واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
جامجم آنلاين: مشكلات مربوط به ضربان يا ريتم قلب زماني روي ميدهد كه ايمپالسهاي الكتريكي كه ضربان قلب را هماهنگ ميسازند ، درست عمل نكنند و منجر به تپش شديد ، خيلي كند و يا نامنظم شوند. آريتميها شايع و معمولا بيخطرند.
اكثر افراد گاهي اين مشكلات را تجربه ميكنند اما برخي از اين بينظميها دردسرسازند و حتي گاهي علايم و نشانههاي خطرناكي را سبب ميشوند.
علائم: آريتميها ممكن است نشانهاي نداشته باشند. در واقع پزشك پيش از شما بايد آنها را تشخيص دهد اما اغلب ريتم غيرطبيعي قلب باعث بروز نشانههاي قبل توجهي ميشود كه عبارتند از:
- حالت ارتعاش در قفسه سينه
- تپش قلب شديد
- ضربان قلب كند
- درد قفسه سينه
- تنگي نفس
- منگي
- سرگيج
- بيهوشي يا حالتي نزديك به آن
علائم مشخص هميشه نشانگر وجود يك مشكل جدي نيست. برخي افراد كه آريتمي را حس ميكنند غالبا مشكل عمدهاي ندارند در حالي كه برخي بيماران كه مبتلا به آريتميهاي خطرساز هستند ممكن است نشانهاي نداشته باشند.
علل بينظميهاي ضربان قلب
قلب به چهار بخش توخالي شامل دو دهليز در قسمت بالايي و دو بطن در بخش پاييني قلب تقسيم ميشود. طي يك ضربان قلب، پمپها در يك چرخه دوفازي عمل ميكنند.
ابتدا ، دهليزهاي كوچكتر كه كمتر عضلاني هستند منقبض شده و بطنها را پر از خون ميكنند سپس با انقباض بطنهاي پرقدرت، خون آنها تخليه ميشود و در اين حالت دهليزها در مرحله استراحت قرار دارند و پرميشوند.
جريان خون مناسب نيازمند هماهنگي ريتميك اين سيستم پمپ كننده است. همچنين مستلزم كنترل مناسب ضربان قلب كه در حالت نرمال 60 تا 100 ضربان در دقيقه است. همنوازي اين دو فاكتور به وسيله سيستم الكتريكي قلب صورت ميگيرد.
در يك شخص سالم كه از سلامت قلب نيز بهرهمند است احتمال آريتمي بدون محرك خارجي مانند شوك الكتريكي يا استفاده از داروهاي مخدر وجود ندارد.
علت آن است كه قلب سالم عناصر غيرطبيعي مانند بافت صدمه ديده ندارد. صدمه بافتي ممكن است از مشكلات متفاوتي حاصل شود كه شايعترين آنها سابقه حمله قلبي است و ميتواند توليد و هدايت ايمپالسهاي الكتريكي را بر هم زند.
در يك قلبي كه دچار بيماري يا نقصي شده توليد و هدايت ايمپالسهاي الكتريكي ممكن است دچار بيثباتي شود كه اين امر منجر به ايجاد آريتميها ميگردد.
انواع آريتميها
آريتميهاي قلب ممكن است در نتيجه سوء عملكرد سيستم الكتريكي در هر فازي روي دهد. پزشكان اين بينظميها را نه تنها براساس محلي كه آغاز ميشوند (دهليزها و بطنها) بلكه به واسطه سرعت ضرباني كه ايجاد مينمايند تقسيمبندي ميكنند:
1) تاكي كاردي: اين واژه به ضربان قلب بيش از 100 ضربان در هر دقيقه اشاره ميكند.
2) برادي كاردي:در اين حالت ضربان قلب كند ميشود به طوري كه ميزان آن در حالت استراحت به كمتر از 60 ضربان در دقيقه ميرسد.
بايد توجه داشت كه همه تاكيكارديها و براديكارديها نشاندهنده وجود بيماري نيستند براي مثال هنگام ورزش ضربان قلب سريعتر ميشود تا اكسيژن كافي و مورد نياز را به عضلات برساند.تقسيمبندي فراتر اين آريتميها شامل:
1- تاكيكارديهاي دهليزي (فيبريلاسيون دهليزي ، ارتعاش دهليزي، svt، سندرم ولف – پاركينسون – وايت)
2- تاكي كارديهاي بطني شامل تاكيكاردي بطني (vt) ، فيبريلاسيون بطني، و سندرم qt طولاني 3- برادي كارديها شامل سندرم گروه سينوسي بيمار انسداد هدايت الكتريكي و 4- ضربانهاي نارس ميشود.
در اينجا به برخي از انواع شايعتر آريتميها اشاره ميشود:
1) svt تاكي كاردي فوق بطني
svt به يك سري ضربانهاي سريع قلب گفته ميشود كه در حفرات فوقاني قلب آغاز ميشوند. Svt ممكن است زماني كه يك راه اضافي در دهليز، گروه دهليزي بطني (av) يا بين دهليز و بطن وجود دارد، روي دهد.
2) سندرم ولف – پاركينسون – وايت wpw در اين سندرم، يك پل غيرطبيعي بافتي، دهليز و بطن را به هم وصل ميكند. اين راه اضافي به نام راه فرعي، اين امكان را فراهم ميكند كه ايمپالسهاي الكتريكي از دهليزها به بطنها جريان يابند بي آن كه از گره دهليزي بطني عبور كنند.
3) فيبريلاسيون دهليزي (af) شايعترين نوع آريتمي يا بينظمي ضربان قلب است كه طي آن ضربان دهليزي نامنظم و سريع ميشود. Af باعث تنفس كوتاه، حالت رخوت، تپش قلب، ايستايي خون در دهليز و ديگر مشكلات مربوط به كاهش برونده قلب ميشود.
جديترين خطر آن وقوع ترومبوآمبوليسم است (بسته شدن يك رگ خوني در نتيجه لختهاي كه از محل ايجاد خواهد شده و به حركت درآمده است).
در واقع در فيبريلاسيون دهليزي مكانهاي متعددي در دهليز ايمپالسهايي را به صورت ناهماهنگ ميفرستند. در نتيجه ضربان دهليزي تند و سريع ميشود.
گروه دهليزي بطني كه به عنوان يك مركز هماهنگكننده عمل ميكند، تنها به برخي از اين ايمپالسها امكان ميدهد به طر بخشهاي پاييني سيستم الكتريكي حركت كرده بطنها را تحريك نمايند.
در نتيجه ريتم قلب نامنظم، و معمولا (نه هميشه) تند ميشود. فيبريلاسيون دهليزي ممكن است گهگاه روي دهد اما ميتواند طولاني مدت هم باشد كه در اين صورت حاد خواهد بود.
نحوه تشخيص آريتمي
اگر پزشك به وجود آريتمي مشكوك بشود، آزمايشات تشخيصي را براي تاييد بينظمي ضربان قلب توصيه نموده و تعيين ميكند آيا وجود اين آريتمي مسوول بروز علايم است يا خير.
الكتروكارديوگرام (ecg) تست سادهاي است كه فعاليت الكتريكي قلب را ثبت ميكند. نمودار ecg شامل يك سري از امواج است كه رويدادهاي الكتريكي قلب را نشان ميدهد.
با بررسي دقيق توالي منحنيهاي الكتريكي در ecg، پزشكان قادر به تشخيص آريتميها خواهند بود. گاهي اوقات ثبت ecg در مدت 24 ساعت به طور پيوسته انجام ميشود ، در حالي كه بيمار به طور عادي به فعاليتهاي روزانه خود مشغول است.
اين تست براي تشخيص آريتميهايي كه ممكن است طي الكتروكارديوگرافي در حالت استراحت در مطب پزشك مشخص نشوند، انجام ميشود. امكان ثبت نمودار الكتروكارديوگرام از طريق تلفن نيز ميسر است.
تست ecg همراه با ورزش (يا تست ورزش) به پزشكان اين امكان را ميدهد كه ecg را تحت فعاليت ورزشي ثبت كنند. اين كار به تشخيص آريتميهايي كه ممكن است در حالت استراحت روي ندهند ، كمك ميكند.
روشهاي درماني
شيوههاي متعددي براي درمان ضربانهاي سريع و نامنظم قلب وجود دارد. داروهاي ضدآريتمي با تغيير سيگنالهاي الكتريكي داخل قلب عمل مي كنند.
با اين كار، داروهاي فوق جايگاههاي غيرنرمال در قلب را از آغاز ضربان بينظم و سريع بازميدارند.
دفيبريلاتورهاي بازگرداننده (ضربان) قابل كاشت در قلب (icd) وسيلهاي است كه در داخل بدن قرار داده ميشود و بهنگام نياز آماده انتقال يك شوك الكتريكي به قلب است تا ضربان قلب را به حالت عادي برگرداند.
براي درمان فيبريلاسيون دهليزي معمولا جراحي انجام نميشود. در صورت اقدام به جراحي ، جراح راههاي الكتريكي غيرطبيعي را بريده و جدا ميكند يا آن كه مكانهاي غيرطبيعي در قلب را كه باعث آريتمي ميشوند حذف ميكند.
تكنيك آبليشن باكاتاتر يك روش غيرجراحي است كه بخشهاي غيرنرمال راه الكتريكي كه باعث بينظمي ضربان قلب ميشود را تخريب ميكند.
انتخاب شده عضله قلب كه شامل مسير الكتريكي غيرطبيعي است را در ناحيهاي بسيار كوچك تخريب ميكند. در اين صورت ناحيه فوق از هدايت ايمپالسهاي بعدي كه باعث تسريع ضربان قلب ميشوند، بازميايستد.
روش فوق براي درمان بسياري از انواع ضربانهاي شديد قلب كاربرد دارد. ميزان موفقيت آن بالاست و مشكلات زيادي را به دنبال نخواهد داشت.
بيماراني كه تحت اين عمل قرار ميگيرند ميتوانند فعاليتهاي خود را از سر گيرند. بكارگيري تكنيك آبليشن نيازي به بيهوشي ندارد و بيحسي موضعي و استفاده از داروهاي آرامبخش كفايت ميكند.
گرچه روش آبليشن تهاجمي است و مستلزم وارد كردن كاتاتر به بدن است اما تكنيكي است كه بيمار را براي هميشه از مصرف داروهاي ضدآريتمي راحت ميكند و شانس يك زندگي طبيعي را به او ميد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]