تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا نا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851238372




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آزادي انتخاب


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آزادي انتخاب


ترجمه عبدالله كوثري: ميلتون فريدمن پژوهشگر ممتاز انستيتو هوور در دانشگاه استنفورد و استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه شيكاگو بود و از سال 1964 تا سال 1976 در آن دانشگاه تدريس كرده است. دكتر فريدمن در سال 1976 برنده جايزه نوبل در اقتصاد شد و در سال 1988 نشان ملي علم و نيز نشان آزادي رياست جمهوري را به دست آورد. او مشاور غيررسمي كانديداهاي رياست جمهوري، بري گلد واتر، ريچارد نيكسون و رونالد ريگان بوده است. فريدمن كتاب هاي بي شماري منتشر كرده است.

اين مصاحبه متن ويراسته گفت وگو ميان لاري ارن رئيس كالج هيلزديل و ميلتون فريدمن است كه در 22 ماه مه 2006 طي برگزاري سميناري صورت گرفته است كه به مناسبت بيست وپنجمين سال انتشار كتاب آزادي انتخاب نوشته ميلتون و رز فريدمن برگزار شده بود. ميلتون فريدمن در تاريخ 16 نوامبر 2006 در سانفرانسيسكو در سن 94 سالگي درگذشت.
ميلتن فريدمن اقتصاددان مشهور آمريكايي و برنده جايزه نوبل در اقتصاد، از متفكراني است كه عقايدش در سياست هاي كلي ايالات متحده به خصوص در دولت هاي جمهوريخواه همواره مورد توجه بوده،«سرمايه» چاپ اين گفت وگو را براي آشنايي خوانندگان با برخي از آرا و افكار اين اقتصاددان سودمند يافت.
¦
¦ در آزادي انتخاب، در فصل «جباريت كنترل» شما مي گوييد سياست حمايتي و دخالت دولت به طور كلي مايه تعارض است و بازار آزاد موجد همكاري. اين حكم را چگونه با اين واقعيت آشتي مي دهيد كه ما بازار آزاد را رقابتي مي دانيم؟
بازار آزاد رقابتي است، اما در گستره وسيعي رقابتي است. مساله اين است كه شما در بازار آزاد چطور پول درمي آوريد. شما تنها درصورتي پول به دست مي آوريد كه چيزي براي كسي توليد كنيد كه حاضر باشد براي آن پولي بپردازد. هيچ راه ديگري براي پول درآوردن نداريد. بنابراين، شما براي پول درآوردن ناچاريد همكاري را تشويق كنيد. ناچاريد كاري بكنيد كه مشتري شما از شما مي خواهد. اين كار به اين دليل نيست كه او به شما دستور مي دهد. به اين دليل نيست كه تهديدتان مي كند كه اگر چنين نكنيد بر سرتان مي كوبد. كار شما به اين دليل است كه به او معامله اي پيشنهاد مي كنيد كه از هر معامله ديگري بهتر است. خب، همين يعني تشويق همكاري. اما كسان ديگري هم هستند كه مي خواهند به همين آدم، همان چيز را بفروشند؛ اينها رقبا هستند. بنابراين، ميان فروشندگان رقابت وجود دارد، اما ميان فروشندگان و خريداران همكاري.
¦ شما در فصل «جباريت كنترل» نسبت به آينده هند بدبين هستيد، چرا؟
من در سال 1955 در هند بودم. از طرف دولت ايالات متحد رفته بودم تا مشاور اقتصادي وزير دارايي آن كشور باشم. من به اين نتيجه رسيدم كه هند امكانات عظيمي دارد، اما هيچ يك از اين امكانات تحقق نخواهد يافت. اين نكته مساله اصلي در فصلي است كه شما به آن اشاره كرديد. يادتان باشد كتاب آزادي انتخاب در سال 1988 منتشر شد و تا آن زمان هند هيچ پيشرفتي نكرده بود. جمعيت بيشتر شده بود و سطح زندگي همان قدر پايين بود كه در سال 1955. اما در 10 سال اخير، جنب وجوشي در هند مي بينيم و شايد آن امكانات پنهان كه من در سال 1955 ديدم، سرانجام محقق شود، هرچند هنوز اما و اگرهاي فراواني در آنجا وجود دارد.
¦ در همان فصل شما درباره چين مي نويسيد: «رهاكردن غول... مداخله دولت حتي در همين قلمرو محدود، مشكلاتي سياسي پديد مي آورد كه دير يا زود به واكنشي در برابر اقتدارطلبي دولت خواهد انجاميد. احتمال اينكه پيامد اين اقدام، سقوط كمونيسم و پيدايش بازار آزاد باشد، بسيار كم است.» امروز درباره اين گفته خود چه فكر مي كنيد؟
من امروز در مورد چين بسيار خوشبين تر از گذشته هستم. چين از آن زمان تا امروز پيشرفت هاي عظيمي داشته. ترديدي نيست كه هنوز به آزادي سياسي كامل نرسيده، اما به آن نزديك تر شده و باز بي ترديد آزادي اقتصادي بسيار بيشتري به دست آورده. من اول بار در سال 1980، يعني درست بعد از انتشار آزادي انتخاب، به چين رفتم. دولت چين از من دعوت كرده بود درباره مسائلي از جمله روش جلوگيري از تورم، سخنراني كنم. در آن روزها، چين واقعاً وضع فلاكت باري داشت. هتلي كه ما در آن اقامت داشتيم همه چيزش داد مي زد كه تحت نظارت رژيمي كمونيستي است. ما دوبار ديگر به چين سفر كرديم و در هر سفر تغييرات به راستي عظيم بود. در سال 1980 هر كس را كه مي ديدي همان اونيفورم بدقواره مائو را به تن داشت. تا چشم كار مي كرد دوچرخه مي ديدي كه قبلاً وجود نداشت و بازار آزاد كم كم در همه جا شكل مي گرفت. چين از همان زمان با آهنگي سريع رشد كرده است. اما در آن بخش از كتاب كه منظور شماست، من به برخوردهاي سياسي كه در راه بود اشاره مي كردم؛برخوردهايي كه در ميدان تيان آن من تجلي كرد. سرنوشت نهايي چين مشخص نخواهد شد، مگر زماني كه درگيري ميان جباريت سياسي و آزادي اقتصادي به نتيجه اي قاطع برسد. همزيستي ميان اين دو ناممكن است.
¦ مي خواستم درباره روندهاي جمعيت نگاري از شما سوال كنم. مارك استين مي نويسد در 10 سال آينده 40 درصد از جوانان در كشورهاي مسلمان زندگي خواهند كرد. فكر مي كنيد اين وضع چه پيامدي خواهد داشت؟
در اين مورد رويدادهاي آينده بستگي به موفقيت يا شكست ما در تثبيت آزادي اقتصادي بيشتر در اين كشورهاي مسلمان خواهد داشت. درست همان طور كه هند در سال 1955 امكانات فراوان اما تحقق نيافته داشت، فكر مي كنم خاورميانه نيز امروز در همان موقعيت قرار دارد. بديهي است اين وضعيت تاحدي زاييده بلاي نفت است. نفت از يك ديدگاه نعمتي براي اين كشورها، اما از ديدگاه ديگر، بلاي جان آنها بوده. كم وبيش هر كشور خاورميانه كه از نفت ثروتمند شده، دچار استبداد است.
¦ به نظر شما چرا اين طور شده؟
يك دليل- و فقط يك دليل- اين است كه نفت در مالكيت دولت است. اگر نفت تحت مالكيت خصوصي و بنابراين در مالكيت افراد مي بود، پيامد سياسي اين وضع آزادي بود نه جباريت. به همين دليل، من فكر مي كنم نخستين گام بعد از حمله به عراق در سال 2003 بايد خصوصي كردن نفت مي بود. اگر دولت مي آمد و به هر فرد بالاي 21 سال تعداد سهام برابري از شركت نفتي مي داد كه بنا بر حق و مسووليت خود مي توانست براي استخراج و توسعه ذخاير نفت عراق قراردادهاي مناسبي ببندد، آن وقت درآمد نفت به جاي آنكه به كيسه دولت بريزد، به صورت سود سهام نصيب
مردم- سهامداران- مي شد. بدين ترتيب، درآمد به كل مردم عراق مي رسيد و اين درآمد از منازعات فعلي كه ميان سني و شيعه و كرد بر سر نفت درگير شده اند جلوگيري مي كرد، زيرا در اين حالت درآمد نفت ميان تك تك افراد توزيع مي شد نه ميان گروه ها.
¦بسياري از جوامع خاورميانه شالوده اي قبيله اي يا مذهبي دارند و ساليان سال است به حكومت استبدادي خو كرده اند و مشكل بتوانند يك سيستم مبتني بر قرارداد با بيگانگان برقرار كنند. آيا شما عقيده داريد برقراري بازار آزاد در اين جوامع مي تواند بر اين مشكلات چيره شود؟
در نهايت بله، مي تواند. به عقيده من براي برقراري آزادي هيچ چيز مهم تر از اين نيست كه حق طبيعي مالكيت را براي هر فرد، در قانون به رسميت بشناسيم و افراد را آگاه كنيم به اينكه مالك چيزي هستند و در قبال آن چيز مسووليت دارند و بر آن چيز كنترل دارند و همچنين مي توانند خود را از مسووليت آن چيز خلاص كنند.
¦ آيا در اينجا، در ايالات متحده، زمينه اي هست كه ما براي پيشبرد حق مالكيت و بازار آزاد در آن، چنان كه بايد تهاجمي عمل نكرده باشيم؟
بله، در زمينه خدمات درماني. ما براي توزيع خدمات درماني يك نظام سوسياليستي- كمونيستي داريم. در اينجا به جاي اينكه بگذارند هر فرد خودش پزشك خودش را انتخاب كند و به او دستمزدي بدهد، هيچ كس صورت حساب درمان خودش را نمي پردازد. به جاي آن، يك نظام پرداخت شخص سوم داريم. از زمان كشف پني سيلين تا روش هاي جديد جراحي و ام آرآي و سي تي اسكن. اين 40- 30 سال اخير، دوران تغييراتي معجزه آسا در علم پزشكي بوده است. از سوي ديگر شاهد افزايش سرسام آور هزينه ها بوده ايم. هيچ كس راضي نيست. پزشكان اين وضع را خوش ندارند، بيماران هم خوش ندارند، چرا؟ چون هيچ كدام درقبال خودشان مسوول نيستند. ديگر در وضعيتي نيستيد كه بيمار پزشك خود را انتخاب كند، از او خدماتي بگيرد و به ازاي اين خدمت پولي بپردازد. رابطه مستقيمي ميان پزشك و بيمار وجود ندارد. پزشك كارمند شركت بيمه است يا كارمند دولت. امروز شخص سومي هست كه صورت حساب را مي پردازد. در نتيجه كسي كه به پزشك مراجعه مي كند جوياي هزينه درمان نمي شود، چون قرار است كس ديگري اين هزينه را بپردازد. نتيجه نهايي، پرداخت شخص سوم است و از آن بدتر معالجه شخص سوم است.
¦ با توجه به گسترش...
اين طور كه پيداست بازار در مقام دفاع نيست، اما هنوز اميدي هست. گسترش منافع دارو با توصيه حساب پس انداز بهداشت HAS همراه بود. اين نشانه اميدبخشي در زمينه خدمات درماني است، زيرا گامي است در جهت واداشتن مردم به اينكه مسووليت خود و درمان خود را قبول كنند. هيچ كس قادر نيست به اندازه خود شخص در خرج كردن پول او احتياط كند.
¦ در مورد امنيت اجتماعي اجازه بدهيد بخشي از كتاب آزادي انتخاب را برايتان بخوانم: «وقتي به مطالب مربوط به امنيت اجتماعي نگاه مي كنيم از استدلالاتي كه در دفاع از اين برنامه به كار رفته حيرت مي كنيم. آدم هايي كه هيچ وقت به فرزندانشان و رفقاشان و همكارانشان دروغ نمي گويند، آدم هايي كه ما در مهم ترين مسائل فردي به آنها اعتماد مي كنيم، عامل تبليغ تصويري دروغين از امنيت اجتماعي شده اند. باتوجه به اينكه اين آدم ها افرادي هوشمند هستند و مي توانند عقايدي كاملاًمخالف با عقيده فعلي شان را بشنوند و بسنجند، مشكل مي توان باوركرد كه بي هيچ غرض و به گونه اي معصومانه از اين برنامه حمايت مي كنند. ظاهراً اينها خودشان را گروهي برگزيده در جامعه مي دانند كه خير و صلاح مردم را بهتر از خود آنها تشخيص مي دهند.» امروز درباره اين سخنان چه فكر مي كنيد؟
به تك تك اين كلمات اعتقاد دارم. اما از آن وقت تا امروز پيشرفت هايي حاصل شده. برايتان توضيح مي دهم:
آزادي انتخاب نخستين بار در ژانويه 1980 چاپ شد و در تلويزيون معرفي شد. پرزيدنت ريگان در نوامبر 1980 انتخاب شد. براي دريافت اينكه بعد از انتشار آزادي انتخاب چه اتفاقاتي افتاد، بايد ببينيم بعد از انتخاب رونالد ريگان چه پيش آمد. قبل از ريگان هزينه هاي غيردفاعي در سطح فدرال، ايالتي و محلي- به عنوان درصدي از درآمد ملي- به سرعت بالا مي رفت. در فاصله اوايل دهه 1950 و سال 1980 ما در دوره اي بوديم كه من آن را سوسياليسم چهار نعل مي نامم و اين روند نشاني از كندشدن نداشت. بعد از انتخاب رونالد ريگان، وقفه اي ناگهاني در اين روند گسترش دولت پديد آمد، اما حتي در دوره رياست جمهوري ريگان، هزينه هاي دولت به عنوان درصدي از درآمد ملي كاهش نيافت. اين هزينه ها از آن زمان تا امروز ثابت نگه داشته شده. اگرچه در سال هاي اول دوره فعلي رياست جمهوري بوش، شاهد افزايش هزينه ها بوده ايم اما درآمد ملي هم بالا رفته. ما در پيشبرد اولين وظيفه خود، يعني در بازداشتن گسترش دولت، موفق بوده ايم، وظيفه دوم جمع وجور كردن هزينه هاي دولت و كوچك كردن دولت است. هنوز اين كار تمام نشده، اما پيشرفت هايي داشته ايم. اين را هم بايد اضافه كنم كه قبل از ريگان شمار صفحات Federal Register يكسره بيشتر مي شد، اما ريگان موفق شد اين صفحات را تا حد زيادي كاهش بدهد. اما همين كه ريگان از رياست جمهوري كنار رفت، شمار صفحات اين F.R دوباره و اين بار با سرعتي بيشتر افزايش يافت. درواقع، ما در اين زمينه موفق نبوده ايم.
از زمان انتشار انتخاب آزاد تغييرات زيادي درجامعه ما روي داده؛ من اين تغييرات را نتيجه انتشار آن كتاب قلمداد نمي كنم- نمي گويم علت تغييرات اين كتاب بوده- اما به طور كلي تحولي كامل در عقايد عمومي پديد آمده. اين تغيير احتمالاً همان قدر كه به سقوط اتحاد شوروي مربوط مي شد، نتيجه نوشته هاي فريدريش هايك و ميلتون فريدمن بود. سوسياليسم در قديم به معناي مالكيت و عملكرد وسايل توليد بود اما امروز هيچ كس آن را به اين معني نمي گيرد. امروز در دنيا هيچ كشوري غير از كره شمالي نمي خواهد به آن معني سوسياليست باشد. شايد روسيه هم دارد به آن سمت حركت مي كند اما عقايد عمومي آنچنان كه بايد به خطرات دولت بزرگ و اثرات زيانبار آن پي نبرده و در همين جاست كه ما در آينده با مشكلات بسياري روبه رو خواهيم شد. اين مساله وظيفه نهادهايي مثل كالج هيلز ديل را روشن مي كند. ما بايد اين نكته را روشن كنيم كه تنها دليل برخورداري ما از آزادي، ناكارايي دولت است. اگر دولت در خرج كردن 40 درصد از درآمد ما كه درحال حاضر در كنترل آن است، كارايي مي داشت، ما در قياس با امروز از آزادي كمتري برخوردار مي بوديم.
¦ شما در انتخاب آزاد درباره سخنراني آبراهام لينكلن با عنوان (خانه تقسيم شده) بحث مي كنيد و آن را به وظيفه خطيري كه
پيش روي مردم آمريكاست ربط مي دهيد. شما مثل لينكلن بر اين عقيده ايد خانه اي كه برخلاف مصلحت خودش تقسيم شده باشد، استوار نمي ماند. آمريكا يا به صورت كشوري بر ساخته دولت درخواهد آمد يا بازاري آزاد خواهد شد اما نمي تواند به صورت آميزه اي از اين دو دوام بياورد. آيا هنوز بر اين عقيده هستيد؟
بله، بي ترديد. متاسفانه هنوز هم اگر از مردم بپرسيد علت ركود بزرگ چه بود احتمالاً از هر 10 نفر 9 نفرشان مي گويند نارسايي فعاليت اقتصادي اما مثل روز روشن است كه علت ركود، نارسايي دولت بوده و نه نارسايي فعاليت اقتصادي.
¦ فكر مي كنيد تعرفه اسموت - هاولي علت ركود بود؟
نه، تعرفه اسموت- هاولي قانون بدي بود، به نظر من زيان آور بود اما اين تعرفه به تنهايي نمي توانست يك چهارم نيروي كار را بيكار كند اما كاهش مقدار پول به ميزان يك سوم، عملاً يك چهارم نيروي كار را بيكار كرد. من وقتي در سال 1932 ليسانسم را گرفتم، متحير شدم از اينكه مي ديدم كلي ماشين آلات عاطل و باطل افتاده و كلي آدم هم بيكار مي شوند و ما نمي توانيم اين دوتا را به هم برسانيم. آن آدم ها مي خواستند همكاري كنند، كار كنند، مي خواستند چيزي را كه به تن داشتند، توليد كنند، مي خواستند غذايي را كه مي خوردند توليد كنند ما در اين ميانه چيزي سرجاي خودش نبود. دولت در مديريت موجودي پول رفتار نادرستي داشت.
¦ فكر مي كنيد دولت ما امروز يادگرفته موجودي پول را چطور اداره كند؟
فكر مي كنم دولت اين درس را ياد گرفته اما باور ندارم كه براي هميشه همين طور بماند. دير يا زود دولت به اين فكر مي افتد كه مبلغي پول به دست بياورد بدون آنكه مالياتي تحميل كند. مي خواهد پولي را كه ندارد خرج كند بنابراين من نمي توانم با كساني هم آواز شوم كه نرخ تورم را براي 20سال آينده دو درصد پيش بيني مي كنند. دولت مشكل مي تواند در برابر وسوسه دست درازي به آن پول مقاومت كند. مشكل اصلي اين است كه ما نبايد نهادي به نام فدرال رزرو داشته باشيم كه موفقيتش در گرو توانمندي مدير آن است. اگر من اختيار داشتم فدرال رزرو را منحل مي كردم اما فعلاً قرار نيست از اين اتفاق ها بيفتد.
¦حالا مي خواهم درباره آموزش و به خصوص «گواهي ثبت نام در مدارس خصوصي» حرف بزنم، چون مي دانم به اين مساله خيلي علاقه داريد. به نظر شما چرا اتحاديه دانش آموزان با اين ترتيبات مخالف است؟
رئيس انجمن آموزش ملي در برابر اين پرسش كه چرا اتحاديه اش نمي خواهد كاري براي دانش آموزان بكند، گفت:وقتي اين دانش آموزان عضو اتحاديه شوند، اتحاديه به كارشان رسيدگي مي كند. اين پاسخ درستي بود. مسووليت او در مقام رئيس انجمن آموزش ملي خدمت به اعضاي اتحاديه بود نه خدمت به اهداف عمومي، من به او حق مي دهم. اتحاديه دانش آموزان در خدمت به اعضايش بسيار موفق بوده اما در اين جريان آنها نظام آموزش اين مملكت را خراب كرده اند. ما بايد بدانيم آموزش از وظايف اتحاديه نيست. خطا از ماست كه به اتحاديه اجازه مي دهيم برنامه هاي خودش را دنبال كند. به اين نكته توجه كنيد: در ايالات متحد دو عرصه داريم كه به يك بيماري دچارند؛ يكي آموزش است و ديگري بهداشت. اين دو عرصه گرفتار مرضي هستند كه نظامي را كه بايد سرپا بايستد، مي گيرد و آن را سر و ته مي كند. آموزش مورد ساده اي است. ساختن چند اتاق به اسم مدرسه كه دانش آموزان در آن درس بخوانند از اهداف عمومي نيست؛ هدف عمومي فراهم كردن آموزش است. بياييد مساله را اين طور در نظر بگيريم: شما اگر بخواهيد به توليد كالايي سوبسيد بدهيد، دو راه داريد يا بايد به توليدكننده سوبسيد بدهيد يا به مصرف كننده. در آموزش ما به توليدكننده سوبسيد مي دهيم، يعني به مدارس. اگر به جاي اين دانش آموزان يعني به مصرف كننده، سوبسيد بدهيد آن وقت رقابت به وجود مي آيد. دانش آموز مي تواند مدرسه اي را كه مي خواهد انتخاب كند و اين حق انتخاب، مدارس را وامي دارد كه وضع خودشان را اصلاح كنند تا جوابگوي نيازهاي دانش آموزان باشند.
¦ هرچند در انتخاب آزاد درباره بسياري از مسائل مربوط به خط مشي بحث مي كنيد، چيزي كه بيشتر مورد توجه شماست آموزش و نظام «گواهي ثبت نام در مدارس خصوصي» به عنوان روشي براي اصلاح آموزش است. چرا اين قدر بر اين مساله تاكيد مي كنيد؟
من سر در نمي آورم كه چطور مي توانيم در دنيايي تقسيم شده ميان دارا و ندار كه داراها به ندارها سوبسيد مي دهند، جامعه اي آبرومند داشته باشيم. در نظام آموزش فعلي ما، 30درصد از جواناني كه دبيرستان را شروع مي كنند اين دوره را به پايان نمي رسانند. اين جوانان به ناچار مشاغلي كم درآمد خواهند داشت. اينها محكوم به تحمل موقعيتي هستند كه به سبب آن هميشه در ته چاه خواهند بود. اين هم به نوبه خود به جامعه اي تقسيم شده مي انجامد و آن وقت به جاي جامعه اي برخوردار از همكاري عمومي و تفاهم عمومي، جامعه اي قشربندي شده خواهيم داشت. بي ترديد نرخ موثر سواد در ايالات متحد امروز پايين تر از 100 سال پيش است. قبل از آنكه دولت در كار آموزش مداخله كند اكثر نوجوانان به مدرسه مي رفتند، باسواد و قادر به يادگيري بودند. به راستي شرم آور است.در كشوري مثل ايالات متحده 30درصد از جوانان هرگز از دبيرستان فارغ التحصيل نمي شوند. تازه من به كساني كه مدرسه ابتدايي را ناتمام مي گذارند، اشاره نكردم. شرم آور است كه بسياري از مردم قادر به خواندن و نوشتن نيستند. من سر در نمي آورم كه ما چگونه مي توانيم همچنان جامعه اي آبرومند و آزاد داشته باشيم درحالي كه بخش بزرگي از اين جامعه محكوم به فقر و گرفتن صدقه است.
¦ به نظر شما جنبش vouchers يا «گواهي ثبت نام در مدارس خصوصي» پيشرفت خوبي دارد؟
نه فكر مي كنم بسيار كند پيش مي رود. ما فقط در زمينه vouchers محدود به درآمد موفق بوده ايم. ما دو نوع گواهي داريم. يك نوع از اين گواهي ها خيريه است كه به افرادي زير سطح درآمدي خاصي محدود مي شود. نوع ديگر vouchers آموزشي است كه اگر آن را راهي براي تحول آموزش بدانيم، در دسترس همگان هست. چطور مي توانيم «گواهي ثبت نام در مدارس خصوصي» را در دسترس همگان قرار دهيم. اولاً آموزش بايد مساله اي ايالتي يا محلي باشد نه فدرال. درسال 1994 قرارداد با آمريكا خواهان برچيده شدن اداره آموزش شد. از آن زمان تا امروز بودجه اين اداره سه برابر شده. اين روند بايد معكوس بشود. دوماً آموزش بايد مساله اي مربوط به والدين بشود. والدين بايد در انتخاب مدرسه كودكان شان آزاد باشند. فعلاً اين آزادي را ندارند. امروز مدرسه دانش آموز را انتخاب مي كند. بچه ها بنا بر جغرافياي محل زندگي ميان مدارس تقسيم مي شوند. اما من عقيده دارم اگر قرار است دولت پولي خرج آموزش كند، اين پول بايد تابع محل زندگي بچه ها باشد. هدف اين مخارج بايد كودكاني تحصيلكرده باشد نه ساختمان هاي قشنگ، راه رسيدن به اين هدف برقراري vouchers همگاني است.
همانطور كه در سال 1955 گفتم ما بايد كل پولي را كه خرج آموزش مي كنيم بر تعداد دانش آموزان تقسيم كنيم و مقدار پول حاصل را به والدين هر دانش آموز بدهيم. حالا كه اين پول را خرج مي كنيم، بهتر است بگذاريم والدين آن را به صورت گوپن يا «گواهي ثبت نام در مدارس خصوصي» خرج كنند.
¦يك پرسش ديگر هم دارم. شما جامعه اي را توصيف مي كنيد كه در آن مردم مراقب خودشان هستند، چون بيشتر از هر كس از خودشان خبر دارند و اگر آنها را به حال خودشان بگذاريد، كار و بارشان خوب مي شود. اما از سوي ديگر شما در راه حق ديگران مبارزه مي كنيد. مثلاً، در انتخاب آزاد مي گوييد- و اين گفته خيلي معني دارد- چيزي كه مهم است وجود اقليتي كوچك است. بنابراين يكي از ضعف هاي بازار آزاد اين است كه براي دفاع از خود نيازمند افرادي است كه توانايي هاي بسيار دارند و- به ديگران- بي اعتنا هستند. درست است؟
نه درست نيست. منافع شخصي كساني كه اشاره كرديد پيش برنده سيستم عمومي است. اين چيزي است كه اين افراد به آن علاقه دارند. مثلاً نفع شخصي من در اقتصاد چه بود؟ قبل از هر چيز نفع شخصي من اين بود كه سعي كنم از معمايي كه همان ركود بزرگ بود سر دربياورم. نفع شخصي من اين بود كه بفهمم چه اتفاقي افتاد و اين چيزي بود كه از آن لذت مي بردم، اين نفع شخصي من بود. در خلال اين تلاش چيزهايي ياد گرفتم، به دانشي رسيدم بنابراين نفع شخصي من در اين بود كه ببينم ديگران همان چيزها را مي فهمند و به عمل مناسب دست مي زنند.
¦ آيا به نظر شما نفع شخصي يعني چيزي كه فرد مي خواهد؟
بله نفع شخصي چيزي است كه فرد مي خواهد. مثالي بزنم مادر ترزا كاملاً
بر مبناي نفع شخصي عمل مي كرد. نفع شخصي به معناي خودبيني تنگ نظرانه نيست. نفع شخصي به معناي نفع مالي شخصي نيست. نفع شخصي يعني پيگيري چيزهايي كه براي فرد ارزشمند است اما او مي تواند ديگران را به پيگيري آنها برانگيزد. اين قبيل چيزها معمولاً از منافع مادي آني فراتر مي رود.
¦ پس آيا نفع شخصي به معناي از خودگذشتگي است؟
اگر مي خواهيد ببينيد اين نفع شخصي كه من توصيف مي كنم چه گستره وسيعي دارد نگاهي به مبالغ هنگفتي بيندازيد كه مردم بعد از توفان كاترينا پرداخت كردند. اين نمايش عظيم نفع شخصي بود. نفع شخصي مردم در آن مورد كمك به ديگران بود. نفع شخصي اگر درست معني شود در جهت منافع كل جامعه عمل مي كند.
 چهارشنبه 20 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن