكردند تكان دهد. اين براي مردم كشور ما افتخار بزرگي بود كه ببينند زناني نيز از خاك آنها براي بزرگترين و مهمترين رويداد ورزشي دنيا به پكن سفر كردهاند و در ميان زنان قهرمان دنيا كه سالهاست به موفقيتهاي طلايي دست پيدا كردهاند، حضور دارند. هرچند اين اولينباري نبود كه زني پرچمدار كاروان المپيك ايرانيان بوده. ليدا فريمان نيز در المپيك 1996 آتلانتا كه نماينده ايران در تيراندازي با تفنگ بادي بود پرچم كشورمان را در مراسم افتتاحيه تكان ميداد. راه پرفراز و نشيبي طي شده است تا هما بتواند با لباس سبزرنگش در مراسم افتتاحيه قدم بزند. شايد هما با سابقه كوتاه ورزشي، روزگار رفته بر ورزش زنان ايران را نداند اما اكنون در جايگاهي ايستاده كه سالها براي آن زحمت كشيده شده است: حضور زنان ايراني در عرصههاي بينالمللي. امسال سه نفر از تيم اعزامي به المپيك پكن را زنان تشكيل ميدادند. اين سه نفر كه براي اولين بار موفق شدند در مسابقات كسب سهميه المپيك پيروز شده و خودشان راه ورود به بازيهاي المپيك باشند از سه رشته قايقراني، تيراندازي با كمان و تكواندو بودند. هما حسيني قايقران، نجمه آبتين تيرانداز و سارا خوشجمال فكري تكواندوكار.
زنان پكني
سارا خوشجمالفكري، نخستين زن ايراني راهيافته به رقابتهاي تكواندوي المپيك است كه با رعايت اصول مذهبي كشورش، با روسري و كلاه محافظ در مسابقات حاضر شد. ساراي 19 ساله با كسب عنوان قهرماني و مدال طلاي مسابقات تكواندو در ماه مارس گذشته در ويتنام براي حضور در المپيك امسال انتخاب شد و يكي از سه زن ورزشكار ايراني راهيافته به المپيك 2008 بيجينگ بود. او موفق به كسب هيچ مدالي نشد و به ايران بازگشت. هما حسيني متولد ديماه سال 67 است؛ دختر 19 سالهاي كه تمام دوران نوجوانياش را در شهرش كرمانشاه بسكتبال بازي كرده و توانسته خودش را به سطح تيم استاني برساند. حسيني پيش از قايقراني، در رشته بسكتبال كار ميكرد، اما پس از انجام تست آمادگي جسماني براي رشته قايقراني با توجه به قد بلندش، براي آموزش و عضويت در تيم ملي برگزيده شد. او از همان آغاز زير نظر يك مربي خارجي به تمرين پرداخت. او پيش از حضور در المپيك به مدت ۲ سال در اردوي آمادهسازي به سر برد. تفاوت سني فاحشي بين هما و ديگر رقيبانش وجود داشت كه كسب مدال را از سوي او كمي محال نشان ميداد، چون بازيهاي المپيك، رقابتي است بين با تجربههاي جهان. فدراسيون قايقراني با توجه به سابقه بسيار زيادش در دنيا تنها دو سال در ايران سابقه دارد. زني كه مقام اول اين رشته در قايقراني را به دست آورده 35 ساله است. در 5 دوره متوالي در المپيك شركت كرده و در هر كدام از آنان به ترتيب مقام نهم، هشتم، دوم و سوم را به دست آورده. او جزء معدود كساني از بين زنان و مردان رويينگ است كه 5 دوره را پشت سر گذاشته و اكنون بعد از تجارب خاصي كه كسب كرده موفق به كسب مقام طلا در كلاس w1x شده است. اكثر كساني كه در بازيهاي المپيك به مقام خوبي دست پيدا كردهاند سالهاست كه در آن رشته متمركز هستند و چندين و چند مسابقه بينالمللي را پشت سر گذاشتهاند. نجمه آبتين متولد 1361 و اهل شيراز است و از سال 79 تيراندازي با كمان را آغاز كرده است. وي موفق شد در رقابتهاي انتخابي فرانسه، سهميه المپيك را كسب كند. اما در مسابقات پكن تنها رتبه 62 را از 64 شركتكننده به دست آورد. او نيز مانند هما تجربه بسيار كم و ناچيزي براي المپيك داشت. او نتوانست حتي ركورد خود را در المپيك بزند، و مثل ديگر ورزشكاران كشورمان بدون كسب مدال به ايران بازگشت. البته شايد نتوان از ورزش زنان كشورمان در حال حاضر توقع كسب مدال را داشت و تمام اين اتفاقات، تجاربي باشد براي سالهاي بعد. زني كه مقام اول اين رشته را كسب كرد ژانگ جوان بود. او 27 ساله و اهل چين است. در المپيك آتن موفق به كسب مدال نقره تيمي و مقام دهم در مسابقات تك نفره شده است. البته چين و كره جنوبي در اين رشته آنقدر قوي هستند كه كسي نتواند روي حرف آنها حرف بزند. 4 كشور اول گروه به ترتيب چين، كرهجنوبي، كرهشمالي و آمريكا ميشوند. چين مقام اول را از آن خود ميكند و نجمه آبتين كه از ايران راهي المپيك شده است مقام 62 را به دست ميآورد. فدراسيون تيراندازي ايران 4 سال بيشتر نيست راهاندازي شده است.
ورزش قهرماني زنان ايران نهالي نوپاست
اين سه زن در حالي به چنين بازيهايي راه پيدا كردهاند كه ورزش زنان ايران هنوز نهالي نوپاست. به طور كلي ورزش قهرماني براي زنان در كشور ما چندان اهميتي نداشته كه براي آن بودجه و يا زماني صرف شود. به همين دليل در تمام تصميمگيريها زنان در مرحله دوم قرار گرفتهاند و مسوولان مرد فدراسيونها مثل اكثريت قريب به اتفاق مردم اينطور انديشيدهاند كه زنان براي كشور ما مدالآور نيستند و صرف بودجه براي آنان اتلاف هزينه است. اين درحالي است كه طي چند سال گذشته با توجه اندكي كه به زنان ورزشكار ما شد- به دلايل مختلف- آنها توانستند توانايي خود را نشان دهند و بگويند كه اتلافكننده بودجهها نخواهند بود. سارا خوشجمال فكري اولين زني بود كه موفق به كسب سهميه المپيك شد اما جالب است بدانيد كه حكايت رفتن زنان ايراني به المپيك به سالهاي قبل از انقلاب بر ميگردد. حتي در دوران بعد از انقلاب نيز زناني از ايران در المپيك شركت كرده بودند كه نام آنها در تاريخ ورزش زنان ايران ثبت شده است. هرچند آنها موفق به كسب سهميه نشده بودند و با بلانچكارتهايي به بازيها راه يافتند كه هديه المپيك است به كشورهايي كه هيچ سهميهاي را كسب نكردهاند. بلانچكارت سهميهاي است كه كميته المپيك به كشورهاي نوپا در امر ورزش اهدا ميكند تا از اكثر كشورهاي دنيا نمايندهاي در المپيك حضور داشته باشد و تجربهاي براي آن كشورها باشد. اين زنان كه همه از رشته تيراندازي بودند ليدا فريمان در المپيك 1996، منيژه كاظمي در المپيك 2000 سيدني و نسيم حسنپور در المپيك آتن 2004 نام دارند. ايران تا بازيهاي 1948 در المپيك حضور نداشت و در بازيهاي لندن همان سال براي اولينبار شركت كرد. زنان ايراني قبل از انقلاب دو بار تجربه المپيك را داشتهاند. چهار زن ايراني براي اولينبار در مسابقات 1964 توكيو شركت كردند. سه نماينده در رشته دو و ميداني و يك نماينده در رشته ژيمناستيك. سيمين صفامهر، فاطمه نازلي بيات ماكو و ژوليت گوركف دو و ميدانيكاران و جميله سروري ژيمناست ايراني حاضر در المپيك بودند. و بعد از 12 سال غيبت در المپيك چهار زن شمشيرباز در مسابقات 1976 مونترال حاضر شدند كه اسامي آنها بدين شرح است: ژيلا الماسي، گيتي محبي، مهوش نفايي و مريم آچك.
ديگر زنان حق ورزش كردن ندارند
تحولات اجتماعي و سياسي بر هر چيزي تاثير ميگذارد و ردپاي آن را ميتوان حتي در ورزش هم ديد. دوران پس از انقلاب در هر كشوري دوران خاصي است. در ايران نيز پس از انقلاب اسلامي اتفاقات خاصي افتاد كه هدف تقريبي ورزش زنان از آن دست بود. ورزش زنان در بين مردم وجهه خوبي نداشت. پيش از انقلاب تلاش بسياري براي ورود ورزش مدرن به ايران و همينطور ورود زنان به ورزش انجام شد اما از آنجايي كه فرهنگ مردم ما با چنين چيزي سازگار نبود هيچكدام از خانوادهها به دليل اهميت مسئله حجاب نميپذيرفتند كه زنان و دخترانشان پا به عرصه ورزش بگذارند. زنان براي ورود به ورزش ميبايد از حجاب خود دست ميكشيدند و اين براي مردم ايران چيزي غير ممكن بود. به همين دليل ورزش در دوران قبل از انقلاب موفق نشد كه مقبوليت عام پيدا كند. پس از انقلاب اسلامي به اين دليل كه ورزش زنان مخالف شئون اسلامي تصور ميشد از برنامههاي كشور حذف شد. فائزه هاشمي در تعريف خاطراتش از آن سالها تصور مردم را از ورزش زنان تصور بسيار بدي تعريف ميكند. به اين دليل كه تا آن زمان زنان ورزشكار بيحجاب بودند و اين تصوير بدي را در ذهن مردم ايجاد كرده بود. همين مسئله باعث ميشود كه ورزش زنان تا مدتزمان زيادي در ايران وجود خارجي نداشته باشد. اما عدهاي از زنان تلاش ميكردند تا ورزش زنان را به صورت جدا و با پوششي متفاوت از قبل همچنان حفظ كنند و اين نياز به صرف هزينههايي مضاعف داشت. پس از پايان جنگ نيز، در حالي كه كشور در دوران سخت بازسازي به سر ميبرد صرف اين بودجههاي سنگين براي ايجاد سالنها، استخرها، استاديومها و ديگر فضاهاي ورزشي زنان به شدت دشوار و غير قابل توجيه شده بود. حكومت نه ميتوانست ورزش را مخالف اسلام و مخالف ويژگيهاي زنان بداند؛ و نه ميتوانست بستر لازم براي ورزش زنان را فراهم كند، به همين دليل راه ميانهاي اتخاذ شد كه با نام «سياست تفكيك» شناخته ميشود. ساخت سالنها و فضاهاي اختصاصي زنان، مسقف كردن و محصور كردن زمينهاي ورزشي و تربيت مربيان و مدرسان زن همه با اين هدف انجام شد كه ورزش زنان و مردان ايراني از اساس از يكديكر تفكيك شوند.
فائزه هاشمي بازيهاي زنان مسلمان را راهاندازي ميكند
ميتوان گفت ورزش زنان تا سال 1360 در كما فرو رفته بود تا اينكه در اسفند سال 1360 تشكيلاتي با نام مديريت امور ورزشي بانوان با مسووليت كبري خليقيپور راهاندازي شد. از اين سال تا سال 65 ورزش زنان نيمه جاني گرفت و گهگاه مسابقه و كلاس آموزشي برگزار ميشد. در اين برهه، ورزش زنان به شدت كمبود نيروي متخصص داشت زيرا تا پيش از آن بسياري از كلاسهاي آموزشي، مربيان مرد داشتند و پس از انقلاب كه تدريس مردان براي زنان ممنوع شد نياز به مربيان زن به شدت احساس ميشد. بنابراين سازمانهاي ورزش زنان پس از انقلاب، بيشتر بودجه خود را به اين كار اختصاص دادند. طبق آمار، بودجه ورزشي سرانه هر زن در سال 65، نيم ريال بود. در اين دوران فائزه هاشمي با نفوذي كه داشت و با استفاده از نفوذ پدر شروع كرد به رايزنيهايي در ايران نزد امام جمعههاي شهرهاي مختلف و از طرف ديگر با كشورهاي ديگر براي راهاندازي بازيهاي زنان مسلمان وي موفق شد چنين بازيهايي را عملي كند - كه اكنون به صورت چهار سال يك بار برگزار ميشود- براي زنان ايراني كه به دليل حجاب از ورزش محروم شده بودند. بازيها هم زنانه بود و هم با حجاب اسلامي. اين بدعتي شد براي اينكه زنان مسلمان به توانايي خود ايمان بياورند و بتوانند با لباسهاي مخصوص فرهنگ خود در بازيها شركت كنند. اين امكان بزرگي براي زنان كشورمان شد كه با بازيكنان ديگر كشورها مسابقه بدهند و در داخل كشور محصور نباشند.
طراحي لباسهاي اسلامي مسابقات ورزشي بينالمللي
تا سال 70 ورزش زنان ايران هيچ تجربه بينالمللي نداشت و در اين سال به دعوت معاونت سازمان تربيت بدني در امور ورزش بانوان، تيم بسكتبال زنان سريلانكا در مردادماه به عنوان ميهمان تيم بسكتبال زنان جمهوري اسلامي ايران در ايران حضور يافت. پس از انقلاب تقريبا هرساله مسابقاتي به مناسبت سالگرد انقلاب با نام دهه فجر، برگزار ميشد و از كشورهاي مختلف براي انجام مسابقات به ايران ميآمدند و مسابقه ميدادند ولي تا سال 72 چنين مسابقاتي تنها به مردان اختصاص داشت اما از آن پس زنان نيز اين مسابقات را، هرچند در سطحي محدودتر برگزار كردند. در حاليكه مردان ورزشكار در بسياري از مسابقات خارج از كشور شركت ميكردند، هنوز زنان ايراني پا را از مرزها فراتر نگذاشته بودند. يكي از دلايل اصلي اين اتفاق پوشش زنان و مسائلي كه در مورد حجاب زنان مطرح ميشد بود. به همين دليل تا سالها، تنها ورزشكاران زن معلول كه روي صندلي چرخدار مينشستند يا ورزشكاران رشتههايي مانند تيراندازي و شطرنج كه نياز به هيچ تحرك بدني ندارد، تنها زناني بودند كه ميتوانستند شانس خود را در مسابقات خارجي امتحان كنند و خود را محك بزنند. فدراسيونها به تدريج براي حل اين معضل به فكر طراحي لباسهايي منطبق با فرهنگ اسلامي افتادند. از جمله رشتههايي كه به دليل داشتن تحرك زياد و لباس نامناسب تا سالهاي گذشته اجازه خروج از كشور را نداشت شمشيربازي بود. ستايش دولتشاهي عضو تيم ملي شمشير بازي بانوان در مصاحبهاي كه در سال 81 با سايت زنان ايران انجام داد در اينباره ميگويد: ما هميشه از اينكه نميتوانيم به خارج از كشور براي انجام مسابقات برويم، ناراحت بوديم در دو سال گذشته بهطور جدي به دنبال حل اين مسئله بوديم. سرانجام جايزهاي از طرف انجمن شمشيربازي بانوان ايران براي طراحي لباس جديد در نظر گرفته و اعلام شد و طرح خانمها پري شوقيان و ندا بهرامي پس از نظرسنجي از طرف انجمن شمشيربازي بانوان مورد تاييد قرار گرفت سپس به تاييد آقاي رنه راك، رئيس فدراسيون جهاني شمشيربازي (FIE ) رسيد دولتشاهي ويژگيهاي اين لباس اسلامي را اينطور شرح ميدهد: لباس جديد تنها فرقي كه با حالت قبل دارد اين است كه قدوست نرمال بلندتر شده است (وست نرمال جليقهاي است آستيندار كه ضخيم است و باعث حفاظت قسمت بالايي بدن ميشود ) تقريبا مثل تونيك شده است و يك دامن كوتاه به آن اضافه شده كه البته دو چاك در اطراف براي آسانتر كردن حركت دارد، هر چند باز هم به نظر من جلوي دست و پا را ميگيرد. همين الان هم زير ماسك، مقنعه هم سر ميكنيم و زير آن دم ميكنيم، بايد به اين هم عادت كنيم هر چند كارايي را كم ميكند و خطرناك هم هست زيرا ممكن است باعث گير كردن تيغه شمشير در آن و شكستن آن شود كه بسيار تيز و خطرناك است. به همين دليل فعلا فدراسيون جهاني فقط براي مسابقات آسيايي اجازه استفاده از آن را به ما داده است. ولي براي حضور در مسابقات جهاني، احتمالا وقتي موهايمان سفيد شد اجازه شركت پيدا كنيم. سهيلا قاسمي، دبيركل فدراسيون اسلامي ورزش زنان ميگويد: «ما در اين راه اهمال و كوتاهي كردهايم. مدتها پيش بايد اين طراحيها انجام ميشد و با برگزاري مسابقه و تعيين جايزه اين لباسها را تهيه ميكرديم». هرچند طراحي اين لباسها راه ورود به عرصه جهاني را براي زنان ايراني باز كرد اما معضلات خاص خود را دارد. بهطور مثال هما حسيني قايقران در مورد لباسش گفته است: به خاطر رطوبت زياد و پوشش كاملي كه دارم، عرقم درست تبخير نميشود و متاسفانه مشكل پوستي پيدا كردهام كه خيلي اذيتم ميكند.
طرح ادغام
در سال 65 با تغييراتي كه سازمان امور اداري و استخدامي كشور در سطح سازمان تربيت بدني انجام داد تشكيلات سازماني ورزش بانوان به مديريت ورزش بانوان، تبديل گرديد. با گسترش فعاليتهاي زنان در سال 68 سطح تشكيلاتي ورزش بانوان از مديريت به معاونت ارتقا يافت و «معاون سازمان تربيت بدني در امور ورزش بانوان»ايجاد شد. بنابراين نام جديدي براي تشكيلات ورزشي زنان انتخاب شد و آن «انجمنهاي ورزشي زنان» بود و زيرمجموعه آن «هياتهاي ورزشي»، در سطح استانها و شهرستانها تشكيل شد. تا سال 73 بودجه ويژه ورزش بانوان به صورت كل هزينه ميشد و در آن براي انجمنهاي ورزشي سرفصل ويژهاي وجود نداشت اما از سال 73 و پس از آنكه انجمنهاي ورزشي بانوان توسط كميته ملي المپيك كشور به رسميت شناخته شدند، اين امكان براي معاونت سازمان تربيت بدني در امور ورزش بانوان فراهم شد تا بودجه تخصيصي ملي به ورزش زنان را بين انجمنهاي ورزشي توزيع نمايند. بودجه تخصيصي به انجمنهاي ورزشي واليبال، بسكتبال و هندبال بيشترين درصد بودجه ورزش بانوان در سالهاي 73 تا 75 بوده است كه به ترتيب 2/10، 7/9، و 4/7 درصد كل بودجه تخصيصي بوده است. اين انجمنهاي ورزشي از سوي فدراسيونهاي جهاني به رسميت شناخته نميشد و به همين دليل امكان حضور زنان در عرصههاي بينالمللي را فراهم نميكرد. به همين دليل از چند سال گذشته طرحي تحت عنوان طرح ادغام در ورزش ايران اجرايي شد كه بودجه زنان و مردان از هم جدا نباشد و از آنجايي كه در هيچ كشوري دو فدراسيون جدا وجود ندارد در ايران هم مديريت ورزش زنان و مردان يكي شود. البته عدهاي مخالف اين طرح هستند هرچند از زمان عملي شدن اين طرح زناني مثل خوشجمالفكري از فدراسيون تكواندو يا هما حسيني از فدراسيون قايقراني موفق شدند كه به مسابقات خارجي اعزام شوند اما اين طرح مديريت ورزشي را از زنان گرفت و آنها را به سطح معاونت و درجه دو بودن رساند. همچنان ورزش بانوان ايران برنامه منسجمي براي ورزشكارانش ندارد. آنها ميآيند و ميروند و مثل ديگر ورزشكاران جهان، ورزشكاران باسابقهاي نميشوند. همانطور كه امسال خبري از تيراندازان المپيكي سالهاي گذشته نبود. ما تنها ميتوانيم به آينده ورزش زنانمان اميدوار باشيم و با توجه به مسيري كه تاكنون طي كرده توقع بسيار بيشتري از آنها داشته باشيم. آيا سارا خوشجمالفكري، هما حسيني و نجمه آبتين در المپيك لندن حضور خواهند داشت؟
* قسمتهايي از گزارش برگرفته از پاياننامهاي است تحت عنوان تاريخ ورزش زنان، گردآورنده: نسرين افضلي.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]
-
گوناگون
پربازدیدترینها