واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: اوضاع زرتشتیان این زمان از لا به لای یک نامه:
از متن نامه ای که در روز خور و ماه آبان 847 نوشته شده و از ایران به هند فرستاده شده بر می آید که زرتشتیان در آن دوران نیز به گواهی متن زیر به سختی میگذراندند:
«....در روزگاری که گذشته است ،از کیومرث تا امروز هیچ روزگار سختتر و دشوارتر از این هزاره سرهیشم نبوده است و نه از دور ضحاک تازی و نه افراسیاب و نه تور جادو و نه اسکندر یونانی که دادار اورمزد می گوید که این کسان گران گناهترند و از این هزاره سر که اورمزد گفته است که سال 847 سال که گذشته است پیشترین روزگار بدتر نبوده است...» تاریخ نامه به حدود سالهای 884 هـ و 1480 م میرسد که زمان حکومت امرای آق قویونلو است که بدست صفویه منقرض شدند.
در نامه دیگری هم که زرتشتیان یزد در20اَردیبهشت1019یزدگردی( 1650م= 1061هـ ) توسط مسافری به نام شهریار «صندل» به هند فرستاده شد:
«در سال 997 یزدگردی در زمان شاه جنت مقام شاه عباس ،آنقدر آزار و جفا و زیان به دستوران(موبدان بزرگ) ایران رسید که شرح آن به قلم و زبان بیان نمیتوان کرد.و کار به جایی رسید که دو نفر از مایان ضایع و کشته شدند و از جهت طلب کتابهای دینی چند و چند نسخه که از جاماسب نامه بود گرفتند و باز طلب جوی زیادتی میکردند و نبود.و این آزار ها و جفا ها به ما رسید.»
به قول یک جهانگرد اروپایی که در آن زمان در ایران بوده 21 جلد کتاب زرتشتیان تحویل خزانه شاهنشاه می شود. و طلب«جاماسب نامه» از این جهت بود که بر نادانستنیها آگاهی پیدا نماید(جاماسب وزیر خردمند گشتاسب شاه بوده که از روی ستارگان پیشگویی میکرده است شرح پیشگویی های وی در کتاب جاماسب نامه آمده است)
استاد بهروز در مورد ستم وارده به زرتشتیان در زمان شاه عباس مینویسد:
«ترویج این افکار (اندیشه های حکمت مشرقی و پهلوی) در هند با آن که هزار سال از خاموشی آن می گذشت باعث تشویش شاه عباس گردید(بیداری فرهنگ و اندیشه آریائی و هویت خواهی ایرانیان را سد راه خود می دید) و او عده زیادی از صاحب دلان ایرانی و زرتشتیان را به عنوان بی دینی کشت و به روایتی در زمان شاه سلطان حسین صفوی 20 هزار نفر زرتشتی تنها در یک شب قتل عام شدند و لی این کشتار ها کمر مقاومت بقیه را نشکست و در دین و رسوم نیاکان خود استوار ماندند.»
از دیگر ستمهایی که تا آنروز و تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر زرتشتیان وارد بود ،دادن جزیه به دولت مردان بود و آنهم به حکم مسلمان نبودنشان که این مسئله در زمان ناصرالدین شاه توسط همت بزرگ مرد زرتشتی مانکجی که از پارسیان هند بود در هند حل شد و مقرر گردید که دیگر زرتشتیان جزیه ندهند.
روزگاری بوده در این سرزمین، که زرتشتیان حق نداشتند در روزهای بارانی از منزل خارج شوند،هنگام خرید حق نداشتند به اجناس دست بزنند،لباس نو در سطح جامعه حق نداشتند بپوشند،می بایست بر روی لباس خود نشانی را که مشخصه گبر بودن آنها بوده نسب کنند(مانند یهودیان در آلمان نازی)،به حمام عمومی حق نداشتند بروند، زرتشتیان از آب انبار عمومی حق برداشتن آب نداشتند(این در حالی بود که بیشتر آب انبار ها را خود زرتشتیان ساخته بودند).
کونت گوبینو،دانشمند فرانسوی که در سالهای 1855تا 1858 میلادی در ایران بود در سیاحت نامه خویش شرح حال زرتشتیان ایران را اینگونه بیان میکند:زرتشتیان ایران بوضع اسفناکی زندگی میکنند و علت آن محرومیت های کلی و فشار و ستمی است که از سوی مسلمانان بخصوص تازه مسلمانان بر آنها وارد می شود، این تازه مسلمانان که خود پیش از آن زرتشتی بودن و از نزدیکان همین زرتشتیان هستند و بیش از مسلمانان آنها را مورد ایذا و ظلم قرار میدهند، و براستی که جماعت زرتشتی ایران زیر این ظلم ها و فشار مالیات جزیه، به پرتگاه نیستی بسیار نزدیک شده است...
منبع : http://www.gtalk.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]